دستور ويژه امام خميني درباره عمليات كربلاي 5

ويژه نامه «شب هاي قدر كربلاي 5»
دستور ويژه امام خميني درباره عمليات كربلاي 5

خبرگزاري فارس: محسن رضايي ، فرمانده وقت سپاه پاسداران ، طي نامه اي خطاب به امام خميني ، ليستي از درخواست هاي اضطراري را به محضر امام خميني، فرمانده كل قوا ارسال داشته و با بيان نيازهاي عاجل خويش شامل توپخانه، نفر بر زرهي، تانك و توپ ضد هوايي و ذكر آمار تجهيزات مورد نياز، خواستار تأمين و ارسال آن شده‌اند.


 

به گزارش سرويس حماسه و مقاومت خبرگزاري فارس ، در اوايل نيمه دوم بهمن ماه سال 1365 آقاي محسن رضايي ، فرمانده وقت سپاه پاسداران ، طي نامه اي خطاب به امام خميني ، ليستي از درخواست هاي اضطراري را به محضر امام خميني، فرمانده كل قوا ارسال داشته و با بيان نيازهاي عاجل خويش شامل توپخانه، نفر بر زرهي، تانك و توپ ضد هوايي و ذكر آمار تجهيزات مورد نياز، خواستار تأمين و ارسال آن شده‌اند.مايحتاج اعلام شده توسط فرمانده سپاه به اين شرح است:
يكصد تانك
يكصد نفربر
سه ضدهوايي
57 شني دار
ده گردان توپخانه

امام خميني(ره) در پاسخ به اين درخواست چنين مرقوم فرموده‌اند:

"بسمه تعالي،
جنابان حجت‌الاسلام آقاي خامنه‌اي و آقاي هاشمي -اعز هما الله تعالي- با وضعيت بسيار خطيري كه با آن مواجه هستيم شرعا و عقلا لازم است براي رساندن مايحتاج رزمندگان جان به كف كربلاي پنج سريعا اقدام شود. مسامحه در اين امر يك فاجعه خداي نخواسته ممكن است به بار آورد.

والسلام عليكما و رحمة الله.
11 بهمن 65
روح‌الله الموسوي الخميني "

ويژه نامه " شب هاي قدر كربلاي 5 " در خبرگزاري فارس(32)

انتهاي پيام/

 

حوادث اخير در دنياي اسلام كه از تونس آغاز شد، در مصر به اوج رسيد و اكنون به سرعت در حال بسط به بقيه ديكتاتوري هاي عربي در خاورميانه است، همه اخبار را در حاشيه قرار داده است. بحث دقيق درباره ريشه هاي اين حوادث و عوامل شتاب دهنده به آن موضوع اين نوشته نيست و بسيارند كساني كه بهتر از صاحب اين قلم از عهده آن برآيند. آنچه اين نوشته در پي بيان مجمل آن است اين است كه آمريكايي ها چگونه با اين حوادث برخورد كردند و تناقض موجود ميان ادعاي حمايت از دموكراسي و برخوردي كه با حركت بوضوح مردم سالارانه مردم كشورهاي عربي كرده اند چگونه قابل حل است.
اگرچه آمريكايي ها تلاش كردند در مواجهه با اين حوادث- كه آشكارا نمي توانستند آن را ناديده بگيرند يا از اظهارنظر در مورد آن فرار كنند- جانب احتياط را از دست ندهند ولي مجموعه منافع در هم تنيده آنها در منطقه بويژه در قبال مصر اجازه نداد كه رياكاري را از حد معيني فراتر ببرند. در اولين اظهارنظرها كه به وقايع تونس مربوط بود، آمريكا با چشم سفيدي تمام اعلام كرد كنار مردم تونس ايستاده است انگار نه انگار كه ديكتاتور تونس سال هاي طولاني غلام حلقه به گوش آن بوده و هرچه كرده به فرمان كاخ سفيد كرده است. فقط يك نمونه از اسنادي كه در اين باره وجود دارد، سندي است كه ويكي ليكس اخيرا منتشر كرد و ديدار سفير آمريكا در تونس را با بن علي روايت مي كند. بن علي در اين ديدار به صراحت مي گويد كه تابع همه آنچه آمريكايي ها بخواهند خواهد بود و از جمله براي اثبات نوكري خود تاكيد مي كند از ايران و از شيعه متنفر است.
نوبت به مصر كه رسيد براي آمريكايي ها بسيار دشوار بود همان ژستي را كه درباره تونس گرفته بودند تكرار كنند. مصر جايگاه مهمي در استراتژي منطقه اي اوباما دارد و فعلا آمريكايي ها در موقعيتي نيستند كه براي ديكتاتوري مطيع مبارك، جايگزيني بهتر بيابند. مبارك خصوصا در 3 حوزه كمك هايي جدي و غير قابل انكار به آمريكا كرده است. نخست، مصر نقشي كليدي در پس پرده پروژه عادي سازي روابط كشورهاي عربي و اسلامي با رژيم غاصب صهيونيستي و پيش برد طرح هاي سازش از طريق فشار به جبهه فلسطيني داشته است. درست است كه اين پروژه آمريكايي به دليل برخورد به مانع سفت و سخت محور مقاومت و بيزاري ملت هاي مسلمان از آمريكا و اسراييل، آن طور كه آنها مي خواستند پيش نرفت ولي اين چيزي از نقشي كه مصر بازي كرد و تلاشي كه به خرج داد كم نمي كند. براي آمريكايي ها بسيار حياتي است كه به نحوي اسراييل را به ژئوپلتيك منطقه تحميل كنند و همه شواهد مي گويد دولت مبارك سرپل اصلي اين پروژه بوده است آنقدر كه در برخي اسناد اخيرا منتشر شده از جانب ويكي ليكس مقام هاي امنيتي و ديپلماتيك مصر بويژه عمرسليمان رييس سرويس اطلاعاتي اين كشور، «مرداني حقيقتا اسراييلي» خوانده شده اند. مصر قبل از جنگ هاي 33 و 22 روزه از وقوع آنها آگاه بود و در طراحي هاي اسراييل براي به انجام رساندن آنها شركت كرد، در حين جنگ به مثابه يك پادگان يا يگان كمكي براي ارتش اسراييل عمل كرد و بعد از جنگ هم توطئه اي عليه محور مقاومت نبوده كه مصر در آن پيش گام نباشد. پروژه دوم تلاش براي باز كردن جاي پاي آمريكايي ها در مناطق حساس جنوب آسيا و شمال آفريقا و تثبيت آن به عنوان امري طبيعي و درازمدت است كه براي خود داستان بلندي دارد. مصر قبل از جدي شدن نقش عربستان در منطقه همواره دوست نزديك آمريكا و محرم رازهاي سياسي و امنيتي آن در منطقه بوده است و بعد هم كه آمريكا تصميم گرفت به دليل ملاحظات مربوط به بازار جهاني انرژي و برخي تنگناهاي ايدئولوژيك در ميان اهل سنت، نقش بيشتري به عربستان بدهد، محور مصر-سعودي مجري شماره يك طراحي هاي منطقه اي آن بوده است. و محور سوم، مقابله با نفوذ معنوي و قدرت نرم ايران در منطقه از طريق تهديدنمايي برنامه هاي هسته اي و منطقه اي ايران، بزرگنمايي اين تهديدها و تلاش براي ايجاد يك ائتلاف منطقه اي عليه ايران است كه براي استراتژي امنيت ملي آمريكا از نان شب هم واجب تر است. مصري ها در اين زمينه نه فقط فعال بلكه بيش فعال بوده اند. رايزني هاي ديپلماتيك مصر و آمريكا مملو است از بدگويي هاي كينه توزانه عليه ايران و اعلام ترس و هشدار پي در پي درباره اينكه اگر جلوي ايران گرفته نشود منطقه را خواهد بلعيد. اگرچه نه مصر و نه هيچ كدام ديگر از آن ديكتاتورهايي كه در خلوت خود با آمريكايي ها پشت سر ايران صفحه گذاشته اند جرئت ابراز علني آن مواضع را ندارند (همه آنها آنچه را كه خصوصي به آمريكا گفته بودند و ويكي ليكس منتشر كرد، تكذيب كردند) و ترجيح مي دهند آمريكا مشكل ايران را براي آنها حل كند (؟!)، اما سعي و تلاش پي گير آنها عليه تنها دموكراسي خاورميانه عمق ترسي را كه به جانشان افتاده به خوبي نشان مي دهد.
بسيار خوب، آمريكايي ها با متزلزل شدن پايه هاي ديكتاتوري چنين مطيع و دوست داشتني چگونه بايد برخورد مي كردند؟ آيا اوباما مي توانست به اين مرده ريگ ويلسوني بچسبد كه «ايالات متحده حافظ و حامي آزادي هاي مردمي و جنبش هاي دموكراسي خواهانه در سراسر جهان است»؟ آيا اوباما مي توانست مثل مورد تونس شرم و حيا را كنار بگذارد و بگويد در كنار مردم مصر ايستاده است؟ اينجا بود كه آزموني براي تمييز دادن ادعا از واقعيت بنا نهاده شد و به وضوح مي شد ديد كه آمريكايي ها در اين باره كه چگونه بايد به آن وارد و از آن خارج شوند، درمانده شده اند. باراك اوباما در سخناني دستپاچه و نسنجيده گفت مبارك يكي از بهترين متحدان آمريكا در منطقه است و خدمات بي نظيري به طرح هاي آمريكايي عرضه كرده است. فيليپ كراولي سخنگوي وزارت خارجه آمريكا اندكي پخته تر حرف زد. كراولي گفت اعتراض حق مردم مصر است اما اين كار را با حفظ «ثبات» هم مي توانند انجام بدهند!
اين جاست كه با يك مفهوم كليدي در راهبردهاي بين المللي آمريكا مواجه مي شويم: «ثبات»! اين واژه اي است كه در ادبيات استراتژيك آمريكايي ها بيش از هر واژه ديگري به كار برده مي شود و كمتر درباره مفهوم واقعي آن بحث شده است. وقتي آمريكايي ها مي گويند در يك نقطه از جهان ثبات برقرار است، يا وقتي مي گويند فلان كشور يا فلان حادثه ثبات را در نقطه اي از جهان بر هم زده است، يا وقتي از گروهي مي خواهند «بي ثباتي» ايجاد نكنند منظورشان دقيقا چيست؟ براي پيدا كردن جواب اين سوال بايد از كليشه هاي رايج و فيلترهاي خبري تعبيه شده در گوشه گوشه ماشين عظيم پروپاگانداي غربي تا مي توانيم فاصله بگيريم. يكي از كساني كه پاسخي دقيق، عالمانه و مبتني به شواهد و قرائن به اين سوال ها داده، نوام چامسكي است. او در جايي مي گويد اگر مي خواهيد دقيقا متوجه منظور اهالي كاخ سفيد از واژه هاي ثبات و بي ثباتي بشويد، بايد علاوه بر دفترچه لغت، يك نقشه جغرافيايي هم پيش رويتان داشته باشيد. اين واژه ها بسته به اينكه درمورد كدام نقطه از جهان به كار مي رود، معاني كاملا متفاوتي دارد. اينكه ايران منطقه را بي ثبات مي كند يعني منافع آمريكا را به خطر مي اندازد و راهي هم براي متوقف كردن آن نيست. اينكه اعراب خواستار ثبات هستند يعني بايد تا جا دارند به آنها اسلحه فروخت ولو اينكه همه بدانند آنها قادر به استفاده از هيچ كدام از آنها نيستند. ثبات در روسيه، چين و اروپا به اين معناست كه روس ها، اروپايي ها و چيني ها بپذيرند امتيازهاي تاكتيكي را استراتژيك فرض كنند و آنجا كه منافع حياتي آمريكا مورد بحث است، پا در كفش آن نكنند. ثبات در خاورميانه هم يعني اينكه نفت فراوان و ارزان به پالايشگاه ها و صنايع آمريكا برسد، كسي به دلار چپ نگاه نكند و برتري استراتژيك اسراييل به چالش كشيده نشود. مخرج مشترك همه اين تعريف ها اين است كه ثبات يعني تامين با ثبات و مطمئن منافع اقليتي كوچك در اروپاي غربي وآمريكاي شمالي ولو اينكه به قيمت پايمال شدن همه آنچه ارزش هاي انساني و صلح و امنيت بين المللي خوانده مي شود، تمام شود.
آمريكايي ها اكنون در ميانه اين پارادوكس گير كرده اند. اگر جانب مفهوم ثبات را بگيرند بايد پشت سر ديكتاتورهاي رو به سقوط خاورميانه بايستند و اگر به دفاع از آرمان دموكراسي برخيزند آن وقت منافع حياتي شان در منطقه به خطر خواهد افتاد. البته روشن است كه آمريكا به كدام سو ميل خواهد كرد. اين بار اول نيست كه آمريكايي ها ديكتاتوري هاي سود رسان را به دموكراسي هاي مستقل و زير بار نرو ترجيح مي دهند. از 1945 به اين طرف كه همواره امور بر همين منوال بوده است. در واقع مسخره است از كشوري كه درون جامعه خود براي دموكراسي پشيزي ارزش قائل نيست انتظار داشته باشيم در ديگر نقاط جهان براي حرف و خواست توده هاي مردم ارزش قائل شود و در راه آن هزينه كند. آمريكا پشت ديكتاتورها خواهد ايستاد. درجريان فتنه 88 در ايران هم كاري جز اين نكرد. در مصر ديكتاتورها درون كاخ هستند و در تهران 88 كف خيابان بودند. تا آنجا كه به آرمان دموكراسي به مثابه ضرورت حاكم بودن نظر اكثريت مربوط مي شود ذره اي ميان اين دو تفاوت نيست.
فقط يك چيز نسبت به گذشته تفاوت كرده و آن هم اين است كه اين بار ظاهرا ديگر پشتيباني آمريكا هم افاقه نمي كند. آمريكايي ها بخواهند يا نه قطار فروپاشي ديكتاتورها در خاورميانه به راه افتاده و دموكراسي بر استعاره مقدس ثبات غلبه خواهد كرد.
مهدي محمدي

 


