موانع رشد صنعت در سال "جهاد اقتصادي " بيشتر شده است
خبرگزاري فارس: معاون حقوقي و پارلماني وزارت صنايع با اشاره به افزايش نرخ رسمي ارز طي روزهاي اخير گفت: موانع رشد بخش صنعت در سال "جهاد اقتصادي " بيشتر شده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، ايرج نديمي صبح امروز در يك نشست خبري اظهار داشت: در سال جاري برخلاف انتظار و با وجود اينكه امسال به نام "سال جهاد اقتصادي " نامگذاري شده، در رابطه با تأمين مالي ارزي و ريالي بخش صنعت موانع بيشتر از قبل شده است.
وي تصريح كرد: اين در حالي است كه با وجود نامگذاري امسال، انتظار ميرود سرعت بيشتري در اشتغالزايي و توسعه بخش صنعت و معدن شاهد باشيم.
نديمي با بيان اينكه بسياري از صنعتگران در استانها از كندي اعطاي تسهيلات بانكي گلايهمندند، گفت: تأخير در راهاندازي صندوق توسعه ملي نيز باعث ايجاد تأخير در تحقق سهم 18 ميليارد دلاري بخش صنعت از اين صندوق شده است.
وي با اشاره به تأثير تحريمها در تأمين مالي پروژههاي صنعتي افزود: نرخ ارز نيز از نقش مهمي در توسعه صنعتي و معدني كشور برخوردار است و اين در حالي است كه صنعت ايران به كشورهاي ديگر وابسته است و به همين دليل نقش ارز در اقتصاد صنعتي و معدني كشور مهم است.
* اجراي هدفمندي چند هزار ميليارد تومان از جيب صنعتگران خارج كرد
به گفته نديمي، نحوه تصميمگيري در مورد سود سپردهها، قيمت ارز و تأمين ارز آثاري را در بخش صنعت به همراه داشته است و علاوه بر اين، با اجراي طرح هدفمندي يارانهها چند هزار ميليارد تومان از جيب صنعتگران خارج شده و در همين حال، نوسانات نرخ ارز نيز به ضرر توليدكنندگان شده است.
وي تصريح كرد: با شرايط فعلي نميتوان مانند سال قبل در عرصه اقتصادي پيشرفت كرد و اگر قرار است اشتغال ايجاد شده در كشور دو برابر سال گذشته باشد و شعار "جهاد اقتصادي " تحقق پيدا كند بايد جهتدهي مناسبي به منابع مالي داده شود.
نديمي تصريح كرد: در حال حاضر بروكراسي موجود در صدور برخي مجوزها اجازه نميدهد كه شعار "جهاد اقتصادي " در كشور محقق شود.
وي تصريح كرد: در حال حاضر تأمين مالي، سرمايه در گردش، معوقات بانكي، استمهال بدهيها، قيمت ارز و گشايش اسناد اعتباري، مالياتها، گمرك، تأمين اجتماعي، قانون كار و برخي مشكلات مربوط به شهركهاي صنعتي به عنوان مهمترين مشكلات صنعتگران و معدنكاران كشور مطرح هستند.
* فعاليت طولاني مدت سرپرست ايميدور به دليل طي شدن پروسه ادغام
نديمي در ادامه در پاسخ به سوال فارس در خصوص دليل طولاني شدن سرپرستي سميعينژاد در سازمان توسعه معادن اظهار داشت: سميعينژاد اصرار ندارد كه در 2 جا به طور همزمان مشغول فعاليت باشد بلكه خواستار فعاليت در يكجا است.
وي تصريح كرد: نه وزارت صنايع اصراري بر اين كار دارد و نه خود سميعينژاد ولي با انتساب سرپرست وزارت صنايع، غضنفري اعلام كرد كه تا زمان تعيين تكليف ادغام وزارتخانههاي صنايع و بازرگاني تغييرات مديريتي حداقل خواهد بود.
وي با بيان اينكه تغييرات اتفاق افتاده در سطح وزارت صنايع در حد دفاتر بوده است،گفت: سقف زماني براي سرپرستي در سازمانهاي توسعهاي تعريف نشده و اگر روند قبلي در وزارت صنايع حاكم بود، سميعينژاد همچنان در 2 سمت باقي نميماند و تكليف سازمان توسعه معادن نيز مشخص ميشد.
نديمي با بيان اينكه قرار نبود زمان سرپرستي در ايميدرو اينقدر طولاني باشد، گفت: از لحاظ قانوني يا غير قانوني بودن انتصاب وي به عنوان سرپرست ايميدرو در حالي كه مديرعامل شركت فولاد مباركه (طرف قرارداد ايميدور) است، نميتوان به صراحت صحبت كرد هر چند از طرف سازمان بازرسي و ديوان محاسبات نيز بحثهايي مطرح شده است.
وي تأكيد كرد: وضعيت سازمانهاي توسعهاي وزارت صنايع توسط هيئت مديره اين سازمانها و همچنين وزارتخانه رصد ميشود و شوراي معاونين نيز بخش عمدهاي از وقت خود را براي اين كار صرف ميكند.
* تحقق 18 درصد از سهم 30 درصدي صنعت از درآمد هدفمندي
معاون حقوقي و پارلماني وزارت صنايع با تشريح برخي مشكلات صنعتگران به دليل اجراي طرح هدفمندي يارانهها گفت: از سهم 30 درصدي صنايع از درآمد حاصل از هدفمندي يارانه تنها 18 درصد به اين بخش اختصاص داده شد است.
وي تأخير در بودجهريزي بخش صنعت، تحريمها و همچنين ادغام وزارت صنايع و بازرگاني را از ديگر مواردي عنوان كرد كه مشكلاتي را براي بخش صنعت و معدن كشور ايجاد كرده است.
* حذف ماده 53 قانون برنامه پنجم در مورد ادغام وزارتخانهها امكان پذير است
نديمي در ادامه در خصوص وضعيت تدوين لايحه ادغام وزارتخانههاي صنايع و بازرگاني نيز گفت: نتيجه ادغام وزارتخانههاي راه و مسكن نشان داد كه به طور كامل در شرح وظايف وزارتخانه جديد ورود نشده و مسئول وزارتخانه جديد ميتواند در فرصت پيش رو برنامه كاملي را براي اين وزارتخانه تعريف كند.
وي افزود: تهيه شرح وظايف وزارتخانه جديد حاصل از ادغام راه و مسكن حدود 6 ماه طول ميكشد و در مورد وزارتخانههاي ديگر نيز هنوز لايحهاي توسط دولت اعلام نشده است.
وي تصريح كرد: شايد دولت منتظر نتيجه ادغام وزارتخانههاي راه و مسكن است.
نديمي با اشاره به تهيه طرحي از سوي 200 نماينده مجلس براي تأخير در ادغام وزارتخانهها گفت: با نشستي كه امروز بين رؤساي قوه مجريه و مقننه برگزار ميشود احتمالاً موضوع ادغام با توجه به اينكه زمان سرپرستي وزاري فعلي محدود است، تعيين تكليف خواهد شد.
وي افزود: در صورتي كه روند فعلي ادامه داشته باشد وزير پيشنهادي وزارتخانههاي جديد پس از دريافت رأي اعتماد از مجلس طي چند ماه برنامه خود را ارائه خواهند كرد.
به گفته نديمي، مجلس هنوز استراتژي خود را در مورد تقدم يا تأخر ادغامها اعلام نكرده است.
وي پيشبيني كرد مجلس از اجراي اصل قانون در مورد ادغام وزارتخانهها تغيير رويه ندهد، هر چند كه امكان حذف ماده 53 قانون نيز براي مجلس فراهم است.
وي پيشبيني كرد طي يك ماه آينده تكليف وزارتخانههاي ادغامي مشخص شود.
* لايحه ادغام وزارتخانهها هنوز به امضاي معاون رئيس جمهور نرسيده است
معاون پارلماني وزارت صنايع در پاسخ به سؤال فارس در اين مورد كه با توجه به رد فوريت لايحه يك مادهاي ادغام وزارتخانههاي راه و مسكن در مجلس، آيا پيشبيني نميكنيد ماده واحده ادغام وزارتخانههاي صنايع و بازرگاني نيز مورد پذيرش مجلس قرار نگيرد؟ اظهار داشت: مجلس بايد جهتگيري نهايي خود را با ادغام وزارتخانههاي راه و مسكن اعلام كند و در اين مورد 2 راه بيشتر وجود ندارد يا اينكه طرح تصويب ميشود و يا در نحوه ادغام، روش مشخصي اعلام ميشود.
وي با بيان اينكه در اين مورد علامت مصوبي از مجلس نداريم، گفت: مجلس با نوع تصويبش در مورد ادغام وزارتخانههاي راه و مسكن، روش كار را براي ساير وزارتخانهها نيز اعلام ميكند.
نديمي با بيان اينكه لايحه ادغام وزارتخانههاي صنايع و بازرگاني توسط اين دو وزارتخانه به اتمام رسيده است، گفت: اين لايحه بايد به امضاي معاونت منابع انساني رياست جمهوري برسد و پس از آن به هيئت دولت ارائه شود.
وي افزود: تا زماني كه لايحه ادغام از كميسيون ذيربط دولت بگذرد و به هيئت وزيران برسد نميتوان گفت چه تغييراتي را شامل ميشود و يا اينكه به صورت ماده واحده در ميآيد و يا يك لايحه مفصل.
وي ادامه داد: لايحه ادغام وزارتخانههاي صنايع و بازرگاني ابتدا بايد توسط كميسيون زيربنايي دولت به تصويب برسد و بعد در اختيار هيئت دولت قرار گيرد.
به گفته نديمي، اين لايحه هنوز به امضاي معاون منابع انساني رياست جمهوري نرسيده است كه بخشي از اين تأخير به دليل بحثهاي مطرح در مورد روش ادغام وزارتخانهها است.
* بانك مركزي از وزارت صنايع شكايتي نكرده است
معاون پارلماني وزارت صنايع در واكنش به وجود برخي اختلاف نظرها بين وزارت صنايع و بانك مركزي در مورد نرخ رشد بخش صنعت و بحثهاي مطرح شده از سوي رئيس كل بانك مركزي مبني بر اينكه از دستگاههايي كه آمار اين مركز را زير سؤال ميبرند شكايت خواهد كرد، گفت: مركز آمار و بانك مركزي به عنوان مراكز رسمي و قانوني آماري كشور شناخته شدهاند اما آمارهاي ما نيز آمارهاي قطعي است.
وي ادامه داد: آن دسته از آمارهايي كه قبل از قطعيت آماري اعلام ميشوند چون تناقضي با آمارهاي رسمي ندارند، موجب شكايت بانك مركزي نيز نميشوند.
نديمي افزود: شاخصهاي بانك مركزي متناسباً اعلام ميشود، مثلاً در مورد اشتغال ميتوان از 2 ساعت تا هر روز را به عنوان مبنا مد نظر قرار داد كه بانك مركزي بايد پارامترهاي خود را اعلام كند.
وي ادامه داد: در صورتي كه وزارت صنايع بر اساس پارامترهاي متفاوت از بانك مركزي نرخ رشد صنعت را اعلام كرده باشد، مشكلي نيست ولي اگر بر اساس همان پارامترها، آمارهاي بانك مركزي را تكذيب كند اين مسئله ميتواند مورد بررسي قرار گيرد.
معاون حقوقي وزارت صنايع تأكيد كرد: از بانك مركزي تاكنون شكايتي در اين مورد به معاونت حقوقي وزارت صنايع نرسيده است.
* اجراي هزار و 843 طرح صنعتي در قالب طرح آمايش
نديمي در پايان از برنامهريزي براي اجراي هزار و 843 طرح صنعتي و معدني در قالب طرح آمايش با اعتبار 113 هزار ميليارد ريال خبر داد و گفت: از اين تعداد، 860 طرح مصوب شده، قرارداد 510 طرح منعقد شده و منابع مالي 386 طرح نيز به طور كامل پرداخت شده است.
وي با بيان اينكه در طول هفته صنعت و معدن 464 طرح در استان ها اجرايي خواهد شد، افزود: اشتغالزايي اين طرحها 19 هزار و 35 مورد پيشبيني و ارزش ريالي طرحها نيز 287 هزار ميليارد ريال برآورد ميشود.
به گفته وي، ارزش ارزي اين طرحها نيز 681 ميليون دلار تعيين شده است.
اهداف و چشمانداز صنعت بيمه در سال جهاد اقتصادي
خبرگزاري فارس: رئيس كل بيمه مركزي با اشاره به اهداف و چشمانداز اين صنعت در سال جاري گفت: در پايان برنامه پنجم ضريب نفوذ صنعت بيمه كشور از متوسط جهاني بالاتر خواهد بود.
به گزارش خبرنگار اقتصادي باشگاه خبري فارس «توانا»، جواد فرشباف ماهريان امروز در همايش آموزش تخصصي مديران شعب صنعت بيمه سراسر كشور ضمن بيان اين مطلب كه صنعت بيمه در برنامه تحول خود اهداف بلندمدتي را طراحي كرده اظهار داشت: در زمان تدوين برنامه تحول ضريب نفوذ بيمه 1.3 درصد بود كه در سال 89 اين ضريب را به 1.5 درصد رساندهايم. البته براي انتهاي برنامه پنجم توسعه اميدواريم ضريب نفوذ 2 درصدي صنعت بيمه را شاهد باشيم.
وي ضمن تاكيد بر اينكه در انتهاي برنامه پنجم ضريب نفوذ صنعت بيمه كشور از متوسط جهاني بالاتر خواهد بود گفت: در زمان آغاز برنامه سهم بخش خصوصي 22.5 بود كه به دنبال آن هستيم اين سهم را به 70 تا 75 درصد برسانيم.
وي با اشاره به اينكه لازمه محقق شدن اين امر گسترش حق بيمهها و محدوديت بخش خصوصي در سهم 25 درصدي است افزود: به استثناي بيمه درمان و شخص ثالث كه بيشتر ضريب نفوذ كشور را به خود اختصاص داده است ساير رشتههاي بيمهاي 10 و حداكثر 15 درصد توسعه پيدا نكردند در حالي كه سرزمين ايران با توجه به توانمنديهاي داخلي خود بايد ضريب پوششي بيشتري را شاهد باشد.
وي ضمن بيان اين مطلب كه دستاندركاران صنعت بيمه بايد بازار وسيعي را براي رشتههاي مختلف بيمهاي به وجود آورند گفت: اعمال مديريت ريسك در شركتها و رعايت اصول رقابت در بازار و رعايت اخلاق حرفهگري در صنعت بيمه توسعه اين صنعت را در آينده به وجود خواهد آورد.
رئيس كل بيمه مركزي معتقد است به كارگيري دانش فني و حرفهاي به روز و گسترش فعاليتهاي بيمهگري ميتواند در بلندمدت صنعت بيمه را به اهداف از پيش تعيين شده خود برساند. البته بايد عدالت در خدمات بيمهاي محور قرار گيرد.
وي با اظهار تاسف از اينكه توزيع رشتههاي مختلف بيمهاي فقط در تهران و برخي از شهرهاي كشور محدود شده است، گفت: لازمه رسيدن به اهداف بلند گسترش فعاليتها و ارايه خدمات مطلوب به سراسر كشور است.
رئيس كل بيمه مركزي با اشاره به اينكه صنعت بيمه بايد با تمام قوا و سازماندهي نيروهاي انساني خود فعاليتهاي بيمهاي خود را متمركز كند گفت: در اين چند سال با تغيير نگاهي كه در برنامه عملكرد خود به وجود آوردهايم و مديريت مناسب به دنبال تحقق برنامههاي از پيش تعيين شده هستيم.
فرشباف در ادامه گفت: بيمه مركزي با تمام قوا و امكانات و به طور جدي پيگير اجرايي شدن هر يك از اهداف كلان خود در صنعت بيمه است.
به گفته وي، زمينه فعاليت در صنعت بيمه به كلي پيشرفت كرده و در حال تغييرات اساسي است به صورتي كه دستاندركاران صنعت بيمه بايد خود را براي مواجهه با پيامدهاي مثبتي كه انتظار ميرود كليه شركتهاي بيمه و مديران شعب سراسر كشور را تحت تاثير قرار دهد آماده كند.
** آزادسازي تعرفهها؛ كاهش قيمتها
رئيس كل بيمه مركزي به آزادسازي تعرفهها اشاره كرد و اظهار داشت: با اجرا شدن اين برنامه صنعت بيمه 30 تا 40 درصد كاهش قيمتها را در رشتههاي بيمهاي شاهد بوديم كه احتمال ميرود پورتفوي حق بيمه شركتهاي بيمه تا حدود مناسبي در آينده افزايش يابد.
وي در ادامه تصريح كرد: 29 درصد توليد حق بيمهها در سال 89 نسبت به 88 نشان از آن دارد كه اقبال عمومي مردم نسبت به صنعت بيمه افزايش يافته و ضريب نفوذ اين صنعت هر روز در حال گسترش است كه البته به عقيده بنده اگر قيمتهاي مناسب به مردم عرضه شود اقبال عمومي بيشتر خواهد شد.