وزير خارجه اسبق آمريكا تاكيد كرد كه در واشنگتن هيچ كس نيست كه باور داشته باشد با روش هاي فعلي مي توان جلوي هسته اي شدن ايران را گرفت.
جيمز بيكر، در گفت وگويي با روزنامه هاآرتص كه روز شنبه 9 بهمن 1389 منتشر شده، گفت: «گزينه استفاده از قدرت نظامي براي متوقف كردن برنامه هسته اي ايران تنها از طريق اشغال اين كشور ممكن است ولي اين گزينه در دستور كار آمريكا وجود ندارد و گزينه هاي ديگر هم كار نمي كند.»
بيكر ادامه داد: «پيامدهاي حمله نظامي به تاسيسات هسته اي ايران قابل پيش بيني نيست. حمله نظامي به برنامه هسته اي ايران به صورت بنيادين با حمله نظامي نيروي هوايي اسرائيل به نيروگاه تموز عراق در سال 1981 متفاوت خواهد بود. ايراني ها به خوبي از حمله نيروي هوايي اسرائيل به تاسيسات اتمي عراق آگاه هستند و مي دانند چگونه از برنامه و تاسيسات هسته اي دفاع كنند. يكي از اقدامات ايراني ها براي دور كردن خطر حمله نظامي توزيع تاسيسات هسته اي در سراسر اراضي ايران بوده است و اين اراضي بسيار گسترده است.»
بيكر سپس با سرزنش نتانياهو گفت: «داگان درباره ايران واقعيت را گفته بود كه اين كشور به پنج سال زمان براي ساخت سلاح هسته اي نياز دارد.»
وي همچنين درباره داستان راه ندادن نتانياهو به ساختمان وزارت خارجه آمريكا در دوران تصدي گري وزارت خارجه خود گفت: «زماني كه وزير خارجه آمريكا بودم نتانياهو معاون وزير خارجه اسرائيل بود و وي در آن زمان درباره سياست آمريكا در خاورميانه گفته بود اين سياست مبتني بر دروغ و مخدوش سازي است. زماني كه به واشنگتن آمدم به وزارت خارجه دستور دادم مانع از ورود وي به ساختمان وزارت خارجه شوند. اين ممنوعيت سالهاي متمادي ادامه داشت و زماني كه نتانياهو در نامه اي به وزارت خارجه آمريكا از اظهارات خود ابراز ندامت كرد اين ممنوعيت لغو شد. ما پس از انتخاب نتانياهو به عنوان نخست وزير اسرائيل در سال 2009 انتظارات زيادي از وي داشتيم تا روند صلح در منطقه به پيش برود ولي اين انتظارات عملي نشد.»
در همين حال، خبرگزاري رويترز هم در گزارشي مفصل از داووس نوشت كارشناسان عقيده دارند تبعات حمله به ايران وحشتناك خواهد بود. در اين گزارش كه به قلم دان پري نوشته و در تاريخ 9 بهمن 1389 منتشر شده، آمده است: «گروهي از كارشناسان آمريكا، اروپا و خاورميانه روز جمعه در مورد چگونگي برخورد با برنامه هسته اي ايران يك ديدگاه مشترك را بيان كردند و آن اينكه حمله نظامي به ايران ممكن است يك ضد حمله ويرانگر را درپي داشته باشد.
ريچارد هاس ديپلمات سابق آمريكايي گفت درصورت شكست ديپلماسي براي جلوگيري از برنامه هسته اي ايران هيچ گزينه خوبي براي جايگزين كردن وجود ندارد و گزينه توسل به زور نيز خطرناك است. وي به اين ترتيب خود را از آنهايي كه مي گويند توسل به زور يك گزينه ممكن درقبال ايران است جدا كرد. وي افزود اگرچه از تحريم هاي شديدتر عليه ايران به عنوان يك تاكتيك حمايت مي كند اما معتقد است توسل به نيروي نظامي يك گزينه خطرناك است.
هاس تصريح كرد يك ايران هسته اي منطقه را بر لب تيغ قرار مي دهد. حمله نظامي به ايران خطرناك ترين اقدام است كه پيامدهاي وحشتناكي را به دنبال خواهد داشت.»
رويترز ادامه داد: «اكثر شركت كنندگان در اين بحث كه شبكه تلويزيوني العربيه آن را ترتيب داده بود تاكيد كردند درحال حاضر ديپلماسي بايد محور اصلي تلاش ها باشد.
كارل تئودور گوتنبرگ وزير دفاع آلمان گفت ما بايد از هرگونه فرصتي كه به دست مي آيد براي دستيابي به هدف مان در اين مسير ديپلماتيك استفاده كنيم.
باباجان گفت يك سوءتفاهم بزرگ بين جهان غرب و برخي كشورها در خاورميانه درمورد ايران وجود دارد. به حاشيه راندن ايران و منزوي كردن بيشتر اين كشور نمي تواند يك راه حل باشد.»
رويترز سپس از قول تركي فيصل كه در گذشته سفير عربستان سعودي در آمريكا بود نوشت:« نمي دانم آيا تلاش براي برقراري دموكراسي در سراسر منطقه خاورميانه ممكن است نگران كننده تر از يك ايران مجهز به تسليحات هسته اي باشد يا نه، اما ما در عربستان سعودي نه تسليحات هسته اي داريم و نه دموكراسي.»
كارشناسان شركت كننده در اين بحث همچنين درمورد انتقامجويي شديد ايران درصورت حمله نظامي به اين كشور هشدار دادند.
خالد البوعينين از مقامات نظامي ارشد سابق در خليج فارس گفت: «ايران در صورتيكه هدف حمله نظامي قرار بگيرد به نيروهاي آمريكايي و اسرائيلي در خليج فارس حمله خواهد كرد و پاي كشورهاي خليج فارس نيز ممكن است در اين جنگ به ميان كشيده شود.»
تركي نيز تصريح كرد: «ايران درصورت روبرو شدن با حمله به هر جايي كه بتواند حمله خواهد كرد كشور من و ديگر كشورها نيز همگي در معرص اين خطر خواهند بود. ايران از امكاناتي در سراسر جان برخوردار است و مي تواند از آنها استفاده كند.»
گوتنبرگ هم گفت: «اروپا نيز ممكن است در اين جنگ درگير شود. ابتدا منطقه خاورميانه در معرض حمله خواهد بود و بعد هم اروپا. اين يك فاجعه محض است و بايد سعي كرد با استفاده از راه هاي ديپلماتيك از آن جلوگيري كند.»

 
 
گفت: آمريكايي ها در اخبار و گزارش هاي خود درباره مصر، از افرادي مثل البرادعي و «ايمن نور» به عنوان رهبران حركت مردمي ياد مي كنند!
گفتم: البرادعي كه 12 سال مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي بود و دستورات ديكته شده آمريكا را اجرا مي كرد و «ايمن نور» هم يك لائيك وابسته به همان رژيم آمريكايي مصر است.
گفت: يادت هست در اوج انقلاب اسلامي هم آمريكايي ها سعي مي كردند گروه هايي مثل جبهه ملي و نهضت آزادي را به عنوان رهبران انقلاب معرفي كنند كه ملت بدجوري توي پوزه آنها زدند.
گفتم: معلومه كه يادم هست، بعدها در اسناد لانه جاسوسي كشف شد كه اين دو گروه در همكاري مستقيم با سفارت آمريكا بوده اند. و حتي بازداشت و انفجار بمب جلوي منازل آنها براي جا انداختن همين ترفند بوده است.
گفت: مگر سران فتنه در نقش ستون پنجم آمريكا و اسرائيل و انگليس ظاهر نشده بودند؟ ولي مردم به آساني آنها را شناختند. مردم مصر و اردن و يمن هم نشان داده اند كه فريب عوامل آمريكا را نمي خورند.
گفتم: عده اي رفته بودند قلعه اي را فتح كنند، ساكنان قلعه آنها را سنگ باران كردند و يكي از سنگ ها ملاج فرمانده مهاجمان را شكست. يارو با عصبانيت به طرف گفت؛ مگه سپر به اين بزرگي را نمي بيني كه سنگ را توي ملاج من مي زني؟
 
 
 

در پي ارتحال علامه العمري از علماي مدينه نمايندگان رهبر معظم انقلاب اسلامي به اين شهر عزيمت كردند تا ضمن ابلاغ تسليت معظم له ، به خانواده علامه العمري، در مجلس ترحيم ايشان نيز شركت كنند.
در پي ارتحال علامه شيخ محمد علي العمري از علماي شيعه عربستان، از سوي حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي ، آيت الله جنتي و حجت الاسلام مروي به مدينه منوره عزيمت كردند تا ضمن ابلاغ تسليت مقام معظم رهبري به خانواده علامه العمري، در مجلس ترحيم ايشان نيز شركت كنند.

 


سخنگوي وزارت خارجه كشورمان تظاهرات مردم مسلمان مصر را حركتي عدالتخواهانه و در جهت تحقق خواسته هاي ملي و اعتقادي آنها دانست.
رامين مهمانپرست، سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان روز شنبه، در رابطه با تحولات جاري در كشور مصر، گفت:جمهوري اسلامي ايران ضمن پيگيري و رصد دقيق حوادث مصر، تظاهرات مردم مسلمان اين كشور را حركتي عدالتخواهانه و در جهت تحقق خواسته هاي ملي و اعتقادي آنها دانسته و انتظار دارد مقامات كشور مصر ضمن شنيدن صداي ملت مسلمان و تمكين به خواسته هاي به حق آنها، از هرگونه برخورد خشونت آميز توسط نيروهاي امنيتي و پليس با موج بيداري اسلامي كه به صورت نهضتي مردمي در اين كشور به حركت درآمده، خودداري كنند.
 
 


طنزنويس فراري نشريات زنجيره اي كه با حلقه لندن همكاري مي كند، بسياري از عناصر ضدانقلاب مقيم خارج را كلاهبردار و دروغگو توصيف كرد.
ابراهيم نبوي بدون اشاره به شارلاتان بازي هاي متعدد خود درباره ديگر عناصر فراري نوشت: وقتي مهاجر مي شوي، زمان برايت روي لحظه اي كه رفته اي صفر مي شود، منجمد مي شود. يك مشكل بزرگ مهاجر اين است كه محكوم زمان صفر است اما توهم مي كند كه با چيدن پاره ها ي خبر و واقعه مي تواند خود را به روز برساند، معمولا مهاجر زمان بعد از خروج خود را به سختي مي فهمد. گاهي سعي مي كند نفهمد و زمان را چنان كه دوست دارد تعريف كند.
او اضافه مي كند: بسياري از مهاجران را ديده ام كه سال 1356 را چنان تعريف مي كنند، انگار كه سال 2005 سوئيس است]![ يا ديده ام دوستان چپ را كه از انبوه ميليوني هواداران شان در سال 59 چنان تعريف مي كنند انگار رژه ارتش سرخ در 1927 مسكو بوده، يا مردماني كه از روزهاي جنگ در تهران چنان تعريف مي كنند انگار هر روز يك تانك به خانه شان شليك مي كرده، يا بچه هايي كه از دوران خاتمي چنان تعريف مي كنند كه انگار ملت هر روز كف خيابان روزنامه مي خواندند و شب ها پارتي مي رفتند. واقعيت اين است كه ما در گذشته دخالت مي كنيم. يادمان مي رود كه تا آخرين روز هم دست به سينه ارباب قدرت بوديم و حالا همان ها را كه مثل خودمان بودند، مزدور مي خوانيم. دوست من چنان از رنج هاي دهه 60 سخن مي گويد كه يادم مي رود كه سال 1356 به فرنگ آمده است]![ واقعيت اين است كه هر مهاجري براي اثبات خود نياز به دستكاري در واقعيت دارد. گاه اين كار را چنان مي كند كه تبديل مي شود به يكي از هزاران دائي جان ناپلئوني كه تمام سخنان شان نواري دو ساعته است كه هر روز يك ساعتش را مي گويند و هر روز تغييرش مي دهند.
ابراهيم نبوي مي نويسد: «در تعيين مبدا تاريخي، خودمان و حقانيت خودمان را پنهان مي كنيم. با رفتن من در سال 57، ايران زباله داني شد و همه چيز از بين رفت، هر كس در آنجا بود يا كشته شد يا كشتار كرد. يكباره كاشف فروتن گوادالوپ مي شويم و چنان انقلاب را تفسير مي كنيم انگار فرانسوا ميتران خلبان آيت الله خميني بود و جيمي كارتر قاتل شاه. اگر مهاجر دهه شصت باشيم، رژيم سابق را بكلي خائن مي دانيم و رژيم بعد از 67 را مزدور. تنها «قبيله من» مي شوند همان اعدامي هاي 67 كه جز آزادي هيچ نمي خواستند، هيچ ربطي هم به حمله مجاهدين خلق نداشتند و تمام شان بيگناهاني بودند كه جابرانه و ستمگرانه كشته شدند. يك نفر هم پيدا نمي شود كه محض رضاي خدا به ما نشان بدهد كه اين زندانيان بخاطر دفاع از آزادي زنداني شدند. پيش از اين پذيرفته ايم كه زندانبانان و قاتلان جنايتكار بودند. ولي آيا واقعاً مجاهدين خلق و چريكهاي فدائي خلق و حزب توده در طول مبارزات چندين و چند ساله شان، يك روز از آزادي همه مردم ايران و از دموكراسي دفاع كرده اند؟ يك شاهد مثال بياوريد تا همه دست پشيماني از بي خردي و جبن مان بگزيم كه چقدر احمق بوديم كه اين جنايت را نفهميديم و چقدر احمق تر كه براي اعتراض به آن تا پاي اعدام نرفتيم همه و همه و همه آنها كه قبل از سال 1367 از ايران خارج شدند يا در معرض اعدام بودند يا حداقل يك بار كشته شده بودند؟
وي در ادامه اين مطلب هجوآميز يادآور مي شود: اگر سال 1378 از ايران خارج شده باشيم، قرباني بي كفايتي و ترس خاتمي هستيم. من نمي فهمم در روز هجده تير كلا هزار نفر در دانشگاه تهران معترض بودند، اين خيل ده هزار نفري رهبران جنبش دانشجويي در فرنگ چه مي كنند؟ داغ دل جنبش سبزي ها را تازه نمي كنم كه هنوز از گرد راه نرسيده اند و وقت براي گفتن از آنان بسيار است. بگذار تكرار كنم كه من پشت دفاع از اين قربانيان 57 و 67 و 78 و 88 الزاما خيرخواهي و عدالت جويي نمي بينم. دفاع مي كنيم چون مي خواهيم خودمان را اثبات كنيم. گاهي اوقات حتي تيزبازي درمي آوريم. مي شويم مدافع قربانيان 67 در حالي كه اصلا روح مان تا پس از پناهنده شدن از اين ماجرا خبر نداشت و راي مان را پس مي خواهيم بگيريم، در حالي كه اصلاً رايي نداده بوديم.
يادآور مي شود نوشته كنايه آميز نبوي كه از سوي سايت مهاجراني و كديور (جرس) منتشر مي شود، در واقع پاسخي است به جريان هاي ضدانقلاب و نفاق قديمي تر كه با لحني تحقيرآميز و انباشته از سرزنش با كساني چون نبوي و مهاجراني و ساير شبه اصلاح طلبان برخورد مي كنند و سوابق حضور آنها در جمهوري اسلامي را به رخشان مي كشند و سمبل فرصت طلبي، كاسبكاري و بي ثباتي شخصيت معرفي مي كنند
 
 

مرگ داريوش همايون از سران سلطنت طلبان و حامي فتنه سبز، طيف هاي ضد انقلاب را عزادار كرد. همايون در 82 سالگي و در ژنو سوئيس درگذشت.
منابع خبري گزارش داده اند همايون از چندي پيش بر اثر زمين خوردن دچار ضربه مغزي شده و به كما رفته بود و ديگر به هوش نيامد. وي سال گذشته وقوع انقلاب اسلامي ايران را بزرگ ترين كابوس زندگي خود توصيف كرده بود و به همين دليل نيز علي الدوام به ستايش هاي مبالغه آميز نسبت به برخي دست اندركاران فتنه سبز (موسوي و خاتمي و كروبي) مي پرداخت. او حتي از گروهك هاي مقيم خارج خواسته بود خود را با اين سه نفر و اصلاح طلبان تنظيم كنند چرا كه اپوزيسيون توانسته از اين طيف، افراد و شخصيت هاي جديدي در تناقض با هويت انقلابي سابقشان بسازد.
صاحب نظران تاريخ به اعتبار كارنامه سياسي همايون از وي به عنوان فردي بي ثبات و فرصت طلب ياد مي كنند و سير تطور گرايش هاي سياسي وي از سوسياليسم به سلطنت طلبي دو آتشه و سپس شعار دموكراسي خواهي و حقوق بشر را در طول 60 سال زندگي سياسي او را شواهد متعدد اين ادعا برمي شمارند. همايون در سال 1326 جزو مؤسسان حزب ضد اسلامي «پان ايرانيست» بود، سال 1329به «گروه نجات ملي» پيوست و سال 1330 از حزب سوسياليست ملي كارگران ايران (سومكا) سر درآورد اما در جريان كودتاي 28 مرداد، در زمره چماقداران و چاقوكشاني بود كه با شعار «خدا، شاه، ميهن» و با هدايت سيا و M16 به خيابان ريختند و نهضت ملي شدن نفت را ساقط كردند.
داريوش همايون پس از كودتاي 28 مرداد مورد اعتماد رژيم كودتا قرار گرفت. او عضو شبكه مطبوعاتي وابسته موسوم به «بدامن» بود و مورد اعتماد آمريكا قرارگرفت.
اعتماد سرلشكر زاهدي عامل كودتاي 28 مرداد 32 به همايون باعث شد تا دختر خود «هما» را به عقد وي درآورد. رژيم كودتايي پهلوي همچنين از همايون براي راه اندازي سنديكاي وابسته «نويسندگان و خبرنگاران» كمك گرفت تا مطبوعات را به طور كامل مديريت كند.
همايون روزنامه صهيونيستي آيندگان را به اعتبار ارتباط با كلان سرمايه داران صهيونيست راه اندازي كرد. او همچنين مدت ها وزير اطلاعات و جهانگردي در دولت هاي هويدا و آموزگار بود و پس از راه اندازي حزب شاه ساخته رستاخيز، به عنوان قائم مقام دبيركل حزب معرفي شد.
روايت تاريخي غالب بر آن است كه داريوش همايون نويسنده مقاله موهن روزنامه اطلاعات عليه مذهب و مراجع و حضرت امام خميني(ره) در 17 دي 56 است، مقاله اي كه با امضاي مستعار احمد رشيدي مطلق (يا به تعبير شهيد والامقام دستغيب «احمق رشيدي مطلق») چاپ شد. برخي روايتگران نيز بر آن هستند كه مقاله از سوي دربار و با وساطت همايون براي چاپ به روزنامه اطلاعات ارسال شد. اين مقاله جرقه انفجار انقلاب اسلامي را در 19 دي 56 و سپس اربعين هاي زنجيره اي تا پيروزي انقلاب اسلامي زد و تا ابد داريوش همايون را دركنار لعنت ملت ايران، سزاوار ملامت سلطنت طلبان و حاميان خارجي آنها قرار داد.
داريوش همايون 16 آبان 57 در منزلش دستگير و روانه زندان دژبان پادگان جمشيدآباد مي شود. روز 22 بهمن 57 پس از فتح پادگان جمشيدآباد توسط مردم از زندان فرار كرده و 15 ماه به طور مخفيانه در ايران مي گذراند. وي سال 1359از كشور گريخت.

 


«جراحات حاصل از رويدادهاي سال 1979ميلادي در ايران كه به سرنگوني شاه و به قدرت رسيدن اسلامگرايان در اين كشور انجاميد، هنوز در غرب التيام نيافته است.»
روزنامه فرانسوي لوموند اين تحليل را ضمن بررسي جنبش هاي غافلگيركننده در طيفي از كشورهاي اسلامي عنوان كرد و نوشت: غرب از رويدادهاي جديد كشورهاي عربي غافلگير شده است. غربي ها در تحليل اين رويدادها با نگراني چندگانه رو به رو هستند كه يكي از عمده ترين آنها احتمال ظهور جنبش هاي تحت نفوذ اسلامگرايان است. نبايد فراموش كرد كه جراحات حاصل از رويدادهاي سال 1979 ميلادي كه به سرنگوني شاه ايران و به قدرت رسيدن اسلاميون در اين كشور انجاميد، در غرب هنوز التيام نيافته است.
در همين حال روزنامه القدس العربي در گزارش مشابهي بر نگراني هاي مشترك آمريكا و اسرائيل پرداخته و خاطرنشان كرده است: واشنگتن حق دارد كه نگران باشد، چرا كه فروپاشي نظام هايي مانند نظام مصر به منزله فروپاشي همه سياست هاي خارجي آمريكا در خاورميانه و شكست اين كشور در به اصطلاح مبارزه با تروريسم و دشوار شدن اوضاع نيروهاي آن در عراق و افغانستان است. دولت هاي آمريكا همواره با تلاش بسيار، پول هاي هنگفتي را براي تحكيم اركان نظام مصر صرف كرده اند نه به اين دليل كه به آن علاقه دارند بلكه به جهت آنكه امنيت مرزهاي اسرائيل را تامين كند و چرخش روند سازش را حتي در صورت نتيجه بخش نبودن آن، ادامه دهد. قطعاً اسرائيلي ها نيز نگران هستند و تحولات مصر را پيگيري مي كنند، واضح است كه براي اسرائيلي ها در مصر نظامي بهتر از نظام فعلي كه امنيت اسرائيل را در قبال منافع ناچيز تامين كند، روي كار نخواهد آمد.
ارگان وزارت رژيم صهيونيستي نيز با ابراز هراس از زلزله سياسي در كشورهاي مرتجع منطقه نوشت: بعيد نيست پس از مدتي گروه هايي نظير اخوان المسلمين در مصر روي كار آيند و بخواهند مصر را به سوي يك جمهوري اسلامي پيش ببرند. اين در حالي است كه دولت آمريكا مجبور شده دولت مبارك را براي دادن برخي آزادي ها تحت فشار بگذارد و اين همان وضعيت فشار كارتر به رژيم محمدرضا پهلوي در آستانه قدرت رسيدن خميني را يادآور مي شود. اكنون مصر و اردن دو كشوري هستند كه با اسرائيل پيمان صلح دارند و ناآرامي هاي دو كشور مي تواند بر اين امر نيز تاثير بگذارد.

 

 
بی بی سی: اخبار پشت پرده هرچه باشد به نظر مي رسد اقدام آقاي هاشمي رفسنجاني در تاكيد دوباره بر خواسته هاي پس از انتخابات به طور تلويحي نوعي حمايت از شرايط اعلام شده از سوي آقاي خاتمي است... اگر هاشمي عقب نشيني كند حتما تعادل به ضرر وي و سران جنبش سبز به هم خواهد خورد.
آخرين اظهارات هاشمي رفسنجاني با استقبال و تحليل هاي جالب محافل ضدانقلاب مواجه شد كه معتقدند اين سخنان بازي در زمين اصلاح طلبان و ادامه مواضع اخير محمد خاتمي است.

به گزارش صراط نیوز هاشمي رفسنجاني يكشنبه در ديدار با اعضاي انجمن اسلامي دانشگاه گيلان گفته بود «همچنان به مواضع خودم در آخرين نمازجمعه (6 تير88) معتقدم.» به دنبال انتشار اين سخنان كه متضمن القاي ترديد در سلامت انتخابات و حمايت از آشوبگران بازداشتي (بعضا وابسته به گروهك هاي محارب) بود، شبكه زنجيره اي عنكبوت (شامل كلمه، بي بي سي، سحام نيوز، راديو فردا، صداي آمريكا، روزآن لاين، گويانيوز، جرس و دهها سايت و شبكه ماهواره اي مشابه) به استقبال رفتند.

شبكه دولتي بي بي سي انگليس در اين باره نوشت: دور تازه اصلاح طلبان در شرايطي دنبال مي شود كه اكبر هاشمي رفسنجاني مي كوشد همچنان موقعيت خود را در نظام سياسي حفظ كند. او در بيانيه اي دوباره اطاعت خود را از رهبري يادآوري كرد. اين تحول و تحولات مشابه آن چنان باور به تلاش هاشمي رفسنجاني براي مصالحه با حاكميت را در ميان جناح هايي از معترضان تقويت كرد كه اين چهره ميانه رو ناگزير شد طي سخناني بگويد كه به آنچه در نمازجمعه پس از انتخابات در حمايت از معترضان گفته بود، همچنان باور دارد.

بي بي سي افزود: «اخبار پشت پرده هرچه باشد به نظر مي رسد اقدام آقاي هاشمي رفسنجاني در تاكيد دوباره بر خواسته هاي پس از انتخابات به طور تلويحي نوعي حمايت از شرايط اعلام شده از سوي آقاي خاتمي است. سايت خبري كلمه از تاكيد هاشمي رفسنجاني بر مواضع خود در آخرين نمازجمعه اش استقبال كرده و آن را زنده كننده خاطرات دلسوزانه براي عبور از بحران توصيف كرده است.»

رسانه دولتي انگليس تحركات اخير كساني چون خاتمي را «تلاش اصلاح طلبان براي ماندن در قدرت» ارزيابي كرده و از قول يكي از اعضاي فراكسيون اقليت مجلس مي نويسد: نظام بايد براي اصلاح طلبان فرش قرمز پهن كند.
ارگان حلقه لندن (جرس) نيز كه توسط تيم مهاجراني- كديور اداره مي شود و ارتباطاتي را با برخي عناصر تندرو كارگزاراني نظير مهدي هاشمي دارد، به بهانه تاكيد هاشمي رفسنجاني بر مواضع سال گذشته خود، به بازخواني و شرح و تفسير! اظهارات وي در آخرين نمازجمعه پرداخت و تصريح كرد: هاشمي رفسنجاني همچنان بر مواضع سال گذشته خود پا مي فشارد و در هر مناسبتي بر آن تاكيد مي كند. او در آن خطبه شرايط كشور را برخلاف نظر حاكميت و رهبري بحراني خواند و صراحتا بر عدم درستي نتيجه انتخابات تاكيد كرد. او همچنين مي گويد اعتماد عمومي به نظام از دست رفته است. خطبه هاشمي به خوبي به بحران مشروعيت اشاره دارد.

«جرس» بدون اينكه يادآور شود فتنه گران سال گذشته شعار جمهوري ايراني مي دادند و روي اسلام خط كشيده بودند، مي نويسد: تا كي مي توان شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي را از تريبون ها پخش نكرد]!![. به هرحال هاشمي مواضعش را صريح بيان كرده است.

راديو فردا ارگان رسمي سازمان سيا هم به نقل از يكي از عناصر ضدانقلاب مقيم آمريكا، از هاشمي خواست كه از مواضع خود عقب نشيني نكند و افزود: اگر هاشمي عقب نشيني كند حتما تعادل به ضرر وي و سران جنبش سبز به هم خواهد خورد.

راديو فردا در عين حال نوشت: هاشمي تلاش مي كند رهبري را از گرايش تندروي حاكم جدا كند. اين توهم، آسيبش براي جنبش سبز بيشتر از منفعت آن است و رهبري مسئله اصلي جنبش سبز است و او معمار اصلي حركت ها عليه اين جريان بوده است.

يادآور مي شود اظهارات اخير هاشمي رفسنجاني مبني بر اينكه همچنان به مواضع خود در تيرماه 88 معتقد است، در تناقض با ديگر اظهارات وي مبني بر اطاعت از رهبري به عنوان حجت شرعي و عقلي قرار دارد. از سوي ديگر 19 ماه پس از آغاز فتنه بزرگ، اكنون معلوم شده كه مسئله فتنه گران نه انتخابات و پيروزي اين نامزد يا آن نامزد بلكه «ستيزه جويي با اسلام و حذف آن از حاكميت، معارضه و فحاشي عليه حضرت امام خميني و ميراث بزرگ ولايت فقيه و قانون اساسي، تخطئه انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي، و ميدانداري به نفع آمريكا و رژيم صهيونيستي» بود و نهايتا نيز به رسوايي و حرمت شكني بزرگ در عاشوراي سال 88 منجر شد و تودهني لازم را از ملت بصير ايران دريافت كرد. با اين اوصاف تاكيد آقاي هاشمي رفسنجاني بر اينكه همچنان در تيرماه 88 (يك ماه پس از انتخابات) متوقف مانده و حوادث روشنگر و عبرت آموز «7ماهه» و «18ماهه» پس از آن را نمي بيند، بسيار سؤال برانگيز به نظر مي رسد و از اين واقعيت حكايت مي كند كه جريان ترتيب دهنده فتنه به عنوان جريان در حال غرق شدن و نابودي، در تلاش است آقاي هاشمي را نيز با خود هم سرنوشت كند يا با قرباني كردن وي، موقتا فرصتي براي نجات از نابودي پيدا كند.