وي با اشاره به اينكه بيمه مركزي در برنامه تحول صنعت بيمه اصلاح آئيننامه 57 و اعطاي نمايندگي شركتهاي بيمه را صادر كرده است گفت: با توجه به تعاريفي كه از فعاليتهاي بيمهاي عنوان ميشود بيمه مركزي با گسترش مجوز فعاليتهاي شركتهاي بيمهاي خود از شروع برنامه كه 8 هزار و 500 نماينده فعاليت ميكردند تعداد آنها را به 2 هزار و 500 هزار رسانده است كه اين امر نشان از رشد حداقلي سه برابر اعطاي نمايندگي در صنعت بيمه است.
به گفته وي، افزايش اعطاي نمايندگيها در سطح كشور نشان از تقاضاهاي زياد جامعه براي انجام فعاليتهاي بيمهاي است؛ البته شركتهاي بيمهاي بايد در راستاي دريافت مجوز فعاليتهاي خود را در چارچوب استانداردها انجام دهند.
رئيس كل بيمه مركزي معتقد است رفتارهاي نمايندگان با مردم بايد مناسب با عدالت باشد تا ترغيب مردم به سمت خريد رشتههاي بيمهاي افزايش يابد.
وي در ادامه گفت: تغيير رويكرد به بازاريابي و حضور در فعاليتهاي اقتصادي، پويايي صنعت بيمه را به دنبال دارد اما متاسفانه به دليل آنكه شركتهاي بيمه بيشتر فعاليتهاي خود را متمركز در بيمه شخص ثالث ميكند اين امر تا حدودي تحقق نشده است.
به گفته وي، در حالي بحث توسعه بازار در صنعت بيمه مطرح ميشود كه 85 درصد از اين بازار بكر بوده و تقاضايي از جانب شركتهاي بيمه وجود ندارد.
** توسعه بازار اولويت اصلي صنعت بيمه در كشور
وي با اشاره به اينكه نمايندگان و شعب سراسر كشور بايد در توسعه بازار بيمهاي اقدامات موثري را انجام دهند گفت: البته بيمه مركزي نيز براي تحقق اين امر اقدامات موثري را انجام خواهد داد.
وي در ادامه افزود: اجراي صحيح و متناسب با قانون خاص بيمه مركزي است به طوري كه فعاليتهاي نمايندگي شركتهاي بيمه بايد به طور يكسان و مطابق با قانون انجام شود.
فرشباف به آزادسازي تعرفهها حتي در بيمه شخص ثالث اشاره كرد و گفت: در بيمه شخص ثالث بيمه مركزي قيمتهاي حداقلي را ارايه كرده است كه اين امر به مفهوم آزادسازي بيمه شخص ثالث است.
به گفته رئيس كل بيمه مركزي، رعايت مديريت ريسك و اصول مديريت بيمه مركزي از جمله اصول اين نهاد بيمهاي به شمار ميآيد.
وي به توسعه بيمه عمر كه از جمله اهداف ديگر بيمه مركزي در اين سال است اشاره كرد و گفت: با وجود افزايش مناسب حق بيمههاي عمر ولي تا به رقم 9 درصدي فاصله زيادي وجود دارد كه بيمه مركزي در صدد است با اصلاح آئيننامه اين رشته بيمهاي و تصويب آن در شوراي عالي بيمه اقدامات موثري را در توسعه آن انجام دهد.
وي ضمن تاكيد بر اينكه اين نهاد بيمهاي اصرار بر استقرار نظارت مالي، نظارت فني بر فعاليتهاي شركتها و نمايندگيهاي كل سراسر كشور دارد گفت: برخورد سليقهاي عدم توازن در استانهاي كشور از جمله عواملي است كه مانع توسعه رشتههاي بيمهاي به خصوص بيمههاي عمر در استانها ميشود.
وي در ادامه به واحد ارزيابان خسارت كه قرار است اوايل مهرماه به صورت مستقل فعاليت خود را آغاز كند گفت: اگر بخواهيم از ماهيت سنتي بيمهگري كشور خارج و به دنبال مدرن بودن گام برداريم بايد فعاليتهاي بيمهگري را سازمان دهيم چرا كه اين امر باعث كاهش هزينههاي شركتهاي بيمهاي خواهد شد.
وي استقرار واحد ارزيابان مستقل خسارت را از جمله اقدامات قابل تقدير دانست و گفت: با آغاز فعاليت اين نهاد فعاليتهاي شركتهاي بيمهاي حرفهاي تر شده و مشكلات مردم تا حدودي كاهش خواهد يافت.
به گفته وي، لازمه توسعه صنعت بيمه نيازمند نهادسازي جديد و حرفهاي عمل كردن است در اين راستا كار ارزيابان خسارت بسيار قابل ملاحظه خواهد بود.
تكليف جهاد اقتصادي؛ رجحان كار بر منافع حزبي
خبرگزاري فارس: جهاد اقتصادي امروز با جهاد ديروز يكتفاوت اساسي دارد كه امروز در شرايط امنيت و آسايش و آرامش قرار داريم و اين ميتواند يك فرصت ايدهآل باشد براي كار بيشتر و سازندگي در اقصينقاط كشور.
از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 تاكنون دشمنان بويژه آمريكا همواره و با ابزارهاي گوناگون لحظهاي از تلاش عليه موفقيت و فراگير شدن اين نهضت اسلامي و ضداستكباري فروگذار نكردهاند؛ در برههاي نمود اصلي اين تلاش در مبارزه نظامي بوده و در برههاي مبارزه فرهنگي و سياسي غلبه داشته است اما آنچه امروز محور اصلي مبارزه دشمنان با انقلاب ملت ايران قرار گرفته، مبارزه و تحريم اقتصادي است. در شرايطي كه در سومين سال از دهه پيشرفت و عدالت قرار داريم و از سوي ديگر با پيدايش موج اسلام خواهي و ظلمستيزي كه در دنياي اسلام به وجود آمده است، اين احساس ايجاد ميشود كه در ملتهاي منطقه هم پيشرفت و عدالت محقق خواهد شد. با وجود چنين شرايطي رهبر معظم انقلاب در پيام نوروزي خود در ابتداي سال جديد خورشيدي، اين سال را "سال جهاد اقتصادي " نامگذاري كردند و از تمام مسؤولان كشور در همه دستگاهها و همچنين همه آحاد مردم خواستند در عرصه اقتصادي، جهادگونه و با فرهنگ مجاهدت وارد شوند. امروز رشد و پيشرفت خاص و شتابنده اقتصادي ايران به عنوان كشوري كه چشم بسياري از ملتهاي منطقه به وضعيت و شرايط آن دوخته شده؛ مساله مهمي در نگاه بينالمللي است و بالندگي اقتصادي ايران اسلامي ميتواند در نگاه ملتهاي مسلمان منطقه به شكلگيري الگويي برآمده از اسلام در رفع معضلات اقتصادي منجر شود. در حقيقت جهاد اقتصادي در اينجا وسيلهاي است براي يك الگوسازي جهاني.
به هر حال جهاد اقتصادي براي آنچه منظر و نگره رهبر انقلاب در اين سال تحول است جهاد عملي با عزم و ابزار كامل، جوشش غرور ملي، اعتقاد راسخ به ارزشهاي معنوي كه در جهاد وجود دارد، رجحان كار و كوشش بر منافع و تعاملات فردي و گذشت از غرور و كبر ناشي از منيتهاي فكري و جناحي و مآلا به خدمت درآمدن بسياري از نيروهايي است كه ديروز در جبهه نظامي از مرز و بوم كشور دفاع ميكردند و امروز اين نبرد به ميدانهاي صنعتي و كشاورزي كه نياز وسيع به تغيير و تحول دارند بايد كشيده شود. در سال جهاد اقتصادي مديريتي حداقل در حد مديريت بحران است كه اگر اين اتفاق صورت نگيرد نتيجه و عملكرد دستگاههاي اجرايي و عمومي كشور چيزي بيش از سال قبل نخواهد بود. خصوصيت حاكم بر نظام و مردم كه مبتني بر نگره اسلام است و هر حركتي با نيت و توجه ميتواند به منزله جهاد تلقي شود و مديريت ناب و خالص با درك و شعور دين مبين اسلام ميتواند فرآيندي قابل قبول در حركت جهادي سالجاري را مديريت كند و از كشور پهناور و غني ما مدينه فاضلهاي را به وجود آورد كه خواست مردم و مطالبه و دغدغه جدي ولايت است.
قطعا رهنمود رهبر انقلاب در انتخاب اين نماد به حسب ضرورت اجراي كامل طرح تحول اقتصادي است تا اين طرح در ابتداي مسير خود، با توزيع مبلغي به عنوان يارانه يك هدف غايي قرار نگيرد زيرا يارانهبگير الزاما بايد در مسير توليد ثروت قدم بردارد و از مصرفكننده صرف ثروت و منابع خارج شود و با توليد ثروت از حداقلهاي رفاه اجتماعي به سطح استانداردهاي بينالمللي برسد، در اين صورت هم رشد اقتصادي كشور بهبود خواهد يافت و هم بهرهوري افزايش يافته و به تبع آن بيكاري در كشور محدود و نرخ آن مقبول خواهد شد. هنوز يادمان نرفته جهاد سازندگي در حالي كه اتاق مناسب براي مديران خود نداشت بزرگترين فعاليتهاي اقتصادي را در بخشهاي كشاورزي، صنعت و خدمات صورت ميداد و گروه عظيمي نيز در خدمت بخشهاي مختلف دفاع مقدس تمهيدات لازم را براي دفاع فراهم ميكردند. جهاد اقتصادي امروز با جهاد ديروز يكتفاوت اساسي دارد كه امروز در شرايط امنيت و آسايش و آرامش قرار داريم و اين ميتواند يك فرصت ايدهآل باشد براي كار بيشتر و سازندگي در اقصينقاط كشور.
نويسنده : مجتبي شجاعي
منبع : روزنامه وطن امروز 1390/03/28
موضوع "تحريمها " در كميسيون ويژه جهاد اقتصادي مجلس بررسي ميشود
خبرگزاري فارس: كميسيون ويژه جهاد اقتصادي موضوع "تحريمها " را با حضور مسئولان مربوطه بررسي ميكند.
به گزارش خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس، اعضاي كميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسلامي روزهاي يكشنبه، دوشنبه و سهشنبه اين هفته جلسه دارند و در اين جلسات بررسي لايحه اعاده شده امور گمركي از شوراي نگهبان را ادامه ميدهند.
ادامه رسيدگي به طرح اعاده شده زكات از شوراي نگهبان، ادامه بررسي لايحه اصلاح قانون نظام امور صنفي و استماع گزارش رئيس كل بانك مركزي در خصوص افزايش نرخ ارز، سكه و كاهش سپردهها نيز در دستور كار هفته جاري اين كميسيون قرار دارد.
كاروگروه پولي و مالي كميسيون اقتصادي هم فردا با تشكيل جلسهاي، رسيدگي به طرح اصلاح مواد 38 و 39 قانون ماليات بر ارزش افزوده را ادامه ميدهند.
كميسيون مشترك رسيدگي به طرح "نظارت مجلس بر امور نمايندگان " فردا (يكشنبه) جلسهاي براي بررسي طرح و پيشنهادات واصله تشكيل ميدهد.
كميسيون ويژه جهاد اقتصادي عصر روز دوشنبه براي بررسي موضوع "تحريمها و سرفصلهاي ذكر شده " با حضور مسئولان مربوطه جلسه دارد.
نسبت اسلام با اقتصاد
پیوستگی اجزاء مختلف جامعه
کسانی که فکر می کنند مسائل زندگی از یکدیگر جداست و هر چیزی یک مرز و یک قلمروی خاص دارد و هر گوشه ای و قسمتی از زندگی بشر به یک شی ء بخصوص تعلق دارد، تعجب و احیانا انکار می کنند که کسی مسأله ای به نام "اقتصاد اسلامی" طرح کند، زیرا به عقیده اینها هر یک از اسلام و اقتصاد یک مسأله جداگانه است، اسلام به عنوان یک دین برای خودش، و اقتصاد به عنوان یک علم و یا یک فلسفه برای خودش، اسلام قلمروی دارد و اقتصاد قلمروی دیگر، همچنان که فرهنگ، سیاست، قضاوت و حتی اخلاق هر کدام قلمروی جداگانه از اسلام دارند.
بعضی پا فراتر نهاده و گفته اند زندگی به طور کلی یک مسأله است و دین مسأله دیگر، دین را نباید با مسائل زندگی مخلوط کرد.
این اشخاص اشتباه اولشان این است که مسائل زندگی را مجرد فرض می کنند، خیر، زندگی یک واحد و همه شؤونش توام با یکدیگر است، صلاح و فساد در هر یک از شؤون زندگی، در سایر شؤون مؤثر است. ممکن نیست اجتماعی مثلا فرهنگ یا سیاست، یا قضاوت یا اخلاق و تربیت و یا اقتصادش فاسد باشد اما دینش درست باشد و بالعکس.
اگر فرض کنیم دین تنها رفتن به مسجد و کلیسا و نماز خواندن و روزه گرفتن است، ممکن است کسی ادعا کند مسئله دین از سایر مسائل مجزاست، ولی این مطلب فرضا درباره مسیحیت صادق باشد درباره اسلام صادق نیست.
پیوندهای اسلام با اقتصاد
اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد: مستقیم و غیرمستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از آن جهت است که مستقیما یک سلسله مقررات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازاتهای مالی یا مجازاتهایی در زمینه ثروت و غیره دارد.
اسلام کتاب البیع ، کتاب الاجاره، کتاب الوکاله ، کتاب الرهن، کتاب الارث، کتاب الهبه، کتاب الوقف دارد.
و از طرف دیگر می دانیم اصل "«نؤمن ببعض و نکفر ببعض»؛ ما به برخی ایمان داریم و به بعضی نداریم." (نساء/150) همان طور که قرآن کریم می فرماید، مطرود است، علیهذا یا باید اسلام را دربست بپذیریم و یا باید دربست رد کنیم.
پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است. در این جهت برخی مذاهب دیگر نیز کم و بیش چنین می باشند. اسلام مردم را توصیه می کند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع دزدی، خیانت، رشوه. همه اینها در زمینه ثروت است و یا قسمتی از قلمروی این مفاهیم ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادی روشن نشود، حدود عدالت و امامت و عفت و احسان و همچنین حدود دزدی و خیانت و رشوه روشن نمی شود.
کتاب نظری به نظام اقتصادی اسلام صفحه 13 تا 15
اقتصاد سالم از نظر اسلام
یکی از اصول اولیه اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد و نمو ثروت است، همان طوری که از شرائط اولیه یک اجتماع سالم اقتصاد سالم است. اقتصاد سالم یعنی اقتصاد قائم به ذات و بی عیب و غیرقائم به غیر. جامعه باید بنیه اقتصادی سالمی داشته باشد، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگرنه، مانند یک مریض کم خون و یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویه اش خراب است همیشه مریض خواهد بود. گمان نمی رود هیچ عالم و بلکه هیچ عاقلی منکر لزوم و ضرورت اقتصاد سالم باشد. از نظر اسلام هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم غیرقابل تأمین است.
اسلام می خواهد که غیرمسلمان در مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیرمسلمان دراز نباشد، و الا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی، ولو آنکه اسم بردگی در کار نباشد. هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد اسیر و برده او است و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست. به قول نهرو: " ملتی مستقل است که جهش اقتصادی داشته باشد. "
علی علیه السلام می فرماید: «احتج الی من شئت تکن اسیره، استغن عمن شئت تکن نظیره، أحسن الی من شئت تکن امیره»؛ «محتاج هر که شوی اسیر او خواهی بود، بی نیاز از هر که گردی با او برابر خواهی شد، و هر که را مورد نیکی و احسان خود قرار دهی فرمانروای او خواهی شد». (غرر الحکم، چاپ دانشگاه تهران، ج 2، ص 584).
اگر ملتی کمک خواست و ملتی دیگر کمک داد، خواه ناخواه اولی برده و دومی آقاست. چقدر جهالت و حماقت است که آدمی ارزش سلامت بنیه اقتصادی را درنیابد و نفهمد اقتصاد مستقل یکی از شرائط حیات ملی است. این یک مطلب.