گفتنی است هفته گذشته نيز خبري در رسانه ها مبني بر ملاقات خاتمي با آقاي هاشمي رفسنجاني منتشر شد كه از سوي طرفين تكذيب نشد.اين در حالي است كه روز گذشته احمد حكيمي پور از ملاقات قريب الوقوع اعضاي جبهه اصلاحات با هاشمي خبر داده و در عين حال اظهارات خاتمي را كف خواسته اصلاح طلبان توصيف كرده است!


 

پس از آنکه غروب روز دوشنبه مسجل شد که سعد حریری اکثریت پارلمانی را از دست داده، هواداران او با اردوكشي خياباني و اعلام سه‌شنبه به‌عنوان "روز خشم" و آشوب های خیابانی، تلاش دارند مانع از تشکیل دولت از سوي جريان حامی مقاومت شوند.

 هواداران حريري در شهر بيروت شب گذشته خيابان الطريق الجديد تا ميدان كولا و خيابان المدينه الرياضيه را با آتش زدن لاستيك‌ها و زباله بستند و از منطقه بقاع ميانه نيز گزارش‌هايي از تحركات هواداران جريان المستقبل در چندين روستا و شهرك و بستن جاده بين‌المللي به شام رسيده است.

ارتش لبنان درپي اين اقدامات اعلام كرد كه يگان‌هاي نظامي تدابير امنيتي فوق العاده خود را در سراسر خاك لبنان افزايش داده و اين روند را از چند روز پيش همزمان با رايزني‌ها براي تشكيل دولت جديد لبنان و تقويت فضاي امنيت و ثبات آغاز كرده‌اند.

در اغتشاشات صورت گرفته در بیروت که شب گذشته در نزدیکی محل دفن رفیق حریری برگزار شد نکته جالب این بود که در حالی که سید حسن نصر الله در سخنرانی اخیر خود تلاش طرفداران حریری بر تکیه بر دخالت ایران براي تفرقه افکنی را افشا كرده بود، آن‌ها از پلاکاردهای سبز "رای من کجاست؟" و سر دادن شعارهایی علیه سپاه و تروریست نامیدن حزب الله لبنان، در آشوب‌هاي خود استفاده كردند.

اما پس از ناآرامي‌هاي دوشنبه شب بيروت، نجيب ميقاتي گزينه مد نظر جريان هشت مارس (مقاومت) توانست با كسب 68 رأي و اختلاف قابل توجه، سعد حريري را شكست دهد و به‌عنوان نخست‌وزير براي تشكيل كابينه جديد لبنان انتخاب شود.

در مقابل طرفداران حريري به‌دنبال دامنه‌دار كردن اغتشاشات براي امتياز گرفتن از جريان مقاومت به‌ويژه حزب‌الله هستند. اين افراد با دعوت به اعتصاب‌هاي عمومي از نجيب ميقاتي نخست‌وزير جديد كه در يك فرآيند كاملاً‌ قانوني انتخاب شده است، مي‌خواهند كه استعفا دهد.

آشوب‌هاي خياباني شب گذشته و امروز در بيروت دقيقاً بر مبناي سناريوي اغتشاشات پس از انتخابات 88 تهران طراحي شده است، به‌طوري كه بعد از انتخابات رياست جمهوري ايران و ناكامي مهره مطلوب غرب نيز بلافاصله فتنه‌گران به خيابان‌هاي تهران ريختند و تا چند ماه ناآرامي‌هاي تهران ادامه پيدا كرد.

اما در شرايطي كه فتنه‌گران در تهران تلاش داشتند با پروژه‌هاي نظير كشته‌سازي و القاي دروغ‌هايي مانند تقلب و شكنجه، مشروعيت نهادهاي قانوني كشور از جمله سپاه، وزارت اطلاعات و قوه قضائيه را مخدوش كنند، آخرين گزارش‌ها از بيروت حاكي است در مدل مشابه طراحي شده غرب براي لبنان، قرار است حزب‌الله به‌عنوان هدف اين‌گونه حملات قرار گيرد و در حالي كه حزب‌الله قصد ندارد فعلاً در اين درگيري‌ها وارد شود، جريان آشوبگر مدعي ورود حزب‌الله و مقابله خياباني خواهد شد.

جريان آشوبگر و شكست‌خورده در لبنان قصد دارد با وارد كردن حزب‌الله به اين درگيري‌ها، زمينه حمله رژيم صهيونيستي به بيروت را فراهم كند كه حزب‌الله با هوشياري از اين فريب آگاهي پيدا كرده است.



 
در حالی كه گفته می شود رضا رشید پور و فرزاد حسنی از مجریان ممنوع التصویر در تلویزیون هستند جمعه شب پشت صحنه فیلمی از این دو مجری ممنوع التصویر به نمایش در آمد كه در نقش اصلی خود در آن بازی می كنند .

هامون نیوز به نقل از کلمه در برنامه جمعه شب ،بخشهایی از پشت صحنه فیلم شش نفر زیر باران نمایش داده شدكه در آن گلزار ،رشید پور و فرزاد حسنی و تعدادی از بازیگران در آن در نقش اصلی خود بازی می كردند .

دراین فیلم گلزار كه نقش خودش را بازی می كند گروگان گرفته می شود و خود گلزار نیز درباره این فیلم می گوید : فكر كنم فیلم خوبی بشود .

در حالی كه تلویزیون نسبت به حضور این دو مجری جنجالی دربرنامه های خود بااحتیاط عمل می كند مشخص نیست چگونه راضی شده اند بخشهایی از بازی آنها پخش شود

 




ارسال توسط arman

هشدار اصلاح طلبان به خاتمی:هاشمی ظرفیت جنبش سبز را برای خود می خواهد

برخی از چهره های برجسته اصلاحات نسبت به نزدیکی سید محمد خاتمی به آیت الله هاشمی رفسنجانی هشدار داده اند.

پس از اینکه سید محمد خاتمی درجلساتی برضرورت بهره گیری از ظرفیت هاشمی برای پیشبرد اهداف اصلاح طلبان تاکید کرده و حتی اخیرا نیز با وی دیداری را داشته،برخی چهره های برجسته اصلاحات نسبت به اتخاذ یک استراتژی به خاتمی هشدار داده اند.


در همین رابطه گفته می شود اصلاح طلبان به خاتمی گفته اند که نگاه هاشمی به وی تنها ابزاری بوده و به هیچ عنوان نمی توان به وی اعتماد کرد.


این افراد همچنین تصریح کرده اند،هاشمی با نزدیک کردن خود به خاتمی در تلاش برای مدیریت رفتاری وی بوده و معتقد است وی تنها کسی است که توان ظرفیت جذب جنبش سبز را به سوی خود دارد اما نکته اساسی این جاست که هاشمی تلاش دارد این ظرفیت را


ارسال توسط arman

توهم عدم توطئه زیباکلام
 
زیباکلام که به صراحت خود را از ارداتمندان رضاخان می داند، درحالی جنگ نرم و توهم توطئه و فرضیه‌های دایی‌جان ناپلئونی را در یک زنجیره‌ی معنایی مطرح می‌کند و گرفتار «سندروم توهم عدم توطئه» می‌شود که کنگره‌ی آمریکا تصویب بودجه‌های میلیون دلاری را علیه جمهوری اسلامی، آشکارا انجام می‌دهد.
به گزارش کلمه ، صادق زیبا کلام در ادامه اظهار نظرهای خارج از عرف و چارچوب های علمی مرسوم خود، «جنگ نرم» را مادر همه تئوری‌های توطئه و فرضیه‌های دایی جان ناپلئونی مطرح در ایران دانست!
زیبا کلام در یادداشتی که در ماهنامه‌ی «مهرنامه» منتشر شده، فرضیه ها و تشکیک‌های مطرح شده توسط نخبگان سیاسی داخلی در رابطه با "ویکی‌لیکس" را، همانند تحلیل حادثه‌ی 11 سپتامبر فرو رفته در هاله‌ی توهم دانست.
زیبا کلام می‌گوید: «حجم انبوه اسناد، مدارک، شواهد و قرائن موجود علیه اسامه‌بن‌لادن، القاعده، طالبان، صدها عضو القاعده که در بازداشت به سر می‌برند به هیچ روی تغییری در نگاه ایرانیان به وجود نیاورده است. آنان همچنان القاعده و طالبان را ساخته و پرداخته آمریکا می‌دانند».
این ادعاها در شرایطی مطرح می‌شود که نه ارتباط تجاری میان خانواده‌ی بن‌لادن و رئیس‌جمهور وقت آمریکا بر کسی پوشیده است و نه به سؤالات بی‌شماری که حتی در ذهن شهروندان ایالات متحده در رابطه با چگونگی این حادثه مطرح است پاسخی قانع‌کننده داده شده است.
زیباکلام که به صراحت خود را از ارداتمندان رضاشاه پهلوی می داند، درحالی جنگ نرم و توهم توطئه و فرضیه‌های دایی‌جان ناپلئونی را در یک زنجیره‌ی معنایی مطرح می‌کند و گرفتار «سندروم توهم عدم توطئه» می‌شود که کنگره‌ی آمریکا تصویب بودجه‌های میلیون دلاری را علیه جمهوری اسلامی، آشکارا انجام می‌دهد.

 

آموزش کار با توییتر و فیس بوک به نمایندگان پارلمان رژیم صهیونیستی

نمایندگان پارلمان رژیم صهیونیستی به منظور دسترسی به افکار عمومی و ارتباط با رای دهندگان خود؛ مهارت کار با توییتر، فیس بوک، یوتیوب و دیگر شبکه‌های اجتماعی را آموزش دیدند. به گزارش کلمه ، روزنامه جروزالم پست طی گزارشی اعلام کرد که نمایندگان پارلمان اسراییل برای درک بهتر ماموریتشان و همچنین کار با افکار عمومی و ارتباط با رای دهندگان خود؛ مهارت کار با توییتر، فیس بوک، یوتیوب و دیگر ابزارهای شبکه‌ای اجتماعی را آموزش دیدند.

این روزنامه نوشت: آنها ممکن است قادر باشند مجلس را برای ساعت‌ها با اطاله کلام به تاخیر بیندازند، اما آیا می‌توانند با استفاده از توییتر، یک پیام را با 140 حرف (کاراکتر) ارسال کنند؟
در روز سه شنبه، اعضای کنست در کارگاهی ویژه که در زمینه آشنایی و آگاهی بیشتر آنها با توییتر، فیس بوک، یوتیوب و دیگر ابزارهای شبکه‌ای اجتماعی بود، شرکت کردند. شبکه‌هایی که مورد استقبال جمعیت جوان است و می‌توانند یک حلقه مهم در یک دموکراسی پارلمانی باشند.
میزبان کارگاه "اشلومیت هابارون"، مدیر وبسایت دولتی طراحی شده برای ایجاد دسترسی بیشتر دولت به افکار عمومی بود. کارگاه سعی کرد یک تصویر متفاوت از شبکه‌های جهانی ارائه کند و بیشتر بر روی فیس بوک تاکید داشت که در حال حاضر نزدیک به 3 میلیون اسرائیلی و حداقل 50 نفر از 120 عضو کنست از آن استفاده می‌کنند.
قانونگذاران علاقه ویژه‌ای به استفاده از فیس بوک برای حفظ تماس خود با رای دهندگان نشان دادند و سوالاتی درباره فرق میان شبکه‌های اجتماعی مختلف بین توییتر و فیس بوک، همچنین حصارها، موقعیت‌ها و اطلاعات صفحه‌ها درخواست کردند.
ریوون ریولین سخنگوی کنست گفت: ما گام دیگری برای حمایت از روابط غیررسمی میان اعضای کنست و عموم مردم برداشتیم.
ریولین گفت: ماهیت خدمات عمومی کنست در نگاه ما نسبت به قبل تغییر کرده است. من امیدوارم که فیس بوک اعضای کنست را به درک بهتر از ماموریتشان رهنمون سازد
وقتی کسانی که شما را انتخاب کردند نمی‌بینید، ممکن است آنها را فراموش کنید. اما وقتی با آنها از طریق فیس بوک ارتباط مستقیم و قوی دارید، آنها را فراموش نمی کنید.
حقوقدانان در یک نامه به ریولین نوشتند؛ سایت‌های شبکه اجتماعی ابزار بسیار مهمی در حفظ و نگهداری رابطه با رای دهندگان دارند. امروز رای دهندگان انتظار دارند به طور منظم درباره رهبرانشان که به آنها رای داده‌اند هر یک یا دو روز آپ دیت باشند.
دان لاندو مدیر عمومی کنست، کارگاه را با بحث روابط میان رای دهندگان و مقامات از طریق اینترنت در دیگر کشورها آغاز کرد، موضوعی که بر روی آن ماه‌ها به عنوان بخشی از تلاش کنست برای ارتقای روابط با عموم مردم از طریق کامپیوتر، تلاش شده است.
او گفت: حتی در انگلیس نیز یک علاقه وافر در پیگیری فعالیت‌های پارلمانی از طریق فیس بوک وجود دارد.



 

آیا هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان رهبری برکنار می شود؟

طی چند روز گذشته تلاش چهره های تاثیر گذار اصولگرا برای برکناری اکبر هاشمی رفسجانی از ریاست مجلس خبرگان رهبری شدت گرفته است به طوریکه حتی از گزینه مورد نظر خود یعنی حضرت آیت الله مهدوی کنی نیز حمایت کرده اند.

اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به مناسبت سالروز واقعه‌ی ۱۹ دی‌ماه سال ۱۳۵۶ بیانیه‌ای منتشر کرد که دستمایه‌ی موجی از شدیدترین‌ انتقادات  به او در یک سال و نیم گذشته شده است. واقعه‌ی ۱۹ دی‌ماه که از آن به عنوان "قیام خونین مردم قم" یاد می‌شود در اعتراض به انتشار مقاله‌ای در روزنامه‌ی اطلاعات اتفاق افتاد که معترضان محتوای آن را توهین به امام (ره) تعبیر می‌کنند.