مطلب دیگر اینکه اسلام همواره روش وسط و معتدل را پیش می گیرد، و این جهت ناشی از جنبه همه جانبه بودن اسلام است. دو روش افراطی و تفریطی به چشم می خورد، یکی اساسا ارزش سلامت بنیه اقتصادی را درک نمی کند و طرفدار فقر است و خیال می کند همین طور که فقر برای فرد عیب نیست برای جامعه هم عیب نیست، اولا برای فرد هم به یک معنی عیب است و اگرهم برای فرد عیب نباشد برای اجتماع عیب است، و دیگری که به ارزش اقتصاد پی برده است دیگر همه چیز را فراموش می کند و معتقد است منبع درآمد، تمایلات بشر است و هر چیزی که تقاضایش وجود داشت و میل به خرید آن در مردم بود و پول درآور بود باید عرضه داشت، تقاضا علت تامه جواز عرضه است ولو اینکه عرضه مواد مهلک یا مضعف جامعه باشد.
جامعه ای بیماری باد بادک و اسباب بازی و لوازم تجملی تقاضا دارد، مانند مریضی که اشتهای چیزی دارد که برایش مضر است. جامعه ای بیماری اتومبیل دارد، مانند بیمار مستسقی یا طفل مبتلا به قی و اسهال تقاضای آب دارد و صاحب آب فقط به دلیل اینکه در مقابل این آب پول داده می شود مرتب آب می دهد و جیب خود را از پول پر می کند، بالاتر این که تقاضای کاذب به وجود می آورد، هروئین می سازد و راه در آمد هنگفت به وجود می آورد و مرتب هروئینی می سازد، به دلال می گوید: از هر ده نفر مبتلا به اندازه یک نفر متعلق به شخص خودت، از هر چه فروش کردی ده یک مال خودت، ولی اسلام مکاسب محرمه دارد، قبل از هر مسئله ای در مکاسب، مکاسب محرمه را عنوان می کند، فروختن بت و صلیب را حتی به غیرمسلمانان تحریم می کند، فروختن شراب و آلات قمار و وسائل گمراهی را مطلقا تحریم می کند، فروش کتب ضلال را تحریم می کند، بیع سلاح للاعداء را تحریم می کند، اسلام تدلیس ماشطه و مجسمه سازی، ساختن و فروختن ظرف طلا و نقره، شعر هجائی و مدحی، غش، لغو و لهو، قمار، قیادت، قیافه، کهانت، مدح من لایستحق المدح، نجش، اعانت ظالمین، ولایت از قبل جائر، هجاء مؤمن، اکتساب به واجبات، و ... را تحریم می کند. از همه اینها «آشکار می شود که» تز اسلام این است:
رابطه نیت کسب درآمد با مصالح عمومی
"منبع درآمد، تمایلات و خواسته های مردم نباید باشد، مصالح عمومی باید باشد"، به تعبیر فقهاء خرید و فروش چیزی جایز است که "منفعت محلله مقصوده" (سودی که حلال بوده و توسط خریدار و فروشنده قصد شده باشد) داشته باشد. این اقتصاد اقتصادی است واقع بینانه و مرتبط به اخلاق و تربیت بشر. پس در عین اینکه اسلام طرفدار ازدیاد ثروت است و ثروت را وسیله تأمین هدفهای عالی خود می داند، به همین دلیل که هدف، عالی تر از خود ثروت است، راه درآمد را تمایلات و تقاضا نمی داند، مصلحت را راه می داند، اما در اقتصاد جدید اینگونه محدودیتها وجود ندارد، خصوصا اقتصاد سرمایه داری، از صادراتشان می توان حقیقت را فهمید که از مملکتهای نیازمند مثل ایران چه می برند و چه تحویل می دهند.
نسبت نحوه فعالیت و مالکیت در اقتصاد اسلامی
مطلب سوم این است که همان طور که نباید از هر راهی به دنبال ثروت بود، نباید سیستم اقتصادی به شکلی باشد که رشد و نمو را متوقف و فلج کند و جلوگیری نماید. از جمله چیزهایی که مانع رشد است به عقیده ما تز " کار به قدر استعداد و مخارج به قدر احتیاج " است که لازمه اش اشتراک مردم در منافع یکدیگر است.
این چند عیب دارد: اولا برخلاف فطرت و طبیعت است. پیوستگی طبیعی افراد بشر به حد اجزاء یک پیکر نیست.
ثانیا این خود نوعی استثمار است.
ثالثا جلوی فعالیت و نشاط را می گیرد، بشر آنگاه نشاط کار پیدا می کند که بداند نتیجه کارش به خودش برمی گردد. چرا اداریها اهل سنبل اند؟ به قولی مرض اداره دارند؟ چون ایمان که ندارد و درآمدش و ترقیاتش هیچکدام با فعالیتش بستگی ندارد، برعکس درآمدش با انجام کارهای غیرمشروع از باند بازی و حقه بازی و رشوه مالی و احیانا العیاذ بالله رشوه ناموسی است.
خوشا به حال اجتماعی که سیستم اقتصادیش به شکلی باشد که راه درآمد منحصر باشد به فعالیت، و آثار فعالیت فرد هم مخصوص خودش باشد، بدا به حال اجتماعی که کار در آن اجتماع صرف نمی کند اما بورس بازی و کارهای غیر تولیدی و کارهای انحرافی در آن صرف بکند (این جهت مربوط است به فرهنگ و دادگستری و ایمان)، و بالاخره فعالیت مفید و سالم راه درآمد نباشد، و نیز بدا به حال اجتماعی که هر چند راه درآمد غیر شروع را بسته است اما راه درآمد مشروع را از نظر شخصی نیز بازنگذاشته و تز " کار به قدر استعداد و خرج به قدر احتیاج " را پیش کشیده است. جل الاسلام که هم طرفدار مالکیت اختصاصی است و هم تربیت ایمانی دارد و راه درآمد غیرمشروع را بسته است.
ما هیچ احتیاجی نداریم به تزی که از آن سوی دیوار آهنین یا از ماوراء بحار برای ما بیاورند، تز اسلام کافی است. ما باید به طور قطع بدانیم که از راه مشروع صد پارچه ملک درست نمی شود. در حدیث است که: " ده هزار درهم از راه مشروع جمع نمی شود " (وسائل الشیعه "جلد 12، کتاب التجارة، باب 8 ص 21، به نقل از "تهذیب" ج 2 ص 100).
البته این نسبت به زندگی آن روز است، مقصود این است که همیشه درآمد مشروع حد معینی دارد و بالاتر از آن از راه مشروع به دست نمی آید، نه این که اگر به دست آمد باید از او گرفت، غلط ترین تزها تحدید مالکیت است، ما سر جوال را ول کرده ایم و اصل " من أین لک هذا "؛ («این مال» را از کجا کسب نموده ای) را فراموش کرده ایم و از راه تحدید و اشتراک می خواهیم وارد شویم. تز "من أین لک هذا" که تز عمر است از تز تحدید مالکیت یا اشتراک بسیار ارجمندتر است (رجوع شود به " عبقریة عمر " عقاد).
خلاصه مطلب اینکه: اسلام طرفدار تقویت بنیه اقتصادی است اما نه به عنوان اینکه اقتصاد خود هدف است، یا تنها هدف است، بلکه به عنوان اینکه هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم و نیروی مستقل اقتصادی میسر نیست، اما اسلام اقتصاد را یک رکن از ارکان حیات اجتماعی می داند، لهذا به خاطر اقتصاد به سایر ارکان ضربه و لطمه نمی زند. اسلام طرفدار این نظریه که سرچشمه درآمد، تقاضاها و تمایلات است نیست ، بلکه معتقد است باید تمایلات با مصالح عالی و همه جانبه بشریت تطبیق بکند، از اینرو فصل مهمی در اسلام هست به نام مکاسب محرمه.
در آمد مشروع از نظر اسلام یعنی در آمدی که از طرفی محصول فعالیت شخص باشد یا لااقل جنبه استثمار نداشته باشد، و از طرف دیگر از لحاظ مصرف ، قابلیت مصرف شدن، مشروع و مفید داشته باشد و به اصطلاح فقهاء جنس مورد معامله دارای "منفعت محلله مقصوده" باشد، به عبارت سوسیالیستها هدفها منافع اجتماع باشد نه پر کردن جیب شخص.
منبع :
کتاب نظری به نظام اقتصادی اسلام صفحه 18 تا 23
نظر اسلام در مورد اقتصاد
اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد:
مستقیم و غیرمستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از آن جهت است که مستقیما یک سلسله مقررات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازاتهای مالی یا مجازاتهایی در زمینه ثروت و غیره دارد. اسلام کتاب البیع، کتاب الاجاره، کتاب الوکاله، کتاب الرهن، کتاب الارث، کتاب الهبه، کتاب الوقف دارد. پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است.
اسلام مردم را توصیه می کند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع دزدی، خیانت، رشوه. همه اینها در زمینه ثروت است و یا قسمتی از قلمروی این مفاهیم ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادی روشن نشود، حدود عدالت و امامت و عفت و احسان و همچنین حدود دزدی و خیانت و رشوه روشن نمی شود.
نظر اسلام راجع به ثروت
در اسلام مال و ثروت هیچوقت تحقیر نشده است، نه تولیدش، نه مبادله اش، نه مصرف کردنش، بلکه همه اینها تأکید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازین مقرر شده است و هرگز ثروت از نظر اسلام دور افکندنی نیست بلکه دور افکندنش (اسراف، تبذیر، تضییع مال) حرام قطعی است.
اسلام با هدف قرار دادن ثروت، با این که انسان فدای ثروت شود مخالف است و سخت مبارزه کرده است، به عبارت دیگر پول پرستی را و اینکه انسان برده پول باشد، به عبارت دیگر اینکه انسان پول را به خاطر خود پول و برای ذخیره کردن و اندوختن بخواهد که: «الذین یکنزون الذهب و الفضه و لاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم»؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! بسیارى از دانشمندان (اهل کتاب) و راهبان، اموال مردم را به باطل مى خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمى دارند! و کسانى که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) مى سازند، و در راه خدا انفاق نمى کنند، به مجازات دردناکى بشارت ده! (توبه /34) که نام این حالت حرص و آز است، و یا پول را فقط برای پرکردن شکم و برای عیاشی وبیکاری و ولگردی بخواهد که نام آن شهوترانی است، اینها را محکوم کرده است.
در این حالت پول خواستن توام است با دنائت و پستی و محو شخصیت انسانی در پول و فقدان هرگونه شخصیت انسانی و شرافت معنوی.
نقطه مقابل، این است که انسان پول را به عنوان یک وسیله برای فعالیت و عمل و تسهیل و تولید بخواهد. در این صورت پول تابع آن هدف کلی است که انسان پول را برای آن هدف می خواهد. اسلام که پول پرستی را محکوم کرده است پول و ثروت را محکوم نکرده است، زیرا تولید ثروت: کشاورزی، دامداری، صنعت و غیره توصیه شده است، مبادله ثروت یعنی تجارت و داد و ستد توصیه شده است. مصرف رساندن از نظر شخصی در حدود احتیاجات فردی خالی از هر نوع تجمل و اسراف که مفسد انسان است توصیه شده است.
در اسلام تبذیر و اسراف و تضییع آن ممنوع است. در اسلام مقررات سخت قضائی و جزائی در مورد حیف و میل ها و سرقتها و خیانتها وضع شده است. و دفاع از مال در حکم جهاد و کشته در این راه شهید تلقی شده است: «المقتول دون اهله و ماله»... و برای مال انسان حقوقی قائل شده است. خود ثروت در کمال صراحت در قرآن کریم به عنوان " خیر " نامیده شده است: «کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیه للوالدین و الاقربین»؛ بر شما نوشته شده: «هنگامى که یکى از شما را مرگ فرا رسد، اگر چیز خوبى (مالى ) از خود به جاى گذارده، براى پدر و مادر و نزدیکان، بطور شایسته وصیت کند! این حقّى است بر پرهیزکاران!» (بقره/ 180).
اقتصاد سالم در نظر اسلام
یکی از اصول اولیه اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد و نمو ثروت است، همان طوری که از شرائط اولیه یک اجتماع سالم اقتصاد سالم است. اقتصاد سالم یعنی اقتصاد قائم به ذات و بی عیب و غیرقائم به غیر جامعه باید بنیه اقتصادی سالمی داشته باشد، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگرنه، مانند یک مریض کم خون و یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویه اش خراب است همیشه مریض خواهد بود. از نظر اسلام هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم غیرقابل تأمین است.
اسلام می خواهد که غیرمسلمان در مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیرمسلمان دراز نباشد، و الا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی، اگرچه اسم بردگی در کار نباشد.
هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد اسیر و برده او است و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست. علی علیه السلام می فرماید: «احتج الی من شئت تکن اسیره، استغن عمن شئت تکن نظیره، أحسن الی من شئت تکن امیره»؛ محتاج هر که شوی اسیر او خواهی بود، بی نیاز از هر که گردی با او برابر خواهی شد، و هر که را مورد نیکی و احسان خود قرار دهی فرمانروای او خواهی شد (غرر الحکم، ج 2، ص 584). اسلام همواره روش وسط و معتدل را پیش می گیرد، و این جهت ناشی از جنبه همه جانبه بودن اسلام است. دو روش افراطی و تفریطی طرفدار فقر است و دیگری که همه چیز را فراموش می کند و معتقد است منبع درآمد، تمایلات بشر است و هر چیزی که تقاضایش وجود داشت و میل به خرید آن در مردم بود و پول درآور بود باید عرضه داشت، تقاضا علت تامه جواز عرضه است هرچند عرضه مواد مهلک یا مضعف جامعه باشد این دو روش افراطی و تفریطی را اسلام نفی می کند.
اسلام مکاسب محرمه دارد، قبل از هر مسئله ای در مکاسب، مکاسب محرمه را عنوان می کند، فروختن بت و صلیب را حتی به غیرمسلمانان تحریم می کند، فروختن شراب و آلات قمار و وسائل گمراهی را مطلقا تحریم می کند، فروش کتب ضلال (کتابهای گمراه کننده) را تحریم می کند، بیع سلاح للاعداء (فروختن اسلحه به دشمنان دین و مسلمانان) را تحریم می کند، اسلام تدلیس ماشطه (آراستن زن به گونه ای که عیبش آشکار نشود و ازدواج همراه با فریفتن مرد باشد) و مجسمه سازی، ساختن و فروختن ظرف طلا و نقره، شعر هجائی و مدحی، غش، لغو و لهو، قمار، قیادت، قیافه، کهانت، مدح من لایستحق المدح، بخش (قیمت کاذب روی اجناس گذاشتن و یا با تبلیغات مشتری ها را فراری دادن)، اعانت ظالمین، ولایت از قبل جائر، هجاء مؤمن، اکتساب به واجبات، و... را تحریم می کند.
از همه اینها آشکار می شود که تز اسلام این است: منبع درآمد، تمایلات و خواسته های مردم نباید باشد، مصالح عمومی باید باشد "، به تعبیر فقهاء خرید و فروش چیزی جایز است که منفعت محلله مقصوده داشته باشد. این اقتصاد اقتصادی است
روحانی فداکار ادعای ناجا را تکذیب کرد
حجت الاسلام و المسلمین فروزش ضمن تاکید بر محارب بودن ضاربین اظهار کرد: با توجه به عمق فاجعه رخ داده متاسفانه عده ای در صدد هستند این حادثه را بخاطر جریان مثبتی که می تواند برای جامعه به همراه داشته باشد شخصی قلم داد کنند.
وی افزود: متاسفانه از سوی نیروی انتظامی مطرح شده است هنگام درگیری با ضاربین لباس روحانیت بر تن نداشتم و این خبر را بنده به طور کامل تکذیب می کنم.
حجت الاسلام فروزش اظهار کرد: البته ما پیگیری های لازم را با نیروی انتظامی انجام دادیم که این خبر را منعکس نکنند ولی با کمال تاسف این اتفاق رخ نداده و حتی برخی از مسئولین نیروی انتظامی هم چنان در گفت و گوهایشان با مطبوعات مجددا اظهار کرده اند که این روحانی در هنگام ضربه خوردن ملبس نبوده است.
وی در ادامه توضیح داد: بعد از شدت ضربه های وارد شده به من، مردم وارد صحنه شدند، لباس روحانیت را از تنم در آوردند. لباس خونینی که آن شب بر تن من بوده هنوز موجود است و خون هایش پاک نشده است.
فروزش که از نویسندگان کتاب نیر اعظم بحساب می آید در ادامه افزود: عده ای می خواهند این اتفاق را شخصی معرفی کنند تا جلوی این جریان مثبت به وجود آمده را بگیرند که فریضه امر به معروف و نهی از منکر کماکان احیاء نشود.
وی در ادامه افزود: تا کنون حدود ۱۷۰۰نفر برای ملاقات بنده از اقشار مختلف مردم و مسئولین در بیمارستان حضور یافتند که از تمامی آنها کمال تشکر را به جای می آورم.
فروزش در پاسخ به اینکه آیا آن خانمی که جانش را نجات دادید هم بین این ملاقات کنندگان بود پاسخ داد: اصلا برایم مهم نیست که این خانم برای ملاقات آمده باشد یا خیر من انتظاری از این خانم ندارم چرا که آن اقدام را وظیفه خودم می دانستم و برای رضایت الهی آن اقدام را انجام دادم.