 

"توهین و تهمت به علما"

رفسنجانی در بخشی از بیانیه‌ی خود ادعا می کند که امروز نیز کسانی که او "بقایای فکری دین‌زدایی و روحانیت‌ستیزی" می‌خواند «پس از توهین و تهمت به سران روحانی عرصه سیاست در ۳۰ سال گذشته، به فضلا، علما و مراجع قم رسیده‌اند.»

کیهان: بیانیه نوشته رفسنجانی نیست!

روزنامه‌ی کیهان  در شماره‌ی  (پنجشنبه ۳۰ دی‌ماه) از قول عبدالنبی نمازی نماینده ویژه رهبر معظم انقلاب  در کاشان نوشت «رویکرد کنونی آقای هاشمی به جایگاه او آسیب وارد کرده است.» نمازی ضمن انتقاد به عدم موضع‌گیری صریح رفسنجانی در مقابل حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ که طرفداران حکومت "فتنه" می‌خوانند، او را به اتخاذ مواضع مبهم متهم می‌کند.

شریعتمداری ۲۱ دی‌ماه با انتشار یادداشتی از رفسنجانی می‌پرسد چرا در ۳۳ سال گذشته بیانیه‌ای به مناسبت ۱۹ دی منتشر نکرده است. شریعتمداری در یادداشت خود متن بیانیه را از نظر محتوایی مخدوش و از نظر استدلال ابتدایی خوانده و نتیجه می‌گیرد "رفسنجانی نمی‌تواند نویسنده بیانیه یاد شده باشد." مدیر مسئول کیهان احتمال می‌دهد «كسانی كه در جریان فتنه ۸۸ پشت شخصیت و جایگاه آقای رفسنجانی سنگر گرفته بودند، هنوز ایشان را رها نكرده‌اند و بیانیه یاد شده را برای خروج هرچند، موقت رسانه‌های فتنه از خمودگی و درهم ریختگی ناشی از شكست تدارك دیده‌اند.»

نامه‌ی انتقادی اصولگرایان به رفسنجانی

واکنش به بیانیه‌ی رفسنجانی در روزهای نخست، مانند یادداشت کیهان، لحنی نسبتا ملایم‌تر داشت. در روزهای گذشته بر شدت و وسعت این انتقادها افزوده شده است.

حسین ابراهیمی رئیس هیات داوری اصولگرایان مجلس ۲۹ دی‌ماه از نگارش نامه‌ای توسط اعضای این هیات خطاب به رفسنجانی خبر داد. به گزارش خبرگزاری فارس ابرهیمی گفت «در این نامه خطاب به آقای هاشمی رفسنجانی خواهیم نوشت كه در دوران موسوم به اصلاحات، اصلاح‌طلبان به صراحت به روحانیت اهانت می‌كردند اما شما موضع‌گیری نمی‌كردید.»

در آستانه‌ی نشست مجلس خبرگان

روز چهارشنبه نیر کاظم صدیقی که از تابستان ۸۸ به حکم رهبرمعظم انقلاب  امام جمعه موقت تهران شد بیانیه‌ی ۱۹ دی را نشانه‌ی "مهجور بودن" رئیس مجلس خبرگان با واقعیت‌های جامعه عنوان کرد. اندکی پیش از آن نیز محمدعلی رامین، یکی از نزدیکان و مشاوران احمدی‌نژاد رفسنجانی را به شدت مورد انتقاد قرار داد و او را به مشارکت در "جنجال‌آفرینی برای القای تقلب در انتخابات سال ۸۸" متهم کرد.

در همین حال برخی از ناظران اوج گرفتن و تندتر شدن انتقادات  به رفسنجانی را بی‌ارتباط با اجلاس مجلس خبرگان و زمینه چینی احتمالی برای کنار گذاشتن او از ریاست این نهاد نمی‌دانند. نشست آینده‌ی خبرگان در روزهای ۱۷ و ۱۸ اسفندماه سال جاری برگزار می‌شود و انتخاب هیات رئیسه‌ی جدید یکی از برنامه‌های این نشست خواهد بود.

نارضایتی از سکوت رفسنجانی

به نوشته‌ی روزنامه‌ی کیهان عبدالنبی نمازی گفته است «انتظار اکثریت اعضای مجلس خبرگان رهبری، ملت، بسیجیان و روحانیت متعهد که در درون نظام و پیرو ولایت هستند، این است که آقای هاشمی رفسنجانی به سکوت خود پایان دهد.» نمازی در ادامه با اشاره به سکوت طولانی رفسنجانی که به زعم او به جایگاهش آسیب رسانده، تاکید می‌کند «این موضع گیری در حال حاضر و در شرایط کنونی موضعی دیرهنگام است.»

از سوی دیگر حمید رسایی، عضو  فراکسیون اصولگرایان می گوید: رفسنجانی در بیانیه‌ی اخیر خود "به مجموعه‌هایی كه به دنبال خط‌گیری از او هستند پیام‌هایی داده است." به گزارش خبرگزاری فارس رسایی اول بهمن ماه اظهار داشت «هدف عمده دیگر هاشمی از این بیانیه كه بسیار مهم است ارتباط این بیانیه با انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در اسفند ‌ماه سال جاری است.»

ردپای رفسنجانی در تمام "فتنه‌ها"

خبرگزاری فارس از قول رسایی نوشت «در سال‌های اخیر هر زمان كه جلسات مجمع عمومی خبرگان برقرار بوده، هاشمی به‌نوعی موضع‌گیری كرده‌ تا انتقادات نسبت به خود و اقدامات فرزندانش را توجیه كند، حتی با این كار درصدد به دست آوردن قلوب علمایی بوده كه در خبرگان منتقد وی محسوب می‌شدند.»

در نظر تحلیلگران آنچه در روزهای گذشته و در واکنش به بیانیه‌ی رفسنجانی بسیار جلب توجه می‌کند افزایش  انتقادها از سوی چهره های موثر اصولگرایی به هاشمی رفسنجانی است.

محمدعلی رامین در تازه‌ترین سخنرانی خود گفت «آخرین بروز و ظهور فتنه‌های از اول انقلاب تاکنون فتنه سال ۸۸ بود.» رامین در تحلیل خود  با اشاره‌های صریح تاکید می‌کند رد پای برخی خواص در تمام حوادثی که فتنه خوانده می‌شود می‌توان یافت.

با این اوصاف باید منتظر ماند و دید که آیا اکبر هاشمی رفسنجانی با ریاست مجلس خبرگان رهبری وداع می کند و جای خود را به حضرت آیت الله مهدوی کنی می دهد؟



 

فراماسونری در ایستگاه اتوبوس

تعدادي نماد فراماسونري در ايستگاه‌هاي تازه تاسيس اتوبوس شهر تهران نصب شده است.

به گزارش کلمه ، شهرداري تهران مدتي است تصميم به تعويض تعدادي از ايستگاه‌هاي اتوبوس گرفته است. در مسير خط 4 و 7 بي.آر.تي تعدادي نماد فراماسونري در اين ايستگاه‌هاي تازه تاسيس نصب شده است.



چندي پيش نيز همين نماد در برخي از تابلوهاي متروي چهارراه‌ولي‌عصر نصب شده بود كه محسن هاشمي مدير عامل شركت متروي تهران و حومه در اين‌باره گفته بود: نمادهاي فراماسونري را از ايستگاه‌هاي مترو جمع‌آوري مي‌كنيم؛ البته اين نمادها جمع‌آوري شد.



به گزارش کلمه ، يك جريان مشكوك فرهنگي در سال‌هاي اخير در تكاپوي گسترش پديده شيطان پرستي برآمده است اما جريان ديگري كه وابستگي آن به غرب مشهود است، به نام "فراماسونري " وجود دارد؛ فراماسونري يا "فراموشخانه " كه داراي كانون‌هاي گسترده‌اي در جهان است اما داراي يك سيستم مديريت فراگير جهاني نيست ولي بر اركان دولت‌هاي جهان و اكثر وجوه زندگي سياسي، اقتصادي و فرهنگي جوامع، سلطه يافته است و بسيار هم آزادانه عمل مي‌كند.



اين كانون‌ها ريشه‌اي كهن در اروپاي غربي دارد؛ به افرادي كه عضو آن باشند "ماسون " و ساختماني كه مركز فعاليت آنهاست "لژ " مي‌گويند. كلمه ماسون به معناي بنّا و فراماسون به معناي بنّاي آزاد است.



نحوه ايجاد فراماسونري مشخص نيست و در مورد آن اختلاف نظرهايي وجود دارد ولي قديمي‌ترين اسناد موجود مرتبط با آنها به سال 1390 ميلادي برمي‌گردد و مداركي موجود است كه نشان مي‌دهد در اواخر قرن شانزده ميلادي لژهاي فراماسونري در اسكاتلند وجود داشته‌است.



فراماسونري معمولا به عنوان يك سازمان مخفي شناخته مي‌شود ولي فراماسون‌ها معمولا اين تعريف را به چالش مي‌كشند و سازمان خود را بيشتر يك سازمان خصوصي مي‌نامند كه تنها بعضي جنبه‌هاي آن مخفي است.



در كنار دانستن كلياتي از اين مكتب، دانستن برخي از اهداف اين مكتب نيز مهم به شمار مي‌آيد؛ نابودي تمام مظاهر توحيد و يكتاپرستي در جهان، به دست گرفتن حكومت و قدرت در تمام كشورها‌ي جهان از طريق شبكه گسترده ماسوني در تمام ممالك دنيا و تخريب مسجد الاقصي و كشف معبد سليمان و بازسازي آن در ابتداي قرن 21 از جمله اهدافي است كه فراماسونري‌ها براي خود تعريف كرده‌اند.



*فراماسونري در ايران


---------------------------



نخستين فراماسونري در ايران به دوران ناصر الدين شاه قاجار برميگردد ولي در دوره محمدرضا پهلوي به دليل گسترش روابط سياسي ايران با غرب به ويژه انگلستان لژهاي فراماسونري فراواني در ايران تأسيس شد و نفوذ فراماسون‌ها در سياست ايران به شدت گسترش پيدا كرد، هرچند هيچ يك از افراد سرشناس خانواده پهلوي دست كم به طور رسمي عضو هيچ لژ فراماسونري نبودند ولي بسياري از رجال سياسي، نخست وزيران، وزيران، نمايندگان مجلسين و فعالان سياسي از فراماسون‌هاي سرشناس بودند.



فراموشخانه در ايران توسط گروه‌هاي چپ گرا، مذهبي بنياد گرا و ملي گرايان ليبرال به عنوان مأمور مخفي انگليس و صهيونيسم و در نتيجه عامل تمام بدبختي‌هاي ايران معرفي مي‌شدند و اين باعث تعطيل شدن و تحت تعقيب گرفتن اعضاي اين انجمن‌ها در بعد از انقلاب شد.



*نمادهاي فراماسونري‌ها


--------------------------------



"ستاره ي شش گوش " علامت و نماد بحث برانگيز فراماسون‌ها است؛ اين علامت در افكار عمومي به عنوان نماد "يهودي ها " شناخته شده است و به آن " ستاره ي داوود " يا " مهر سليمان " هم مي‌گويند ولي در حقيقت اين نماد هم جزء نمادهاي الحادي بوده كه بر اساس تفكرات الحادي مصر باستان ساخته شده است و نماد تعادل طبيعت بين زن و مرد، طبع سرد و گرم، الهه‌هاي ماه و خورشيد و غيره است البته علامت مذكور در مكتب هاي الحادي ديگر، مانند هندوييسم و ديگر مكتب هاي شرقي نيز با مفاهيم مشابهي به كار مي‌رود.



نكته عجيبي كه وجود دارد اين است كه شيطان پرستان نيز علامت مذكور را قويترين علامت خود مي‌دانند و از آن در مراسم شيطاني خود استفاده مي‌كنند.



يكي از نمادهايي كه در فراماسونري كاربرد فراوان دارد، علامت و نماد "چشم جهان بين " است كه به صورت يك هرم و چشم در رأس آن است؛ اين نماد مربوط به يكي از خدايان مصر باستان بوده است و روي دلار آمريكا هم وجود دارد.



شكل استفاده در معماري كاربرد زيادي دارد و به شكل هرم با رأس جدا و يا هرم با رأس نوراني نشان داده مي‌شود.


 

امام جمعه اهل سنت سنندج:امر رهبر واجب است

ماموستا مجتهدی با بیان این که امروز با حضور نماینده ولی فقیه در استان کردستان، با مقام معظم رهبری تجدید بیعتی دوباره می‌بندیم، گفت: بر دستان مقام معظم رهبری بوسه می‌زنیم.  

ماموستا مجتهدی، عصر امروز در مراسم تودیع و معرفه نماینده ولی فقیه در استان کردستان با اشاره به آیه اولی الامر گفت: امر رهبر واجب است و هر کس را مقام معظم رهبری به عنوان نماینده خود منصوب کند او نیز واجب العطاعه است.

وی افزود: اگر کسی از خدا و پیامبر او اطاعت کند اما از امام و رهبر اطاعت نکند، مسلمان نیست.

وی، نصب امام را جزو واجبات برشمرد و گفت: شیعه و سنی معتقد است، امام واجب الاطاعه است و اگر کسی علیه امام زمانش اقدام کنند، واجب است با او قتال کنند؛ چرا که این امر خدا و پیامبر است.

وی خطاب به نماینده جدید ولی فقیه در کردستان گفت: همانطور که مردم کرد با رهبری بیعت کرده‌اند با نماینده ایشان نیز بیعت خواهند کرد و من قول می‌دهم شما را حمایت می‌کنیم.

ماموستا مجتهدی با اشاره به خدمات ارزنده حجت‌الاسلام‌والمسلمین موسوی، نماینده سابق ولی فقیه در کردستان گفت: بارها مشکلات مردم و روحانیون از سوی ایشان حل می‌‌شد و همواره در برابر مردم صبر و شکیبایی داشتند.

وی افزود: ما با مقام معظم رهبری تجدید بیعتی دوباره می‌بندیم و دستانش را می‌بوسیم.