گفتنی است بعد از مصاحبه حجت الاسلام و المسلمین فروزش با خبرنگار جهان دو تن از خبرنگاران جریان انحرافی برای تهیه گزارش و مصاحبه از آقای فروزش وارد اطاق وی می شوند که با مخالفت او مواجه می شوند.
این دو خبرنگار که علت امنتاع وی را نمی دانستند اصرار فراوانی داشتند که در نهایت یکی از نزدیکان این طلبه به طور صریح به آن دو خبرنگار اعلام می کند که علت امنتاع حجت الاسلام فروزش از مصاحبه با شما این است که سیاست گذاری هفته نامه شما را انحرافی می داند.
بعد از موضع گیریهای مراجع عظام در مورد پیگیری قضایی این حادثه حضرات آیات: مقتدایی،حسینی بوشهری، سعیدی، نمازی، ممدوحی، کریمی جهرمی، و حجج الاسلام مهدی طایب، ماندگاری، شجونی و آقای دکتر زاکانی و توکلی و جلیلی به همراه آقای حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد در آخرین روز بستری این روحانی در بیمارستان با وی گفت وگویی به صورت تلفنی و حضوری به عمل آوردند.
حجت الاسلام فروزش در گفت و گو با تمامی این اشخاص تاکید داشت این اتفاق نباید فقط به اسم یک طلبه جوان تمام شود بلکه باید جریانی به وجود آورد تا امر به معروف و نهی از منکر در جامعه زنده شود.
فارسی 1 این بار کودکان زیر ده سال را هدف گرفت
مهمترین هدف شبکه ماهواره ای فارسی 1تبدیل زندگی خانوادگی در ایران به مجموعه ای لجام گسیخته وبی قید و بند است
به گزارش کلمه شبکه ماهواه ای فارسی 1 برای از هم گسیختن کانون خانواده در ایران وتغییر آن از ساختار سنتی ودینی به مجموعه ای لجام گسیخته وبی قید و بند به ترویج بی شرمانه روابط نا مشروع زنان ومردان متاهل وآزادی های بی حساب وکتاب جوانان وبار داری بدون ازدواج آنها پرداخته است .
همچنین این شبکه کار را به جایی رسانده است که تبلیغات بسیاری را برای عادی سازی روابط نا متعارف ونا مشروع بین کودکان زیر ده سال انجام می دهد.
گفتنی است مهمترین علت این هجمه تبلیغاتی به بنیانهای خانواده به دلیل مقاوت جامعه سنتی ودینی ایرانی در مقابل بمباران تبلیغاتی ضد فرهنگی رسانه های غربی است ودشمن نا کزیر است برای رسیدن به اهداف خود مبنی بر به تباهی کشیدن فرهنگ ومذهب جامعه ایرانی این سد محکم خانواده را از طریق پخش سریالهای جذاب از هم بگسلاند.
رصد رسانه های ضد انقلاب/ماموریتی برای سارا،انتقاد رادیو زمانه از اصلاح طلبان،جستجوی نشاط سیاسی برای
دراین نوشته سعی خواهد شد با رصد محورهای مورد تاکید جریان فتنه ،امید و سردرگمی و برنامه ریزی آنان را از خلال خبر ها مورد توجه قرار دهیم.
نگاهي گذرا به محورهاي رسانه ای جریان فتنه در روزهای اخیر نشان از برنامه ریزی آنان برای بهره برداری سیاسی از مسائل ایران در جهت دامن زدن به اختلافات دارند که اهم محورهای آنان عبارت است از:
مهمترین محورهای رسانه ای جریانات ضد انقلاب در هفته گذشته :
- تلاش برای ارائه تصویری غیر واقعی از حقیقتهای اصیل انقلاب
- بزرگنمایی ماجرای درگذشت هاله سحابی با هدف بدنام کردن نظام جمهوری اسلامی ایران
- موج سواری رسانه ای در آستانه 22 خرداد و دعوت به برگزاری تجمعات غیر قانونی
- تلاش برای نا کارآمد نشان دادن مجموعه حاکمیت در حوزه های اقتصادی و فرهنگی
ماموریتی برای سارا
پس از آزادی سار شرود که با وثیقه 500 هزار دلاری در سال 2010 از ایران خارج شد ماموریت جدیدی برای وی از سوی دستگاههای جاسوسی غرب طرح ریزی شده است.
وی اخیرا در گفتگو با بی بی سی از آزار و اذیت دو تبعه آمریکایی بازداشتی در ایران سخن گفته بود تا بهانه ای باشد برای صدور بیانیه ضد ایرانی بستگان جاش فتال و شین باوئر دو تبعه بازداشت شده آمریکا در ایران .
اما نکته حائز اهمیت در اظهارات شرود اعترافی است که رادیو فردا به تاخیر دو ساله این اظهارات کرده « این نخستین بار است که سارا شورد از زمان آزادی از اوین در سپتامبر سال گذشته، ۲۰۱۰، به این روشنی و آشکارا به آزار و اذیت آمریکاییهای زندانی در اوین اشاره کرده است.» و گمانه ها را پیرامون ساختگی بودن این اظهارات و طرح آنها در تحت فشار دستگاههای جاسوسی غرب را تقویت کرده است . چراکه پس از گذشت قریب به دو سال از آزادی شرود طرح این گونه ادعاها نمی تواند از پشتوانه منطقی قوی دال بر صحت آنها برخوردار باشد و بیشتر به توطئه برای هجمه رسانه های غربی به جمهوری اسلامی ایران حکایت دارد .
انتقاد رادیو زمانه از اصلاح طلبان
پس از انتشار اظهارات سید محمد خاتمی در هفته های گذشته پیرامون انتخابات مجلس نهم ، رادیو زمانه ارگان رسانه ای دستگاههای جاسوسی غرب درمطلبی به انتقاد از اصلاح طلبان پرداخته و مدعی شده « در مقابل برخی از اصلاحطلبان به تاکتیک چانهزنی از بالا روی آوردند؛ به طوری که پیام چندروز پیش محمد خاتمی، رئیس جمهوری پیشین ایران فارغ از هرگونه تفسیر بدبینانهای حاوی تلاش برای چانهزنی از بالا بود»و در ادامه خاطرنشان کرده « چنین تاکید مشخصی بر «چانهزنی از بالا» از جانب اصلاحطلبان ..... به معنای به فراموشی سپردن حوزه عمومی و قاعده هرم اجتماعی است.».
رادیو زمانه با عجولانه توصیف کردن مواضع اصلاح طلبان در آستانه انتخابات مجلس نهم مدعی شده« چنین تلاشی بهویژه از جانب مخالفان، عجولانه و نافرجام بهنظر میرسد، زیرا هنوز حوزه عمومی پتانسیل بالایی برای ارائه و نمایش قدرت دارد.»
جستجوی نشاط سیاسی در هیاهوی اغتشاش و نا آرامی
حزب منحله مشارکت با صدور فراخوانی برای برهم زدن نظم و امنیت عمومی مدعی شده برگزاری تجمعات اعتراضی «نشاط سیاسی» را به کشور باز میگرداند. البته ما نیز همچون شما نمی دانیم تا چه میزان تعریف نشاط سیاسی با خواسته اغتشاش گران می تواند هم راستا باشد اما آنچه که از اعتراضات غیر قانونی سال گذشته نصیب کشور شد نشاط اراذل و اوباشی بودکه شکستن و تخریب اماکن عمومی ، انتقام خود را از انتخاب و تصمیم مردم می گرفتند تا سرخوردگی ناشی از شکست را اینچنین مداوا کنند.
اینکه اون نیست ؟
پخش مستند الماسی برای فریب با واکنشهای متفاوتی در داخل و خارج از کشور مواجه شد اما در این میان واکنش علیرضا نوری زاده عامل سرویس جاسوسی انگلیس بیش از دیگران قابل تامل است . وی که از متهمان اصلی گاف سرویس های جاسوسی غرب در ماجرای محمد رضا مدحی بشمار می رود طی گفتگویی با رادیو زمانه ضمن قبول مسئولیت معرفی مدحی به جریانات اپوزیسیون ادعا کرد مدحی آن مدحی همیشگی نبوده است « من در فیلمی که نشان داده شد احساس میکردم آقای مدحی خودش نبود. برای این که من آقای مدحی را از نزدیک دیدهام. ....وی میبایست آمپول کورتون به خودش میزد. یا روزی ۹۰ قرص میخورد و این چیزها پنهانی نیست. »
این در حالیست که برنامه ریزی دقیق دستگاه امنیتی کشور چنان شیرازه فکری ضد انقلاب خارج نشین را به هم ریخته که تحلیل های آنان از ماجرای مدحی مملو از تناقضات ساختاری است . نوری زاده در حالی این سخنان را مطرح می کند که چندی پیش مدعی شده بود« آقای مدحی آمده بیرون و بعد به خاطر تهدیدهایی که شده به ایران رفته است- او بارها گفت که همسر اول، مادر و دخترش چندین نوبت مورد تهدید قرار گرفتند»
تغییر نام مکانهای معروف تهران در نیویورک
شیرین عبادی که پرونده سیاه وی در دشمنی با ملت ایران بر همگان مشهود و مبرهن است در تازه ترین افاضه ی خود برای مکانهای معروف شهر تهران اسم انتخاب کرده است . وی پیشنهاد کرده پارک لاله به پارک هاله تغییر نام پیدا کند.
ما نیز به وی و همفکرانش که احتمالا تا چند روز دیگر نام هایی برای سایر اماکن معروف تهران از جمله برج میلاد ،که تغییر پیدا می کند به برج شیرین ، برج آزادی تغییر پیدا می کند به برج نسرین و... انتخاب می کنند پیشنهاد می کنیم در صورت به اتمام رسیدن اماکن مشهور شهر تهران خود را از سایر نقاط کشور محروم نکرده واسامی جایگزینی را برای تخت جمشید ، پل خواجو و حافظیه شیراز و.... انتخاب بفرمایند.
بیبصیرتی خواص در دوران فتنه با نقد جریان انحرافی جبران نمیشود
عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجه مجلس شورای اسلامی گفت: خواص بی بصیرتی که در دوره فتنه سکوت کردند، نمی توانند کم کاری خود را با موضع گیری در قبال جریان انحرافی جبران کنند.
محمد کرمی راد در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص سخنان اخیر آیت الله هاشمی رفسنجانی در باره جریان انحرافی و ابراز نگرانیهای وی در این خصوص تصریح کرد: با اینکه رهبرانقلاب بارها تاکید داشتند که خواص در زمان لازم موضع گیری مناسب داشته باشند، مشاهده کردیم آقای هاشمی در زمانیکه طرفداران آقای موسوی و کروبی شعارهای ساختار شکنانه علیه ولایت فقیه و نه غربی ونه شرقی سر می دادند، سکوت کرده وموضع شفافی در مقابل این گروه نگرفت.
کرمی ضمن بیان اینکه با مطرح شدن جریان انحرافی هیچ گاه جریان فتنه، خیانتها وجنایاتشان ازیاد مردم نخواهد رفت، افزود: باید در خصوص این دو جریان روشنگریهای لازم صورت پذیرد تا مردم بصیرت کافی را کسب کنند.
وی خاطر نشان کرد: خواصی که در دوره فتنه نمره قبولی کسب نکردند، نمی توانند امروزجریان انحرافی را پتک کرده و برسر این دولتی که خدمات آن بیش از سایر دولتها است بکوبند.
نماینده کرمانشاه در مجلس با اشاره به خطبه نماز جمعه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال88 گفت: ایشان هنوز بر مواضع خود در آخرین نمازجمعه تاکید داشته و تا به امروز موضع گیری شفافی رادرخصوص جریان فتنه نداشته است.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: خواص بی بصیرتی که دردوره فتنه که اصل نظام وآرمان های امام توسط گروهی ساختار شکن درخطر بود سکوت کردند و موضع خود را صریحا اعلام نکردند، نمی توانند کم کاری خود را با موضع گیری در قبال جریان انحرافی جبران کنند.
پیغام ضد انقلاب برای خاتمی و پاسخ منفعت طلبانه وی
اپوزیسیون خارج از کشور از مدتها قبل در تماسهایی با بعضی چهره های اپوزیسیون داخلی، خواستار حمایت از برنامه های ضد انقلاب برای اغتشاش گری در سالگرد کودتای شکست خورده سبزها در 22 خرداد شده اند.
ا
شنیده ها حاکی از آن است که اپوزیسیون خارج از کشور از مدتها قبل در تماسهایی با بعضی چهره های اپوزیسیون داخلی، خواستار حمایت از برنامه های ضد انقلاب برای اغتشاش گری در سالگرد کودتای شکست خورده سبزها در 22 خرداد شده اند .
به گزارش خبرنگار ندای انقلاب یکی از سران فتنه که به شدت بدنبال ترمیم چهره خود و نزدیکی دوباره به نظام است در پاسخ به پیغام اپوزیسیون ضمن رد هرگونه حمایت علنی گفت: "صلاح نمیدانیم واین یک ریسک است ونباید موجهین را با چند حرکتی که از قبل هم می توان نسبت به آن پیش بینی داشت بخطر انداخت"
لازم به ذکر است همین آقایان در خفا حمایت خود را بارها از فتنه گران اعلام نموده و از اپوزیسیون خواسته اند توجه وتمرکزشان را به برنامه های بلند مدت معطوف کنند واز تحرکات مقطعی وبخصوص در وضعیت فعلی بپرهیزند.سخنان روزهای اخیر خاتمی که خواهان آزادی محکومین حوادث پس از انتخابات شده بود نیز در همین راستا ارزیابی می شود.
برخی تحلیل گران معتقدند در ورای این اظهارات به نوعی به مسئله جریان انحرافی و نقش آلترناتیوی جریان فتنه اشاره شده است.
حضور باشكوه مردم در انتخابات 22 خرداد مرهون نعمت ولايت است
عضو جامعه روحانيت مبارز گفت: نبايد فراموش كرد كه حضور باعظمت مردم مرهون نعمت ولايت است، توصيه و رهنمودهاي مقام معظم رهبري، مديريت و هدايت ايشان موجب شد تا فتنه پس از انتخابات كمترين اثر سوء را داشته باشد.
حجتالاسلام حسين ابراهيمي، نماينده مردم بيرجند در مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس 22 خردادماه 1388 را "يومالله " و يك حماسه بزرگ عنوان كرد و اظهارداشت: تبلور مردمسالاري ديني در 22 خرداد عينيت يافته و حضور باشكوه مردم آثار و بركات خوبي را به همراه داشت.
وي با تأكيد بر اينكه فتنهگران و افراد وابسته به تعبير مقام معظم رهبري شيريني حماسه 22 خرداد را بر مردم تلخ كردند، افزود: نبايد فراموش كرد كه هم حضور باعظمت مردم مرهون نعمت ولايت است و هم توصيه و رهنمودهاي مقام معظم رهبري، مديريت و هدايت ايشان موجب شد تا فتنه پس از انتخابات كمترين اثر سوء را داشته باشد.
عضو جامعه روحانيت مبارز بر همين اساس به فرمايش مقام معظم رهبري در ديدار اخير ايشان با نمايندگان مجلس شوراي اسلامي مبني بر اينكه فتنهگران يك شكاف و چالش عميق را در جامعه ايجاد كردند كه اگر اينگونه نميشد 22 خرداد نقطه عطفي در تاريخ انقلاب اسلامي، استحكام و مشروعيت نظام و به رخ كشيدن مردم در صحنه استفادههاي خوبي ميشد، اشاره كرد.
وي با بيان اينكه 22 خرداد در عين حال كه با مشكلاتي همراه بود اما حماسهاي فراموشنشدني است، گفت: منتخب نيز در آن مرحله قطعاً اين را اذعان دارند كه نعمت ولايت بود كه مردم را به صحنه آورد و اينكه چه كسي را انتخاب ميكنند از اين رو بايد شكرگزار و قدردان نعمت ولايت بود و ناسپاسيها نبايد موجب شود كه خداوند بر ما خشم گيرد.
انتخابات آينده مجلس ايران، انتخابات پر شوري خواهد بود
کارشناس شبکه بي بي سي: «انتخابات آينده مجلس ايران، انتخابات پر شوري خواهد بود و اختلافي که در بين دولت مردان ايران به وجود آمده است بر شور و هيجان اين انتخابات خواهد افزود.»
وي در ادامه با اذعان به جايگاه والاي مقام معظم رهبري افزود: «البته من اعتقاد دارم که اين اختلاف ايجاد شده، تقابل ميان رئيس جمهور و آقاي خامنه اي نيست چراکه من هم از نظر قانون اساسي و هم از نظر عملکرد، رهبر ايران را بزرگتر از آن مي بينم که با يکي از اجزا درگيري پيدا کند.»
بهنود در ادامه با بيان چگونگي کانديداتوري احمدي نژاد در دوره اول انتخابات رياست جمهوري وي يادآور شد: «اين يک خيال باطل است که تصور کنيم احمدي نژاد با جادو و جمبل رئيس جمهور شد و يا مهره اي بود که آقاي خامنه اي او را وارد سياست کرد بلکه وي بر اساس يک بررسي و نظر سنجي علمي و دقيق مبتني بر 250 هزار پرسشنامه حساب شده در بين اصولگرايان کانديد شد و بر سر کار آمد.»
حالا در اين ميان حرفهاي آن يكي برادر، يعني آقاي محمدرضا خاتمي از اين هم جالب تر است. محمدرضا در مصاحبهاي كه به دفاع از عملكرد مجلس ششم پرداخته است اندر مظلوميتهاي اين مجلس چنين ميگويد: یکی از مظلومیتهای مجلس ششم و دولت اصلاحات آن بود که...
يكي از خصوصيات بارز اصلاحطلبان كه در حقيقت به پيروي از اسلاف خود يعني روشنفكران غربزده همواره در جامعه گسترانيدهاند اين است كه عليرغم ماهيت انحصارطلبانه و تماميتخواهي كه دارند هميشه خود را مظلوم و در اقليت نشان دادهاند. اصلاحطلبان از سويي به مدد جريان رسانهاي و دستگاه پروپاگانداي وسيعي كه در اختيار داشتند حتي اجازهي نفس كشيدن به رقيب را نداده و از سويي ديگر با ايجاد مظلومنمايي سعي در همراه كردن تودهها با خود داشتند.
از همين دست است حكايت برادران خاتمي. در اين يكي دو ماههي اخير آقاي سيد محمد خاتمي كه بعد از ماجراي منزوي شدن موسوي و كروبي سعي دارد از آب گلآلود ماهي بگيرد و در نبود آن دو، خود را به عنوان ليدر جريان اصلاحات نشان دهد تا به حال چندين بار با ژست قانونگرايي و اخلاقمحوري و پز انقلابدوستي به مسئولين كشور گوشزد كرده كه بياييد همه به قانون بر گرديم و محورمان آرمانهاي انقلاب و راه امام باشد.
آقاي خاتمي انگار فراموش كرده كه هماو بود كه در جريان فتنهي 88 همواره به عنوان يكي از رهبران فتنهي سبز عليه همين نظام دست به اعمال براندازانه زد و تا آنجا پيش رفت كه طبق شواهد دست دوستي با دشمنان قسم خوردهي اين انقلاب داد.
آقاي خاتمي چطور از قانون و اخلاق دم ميزند در حاليكه او و جريان وابسته به او بود كه بعد از انتخابات از رأي قانون تمكين نكرده و آن را زير پا گذاشتند و با ايجاد آشوبهاي چندين ماهه، قانون و مردم و اخلاق را به سخره گرفتند!
آقاي خاتمي چگونه از اخلاق دم ميزند در حالي كه همين هواداران او بودند كه در روز عاشوراي 88 چنان فجايعي را به بار آوردند كه در تاريخ انقلاب اسلامي نادر است؟
حالا در اين ميان حرفهاي آن يكي برادر، يعني آقاي محمدرضا خاتمي از اين هم جالب تر است. محمدرضا در مصاحبهاي كه به دفاع از عملكرد مجلس ششم پرداخته است اندر مظلوميتهاي اين مجلس چنين ميگويد:
«یکی از مظلومیتهای مجلس ششم و دولت اصلاحات آن بود که رسانههای عمومی در دست مخالفان آنان بود. این رسانهها روز را شب و شب را روز جلوه میدادند و در مقابل کاری از دست ما برنمیآمد.»
اين حرفها در حالي است كه هر ايراني كه آن روزها را به خاطر دارد به خوبي ميداند جريان رسانهاي اصلاحطلبان به بركت رانتهايي كه وزير ارشاد دولت اصلاحات يعني مهاجراني و مسجد جامعي به آنها ميداد داراي شبكهي گستردهاي موسوم به روزنامههاي زنجيرهاي شدند كه حتي جرأت نفس كشيدن به منتقدين را هم نميدادند. مردم ايران خيلي خوب به خاطر دارند كه اين شبكهي گستردهي زنجيرهاي چگونه با نامردي تمام به جنگ با مردان خدايي چون علامه مصباح رفتند. و يا كافي بود روزي از روزها يكي از روزنامههاي كيهان يا رسالت، نقدي بر آنها داشته باشد، آن چنان با قدرت تمام بر او ميتاختند كه هيچ انساني با دشمن خود چنان كاري نميكرد.
آقاي محمد رضا خاتمي در بخش ديگري از اين مصاحبه ميگويد:
«اگر روند تعریف نظام در شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی باشد، مجلس ششم چهره تابناکی از نظام نشان داد. به لحاظ تامین منافع کشور، هیچکس به اندازه مجلس ششم و دولت اصلاحات به کشور خدمت نکرد. اصلاحطلبان توانستند آمریکا را منزوی و اتحادیه اروپا را از آمریکا جدا کنند... این مجلس توانست اسلام رحمانی و مروت و اخلاق را ترویج کند. هیچ مجلسی به اندازه مجلس ششم از جان و مال مردم حمایت نکرد. مجلس ششم در طول تاریخ پارلمان ایران اگر نخواهیم بگوییم بینظیر، باید تاکید کنیم کمنظیر بوده است.»
جناب آقاي خاتمي درست ميگويد، مجلس ششم واقعا بي نظير بوده است. البته از حيث خيانتها و وطنفروشيهايي كه كرد! همين مجلس بود كه افراد آن اطلاعات هستهاي ايران را در ازاي گرفتن رشوه به غربيها فروختند. همين مجلس بود كه با طرح تحصن خود ميخواستند بار ديگر «جام زهر» را مانند اسلاف خود به رهبر جامعه تحميل كنند. همين مجلس بود كه در پروژهي فتنهي 88 بسياري از افراد آن دست داشتند. همين مجلس بود كه افراد آن بعد از فتنهي 88 كه ماهيت ضد انقلابيشان كاملا مشخص شد پا به فرار گذاشته و از كشور گريختند و حالا در خارج از كشور مشغول فعاليت عليه انقلاب هستند.
بنابراين به نظر ميرسد جملهي آقاي خاتمي را بايد اينطور تكميل كرد: «هیچکس به اندازه مجلس ششم و دولت اصلاحات به کشور خيانت نکرد.»
امثال برادران خاتمي حق ندارند دم از قانون و انقلاب و اخلاق بزنند. چرا كه كارنامهي فعاليت آنان نشان داده كه بزرگترين ناقضان قانون و اخلاق، همينها بودهاند. بيشترين حملات به آرمانهاي انقلاب و راه امام از سوي طيف وابسته به ايشان بوده است.
البته خدا را شكر كه ملت بزرگ ايران باهوش است و به خوبي پي به ماهيت اين افراد برده و به همين دليل است كه وقعي به سخنان هر چند شيك و پيك آنان نمينهد.
نهضت سبزنبوی به نقل ازفارس، حجتالاسلام حميد رسايي نماينده تهران و سخنگوي فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس كه اين روزها علاوه بر وكالت مردم، مديريت هفتهنامه "9 دي " را بر عهده دارد، معتقد است كه در انتخابات آينده چهار طيف فتنه، خواص مردود، جريان انحرافي و اصولگرايان حقيقي حضور خواهند داشت و در نهايت اصولگرايان حقيقي كه با بصيرت بينظير در خط ولايت قدم برميدارند، پيروز اين كارزار خواهند شد.
وي كه بر اين باور است كه احمدينژاد در سال 84 صفبندي جناحهاي سياسي را از چپ و راست بيرون آورد، بيشترين انتقاد به رئيس جمهور را از ناحيه عدم شناخت وي از دين و اعتقاد ناشي از اعتماد او به اسفنديار رحيممشايي مي داند و با آنكه مي گويد "دولت دهم با وجود برخي اشكالات هنوز در راستاي خط تبيين شده توسط رهبري حركت مي كند و رهبر انقلاب، با وجود برخي كجي ها همچنان اين دولت را در مسير خدمترساني مي دانند "، در عين حال جريان انحرافي نفوذي در دولت را داراي توافقات نانوشته با خواص مردود و اصلاحطلبان براي ايجاد انحراف در خط اصيل انقلاب مي داند و با آن به شدت مخالفت مي كند.
* جامعترين تعريف از اصولگرايي همان است كه رهبر انقلاب فرمودند
عضو ارشد فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس شوراي اسلامي در گفتوگويي تفصيلي در تعريف از اصولگرايي مي گويد: براي تعريف اصولگرايي از تعابير مختلفي استفاده ميكنند اما جامعترين تعريف همان است كه رهبر انقلاب فرمودند كه هر كسي به 4 شاخصه اسلام، انقلاب، امام و رهبري پايبند باشد، اصولگرا محسوب ميشود.
رسايي البته متذكر شد كه "يقيناً منظور رهبر معظم انقلاب، پايبندي عملي به شاخصههاي مذكور است نه پايبندي در ادعا و اگر بخواهيم در يك كلمه خلاصه كنيم، بايد بگوييم كه اصولگرايي همان "تكليف گرايي " است " و در ادامه مرجع تشخيص "تكليف " را بر اساس مباني ديني در دوران امام معصوم، شخص امام معصوم و در دوران غيبت، جانشين امام معصوم يعني ولي فقيه مي داند.
او تاكيد مي كند كه اين تكليف هم نه از روي هوا و هوس بلكه بر اساس مصالح جامعه اسلامي و دستورات ديني تعيين مي شود.
* اصولگرايي همان تكليفگرايي است
نماينده تهران در مجلس درباره رابطه تعبير تكليفگرايانه از اصولگرايي با اصلاحات، اظهار داشت: تعريف تكليفگرايي از اصولگرايي غير از تعريف اصولگرايي با كاركرد سياسي آن است كه بعضيها از آن استفاده ميكنند و هركس را كه اصلاحطلب نيست و يا در برابر آنهاست، اصولگرا ميدانند.
رسايي افزود: اصلا حسن و قبح اصلاحطلبي و اصولگرايي عقلي نيست؛ يعني مثل عدل و ظلم نيستند كه اساسا به دين و زبان و جغرافيا كار ندارند و عقلا خوب و بد هستند و لذا خوب و بد اصلاحات، بستگي به اين دارد كه اصلاح چه چيزي باشد و خوب و بد اصولگرايي هم بستگي به اين دارد كه اصول چه باشد؟
* اصولگرايان بندباز و باندباز...
وي اسم اين نوع اصولگرايي در برابر اصلاحطلبي را "بندبازي و باندبازي " گذاشته و با اشاره به شفافتر شدن اين مرزبندي در جريان فتنه دو سال گذشته، توضيح داد: در زمان فتنه افرادي را مشاهده كرديم كه ادعاي اصولگرايي داشتند ولي در فتنه نتوانستند سربلند بيرون بيايند و بصيرت لازم در اينكه جريان فتنه دنبال ضربه زدن به نظام و رهبري است، نداشتند.
رسايي با بيان اينكه در حوادث اخير هم كساني را ديديم كه در روز روشن دنبال حكم حكومتي رهبري درباره ابقاي وزير اطلاعات ميگشتند، ديدگاه اين افراد را مشابه نگاه كساني دانست كه در جريان فتنه نتوانستند راه درست را تشخيص دهند و در خصوص مصاديق فردي و جرياني صاحبان اين ديدگاه گفت: قطعا اين موارد نمونههايي در بين شخصيتها داشت و ما از برخي افراد انتظار نداشتيم به دليل حب و بغضها تا اين اندازه دچار بي بصيرتي شوند بلكه انتظار داشتيم اينها اصولگرايانه عمل كنند.
* علت برخي انحرافات؛ حب و بغض نسبت به احمدينژاد
مدير مسئول هفتهنامه "9 دي " ريشه مشترك ديدگاههاي خواص مردود و جريان فتنه با جريان انحرافي را بسته بودن چشم و گوش آنها به دليل داشتن حب يا بغض نسبت به احمدينژاد دانست و گفت: همانطور كه حب احمدينژاد چشمان جوانفكر را از كار انداخته و او حكم حكومتي رهبري را نمي بيند، در فتنه 88 هم برخي نفهميدند جريان فتنه دنبال ضربه زدن به ولايت است و دعوا بر سر احمدينژاد نيست و براي همين عدهاي سكوت و عدهاي هم صحبتهاي دو پهلو عنوان يا با فتنهگران همراهي كردند.
حجتالاسلام رسايي با بيان اينكه در مجلس عدهاي ستادي به نام اصولگرايان حامي [ميرحسين] موسوي را تشكيل دادند و حتي افرادي به او تبريك گفتند كه اين موضوع از مهمترين دلايل در توهم پيروزي موسوي بود، نسبت به تكذيب اخبار منتشره درباره پيام تبريك برخي اصولگرايان به موسوي واكنش نشان داد.
* پيام تبريك برخي شخصيتهاي مطرح به موسوي غيرقابل انكار است
وي با طرح اين سؤال كه اگر قرار بوده چنين ادعايي تكذيب شود، چرا طي دو سال اخير اين كار نشده، توضيح داد: در همان تكذيبيه صورتگرفته اعلام كردند كه ما قبلا بارها اين تبريك گفتن را تكذيب كردهايم ولي اگر همه سايتهاي خبري را جستجو كنيد، تكذيبيهاي پيدا نخواهيد كرد و اصلا چه چيزي را مي خواهند تكذيب كنند وقتي كه ساعت 6،5 بعد از ظهر در برابر تلفن اعتراضي موسوي مبني بر تمام شدن برگههاي تعرفه در برخي شهرهاي كوچك، ضمن تبريك پيروزي به اين فرد گفته بودند كه اين چهار تا رأي مهم نيست و شما رئيس جمهور شدهايد!؟
نماينده اصولگراي مردم تهران در مجلس هشتم درباره نقطه آغاز اصولگرايي گفت: اين واژه از سال 78 و در برابر اصلاحطلبي وارد ادبيات سياسي كشورمان شد اما اين واژهها مطلق نيستند بلكه بستگي دارد اصلاح چه چيز باشد و اصول ما چه اموري باشد و لذا رهبر معظم انقلاب بر همين اساس گفتند كه هر اصلاحطلبي اصولگراست و هر اصولگرايي اصلاحطلب است.
* اصولگرايان امروز جناح راست ديروز نيستند
رسايي در واكنش به تشبيه دو جريان راست و چپ به دو طيف اصولگرايي و اصلاحطلبي افزود: قبول ندارم كه جريان راست همان اصولگرايان امروز بودند و جريان چپ هم همان اطلاحطلبان چرا كه در آن زمان و حتي در مقطعي از امروز، اين مفاهيم و واژهها بيانگر صفبنديهاي اعتقادي نبودند بلكه نشانگر صفبنديهاي سياسي بودند.
وي اضافه كرد: روزي اين رقابت را بين تندروها با محافظهكاران ميدانستند و روزي ديگر آن را بين "يت " و "يون " يا همان جامعه روحانيت و مجمع روحانيون و روزي ديگر، بين راست و چپ و روز ديگري بين راست سنتي و راست مدرن با چپ سنتي و چپ مدرن تا اينكه كم كم اين واژهها به اصلاحطلبي و اصولگرايي تبديل شد اما من معتقدم اين واژهها با وجود بار معنايي كه در دلشان هست، هنوز نتوانستهاند آن مفهوم تقابل و ضديت را نشان دهند چون اساسا تقابل بين آنها حقيقي نيست.
* جنگ حقيقي بين فقر و غناست؛ نه بين جريانات سياسي
اين نماينده درباره تقابل حقيقي بين جريانات سياسي مي گويد: "جنگ حقيقي " به تعبير حضرت امام (ره) جنگ بين فقر و غناست؛ جنگ ميان راحتطلبي و عافيتطلبي و ارزشگرايي است و الان چند سال است كه مردم ديگر به صرف ظاهر اين واژهها صفبندي خود را تعيين نميكنند بلكه دنبال حقيقت ماجرا هستند.
حجتالاسلام رسايي درباره زمان وقوع اين جنگ هم، توضيح داد: از زمان سازندگي عدهاي خواص و نخبگان سياسي به اين نتيجه رسيدند كه بايد انتخاباتها به ويژه انتخابات رياست جمهوري مديريت شود تا كشور را بتوانيم با هزينه كمتري اداره كنيم؛ آنها معتقدند كه نبايد دائم در بوق انتخابات بدميم بلكه اگر مشاركت حداقلي بماند و عدهاي حرف گوش كن پاي صندوق بيايند، با اشاره ما رئيس جمهور را انتخاب ميكنند.