 

مرکز جاسوسی عظیم اسرائیل بر ملا شد
مرکز جاسوسی عظیم در اسرائیل که به آن عنوان گوش های بزرگ اسرائیل داده اند،  تاسیسات بزرگی است که ادعا می شود در آنجا ارتباطات تلفنی و ایمیلی در سراسر خاورمیانه و نقاط دیگر جهان، رصد اطلاعاتی می شود

 

کلمه: این مرکز، برای دهه ها پنهان از نگاه های کنجکاو،  در یک منطقه کویری مورد توجه خبرنگاران محقق قرار گرفته بود اما کسی نمی دانست که کار این مرکز چیست.

بسیاری از اسرائیلی ها حتما از کنار آن رد شده اند ولی توجهی به آن نکرده اند. چند دیش بزرگ ماهواره در خارج از شهری گمنام در صحرای نگو قابل مشاهده است، که چیزی را نشان نمی دهد و نام ونشانی ندارد.

اما این  مرکزیک پایگاه معمولی نظامی نیست وباید به کاری مشغول باشد که دیگران از آن اطلاع ندارند.

نیکی هگر، خبرنگار و نویسنده اهل زولاند نو می گوید: " این مرکز بزرگترین مرکز جاسوسی  است  و همتراز  بزرگترین مرکزی است که تاکنون در روی زمین دیده ام

هگر حد اقل 25 سال است که در مورد اطلاعات سیگنالی یا همان جاسوسی الکترونیکی مطالعه می کند و یک اشاره پنهانی وی باعث دسترسی هگر به کسانی در درون  این مرکز اسرائیلی شد

هگر می گوید: هیچکس درمورد عملکرد این مرکز صحبت نکرده بود یا نفهمیده بود که چنین تشکیلاتی با این اندازه در اسرائیل وجود دارد و روی هیچ نقشه ای نمایش داده نشده بود، یا دیده نشده بود

اما اکنون در تمامی تصاویر ماهواره ای دیده می شود. این مرکز30 آنتن شنود  دارد که بالاتر از خط استوا قرار گرفته اند و هرکدام از آنها  ماهواره ای را در آسمان هدف گرفته اند.

خبرنگار محقق مقیم انگلستان، دانکن کمپبل نیز می گوید: این آنتن ها هرچیزی که در ماهواره ها  رد و بدل می شود را دریافت می کنند. این سیستم چیزی را از قلم نمی اندازد و هر نوع ارتباطی را شنود می کنند که شامل میلیون ها شنود می شود..

به گزارش بولتن نیوز، وی افزود: شما ساختمان های بدون پنجره ای شبیه به انبارهای صنایع، اما با امنیت بسیار بالا را می توانید ببینید. من در سراسر آمریکا مکان های مشابه  بسیاری دیده ام و صدها نفر هر روز صبح در این مراکز حاضر می شوند، از جلوی چشم شما عبور می کنند، ایمیل ها را کنترل می کنند، به مکالمات تلفنی گوش می دهند و....

اما در داخل اسرائیل کسی در مورد این مرکز چیزی نمی گوید و رفت وآمد ها و کار این مرکز و کارکنان آن مشخص نیست. دلیلش این است که آن چه در این مرکز شنود می شود در جای دیگری ارزیابی و شنیده می شود. یعنی در جایی در شمال تل آویو.

از این مرکز همه مکالمات تلفنی، همه ایمیل ها را می توان رصد کرد. به گفته دانکن کمپبل، در جایی در خط  ساحلی شمال تل آویو عده زیادی از اشخاص، مشغول گوش دادن  ودیدن این تلفن ها و ایمیل ها هستند

رونن برگمن خبرنگار و نویسنده اسرائیلی نیز می گوید: من درمورد اوریم نشنیده ام و نمی دانم  لغت  این پایگاه به چه اشاره دارد

میر الران از انستیتوی مطالعات  امنیت ملی نیز در این زمینه اظهار داشت: نمی دانم دلیل اصلی توجه به این مرکز در خاک اسرائیل چیست. آنجا یک سکو است. وقتی مسئله اطلاعاتی می شود، هر چه باید شنود شود به یک سکو احتیاج  دارد واین سکو همین کارکرد را دارد.

اما چرا خود سکوی شنود برملا شد؟ آنجا تا همین اواخر که هگر آشکارش کرد، بخوبی استتار شده بود

هگر گفت: " اولین نکته که باعث تعجب من شد، اندازه آن بود، مرکز جاسوسی با این عظمت می تواند در سیاست خاورمیانه و فراتر از آن بسیار موثر باشد. اما نکته تعجب آور دوم این بود که این تاسیسات همزمان با برخی تاسیسات که در بریتانیا، آلمان، روسیه و آمریکا فعال بوده اندودیده می شدند، وجود داشته است اما کسی از آن خبر نداشته است.

میر الران به این نکته اشاره کرد که  آنها که باید بدانند، دقیقا می دانند که این مرکز کجاست و کارکرد آن چیست اما تعداد افرادی که می دانند آن جا کجاست بسیار اندک هستند.
آدرس اینترنتی فیلم مربوط به مرکز جاسوسی به نشانه زیر است:

http://rt.com/news/spy-hub-uncovered-israel


 

روایت سحابی از گفت‌وگوی نواب و بازرگان/ فدائیان پیشنهاد ترور زاهدی را دا


ارسال توسط arman

اولین حلقه شورای انقلاب اسلامی چه کسانی بودند؟
در حالی که شاه آخرین تلاشها را برای استمرار رژیم سلطنت انجام می داد و قدرتهای حاکم بر منطقه هم کوشش داشتند راه حل مناسبی که با منافعشان تطبیق داشته باشد بیابند همه نیروهای مخالف انقلاب به تشکیل حکومت بختیار رضایت دادند و به توافق رسیدند. به خصوص آمریکا مستقیما مسئولیت نگهداری بختیار را بر عهده گرفته و تمام کوشش های باطن و ظاهر را به کار می گرفت تا به نحوی شعله های انقلاب ولو به صورت موقت خاموش سازند. در این میان رهبری انقلاب به موقع ضربات مهلکی را بر رژیم در حال احتضار وارد می ساخت که تشکیل شورای انقلاب یکی از همین تصمیمات کوبنده بود. شورايي كه یکی از مهمترین اهداف آن معرفی افراد شایسته برای پذیرش مسئولیت در حکومت اسلامی و فراهم آوردن زمینه های قانونی به قدرت رسیدن دولت موقت بود.

به هر حال شورای انقلاب به عنوان اولین نهاد انقلابی در ایران توانست کار ویژه‌های خود را به شکل مطلوبی انجام دهد و حتی پس از انقلاب هم نقش مهمی را در عرصه‌ی سیاسی کشور ایفا نماید. از مهمترين فعاليتهاي اين شورا، پيشنهاد مهندس بازرگان بعنوان نخست وزير دولت موقت، تصويب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، ملي شدن بانک ها، سامان بخشيدن به دادگاه هاي انقلاب، برگزاري همه پرسي درباره نظام جمهوري اسلامي، بررسي پيش نويس قانون اساسي، تصويب قانون شوراهاي محلي، ملي شدن صنايع بزرگ، تصويب آيين نامه مجلس خبرگان و برگزاري انتخابات رياست جمهوري و مجلس بود.

به دنبال تسخير لانه جاسوسي و استعفاي دولت موقت، با ادغام دولت در شورای انقلاب، در اداره مملکت، اينگونه بين اعضاي شورا تقسيم کار شد: آيت الله خامنه اي ـ دفاع و پاسداران، هاشمي رفسنجاني - وزارت کشور، شهيد باهنر ـ آموزش و پرورش، مهدوي کني ـ کميته و دادگستري، شهيد بهشتي ـ جهاد سازندگي، بني صدر ـ وزارت خارجه، معين فر ـ نفت، حبيبي ـ آموزش عالي، عزت الله سحابي ـ برنامه و بودجه، ميناچي ـ ارشاد ملي، شهيد قدوسی ـ دادگاه انقلاب. با تصويب قانون اساسي و برگزاري انتخابات رياست جمهوري و مجلس، آخرين جلسه شوراي انقلاب در 26 تير 1359 برگزار شد و این شورا منحل شد. مسؤولیت شورای انقلاب تا زمان تشکیل مجلس شورای اسلامی به طول انجامید و از تاریخ 7 خرداد 1359 وظایف این شورا به مجلس و شورای نگهبان واگذار گردید.

روند شكل گيري شورای انقلاب اسلامی :

با اوج گيري نهضت اسلامي ، در اوایل آبان 1357 عده‌ای از علما نظیر شهيد مظلوم آیت‌الله بهشتی و شهید مطهری و... نزد امام خمینی در پاریس رفتند و بنا شد شورایی که اسم آن به پیشنهاد استاد مطهری بود، به نام «شورای انقلاب اسلامی» که از افراد معتمد بودند، تشکیل شود. شهید مظلوم آیت الله بهشتی در زمینه تصمیم امام مبنی بر تشکیل شورای انقلاب می گوید: «در پاییز 57 ، امکان ملاقات با امام در فرانسه فراهم آمده بود . دوستان مختلف به دیدار ایشان در پاریس می رفتند. یکی از مسائلی که ایشان با دوستان مطرح می کردند این بود که چه کسانی هستند که می توانند در ساماندهی به نیروهای عظیم بسیج شده ی مردم ایران سهیم بوده و نقشی داشته باشند و چه کسانی هستند که می توانند پس از موفقیت در اداره ی جامعه مسئولیتی بر عهده بگیرند. بنابر این برای ایشان دو مطلب مطرح بود:

1- کسانی که بتوانند در ایران با حضورشان به همگانی تر و گسترده تر شدن حرکت اجتماعی شتاب بدهند .

2- کسانی که پس از پیروزی بتوانند در اداره ی جامعه نقشی بر عهده بگیرند.

اولين حلقه ي شوراي انقلاب اسلامي به دستور امام شكا گرفت .اين حلقه ي كوچك ، یعنی آقایان مطهری، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و باهنر و بهشتی بودند که درباره مسایل تصمیم بگیرد و به وسیله تلفن یا مسافر به امام اطلاع بدهند تا امام در جریان باشند و مهم‌ترین مأموریت این هسته را مطالعه در مورد مدیریت آینده کشور قرار دادند، تا کیفیت کار و افراد مفید و متناسب با انقلاب اسلامی را نیز معرفی کنند.

به مرور زمان اين شورا گسترده تر شد كه شامل روحانيون ، بازاريان ، نهضت آزادي و حتي چند افسر عالي رتبه ارتش نيز مي شد .اما به طور کلی روحانیون نزدیک به حضرت امام بر آن تسلط داشتند. مهم‌ترین وظیفه شورا انتقال قدرت بود که راهکار امام برای انتقال قدرت و تشکیل دولت موقت توسط شورای انقلاب بود.
امام خمینی چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فرمان تشکیل شورای انقلاب را صادر کردند ، به دلیل شرایط اختناق و سرکوب در ایران ، تشکیل این شورا و اعضا و جلسات آن به صورت مخفی بود ، اشارات و رموز نامه نیز حاکی از آن است.
امام در 22 دي 1357، فرمان تشکيل شوراي انقلاب را صادر کردند. از آن جايي كه مردم ایران از سالها پیش از پیروزی انقلاب ،امام خمینی (ره) را به عنوان منادی آرمانهای ناب اسلام به رهبری نهضت خود برگزیده بودند ، امام خمینی(ره) طی اطلاعیه‏ای، اعضای شورای انقلاب اسلامی را تعیین و وظایف آن را برای مردم تشریح نمودند. معظم ‏له در بخشی از اطلاعیه خویش فرمودند:

"به موجب حق شرعي و بر اساس راي اعتماد اکثريت قاطع مردم ايران که نسبت به اينجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامي ملت، شورايي به نام شوراي انقلاب اسلامي، مرکب از افراد با صلاحيت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتا تعيين شده و شروع به کار خواهند کرد ... اين شورا موظف به انجام امور معين و مشخصي شده است، از آن جمله ماموريت دارد تا شرايط تاسيس دولت انتقالي را مورد بررسي و مطالعه قرار داده و مقدمات اوليه آن را فراهم سازد ".

البته با وجود اختلاف هايي ميان دولت موقت و دولت بني صدر، اين شورا در طی دوسال ، نزدیک به دو هزار لایحه راتصویب نمود و در آخر با تصويب قانون اساسي و برگزاري انتخابات رياست جمهوري و مجلس، آخرين جلسه شوراي انقلاب در 26 تير 1359 برگزار شد و این شورا منحل شد. مسؤولیت شورای انقلاب تا زمان تشکیل مجلس شورای اسلامی به طول انجامید و از تاریخ 7 خرداد 1359 وظایف این شورا به مجلس و شورای نگهبان واگذار گردید.

اعضاي اوليه اين شورا، شهيد مطهري، شهيد بهشتي، آيت الله موسوي اردبيلي، شهيد باهنر، آيت الله هاشمي رفسنجاني، آيت الله طالقاني، آيت الله خامنه اي، آيت الله مهدوي کني، احمد صدر حاج سيد جوادي، مهندس بازرگان، دکتر يدالله سحابي، مهندس کتيرايي، سرلشکر ولي ا... قرني و سرتيپ علي اصغر مسعودي بودند که پس از پيروزي انقلاب و تشکيل دولت موقت، دکتر حسن حبيبي، مهندس عزت الله سحابي، دکتر عباس شيباني، ابوالحسن بني صدر، صادق قطب زاده، ميرحسين موسوي، احمد جلالي و دکتر حبيب الله پيمان از اعضاي بعدي شوراي انقلاب بودند.

 



 

طرح شاخه دانشجویی مشارکت در دانشگاه تهران برای خاتمی و موسوی
طرح شاخه دانشجویی مشارکت در دانشگاه تهران برای خاتمی و موسوی

 

شاخه دانشجویی حزب مشارکت و مجاهدین در دانشگاه تهران دستور تقویت چهره خاتمی در مقابل موسوی و کروبی را دریافت کرده است.

به گزارش خبرنگار کلمه ، استراتژی جریان فتنه به طرف حفظ خاتمی در دایره نظام با هدف نگه داشتن و تقویت قدرت چانه زنی وی برای مسائل اصلی سیاسی کشور به طوری تنظیم شده است که بدنه دانشجویی این جریان قصد دارد در ایام دهه فجر به دلیل گرم شدن بازار تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی خاتمی را تقویت کند.