وي اضافه كرد: اين تفكر آقاي هاشمي بود و پس از آنكه رأي او در دوره دوم رياست جمهوري اش كاهش يافت، كم كم شكل گرفت كه اتفاقا در مورد اين مسأله با رهبري هم اختلاف نظر داشت و البته در دوم خرداد 76 اين بيماري در برخي اصولگرايان كه ديدند سطح مشاركت بالا رفت و بر خلاف نظر همه آنها خاتمي از صندوق درآمد، به وجود آمد.
"در انتخابات شوراهاي اول و مجلس ششم هم اين بيماري در دو طرف بيشتر رسوخ كرد و اصولگرايان برد خودشان را در مشاركت حداقلي و اصلاحطلبان در مشاركت حداكثري مي ديدند؛ اين بيماري بعد از انتخابات شوراهاي دوم و مجلس هفتم كه مشاركت حداقلي شد و اصولگريان پيروز شدند، وخيمتر شد. "
* تحليل جريانات سياسي از تحولات انتخاباتي غلط است
نماينده تهران در مجلس با غلط دانستن تحليل جريانات سياسي از واقعيت انتخابات، گفت: تحليل جريانات سياسي اين بود كه اكثريت مردم از انقلاب و آرمانهاي 57 خسته شدهاند و اقليت پاي انقلاب ايستادند؛ در حالي كه حوادث انتخاباتي اين چند سال نشان داد كه مردم انقلابشان را دوست دارند اما از عملكرد برخي انقلابيون گذشته ناراضياند.
رسايي افزود: احمدينژاد در سال 84 توانست اين صفبندي را از چپ و راست بيرون آورده و وارد زمين "جنگ فقر و غنا " كند كه البته رهبري زمينههاي آن را فراهم كرده بودند ولي متأسفانه رئيس جمهور نتوانست خودش در اين زمين بماند و به ويژه در دولت دهم احساس مردم عوض شد.
* تغيير احساس عمومي نسبت به دولت دهم
وي در تبيين اين سخن خود توضيح داد: برخي رفتارهاي دولت و حمايتهاي نامعقول از يك شخص و آن هم شخصي پر حاشيه، سبب شد تا احساس عمومي اين شود كه اين جنگ فقر و غنا در زمين ولايت نيست و همين مسأله سبب شد تا برخي با ترديد به آن نگاه كنند.
سخنگوي فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس هشتم درباره ميزان اصولگرايي دولت احمدينژاد گفت: اگر اصولگرايي را اعتقاد به همان 4 اصل اسلام، انقلاب، امام و رهبري بدانيم، فكر ميكنم كه دولت نهم امتياز بالايي ميآورد ولي دولت دهم در مواردي لغزش داشته است اما با وجود برخي اشكالات، هنوز اين دولت در راستاي خط تبيين شده توسط رهبري حركت ميكند و رهبر انقلاب هم با وجود برخي كجيها همچنان اين دولت را در مسير خدمت رساني ميدانند.
* اصولگرايي محصول تبعيت از رهبري است نه نيروهاي اصولگرا
رسايي كه با هفتهنامه "سروش " گفتوگو مي كرد، در پاسخ به سؤالي در خصوص انتقادهاي مكرر رئيس دولت اصولگرا به اصولگرايان با طرح اين پرسش كه مگر اصولگرايان نبايد از يكديگر انتقاد كنند؟، ميگويد: البته مشكل اينجاست كه برخي اشخاص و گروهها خود را مايه و اساس اصولگرايي ميدانند در حالي كه اصولگرايي محصول تبعيت از رهبري و محصول مسيري است كه ايشان تبيين كردهاند.
وي ادامه مي دهد: آقاي احمدينژاد نيز شعارهايي مانند عدالت، مبارزه با اشرافيگري، مردمداري و مبارزه با فقر، فساد و تبعيض را در حالي سر داد كه رهبري زمينه پذيرش آن را فراهم كرده بودند و معتقدم در دولت نهم رئيس جمهور واقعا توان بالايي براي ريشهكني اين موارد گذاشت و كارهاي بزرگي انجام شد اما متأسفانه در دوره دهم، دولت خودش را درگير حاشيهها كرده و در حال فاصله گرفتن از اهداف اصلي است.
"برخي افراد كه درباره دولت چنين اعتقادي ندارند، از روز اول همين نظر را داشتهاند كه عمدتا منصفانه نبوده و نيست و يكي از دلايل من براي اين نتيجهگيري اظهارنظرهاي يك كارشناس مطلع و منصف مانند رهبري است كه بدون حب و بغض اظهار نظر ميكنند و براي ما ملاك است ".
* ارتباط تشكيلاتي خواص مردود با راس فتنه
عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس در بخش ديگري از اين گفتوگو درباره فعاليتهاي انتخاباتي اصولگرايان و تعيين كميته سه نفره [علي اكبر ولايتي، حبيبالله عسگراولادي و غلامعلي حدادعادل] براي وحدت نيروهاي اصولگرا، اظهار داشت: شخصيتهاي مذكور داراي تعقل اصولگرايانه و شخصيتي مثبت هستند اما من تا الان گزارشي از عملكرد اين گروه ندارم.
رسايي با تاكيد بر اينكه از سوي بعضي از افراد تلاشهايي براي به هم خوردن اين روند صورت ميگيرد، درباره هويت اين افراد گفت: عمدتا جريان خواص مردود كه مي داند اگر به تنهايي در عرصه انتخابات حاضر شود اقبالي ندارد و بهترين راهكار براي پيروزي خود را كشاندن افكار عمومي به يك تصميم جمعي مي داند، دنبال نفوذ بيشتر خودش در اين تركيب است.
وي درباره هويت جريان خواص مردود و راز تلاش اين جريان براي نفوذ بيشتر در اين كميته سه نفره اصولگرايان اظهار داشت: خواص همان كساني هستند كه در انتخابات دهم به دليل وابستگي تئوريك و تشكيلاتي به راس فتنه نه تنها سكوت كردند و دو پهلو موضع گرفتند، بلكه در مواردي با فتنهگران همراهي كردند.
* همگرايي جريان فتنه و جريان انحرافي
رسايي مي گويد كه قطعا افرادي از اين جنس در اطرافيان رئيس جمهور هم پيدا ميشود و ادامه مي دهد: اصلا من معتقدم جريان انحرافي در ظاهر مقابل جريان فتنه است ولي در حقيقت در همان مسير گام برميدارد.
عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس در بخش ديگري از گفتوگوي خود به "ارزيابي آرايش نيروها و فعالان سياسي در عرصه انتخابات آينده " پرداخت و متذكر شد: در انتخابات دور بعد، با چهار طيف "جريان فته، جريان خواص مردود، جريان انحرافي و جريان اصولگرايان حقيقي " رو به رو هستيم.
* فقط اصولگرايان حقيقي دغدغه انقلاب دارند
او در معرفي اصولگرايان حقيقي مي گويد كه "در راس اين جريان همه مت
بنیاد آمریکایی کارنگی: آیتالله خامنهای قدرتمندترین رهبر جهان است
موسسه آمریکایی کارنگی در گزارشی آیتالله خامنهای را قدرتمندترین رهبر جهان دانست.در سال 2008 مقاله ای تحقیقی تحت عنوان «بازخوانی آیت الله خامنه ای، نگاه جهان به قدرتمندترین رهبر ایران» از طرف موسسه آمریکایی «کارنگی» به قلم نویسنده ایرانی این موسسه، کریم سجادپور، منتشر شد که در دسامبر 2009 با اعمال ویرایش هایی، مجددا منتشر و روی وب سایت این موسسه قرار گرفت. نویسنده این مقاله گرچه خواسته آرای رهبر معظم انقلاب را از میان سه دهه سخنرانی ها و اقدامات ایشان استخراج و به زغم خود بطور دقیق و جزءجزء آنها را بررسی کند اما در خلال متن نتوانسته بغضش را از انقلاب اسلامی و رهبر مقتدر انقلاب مخفی کند و تحلیل های خود را به نحوی کینه توزانه ارائه داده است.
نویسنده این مقاله سخن خود را به این شکل آغاز کرده: «شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیت الله خامنه ای برای مسائل جاری جهان اهمیت داشته باشد اما در عین حال تا این حد هم برای جهانیان ناشناخته باشد» و در ابتدا سعی در تبیین چرایی اهمیت بررسی افکار و اندیشه های ایشان کرده و در عباراتی به اینکه ایشان پیش از تصدی رهبری، یک چهره «میانه رو ناشناخته» بوده است تاکید می کند نویسنده در ادامه به نفود ایران در منطقه و برخی کشورها از جمله عراق، لبنان و فلسطین اشاره کرد و بالا رفتن قیمت نفت را به افزایش توان ایران تعبیر کرده است! وی اشاره می کند که مسیر حرکت جمهوری اسلامی در نوشته ها و سخنان امام خمینی(ره) موجود است و بر همان مبنا نیز آیت الله خامنه ای چهار هدف انقلاب را عدالت، استقلال، خودکفایی و معنویت دینی می داند که از اینجا به بعد نویسنده سعی می کند دیدگاههای ایشان را در این چهار زمینه استخراج و بیان کند. او همچنین نواب صفوی(ره) و امام خمینی(ره) را دو شخصیت موثر بر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای می داند که رفتار سیاسی ایشان را شکل و جهت داده اند و سپس به ذکر تاریخچه ای مخدوش از دوران ریاست جمهوری و پیش از رهبری ایشان می پردازد و ادامه و تاکید می کند از آنجا که رهبری در ایران سیاستهای کلی را تعیین می کند و نفوذ فراوانی دارد، مهمترین شخصیت در ایران است.
نویسنده، آیت الله خامنه ای را در سیاست خارجی، که بخش مهم این مقاله است، پیرو امام خمینی(ره) می داند و تاکید می کند که ایشان در طول این سه دهه همواره بر شیطان بزرگ بودن آمریکا تاکید داشته و دشمنی خود با آن را به صراحت ابراز کرده اند و ریشه دشمنی آمریکا با ایران را در واقع نه بخاطر مسئله هسته ای یا نفی اسرائیل و دفاع از حزب الله بلکه بخاطر موقعیت استراتژیک ایران و ذخایر انرژی آن می دانند که اینک در اختیار یک کشور اسلامی قرار گرفته است.
راهبرد مقابله در برابر فشارهای شورای امنیت و آمریکا نیز در بیان ایشان «مقاومت» معرفی شده چرا که ایشان معتقدند هرچقدر در برابر ابرقدرتها کرنش کنی و کوتاه بیایی به همان اندازه فشارهای آنها بیشتر خواهد شد. او ضمن اشاره به توجه بسیار زیاد آیت الله خامنه ای در ترسیم «نقشه های آمریکا علیه انقلاب» برای مردم ایران، به تبیین ایشان درباره نحوه فروپاشی شوروی و انقلابهای رنگی نیز توجه داشته و با تعجب بسیار از این توجه زیاد، تاکید ایشان بر تهاجمات فرهنگی ضد اسلامی توسط غرب و آمریکا و بیدارگری درباره عوامل داخلی فروپاشی یک کشور را نیز مورد بررسی قرار داده است.
نکته قابل توجه این است که نویسنده مقاله در بخشی از این نوشته، دستورالعمل هایی را برای سران دولت آمریکا ذکر کرده است اما اشاره می کند که با وجود آیت الله خامنه ای، امید ایجاد شرایط مطلوب آمریکا دور از تصور است. وی با بیان برخی از این موانع می نویسد:
1. آیت الله خامنه ای باید متقاعد شود که آمریکا رویه خود در قبال ایران را تغییر داده و با احترام با ایران برخورد خواهد کرد.
2. آیت الله خامنه ای هیچ گونه عقب نشینی یا شکست را برای ایران نخواهد پذیرفت و هیچ نوع فشاری نیز بر ایشان موثر نمی افتد.
3. هر نوع برنامه ای باید در ارتباط با خود ایشان مطرح شود، نه مقامی دیگر وگرنه مانند تلاشهای قبلی که در دوره اصلاح طلبان صورت پذیرفت بی نتیجه خواهد ماند!
آخرین جملات این مقاله نیز تاکید می کند که تا زمانی که آیت الله خامنه ای رهبر ایران است، دستیابی به روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا میسر نخواهد شد و همچنان با وجود گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب، فرهنگ «مرگ بر آمریکا» در ایران حاکم است وگرچه مدارا با رهبر ایران بسیار سخت است، اما باید دانست که اجرای هر برنامه ای برای دور زدن ایشان نتیجه نخواهد داد.
مقاله رادیو فردا درباره پروژه مدحی ،صدای کاربران این سایت رادرآورد
حمله رادیوفردا به مستند 'الماسی برای فریب'، موجی از انتقاد را در بین کاربران سایت این رادیو برانگیخت.
نهضت سبزنبوی به نقل از جام نیوز" رادیو فردا درمقاله ای که درمورد مستندپروژه نفوذ ایران درکانون های ضدانقلاب وسازمان های جاسوسی غرب نوشته شده بود، سعی کرد این مستند را نمایش وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بخواند و مستندات غیر قابل انکار در آن را نادیده بگیرد.
این مقاله آنچنان سطحی بود که باحجم وسیعی ازانتقادات خوانندگان سایت رادیو فردا مواجه شد.
یکی از خوانندگان با درج عبارت "از رادیو فردا تعجب میکنم!" نوشت : «این مقاله خیلی بچگانه بود، ازلحن مقاله خشم رو می شد حس کرد. بنظرم هرچه زودتر این مقاله روحذف کنید. لحن مقاله مثل آدمهایی بود که کم آوردن!»
خواننده دیگری با تاکید بر سانسور نظراتش در رادیو فردا آورد: «به به! جنابان سانسورچی پس چرا نظرم را سانسور کردید ؟ خوب مراقب افرادتان باشید شاید نیروهای ما باشند.»
یکی دیگر از کاربران نیز نوشت: «در این که نمایش جمهوری اسلامی مضحک بود و لحن راوی فیلم از همه بیشتر به مسخرگی ماجرا می افزود شکی نیست. اما مطلب شما هم واقعا سبک بود. کمی وقت بیشتر پای نوشتن بگذراید و با دقت تر بنویسید.»
کاربر دیگری نیز خطاب به مجید محمدی نوشت: «ببخشید شما اگر حرف نزنی خدای نکرده میگن...مرد حسابی به رنگ ارغوان را وزرات اطلاعات توقیف کرد برای چند سال...همه چیز مبتذل احمقانه است هم آن فیلم و هم این نقد امثال شما دانش جامعه شناسی و علوم سیاسی را به گند کشیدید...کاش ما این همه مدعی روشنفکری نداشتیم.»
کاربر دیگر این سایت هم نوشت: «گند زدین دیگه خراب ترش نکنین حالمون به هم خورد از این خراب کاری هاتون.»
سحام نیوز بیانیه نوشته نشده سازمان مجاهدین را منتشرکرد
سایت وابسته به کروبی روز20/3/90 بیانیه ای را به نام سازمان غیر قانونی مجاهدین انقلاب اسلامی منتشر کردکه امضای پای آن بیانیه تاریخ 21/3/90بود.
نهضت سبزنبوی به نقل ازجام نیوز، در ادامه بیانیه پراکنی های جعلی فتنه گران که در تلاشند به بهانه سالگرد انتخابات 88 جنبش مرده سبز را زنده جلوه دهند، سایت سحام نیوز وابسته به کروبی که به رسانه خبرپراکن ضدانقلاب تبدیل شده است و گاف زد.
در حالی این سایت،دیروز، جمعه،به انتشار بیانیه سازمان غیرقانونی مجاهدین انقلاب (شاخه خارج کشور) پرداخت که امضای بیانیه مذکور مربوط به امروز(21/3/90)بوده است واین سایت در حقیقت بیانیه ای را که هنوزنوشته نشده بودرا منتشر کرده است.
گفتنی است، پیش از این نیز چندین بار فتنه سبز بیانیه هایی به نام زندانیان فتنه سبزدر برخی رسانه های خارجی و داخلی معاند نظام منتشر شده بود، که آن ها امضا یا انتساب خودبه این بیانیه ها را تکذیب کردندواز انتشارچنین نامه هایی به نام خود ابرازتعجب کردند.
جرياني انحرافي مانع رسيدن صداي دانشجويان به گوش احمدينژاد ميشود
عضو شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي دانشگاههاي تهرانبزرگ خاطرنشان كرد: جرياني در دفتر رئيسجمهور مانع از رسيدن صداي دانشجويان به گوش رئيسجمهور شده است.
نهضت سبزنبوی-محمدرضا كاشفي عضو شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي دانشگاههاي تهران بزرگ در گفتوگو با خبرنگارخبرگزاري فارس، گفت: رئيسجمهور در نشست خبري اخير خود كه با حضور رسانههاي داخلي و خارجي برگزار شد، در پاسخ به سؤال يكي از خبرگزاريهاي دانشجويي از عدم اعمال گزينشي بودن دانشجويان براي ديدار با رئيسجمهور سخن به ميان آورد، اما آنچه مشخص است جرياني در دفتر رئيس جمهور مانع از شنيدن صداي دانشجويان به گوش رئيسجمهور ميشود.