بر اساس این گزارش انجمن اسلامی دانشگاه تهران در جلسات اخیر خود برنامه های خود برای دهه فجر را تدوین کرده است.

براساس اين تصميمات مقرر شده است تا اين تشكل دانشجويي همچنان با حفظ رويكرد جريان سبز اقدام به تقويت ظرفيت افرادي همچون سيد محمد خاتمي كند.

گفته می شود برخی اعضای این تشکل که به صورت مخفیانه جلسات هفتگی با چهره های نزدیک به خاتمی دارند قصد دارند با کم رنگ کردن چهره موسوی و کروبی در صدر اخبار و تحلیل های سبزها خاتمی را به عنوان چهره ای قانون گرا معرفی کنند.

اخبار موثق حاکی است شروط اخیر خاتمی به عنوان اصلی ترین استراتژی در پیش گرفته شده انجمن تهران برای طرح مطالبات سیاسی در ترم آینده خواهد بود.

انجمن تهران همچنین می خواهد با تمرکز بر برخی چهره های اصولگرای مخالف شخص احمدی‌نژاد مطالب مطرح شده توسط آنان را بزرگنمایی کند.

این طرح در ترم قبلی از سوی این افراد انجام شده، مثلا دعوت از علی مطهری، عماد افروغ و خوش چهره توسط این انجمن لیبرال منش در این جهت صورت گرفته است.

طرح بعدی این تشکل وابسته به حزب مشارکت ادامه بمباران اطلاعاتی دانشگاه در خصوص كهريزك، كوي دانشگاه تهران و «حسينعلي منتظري» است.

 


 

سازمان سیا برای رد فرضیه قتل علیرضا پهلوی دست به کار شد
رادیو سازمان سیا که با نام "رادیو فردا" فعالیت می‌کند به تجلیل از مقام علمی پسر شاه مخلوع بعد از خودکشی وی پرداخت! به گزارش خبرنگار کلمه ، رادیو فردا در گزارشی مفصل در برنامه " پیک فرهنگ" از زبان یک هم دوره ای علیرضا پهلوی به تجلیل از فرزند روانی پهلوی پرداخت و وی را یک چهره علمی موثر سلطنت‌طلب نامید!

سایت خبری رادیو فردا در مقدمه این گزارش نوشته است: خودکشی شاهپور علیرضا پهلوی، شاهزاده ۴۴ ساله ایران در روز سه‌شنبه ۱۴ دی برابر با چهارم ژانویه در بوستون بسیاری را شگفت زده کرد. اندوه و ماتمی که خودکشی سومین فرزند محمدرضا شاه و شهبانو فرح پهلوی ۹ سال پس از خودکشی شاهدخت لیلا پهلوی ۳۱ ساله برانگیخت از مرز دوستاران خاندان پهلوی و نظام پادشاهی گذشت.

خواندن اظهار نطر جالب رادیوی سازمان سیا امریکا درباره کسی که خودکشی کرده است جالب توجه است:

یکی از اساتید علیرضا پهلوی می‌‎گوید: در یکی از کلاس‌های من شرکت کرد. علاقه زیادی به خصوص به تاریخ ایران باستان داشت. بعد به هاروارد رفت و پیش اکتور شروو در رشته زبان و فرهنگ ایران باستان مشغول کار شد. ولی متأسفانه کارش در آنجا به دریافت درجه‌ای منتهی نشد.

فردی که خود را استاد وی می داند از بیماری های روانی پهلوی می‌گوید: متأسفانه فاجعه‌های شخصی که برای ایشان پیش آمد، موجب شد که ایشان کار را ول کنند.کاری که انجام می‌دادند و نتوانستند ادامه دهند. هیچوقت بعد از سال ۲۰۰۱ نتوانستند دوباره برگردند و تمام کنند این کاری که نهایتاً انجام شده. ۹۰ درصدش انجام شده و فقط شش ماه یا یک سال وقت می‌خواست برای اینکه این کار به کل تمام شود.

رادیو فردا در ادامه برای رد کردن سرنخ های قتل علیرضا پهلوی یه یکباره از حس انسان دوستی آن همه شخصیت سازی جعلی برای پسر دوم شاه مخلوع را فراموش می کند و اینگونه داستان سازی جعلی را آغاز می کند:

بدون شک خانواده ایشان بهتر می‌دانند احیاناً چه دردهایی ایشان داشتند. چون برای همه دوستان و آشنایان ایشان کاملاً آشکار بود که بدون شک وابستگی عمیق ایشان به فرهنگ ایران و مملکتشان. دوری و این درد غربت، نوستالژی، تمام این‌ها فکر می‌کنم یک نوع افسردگی به وجود آورده بود که شاید در خیلی از ایرانی‌های سن ایشان و نسل ایشان موجود است و در ایران به مراتب قوی‌تر.شاید به خاطر اینکه ایشان یک شاهزاده عالم بودند و به هر حال به عنوان شاهزاده و وابستگی یک مسئولیت فرا‌تر احساس می‌کردند. حتماً هم شاید کمبود امکان فعالیت برای بهبود این کمبود‌ها و درد‌ها موجب شد که درد بیشتری احساس کند.

یارشاطر اما نمی‌تواند فراموش کند که وی را چند سال است که ندیده برای همین بعد از یک مقدمه طولانی اذعان می‌کند که گاهی تلفن می‌کرد و حالی از من می‌پرسید و گاهی هم به دفتر ایران‌شناسی دانشگاه کلمبیا می‌آمد و مرا از حال خودش مطلع می‌کرد. ولی در طی سال‌های اخیر دیگر خبری از او نداشتم و نمی‌دانستم که به چه کاری مشغول است و چه نوع مشغولیاتی دارد.

به وضوح معلوم است که رادیو فردا برای حذف ذهنیت قتل علیرضا پهلوی این داستان سازی خنده دار را انجام داده است چرا که برخی رسانه ها از قتل وی به عنوان یک فرضیه قوی نام می برند.

برخی منابع خبری هفته‌ی پیش نوشته اند که علیرضا پهلوی به خاطر خسته شدن از فضای امریکا قصد مراجعت به ایران و تسلیم کردن خودش را داشت که این امر موجب شد سازمان های اطلاعاتی امریکا وی را به قتل برسانند.

 

طرح شاخه دانشجویی مشارکت در دانشگاه تهران برای خاتمی و موسوی
شاخه دانشجویی حزب مشارکت و مجاهدین در دانشگاه تهران دستور تقویت چهره خاتمی در مقابل موسوی و کروبی را دریافت کرده است.

 

به گزارش خبرنگار کلمه ، استراتژی جریان فتنه به طرف حفظ خاتمی در دایره نظام با هدف نگه داشتن و تقویت قدرت چانه زنی وی برای مسائل اصلی سیاسی کشور به طوری تنظیم شده است که بدنه دانشجویی این جریان قصد دارد در ایام دهه فجر به دلیل گرم شدن بازار تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی خاتمی را تقویت کند.

بر اساس این گزارش انجمن اسلامی دانشگاه تهران در جلسات اخیر خود برنامه های خود برای دهه فجر را تدوین کرده است.

براساس اين تصميمات مقرر شده است تا اين تشكل دانشجويي همچنان با حفظ رويكرد جريان سبز اقدام به تقويت ظرفيت افرادي همچون سيد محمد خاتمي كند.

گفته می شود برخی اعضای این تشکل که به صورت مخفیانه جلسات هفتگی با چهره های نزدیک به خاتمی دارند قصد دارند با کم رنگ کردن چهره موسوی و کروبی در صدر اخبار و تحلیل های سبزها خاتمی را به عنوان چهره ای قانون گرا معرفی کنند.

اخبار موثق حاکی است شروط اخیر خاتمی به عنوان اصلی ترین استراتژی در پیش گرفته شده انجمن تهران برای طرح مطالبات سیاسی در ترم آینده خواهد بود.

انجمن تهران همچنین می خواهد با تمرکز بر برخی چهره های اصولگرای مخالف شخص احمدی‌نژاد مطالب مطرح شده توسط آنان را بزرگنمایی کند.

این طرح در ترم قبلی از سوی این افراد انجام شده، مثلا دعوت از علی مطهری، عماد افروغ و خوش چهره توسط این انجمن لیبرال منش در این جهت صورت گرفته است.

طرح بعدی این تشکل وابسته به حزب مشارکت ادامه بمباران اطلاعاتی دانشگاه در خصوص كهريزك، كوي دانشگاه تهران و «حسينعلي منتظري» است.



 

حملات سایبری، جای بمب افکن را می‌گیرد
در تاریخ جهانی تاسیسات هسته‌ای کشورها تاکنون سه بار هدف حملات سایبری قرار گرفته اند. آخرین مورد هم به چند ماه پیش بازمی‌گردد و البته کشور هدف هم ایران بود. سال 2010 را بسیاری از تحلیل‌گران سال شدت گرفتن سر و صداها در خصوص برنامه هسته‌ای ایران خواندند. نخستین ماه‌های این سال با پایان ضرب الاجل زمانی تعیین شده از سوی آمریکا برای ایران جهت شفاف سازی برنامه هسته‌ایش همراه بود. تمام این هیاهوها در نهایت به جنگ منتهی نشد. وای نت نیوز در این باره می‌نویسد: انچه که در سال 2010 بیشترین صدمه را به ایران زد، نه تحریم‌ها بود و نه افشاگری‌های ویکی لیکس.

 

این سایت در ادامه اندکی به عقب بازمی‌گردد و می‌نویسد: هفتمین روز از ماه ژوئن سال 1981 میلادی بود که نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی دستور حمله به تاسیسات هسته‌ای صدام حسین را صادر کرد. این حمله با انتقادهای بین المللی همراه بود و دوازده روز پس از آغاز این حمله، شورای امنیت آن را محکوم کرد. این پرونده هنوز هم مختومه نشده است و چند ماه پیش چند دولتمرد عراقی اعلام کردند که اسرائیل باید بایت خسارتی که به عراق در آن سال وارد کرده به دولت جدید غرامت بدهد.

سه سال پیش در ششمین روز از ماه سپتامبر، تاسیسات نیمه کاره هسته‌ای در سوریه باز هم هدف حملات جنگنده‌های اسرائیلی قرار گرفت. برخی ادعا کردند که آن ساختمان نیمه کاره در حقیقت انبار تسلیحات و تجهیزات هسته‌ای کره شمالی بوده است. آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای و سازمان سیا پس از این حمله بود که تاکید کردند که ساختمان نیمه کاره سوری‌ها در حقیقت در حال مهیا شدن برای تبدیل شدن به پایگاهی هسته‌ای – نظامی‌بوده است. اسرائیل با هشت جنگنده خود راهی سوریه شد. این جنگنده‌ها از حریم هوایی ترکیه برای حمله استفاده کردند. حرکتی که دغدغه ترک‌ها از دستیابی سوریه به تسلیحات و یا تجهیزات هسته‌ای را به تصویر کشید.
در دومین روز از آگوست 2008 هم ژنرال محمد سلیمان که برخی ان را نماینده اعزامی‌ خاندان اسد به کره شمالی می‌دانند، به ضرب گلوله تک تیراندازی ناشناس از پای درآمد. در آن زمان وزیر امور خارجه وقت کاندولیزا رایس ادعا کرد که اسرائیل بدون هماهنگی با ایالات متحده به ساختمان نیمه کاره در سوریه حمله کرده است. البته این بار برخلاف مورد عراق از صدور قطعنامه ای علیه اسرائیل در شورای امنیت خبری نبود. البته سوری‌ها هم چندان به این مساله حساسیت نشان ندادند و همین امر به نفع اسرائیلی‌ها تمام شد که همواره در این مواقع استراتژی سکوت را پیش می‌گیرند.

سومین حمله اما آرام و بی سر و صدا بود. عامل حمله هم نه بمب بود و نه جنگنده. ویروس اینترنتی به نام استاکس نت. نام این ویروس هم برای بسیاری از کارشناسان مسائل هسته‌ای عجیب و غریب بود. کارشناسان ادعا می‌کنند که استاکس نت پیچیده ترین ویروس اینترنتی بود که در این سال ها به سراغ تاسیسات هسته‌ای کشوری ثانی می‌رود. این ویروس با 15 هزار کد تعریف شده و به سرعت تمامی‌ تاسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار داد. بسیاری از تحلیل‌گران در مقام شناسایی عاملان انتقال استاکس نت، انگشت اتهام خود را به سمت ایالات متحده، بریتانیا و اسرائیل نشانه رفته‌اند. نهادهای تحقیقاتی ایالات متحده ادعا می‌کنند که استاکس نت قریب به 30 هزار کامپیوتر صنعتی را در ایران آلوده کرده است. رقم سانتریفیوژهای آسیب دیده در نظنز هم به هزار مورد رسیده است. البته رئیس جمهوری ایران هم چند ماه پیش به صراحت اعلام کرد که استاکس نت برنامه هسته‌ای ایران را معلق نگاه داشته است.

صلح نوبل را به استاکس نت بدهید

از آنجا که بسیاری از تحلیل‌گران و کارشناسان دست اسرائیل را در پشت پرده استاکس نت می‌بینند، همگان سکوت اختیار کرده اند تا مبادا دست این رژیم بیش از این رو شود. البته ناگفته پیداست که استاکس نت و موفقیت‌هایی که این ویروس کوچک به دنبال داشته، راه را برای تبعیت دیگران از اسرائیل یا دیگر عاملان این ماجرا باز نگاه داشته است. باراک اوباما اخیرا و پس از اعتراف چند مقام ایرانی به موفقیت‌های استاکس نت، دستور تشکیل کمیته ویژه ای را برای بررسی حملات سایبری صادر کرده است. ایالات متحده اکنون به این نتیجه رسیده است که شاید نتواند مانع از افشاگری‌هایی مانند ویکی لیکس شود اما باید در صحنه ای موازی همه چیز را جبران کند. البته اسرائیل تلاش‌های آرام برای منهدم کردن برنامه هسته‌ای ایران را به استاکس نت و نشر آن محدود نکرده و دست به ربودن و ترور دانشمندان هسته‌ای ایران هم زده است.

سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل تا کنون چهار دانشمند و دست اندرکار برنامه هسته‌ای ایران را از دور خارج کرده اند اما ادعا می‌کنند که در ایران حداقل 5 هزار نفر مشغول برنامه‌های هسته‌ای هستند. اسرائیل قرار نیست با جنگنده‌های خود به ایران حمله کند بلکه همین کار را می‌تواند با اجیر کردن موتورسواری که بمبی در دست دارد و به خودرو دانشمندان نزدیک می‌شود، انجام دهد. جنگی آرام و بی سر و صدا. استاکس نت تاثیرات منفی شگرفی بر برنامه هسته‌ای ایران گذاشت اما در رسانه‌ها چندان به این مساله پرداخته نشد. البته جای اندک تعجبی هم ندارد. حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای عراق، سر و صدای زیادی به همراه داشت اما همین حمله مشابه به سوریه دچار خفقان خبری شد. اسرائیلی‌ها با توجه به گرفتار شدن آمریکا در عراق و افغانستان می‌دانند که این کشور توانایی جنگی دیگر در خاورمیانه را ندارد بنابراین بهترین راه درگیر شدن بی صدا در نبرد سایبری است.



 

تاج زاده: معتقد به سركوب سازمان منافقین نبوديم
مصطفي تاج‌زاده پس از اخذ ديپلم در سال 1354، براي ادامه تحصيل عازم آمريكا شد. او به همراه تني چند از دوستان خود در انجمن اسلامي دانشجويان هم‌زمان با گسترش نهضت اسلامي، گروه فلق را پايه‌گذاري مي‌كنند. وي در زمان اقامت حضرت امام‌خميني(ره) در فرانسه به جمع همراهان ايشان در نوفل‌لوشاتو پيوست. تاج‌زاده پس از پيروزي انقلاب اسلامي با تأسيس سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي به عضويت سازمان در آمد و به نمايندگي از سوي سازمان مجاهدين انقلاب، در شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي و در ستاد برگزاري نماز جمعه‌ي تهران حضور داشت. وي زندگينامه‌ي سياسي خود را چنين بازگو مي‌كند:
«من قبل از انقلاب در آمريكا تحصيل مي‌كردم. در واقع بعد از اخذ ديپلم در سال 1354 به آمريكا رفتم و اوايل مهرماه 1357 به ايران بازگشتم. در آمريكا در انجمن اسلامي دانشجويان فعاليت داشتم. براساس فضاي آن دوره با تعدادي از دوستان، مشي مسلحانه را پذيرفته بوديم. من هم در جمعي فعال بودم كه بعدها يكي از هفت گروه تشكيل‌دهنده‌ي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي شد. تا سال 1360 سمت دولتي نداشتم و به فعاليت‌هاي سياسي و تشكيلاتي مشغول بودم. ارديبهشت 1361، مدير كل مطبوعات و نشريات وزارت ارشاد شدم و يك سال هم مديركل رايزني‌هاي فرهنگي در خارج از كشور بودم. در دوران وزارت آقاي خاتمي، معاون امور بين‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شدم. پس از خاتمه‌ي جنگ به تحصيلات خود ادامه دادم و هنوز هم موفق نشده‌ام رساله‌ي دكتراي خود را ارائه دهم».


تاج‌زاده‌ حركات ‌قبل ‌از انقلاب و اوايل انقلاب خود را تك بعدي و تحت‌تأثير گفتمان ماركسيستي ارزيابي مي‌كند:
«نسلي تك‌بعدي بوديم... بنابراين اصلاً ما تحت تأثير گفتمان بين‌المللي بوديم و تا حدودي هم گفتمان چپ ماركسيستي».
وي علاقه‌ي افراطي به شريعتي داشت و تحت تأثير سازمان مجاهدين خلق نيز بود: «به شدت تحت تأثير شريعتي بوديم و همين طور تحت تأثير مجاهدين خلق».
تاج‌زاده در دفاع از سازمان مجاهدين خلق و سرزنش «برخورد با اين گروهك تروريستي» مي‌گويد:
«معتقد به سركوب آنها نبوديم؛ به يك رقابت سياسي جدي معتقد بوديم».


وي بعد از استعفاي خاتمي از وزارت ارشاد از مسئوليت‌هاي اجرايي خود كناره‌گيري كرد و به تحصيل در رشته‌ي علوم سياسي در مقطع كارشناسي ارشد و پس از آن در مقطع دكتراي همين رشته در دانشگاه تهران پرداخت:
«پس از يكي دو سال چاره‌اي ديگر جز درس خواندن نداشتم. چون با تغيير دولت تعداد زيادي از مديران بركنار شدند. جالب اينكه يك وقت ديديم در دانشكده‌ي حقوق دانشگاه تهران آقايان حجاريان، امين زاده، اصغرزاده، خسرو تهراني، نصيري، منفرد و... در يك دانشكده جمع شده‌ايم كه براي خيلي‌ها تعجب‌آور بود. از سوي ديگر اين افراد در كنار آقايان بهزاد نبوي، عباس عبدي، آرمين، آغاجري و تعدادي ديگر از دوستان در مركز مطالعات استراتژيك، كار تحقيقاتي انجام مي‌داديم».


علي فلاحيان، وزير اطلاعات دولت رفسنجاني، درباره‌ي تاج‌زاده مي‌گويد:
«تاج‌زاده را من آدم خوبي مي‌دانستم. تا شاگرد «شيخ الاسلامي» شد در دانشگاه؛ بعد تحت تأثير او قرار گرفته بود. او هم به شدت طرفدار رضا شاه بود و علناً هم اظهار مي‌كرد. بعد از آن من به «تاج‌زاده» به ديده‌ي شك نگاه مي‌كنم».


مصطفي تاج‌زاده پس از رياست جمهوري خاتمي به عنوان معاونت سياسي وزارت كشور در زمان تصدي عبدالله نوري برگزيده شد و پس از استيضاح عبدالله نوري به عنوان سرپرست وزارت كشور انتخاب شد. در زمان وزارت آقاي موسوي لاري نيز او همچنان معاونت سياسي وزارت كشور را عهده‌دار بود. سرانجام وي به علت تخلفات متعدد و گسترده در برگزاري انتخابات مجلس ششم و مخدوش ساختن آراي مردم تهران، از سوي دادگاه از مسئوليت‌هاي دولتي خود كنارگذاشته شد. بايد اضافه كرد كه وي داماد آقاي سيدمحمود محتشمي‌ پور مي‌باشد.


 

واقعيت‌هاي اظهارات پر از تناقض/ رايحه‌خوش چگونه مطهري را در ليست قرار داد؟

علي مطهري كه به خاطر اظهارات متناقض‌اش در حوزه‌هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي و سياسي و اهانت به افراد به‌ويژه شخص دوم كشور پس از رهبر انقلاب زبانزد است، به‌تازگي در يكي از همين اظهارنظرها، به‌طرز جالبي نحوه قرار گرفتن نامش را در ليست انتخاباتي اصولگرايان در مجلس هشتم  بازگو كرده است.

به گزارش کلمه ، مطهري در مصاحبه اي كه به بهانه مخالفت با دخالت دولت در انتخابات با يكي از سايت هاي خبري داشته، اعلام كرده که هیچ دِینی به رایحه خوش خدمت ندارد و با اصرار نماينده حاميان رئيس جمهور (رايحه خوش خدمت) در 6+5  وارد لیست اصولگرايان در انتخابات مجلس هشتم شده است.

وي همچنين در ادامه مي گويد: پس از آنکه من در انتخابات مجلس هشتم اعلام کاندیداتوری کردم، از میان گروههای سه گانه اصولگرا، گروه رایحه خوش خدمت اظهار تمایل کرد که نام مرا در فهرست کاندیداهای خود قرار دهد.

جالب اينجاست كه آقاي مطهري در اين اظهارات متناقض، اين حق را براي خود قائل است كه با حمايت و پشتيباني حاميان رئيس‌جمهور در ليست انتخاباتي قرار گيرد ولي ديگران بايد از اين حق محروم بمانند!

نكته ديگر اينكه، مطهري از يك سو، مي‌گويد كه با اصرار نماينده حاميان رئيس جمهور پذيرفته كه نامش در ليست اصولگرايان قرار بگيرد و از سوي ديگر به طور روشن و شفاف بيان نمي كند كه بالاخره با حمايت رايحه خوش خدمت در ليست اصولگرايان قرار گرفته و يا با حمايت ديگر گروه هاي اصولگراي موجود در 6+5؟ جالب است كه مطهري در آن مقطع زماني ارادت ويژه‌اي به رئيس‌جمهور اظهار مي‌كرد.

اگر به قول آقاي مطهري، وي مستقل و آزاد وارد انتخابات شده و از طرف هيچ يك از گروه هاي عضو 6+5 مورد حمايت قرار نگرفته، پس با حمايت كداميك از گروه هاي اصولگرا وارد ليست شده است؟ اگر هم يك يا چند گروه از گروه هاي اصولگرا سرخود نام وي را -لابد به خاطر سابقه و اعتبار فراوانشان- در ليست قرار داده اند، اولا اين گروه ها چه جرياناتي هستند؟ و ثانيا چرا او كه خود را يك فرد عاقل و سياسي مي داند، همان موقع اعلام برائت نكرد و نگفت كه هيچ ديني نسبت به اصولگريان -از جمله رايحه خوش خدمت- ندارد و حالا كه به پايان عمر مجلس هشتم نزديك شده، يادش آمده كه اعلام برائت كند!

نكته متناقض ديگر در صحبت هاي آقاي مطهري ادعاي وي، مبني بر وجود نامش در ليست هاي ديگر غير از ليست اصولگرايان است؛ احتمالا او فراموش كرده كه يكي از شرط هاي حضور در ليست اصولگرايان، حضور نداشتم در ساير ليست هاي اصلي بوده و باز هم احتمالاً آقاي مطهري به ياد ندارد كه از مجموع 30 نماينده تهران، 29 نفر -از جمله اخود او- متعلق به ليست اصولگرايان بوده اند و نه هيچ ليست ديگري! چراكه كه اگر آنطور كه آقاي مطهري گفته كه نامش در چند ليست ديگر وجود داشت و آن ليست هاي هم موفق به كسب آراي مردم نشده اند، حتما وي به واسطه حضور در ليست اصولگرايان وارد مجلس شده و نه شايستگي هاي فردي مورد ادعاي خود!


 

توزیع رایگان نشریات ضد نظام در کشور
توزیع رایگان نشریات ضد نظام در کشور
به گزارش آتی نیوز به نقل از روابط عمومی سپاه، حجت‌الاسلام علی شیرازی مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی دریایی سپاه در مراسم برپایی نمایشگاه عفاف و حجاب در آبادان، اظهار داشت: امروز یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین محورهایی که بایستی در مقابل تهاجم روزافزون دشمنان مورد توجه قرار بگیرد، بحث خنثی سازی تهاجم فرهنگی دشمنان است.

مهم ترین اظهارات وی را در ادامه بخوانید.

* دشمن برای تخریب نظام مقدس جمهوری اسلامی اقدام به انتشار نشریات و مطبوعاتی به دنبال تحریف دین می کند.

*در برخی مناطق مشاهده شده نشریاتی چاپ و توزیع می‌شود که به صورت رایگان در حال توزیع و مملو از تحریف و تخریب علیه دین مبین اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی است.

*دشمنان ما با راه‌اندازی سایت‌های مخرب، شبکه‌های تلویزیونی مختلف و برخی نشریات در حال تضعیف اعتقادات جوانان هستند.


 

 
جنگ پنهان با ترور های آشکار
چه زمانی انتقام می گیریم؟

روز دوشنبه وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای از دستگیری عوامل اصلی ترور شهید مسعود علیمحمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران که روز سه‌شنبه 22 دی‌ماه 1388 در مقابل منزلش ترور شد، خبر داد و از نقش موساد در این جنایت پرده برداشت. هرچند که این واقعیت یعنی وابستگی تروریست‌های داخل کشور به سرویس‌های جاسوسی نظیر موساد از قبل پیدا بود اما باید دید که اکنون با قطعیت و سند‌دار‌شدن این موضوع، مسئولان کشورمان چه واکنشی نشان می‌دهند؟

عماریون"- پس از ترور دو دانشمند هسته‌ای ایران در آذرماه امسال که منجر به شهادت دکتر شهریاری شد، رئیس‌جمهور کشورمان خاطرنشان کرد: «دشمنان اشتباه می‌کنند، چراکه نمی‌توانند ملت ایران را متوقف کنند و همه اینها به حساب آنها نوشته می‌شود و به زودی به این پرونده رسیدگی خواهد شد.»

علی‌اکبر صالحی نیز که در آن زمان ریاست سازمان انرژی اتمی را برعهده داشت طی واکنشی قاطعانه خطاب به دشمنان ابراز کرد: «با آتش بازی نکنند، زیرا صبر ملت ایران هم حدی دارد و اگر کاسه صبر، لبریز شود، عاقبت بدی نصیب دشمنان خواهد شد.»

سردار وحیدی وزیر دفاع کشورمان هم از توانایی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور برای خنثی‌سازی و سرکوب این تحرکات شوم خبر داد.

این واکنش‌ها در حالی بود که عملیات ترور دو دانشمند هسته‌ای ایران با شیوه و تجهیزاتی رخ داد که نشانه‌ها و تجهیزات آن برخاسته از یک سرمنشأ بود، سرمنشأیی که دکتر علیمحمدی را نیز سال گذشته در یک عملیات تروریستی به شهادت رساند و واکنش‌هایی مشابه این موارد را برانگیخته بود.

هر اقدام احتمالی ایران موجه و مشروع است

سعدالله زارعی، کارشناس مسائل سیاسی در گفت و گو با خبرنگار روزنامه جوان پیش از آنکه چگونگی واکنش ایران به ترورها و نقش آفرینی آشکار رژیم‌صهیونیستی در این جنایات را توضیح دهد، عملیات ترور را غیراخلاقی‌ترین اقدام علیه یک کشور می‌داند و می‌گوید: «زمانی ‌به این ترور مبادرت می‌شو


ارسال توسط arman
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 84
بازدید هفته : 103
بازدید ماه : 105
بازدید کل : 13610
تعداد مطالب : 193
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1