وي افزود: ديدار جمعي از دانشجويان گزينشي با رئيسجمهور كه در ماه رمضان سال گذشته برگزار شد، توسط دفتر رئيسجمهور طراحي شده بود تا مهر تأييدي بر اين امر باشد كه اين دعوتها گزينشي و از پيش تعيين شده است.
اين فعال دانشجويي خاطرنشان كرد: با توجه به تأكيد مكرر رئيسجمهور مبني بر آزادي انديشه به خصوص در فضاي دانشگاهها، دانشجويان از رئيسجمهور كشورمان دعوت ميكنند تا در يكي از دانشگاههاي تهران حضور يابند و پاسخگوي سؤالات و نظرات اتحاديههاي دانشجويي كشور آن هم به صورت شفاف و غيرگزينشي باشند.
توضيح جالب دانشگاه آزاد قم درباره نمايشگاه عکس بي حجاب
يک مقام مسئول دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم درباره خبر برخي سايت ها از نمايشگاه عکس بدون حجاب دانشجويان دختر اين دانشگاه توضيحاتي را بيان کرد.به گفته اين
مقام مسئول ، دانشگاه آزاد قم در تفکيک کلاس هاي دانشجويان دختر و پسر پيشگام بوده و به سبب تفکيک ساختمان ها ، دانشجويان آقا ، حق ورود به محوطه دانشجويان خانم را ندارند .
نهضت سبزنبوی-يک مقام مسئول دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم درباره خبر برخي سايت ها از نمايشگاه عکس بدون حجاب دانشجويان دختر اين دانشگاه توضيحاتي را بيان کرد.
به گزارش البرز او گفت: روز شانزدهم خرداد ژوژمان آثار دانشجويان گرافيک ( نمايشگاه كلاسي ) براي مدت کوتاهي صرفاً به منظور اخذ نمره در کلاس ويژه خواهران داير شد که به آن نمايشگاه عکس اطلاق نمي شود.
به گفته اين مقام مسئول ، دانشگاه آزاد قم در تفکيک کلاس هاي دانشجويان دختر و پسر پيشگام بوده و به سبب تفکيک ساختمان ها ، دانشجويان آقا ، حق ورود به محوطه دانشجويان خانم را ندارند .
او حتي تاکيد کرد تمام استادان رشته گرافيک دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم به سبب جمعيت زياد دانشجويان دختر ، خانم هستند .
گزارش البرز حاکي است اين مسئول دانشگاه ازاد قم از شيطنت فرد يا افرادي سخن گفت که به گفته او با گوشي تلفن همراه عکسها را از اين ژوژمان گرفته و به برخي سايتهاي خبري داده اند.
وي افزود : مسوولان اين واحد دانشگاهي با حساسيت اين موضوع را تا حصول نتيجه پيگيري مي کنند
اعضاي سابق مشارکت ومجاهدين:صدور بيانيه جديد را تکذيب مي کنيم
ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده ايم و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم.
در حالي كه اتفاقات تلخ و شيرين پس از انتخابات 88 به پايان رسيده و هر روز جامعه به سوي آرامش و ثبات بيشتري حركت مي كند شاهد آن هستيم كه عده اي فرصت طلب كه هيچ انتصابي به احزاب مشاركت و مجاهدين نداشته با سو استفاده از فضاي ايجاد شده دست به صدور بيانيه مي زنند.در حالي اکثريت اعضاي مرکزي اين دو تشکال د رحال گذران دوران محکوميت خود هستند چگونه است که هر روز بيانيه اي به نام اين جريان چه در داخل و يا در خارج از کشور منتشر مي شود.
اين اطلاعيه مي افزايد:در مرحله بعد پرسش اينجاست چگونه است ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم اما عده اي سود جو و موج سوار سياسي از صدور چنين بيانيه اي دم مي زنند.
بدينوسيله ما عده اي از اعضاي سابق شاخه هاي استاني 2 حزب منحل شده مشارکت و مجاهدين انقلاب اخير اين دو تشکل منحل شده را قويا تکذيب مي کنيم.
نوری زاده : این مدحی آن مدحی نبود!
با نزدیک شدن به سالروز حماسه انتخابات پر شکوه فتنه 22 خرداد سال 88 رخ داد، رادیو فردا نظرات خوانندگان درمورد موجودیت فتنه سبز را جویا شد.
همزمان با نزدیک شدن به سالروز فتنه سبز در ایران که در 22 خردادماه 1388 رخ داد و البته چند صباحی نیز بیشتر دوام نیاورد و موجب آشکار شدن ماهیت غربی و رسوایی رهبران آن شد، سایت رادیو فردا وابسته به دولت آمریکا از خوانندگان خود خواست تا نظر خود را درباره این فتنه بنویسند.
رادیو فردا درباره عمده نظرات ارائه شده ازسوی اپوزیسیون در خصوص فعال بودن فتنه سبز نوشت: «اکنون بعضی میگویند که جنبش سبز ایران مرده است و پایانیافته، بعضی آن را زنده و پویاتر از گذشته میدانند، و بعضی بر این عقیدهاند که سرکوب خشونتبار از سوی حکومت تنها به زیرزمینی شدن جنبش سبز انجامیده است و ایران در عین سکوت بشکه باروتی است در انتظار یک جرقه.»
این رادیو در ادامه افزود: «شما در این باره چه فکر میکنید؟ نظر شما درباره جنبش سبز چیست؟ رادیوفردا در انتظار خاطرات شما از سال پرغوغای 88 و نظرات و امیدهای شما برای سالهای آینده است.»
اعضای سابق مشارکت و مجاهدین تکذیب کردند
ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده ايم و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم.
جمعي از اعضاي سابق شاخه هاي استاني 2 حزب منحل شده مشارکت و مجاهدين انقلاب با صدور اطلاعيه اي هرگونه بيانيه جديد اين دو تشکل را تکذيب کردند.
نهضت سبزنبوی به نقل ازجوان آنلاين در اين اطلاعيه آمده است: در حالي كه اتفاقات تلخ و شيرين پس از انتخابات 88 به پايان رسيده و هر روز جامعه به سوي آرامش و ثبات بيشتري حركت مي كند شاهد آن هستيم كه عده اي فرصت طلب كه هيچ انتصابي به احزاب مشاركت و مجاهدين نداشته با سو استفاده از فضاي ايجاد شده دست به صدور بيانيه مي زنند.در حالي اکثريت اعضاي مرکزي اين دو تشکال د رحال گذران دوران محکوميت خود هستند چگونه است که هر روز بيانيه اي به نام اين جريان چه در داخل و يا در خارج از کشور منتشر مي شود.
اين اطلاعيه مي افزايد:در مرحله بعد پرسش اينجاست چگونه است ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم اما عده اي سود جو و موج سوار سياسي از صدور چنين بيانيه اي دم مي زنند.
بدينوسيله ما عده اي از اعضاي سابق شاخه هاي استاني 2 حزب منحل شده مشارکت و مجاهدين انقلاب اخير اين دو تشکل منحل شده را قويا تکذيب مي کنيم
حرفهای ابراهیم اصغرزاده درباره هاشمی
محمدابراهیم اصغرزاده از نمایندگان دور سوم مجلس به بررسی عملکرد جریان چپ در انتهای دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰ پرداخت.
نهضت سبزنبوی به نقل از خبرآنلاین، گزیده از از گفت و گوی نماینده شورای شهر نخست تهران با ماه نامه نسیم بیداری در ادامه می آید:
ما نه اطلاعی از پشت صحنه جنگ داشتیم و نه حق خودمان میدانستیم وارد این قضایا شویم. این مناسباتی بود که از قبل بین مقامات عالیه کشور تفاهم شدهبود و آنها با خودشان تصمیم میگرفتند. انتخاب آقای هاشمی هم ربطی به مجلس نداشت و شاید حضرت امام محاسباتی کردهبودند که وی با توجه به اینکه رئیس مجلس است، قائممقام ستاد فرماندهی کل قوا هم باشد.
تعارض اصلی ما با آقای هاشمیرفسنجانی بر سر قضیه قطعنامه نبود. چون مسئله قطعنامه را خود امام جلو میبرد و بعد هم محکم ایستاد و اجازه نداد کسی شک و شبههای داشته باشد. حوادث مربوط به مرصاد و سپس مذاکرات قطعنامه یا نامه-هایی بین آقای هاشمی و صدام ردوبدل شد، چیزهایی نبود که مورد ایراد و انتقاد یا حتی سوال قرار بگیرد. ما فکر میکردیم به دلیل اشراف امام به قضیه، مسائل در مسیر درست است. اینها محل سوال نبود. به هر حال اختلاف ما با آقای هاشمی در مجلس خیلی زیاد نبود اما وقتی که ایشان رئیس جمهور شد، روابط مقداری شکرآب شد.
در مورد مسائل مربوط به جنگ، هاشمی رفسنجانی تا حدودی مجلس را در جریان میگذاشت. در روزهای نزدیک قطعنامه ما از نامهنگاریهایی که شده بود و نظر آقای مهندس موسوی، محسن رضایی و نظر خود آقای هاشمیرفسنجانی مطلع شدیم. آقای هاشمی در جمع ما در مجلس به این اعتراف داشت که ادامه جنگ برایمان هزینه دارد و نمیتوانیم بجنگیم و شعار ادامه جنگ را یک نوع تندروی میدانست و خود من تحلیلم این بود که آقای هاشمی در اینکه به جنگ خاتمه داده شود، نقش دارد. منتهی شواهدی که داشتیم همین گزارشات رسمی بود تا زمانی که رسما اعلام شد. البته سقوط هواپیمای ایرباس و شهادت حدود ۳۰۰ نفر از هموطنان نیز همه را متأثر کرد که علامتی جدی از طرف آمریکاییها برای پایان هرچه سریعتر جنگ ارزیابی میشد.
ما از طریق آقای موسویخوئینیها، خبردار شدیم که امام بعد از فتح خرمشهر علاقمند به پایان جنگ بودند و گفته بودند که جنگ تمام شود و در جلسهای با سران کشور این را گفته بودند. ولی بقیه آقایان نپذیرفته و گفته بودند ما برای صلح با عراق احتیاج به جای پایی داریم که بتوانیم مذاکره کنیم که این جای پا هم باید در عراق باشد.
هنگام معرفی وزرای کابینه اول آقای هاشمی، آقای فلاحیان وزیر اطلاعات بود و آقایهاشمی گفت کسی جرأت نمیکند از آقای فلاحیان صحبت کند. اما من اتفاقا به عنوان مخالف سخنرانی کردم که نطق مشهوری در مخالفت با وزیر اطلاعات شد. در آن نطق گفتم ایشان قدرت ریسک بالایی دارند و وزیر اطلاعات به دلیل حساسیتهایی که هست باید کسی باشد که خیلی ریسکپذیر نباشد و خیلی منطقی و مستدل حرکت کند. آقای فلاحیان رأی خیلی بالایی نیاورد اما تمام کابینه آقای هاشمی رأی آورد.
دو موضوع مجلس سوم را خیلی درگیر کرد؛ یکی مسئله دولت آقای هاشمی، یکی هم مسئله انتخابات خبرگان. در مورد دولت آقای هاشمی من اعتقادم این است که باید با آقای هاشمی کنار میآمدیم و بیتوجهی ما به آقای هاشمی و نقدی که از دولت هاشمی داشتیم مقدماتی را فراهم کرد که او به جناح راست نزدیک شود بهگونهای که در ردصلاحیت حدود ۸۰-۷۰ نفر از کاندیداهای مجلس چهارم که حدود ۴۰نفرشان نماینده مجلس سوم بودند توسط شورای نگهبان، آقای هاشمی سکوت کرد. در حقیقت درمقابل سکوت آقای هاشمی ما ردصلاحیت شدیم و انتخابات مجلس چهارم بهگونهای برگزار شد که جناح چپ غایب بود.من به شوخی میگفتم ماه عسل آقای هاشمی با جناح راست شروع شده است. البته آن هم خیلی دیری نپایید و جناح محافظه کار در مقابل هاشمی موضع گرفت و سیاستهای دولت را به نقد کشید. اما در مجلس سوم به نظرم ما یک خطای استراتژیک کردیم.
آقای مهندس سحابی به دلیل نقشی که در شورای انقلاب و بعد در نظام بودجهریزی کشور داشت همیشه مورد احترام بود. بخصوص در ابتدای انقلاب در سال ۵۸ وقتی من و دوستانم اقدام به تصرف سفارت آمریکا کردیم، وی از جمله کسانی بود که در حقیقت در شاخه جوانان نهضت آزادی به نوعی با ما ابراز همدردی و همدلی و از اقدام ما حمایت می کرد.به همین دلیل من خیلی برای ایشان احترام قائل بودم و الان هم احترام قائلم.مهندس سحابی را که دستگیر کردند، آقای هاشمی گفت او رویش زیاد شدهبود و میخواستیم رویش را کم کنیم. دوسه بار بین من و آقای هاشمی در مجلس سوم درباره این موضوع درگیری لفظی بهوجود آمد تا اینکه یک دفعه ایشان گفتند که «فلانی میخواهد اقتصاد کشور را به جایی برساند که مردم بجای برق با چراغموشی زندگی و با الاغ رفتوآمد کنند.» من گفتم این حرف توهین است.
چند وقت بعد، آقای هاشمی نمیدانم سر چه موضوعی به من گفتند اگر دفترتحکیموحدت رفتارش را اصلاح نکند، با تو برخورد میکنم. آقای هاشمی سنت خوبی دارند و خاطرات روزانه مینویسند. قطعا ایشان باید در خاطراتش نوشته باشد.
۲۴ ساعت پس از پایان مجلس سوم و در آستانه مجلس چهارم، بازداشت شده و به سلول انفرادی زندان توحید که همان کمیته مشترک ضد خرابکاری قبل از انقلاب بود منتقل شدم. اتهامی که به من زدند اقدام علیه امنیت ملی بود ولی بازجویی ها پیرامون مواضع سیاسی من و بخصوص نطقهایم بوداز جمله مواضعی که راجع به مشروعیت عرفی و زمینی حکومت داشتم. بعد از بازداشت برای مدتی از سیاست کنار کشیدم .
لحاظ هدفمندي يارانهها در برنامه توسعه پنجم
معاون عمراني استاندار مازندران گفت: بحث هدفمندي يارانهها در برنامههاي زيربنايي توسعه پنجم استانها بايد لحاظ شود.
نهضت سبزنبوی به نقل از فارس از ساري، سيد عيسي هاشمي حيدري بعدازظهر امروز در جلسه كميته هماهنگي امور زيربنايي مازندران بيان داشت: برنامهريزي پنج ساله استان بايد به نحو مطلوبي صورت گيرد تا در برنامه زمانبندي، ابعاد موضوع موشكافانه بررسي شود.
وي همكاري منسجم شهرستاني را در ارائه پيشنهادها ضروري دانست و تصريح كرد: براي پيشگيري از عقبماندگي استانها مباحث زيربنايي در هر استاني به تفكيك شهرستاني لحاظ ميشود و بعد در سطح ملي اعتبارات در نظر گرفته ميشود.
معاون عمراني استاندار مازندران اظهار داشت: كميته امور زيربنايي به صورت تيمي كارشناسي بايد در مباحث برنامهنويسي شهرستاني وارد شود تا خللي در فرايند كار و اولويت نيازهاي هر شهرستان به وجود نيايد.
وي فلسفه احداث سد در مازندران را طرحي ملي دانست و گفت: ساختن سد بايد از اعتبارات ملي تامين شود در حالي كه يك چهارم سهمبري را در بخش اعتبارات كسب كردهايم و بقيه با مشاركت مردمي انجام شده است.
هاشمي ادامه داد: بحث هدفمندي يارانهها در برنامههاي زيربنايي توسعه پنجم استانها بايد لحاظ شود و رعايت تناسب استاني صورت گيرد زيرا در هدفمندي يارانهها مردم تعهدمحور شدند.
معاون عمراني استاندار مازندران اسامي دستگاههاي مسئول در كميته امور زيربنايي مازندران را اعلام كرد و گفت: آبفاي روستايي و شهري، بنياد مسكن، پست، شركت توزيع برق غرب و شرق مازندران، محيط زيست و راه و ترابري در سرفصلهاي مربوط به استانها در كميته حضور دارند و نيز ميراث فرهنگي به عنوان دستگاه همكار در بخش توسعه اماكن فرهنگي ميتواند پيشنهادات كارشناسي ارائه دهد.
وي يادآور شد: مباحث عمراني مازندران مشكل استان دربخش زيست محيطي و منابع طبيعي است كه حضور اين دو دستگاه در كميته ضروري است.
برخي از اقدامات جريان انحرافي پوششي است
مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه تهران بزرگ گفت: اينها كه فكرشان منحرف است كارشان هم انحرافي است و بعضي از اقداماتشان پوششي است.
نهضت سبزنبوی به نقل از فارس، حجت الاسلام عبدالعلي گواهي مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ امروز شنبه در جمع فرماندهان و پايوران رسمي و وظيفه ناحيه كميل اين سپاه با توجه به مناسبتهاي مختلف ولادت و شهادت ائمه معصومين(ع) در ماه رجب، گفت: ماه رجب ماه ولايت و امامت و متعلق به امير المومنين (ع) است كه ويژگي درخشندهاش دعا است. بنا به روايات معتبر كسي كه اين ماه را به خوبي درك كند ماه شعبان را نيز درك خواهد كرد و كسي كه رجب و شعبان را درك كند ماه رمضان را هم به خوبي درك ميكند. در اين ماه تولد اسلام يعني بعثت بزرگ رسول خدا (ص) اتفاق ميافتد.
مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه تهران بزرگ در خصوص مسائل جاري كشور اظهار داشت: چند روز پيش سي و دومين سالگرد رحلت امام راحل در حالي برگزار شد كه حضور مردم بيشتر از سالهاي ديگر بود با همان شور و حال و همان ارادتي كه از ابتداي انقلاب اسلامي در دل آنها موج ميزد. به يقين آنچه كه موجب شد ياد و نام امام خميني (ره) زنده و جاويد بماند و راهش پويا ادامه داشته باشد، ارشادات و تدابير و راهنماييهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي اين فرزند خلف صالح روح الله است كه در فرمايشات گهر بارش امام(ره) را بهترين الگو و خالصترين فرد در عصر ما معرفي كرد و اگر ما نيز ميخواهيم آيندهاي سعادتمند براي كشور داشته باشيم بايد همين اعتقاد را نسبت به رهبرمان داشته باشيم.
وي افزود: امسال زائرين بسياري از كشورهاي مختلف آمده بودند به خصوص كشورهايي كه بيداري اسلامي در آنها موج ميزند و اينها بيانگر اين است كه ريشه حركتشان را از امام(ره) و انقلاب اسلامي گرفتهاند و اين انديشه در تمامي كشورها شناخته شده است. در سفر حج يك جوان مالزيايي وقتي فهميد كه اينجانب از ايران مشرف شدهام ضمن تمجيد از انقلاب اسلامي گفت: در عصر حاضر اسلام واقعي و اصيل در دنيا با نام امام خميني (ره) شناخته شده است.
گواهي در خصوص فتنهگران و جريانات انحرافي در دو دهه اخير تصريح كرد: بعد از رحلت امام (ره) و آغاز رهبري حضرت آيتالله خامنهاي فتنهگران داخلي و خارجي سعي كردند در مقاطع مختلف بحران آفريني كننده و با اين فكر پليد هجده تير را در دولت اصلاحات و اغتشاشات خياباني را در انتخابات 88 رقم زدند ولي هربار با فرمايشات به موقع و تدبير حكيمانه رهبر معظم انقلاب از فتنهها و جريانات سياسي به خوبي عبور كرديم و اين جريان انحرافي اخير را هم با درايت و تدبير مدبرانه معظمله و با حضور نيروهاي حزب الله با موفقيت پشت سر خواهيم گذاشت.
مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه تهران بزرگ در خصوص اهداف جريان انحرافي گفت: همه ما بايد به هوش باشيم اينها كه فكرشان منحرف است كارشان هم انحرافي است و بعضي از اقداماتشان پوششي است. بحث ملاقات با امام زمان (عج) و ظهور صغري و به كار گيري مرتاض و جنگيرها همه اقداماتي است كه اهدافشان را پيش ببرند.
وي ادامه داد: اين گروه دو كار خطرناك را در دستور كار دارند، بايد مواظب باشيم اينها ميخواهند تب اقتصادي و همچنين انحرافي اخلاقي در كشور به وجود بياورند. اما وظيفه ما در مقابله با اين جريان چيست؟ تكليف روش است ما تبعيت از دولتها نداشته و نداريم تبعيتپذيري ما از جايگاه رفيعتر است و اين جايگاه متعلق به ولايت فقيه است و ما بايد گوش به فرمان امام خود باشيم همچنان كه از فتنه 88 با اطاعت از ولي فقيه سر بلند بيرون آمديم و با بصيرت مردم عزيزمان و با تدبير مقام ولايت اين جريان انحرافي هم منكوب خواهد شد.
مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه محمد رسول الله (ص) در پاسخ به سؤال يكي از حضار مبني بر مسئوليت ما در مقابله با تهاجم فرهنگي و به خصوص بيحجابي چيست؟ گفت: البته ما به اين پديده، بيحجابي نميگوييم بلكه لفظ بدحجابي را به كار ميبريم همه ما بايد بدانيم كه در كشوري مسلمان زندگي ميكنيم لذا الفباي كشور اسلامي ارتباطات و مناسبات سالم و تحت لواي اسلام است و اگر كسي از اين مسير خارج شد وظيفه همه ما اين است كه او را ارشاد و راهنمايي كنيم. نبايد امر به معروف در كشور تعطيل شود و اگر اين اتفاق بيفتد عذاب الهي نازل ميشود.
چرا بنی صدر خائن بود؟
معاون ستاد كل نيروهاي مسلح گفت: بني صدر با ميدان دادن به نيروهاي منحرف، عدم درايت و امانتداري لازم در عرصه جنگ و اين كه به جاي دلسوزي و تلاش براي آزادسازي كشور به دنبال طرح شخصيت خود بود، باعث خشنودي دشمن و خون شدن دل امام(ره) و مردم شد به همين علت وي خائن در امانت مردم است.
نهضت سبزنبوی به نقل از روابط عمومي سپاه، سردار سيدمحمد حجازي معاون آماد، پشتيباني و تحقيقات صنعتي ستاد كل نيروهاي مسلح با اشاره به صدور فرمان حضرت امام(ره) مبني بر عزل بنيصدر از فرمانده كل قوا، قرارگرفتن بني صدر در صفوف انقلابيون و تظاهر به حركت انقلابي وي را، حركتي هدفدار و با برنامهريزي خواند و گفت: اين حركت از زمان حضورحضرت امام(ره) در پاريس آغاز شد و بني صدر با كار تبليغاتي وسيعي كه انجام داد خود را به عنوان متفكر اقتصادي و كسي كه توان اداره كشور را دارد جا زد و با تظاهر به همراهي با امام(ره) توانست آرايي را كسب كند كه پس از روي كار آمدن مواضع متفاوتي را اتخاذ كرد.
وي با اشاره به موضوع اشغال لانه جاسوسي به عنوان نمونه بارزي از موضعگيريهاي متفاوت بنيصدر، اظهار داشت: بني صدر قبل از انتخابات با حمايت و تاييد اشغال لانه جاسوسي، اقدام دانشجويان را عمل اعتراضي تمام ملت ميدانست، اما پس از پيروزي در انتخابات حركت دانشجويان را خودكامگي و تشكيل دولت در دولت دانست و تاكيد كرد جلوي اين گونه رفتارها بايد گرفته شود.
حجازي با برشمردن عواملي كه در نهايت موجب عزل بني صدر از فرماندهي كل قوا از سوي حضرت امام (ره)شد، تصريح كرد: قانونگريزي و عدم پايبندي وي به قانون، پيوند خوردن با جريانهاي نفاق و ليبرالهاي وابسته، انحراف از خط امام و در نهايت ضديت با ايشان، دامن زدن به تنشهاي اجتماعي و بي تدبيري در جنگ از مهمترين عوامل تاثيرگذار در عزل بني صدر بود.
وي با اشاره به جملات حضرت امام(ره) در مراسم تنفيذ حكم بني صدر كه "از ايشان مي خواهم در احوال روحي شان قبل و بعد از رياست جمهوري تغييري صورت نگيرد " گفت: امام خميني (ره) در واقع خطراتي را در كمين بني صدر ميديدند، هم به لحاظ ويژگيهاي شخصي بني صدر كه ديگران را متهم به خودخواهي و خودكامگي ميكرد در حاليكه خودخواه و اسير نفس بود و هم به لحاظ حاميان و اطرافيان خطرناكي كه او را احاطه كرده بودند.
معاون آماد ستاد كل نيروهاي مسلح در ادامه تصريح كرد: حضرت امام(ره) به صراحت تنفيذ حكم فرماندهي كل قوا به بني صدر را محدود به عدم تخلف از احكام اسلام و قانون اساسي دانستند و اين جملات و اشارههاي روشن حضرت امام(ره) ناشي از عمق نفوذ نگاه ايشان در مورد بني صدر بود.
وي همچنين با بيان اين كه دفتر هماهنگي رئيسجمهور و جريانهاي انحرافي چون ليبرالها و منافقين در انحراف بني صدر نقش مهم و اساسي را داشتند، اظهار داشت: بني صدر به دليل نداشتن پشتوانه انقلابي لازم در ميان انقلابيون پايگاهي نداشت و با زمينههاي فكري و انحراف اعتقادي كه در او بود به سمت ليبرالها و منافقين تمايل پيدا كرد و آنها در دفتر هماهنگي رئيس جمهور به عنوان هسته مركزي هدايت كشور حضور پيدا كردند و يك جريان انحرافي را در آنجا شكل دادند.
حجازي در ادامه با اشاره به ناكاميهاي بني صدر در حوزه نظامي و فرماندهي جنگ خاطرنشان كرد: بني صدر براي سرپوش گذاشتن بر ناتواني و بي تدبيري خود در اداره جنگ و با بكار بردن عبارتهاي موهومي چون "ما زمين مي دهيم تا زمان بگيريم " سعي در عادي جلوه دادن پيشرفت دشمن در خاك كشورمان را داشت و اين مساله موجب اشغال بخشهايي از خاك كشور توسط ارتش بعث عراق شد.
وي افزود: عدم توفيق بني صدر در عملياتهايي كه توسط وي فرماندهي ميشد موجب ايجاد توهمي در دشمن شد كه آنها احساس كردند به اوضاع كاملا مسلط هستند و سرمست از پيروزيهاي به دست آمده قصد ادامه پيشرويها و تثبيت نيروها در اراضي اشغالي را داشتند.
معاون آماد ستاد كل نيروهاي مسلح با بيان اين مطلب كه مخالفت بني صدر با نهادهاي انقلابي از جمله سپاه پاسداران ريشه در افكار انحرافي وي داشت، گفت: بني صدر با تفكرات غربگرايانه و ليبرالي خود هرگونه ساختار و سازماني كه ساختههاي جريان ليبرالي را مخدوش كند را مغاير اميال و اهداف خود ميدانست و براي اينكه اين نهادهاي مردمي پا نگيرند به شدت با آنها مخالفت ميكرد.
وي ادامه داد: رفتارهاي بني صدر براي تضعيف نيروهاي داوطلب جبهه از جمله عدم واگذاري سلاح و امكانات ساده و انفرادي به آنها، رزمندگاني كه با نيت دفاع از خاك كشورشان و با اخلاص به ميدان آمده بودند را آزرده خاطر مي كرد.
حجازي با بيان اينكه منصب رياست جمهوري امانتي است كه مردم به رئيس جمهور ميدهند، تصريح كرد: بني صدر با ميدان دادن به نيروهاي منحرف، عدم درايت و امانتداري لازم در عرصه جنگ و اين كه به جاي دلسوزي و تلاش براي آزادسازي كشور به دنبال طرح شخصيت خود بود، باعث خشنودي دشمن و خون شدن دل امام(ره) و مردم شد به همين علت وي خائن در امانت مردم است.
معاون پشتيباني و تحقيقات صنعتي ستاد كل نيروهاي مسلح در پايان ماجراي بني صدر را تجربه بزرگي براي ملت دانست و گفت: هرچند اين تجربه خساراتي را براي كشور به بار آورد ولي تجربه ارزشمندي را در اختيار ملت قرار داد كه ما همواره مراقب باشيم كه بار ديگر به چنين خسارتهايي تن ندهيم.
زيانشديد يكشركتانگليسياز تحريمايران
تحريم هاي يكجانبه دولت انگليس عليه شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران، زيان زيادي به يك شركت انگليسي وارد آورده است.يك شركت انگليسي با اشاره به اعمال تحريمها عليه شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران اذعان كرد در اثر اين تحريمها زيان جبران ناپذيري را متحمل شده است.
فارس به نقل از رويترز، تحريم هاي يك جانبه دولت انگليس عليه شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران زيان زيادي را به يك شركت انگليسي وارد آورده است.
بر اساس اين گزارش آژانس جانسون استيونس در شرق انگليس پيش از اين نماينده رسمي شركت كشتيراني جمهوري اسلامي بوده است.
در ماههاي اخير شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران تحريم هاي اتحاديه اروپا و آمريكا روبرو شده است.
اين شركت اعلام كرد تحريم ها موجب متوقف شدن فعاليت هاي اين شركت نخواهد شد.
اما ديويد مري گلد، يك مقام شركت جانسون استيونس در اين باره گفت در نتيجه اعمال تحريم ها ضد شركت كشتيراني ايران شركت متبوع وي براي ادامه همكاريهاي خود با ايران با مشكلات زيادي روبه رو شده است. ما يك مشتري بزرگ را از دست داده ايم و در كوتاه مدت نمي توانيم مشتري بزرگي را جايگزين شركت كشتيراني جمهوري اسلامي كنيم.
وي افزود: پس از اعمال تحريم هاي آمريكا و اروپا ضد شركت كشتيراني ايران شركت جانسون استيونس از ارایه خدمات مالي به اين شركت منع شده كه اين مساله شركت جانسون استيونس را با مشكلات نقدينگي زيادي روبه رو كرده است.
وي گفت: از دست دادن شريك تجاري بزرگي مثل شركت كشتيراني جمهوري اسلامي به ضرر ما خواهد بود و در كوتاه مدت و خيلي سريع نمي توان شركت ديگري را جايگزين اين شركت كرد. به مقام هاي جانسون استيونس يك شبه گفته شده است كه يك بانك جديد را براي ارایه تسهيلات مالي پيدا كنند.
ماه گذشته اتحاديه اروپا سی شركت وابسته به شركت ملي كشتيراني ايران را با تحريم هاي جديدي روبرو كرده است. آمريكا نيز ماه گذشته شركتهاي خارجي از جمله شركت اسراييلي اوفر برادرز را كه با شركت كشتيراني ايران همكاري داشتند با تحريم هايي روبه رو كرده است.
البته شركت اوفر داشتن هر گونه روابط مستقيم تجاري با ايران و فروش نفتكش به اين كشور را تكذيب كرده است. ايران نيز اين ادعا را بي اساس دانسته است.
خشم صهيونيستها از برگزاري كنفرانس بينالمللي خلع سلاح در تهران
خبرگزاري فارس: رسانههاي صهيونيستي از برگزاري دومين كنفرانس بينالمللي خلع سلاح در تهران ابراز خشم كرده و نوشتند اين كنفرانس بر سياست ابهام هستهاي اسرائيل متمركز خواهد بود.
به گزارش فارس، دومين همايش بينالمللي خلع سلاح و عدم اشاعه با موضوع "بررسي چالشهاي موجود درباره خلع سلاح هستهاي و ديگر سلاحهاي كشتار جمعي " از فردا (يكشنبه) 22 خرداد ماه با حضور علياكبر صالحي وزير امور خارجه كشورمان و به مدت دو روز در محل دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي وزارت امور خارجه آغاز به كار ميكند.
بر همين اساس روزنامه صهيونيستي هاآرتص با ابراز خشم از برگزاري چنين كنفرانسي در تهران نوشت ايران اين كنفرانس را به منظور هدف قرار دادن برنامه هستهاي اسرائيل برگزار ميكند.
هاآرتص در ادامه نوشت: اين كنفرانس قرار است بر سياست ابهام هستهاي اسرائيل و انكار تلآويو در تاييد يا رد تسليحات هستهاي كه گفته ميشود در اختيار دارد، تمركز كند.
اين روزنامه صهيونيستي در ادامه به نقل از رسانههاي ايراني تاكيد كرد كه تهران كنفرانسي درباره خلع سلاح هستهاي برگزار خواهد كرد كه بر سياست بي توجهي جامعه جهاني نسبت به برنامههاي هستهاي اسرائيل تاكيد خواهد كرد.
در اين كنفرانس دو روزه نمايندگاني از 40 كشور دنيا و همچنين نمايندگاني از سازمانهاي بينالمللي از جمله سازمان ملل، سازمان كنفرانس اسلامي، آژانس بينالمللي انرژي اتمي و نمايندهاي از NPT حضور دارند.
جروزالم پست ديگر رسانه اسرائيلي بود كه در گزارشي به برگزاري كنفرانس بينالمللي خلع سلاح در تهران اشاره كرد و به نقل از "مهدي آخوندزاده " معاون وزير خارجه ايران كه قرار است رياست كنفرانس را بر عهده داشته باشد نوشت: آمريكا و متحدان آن به فشار بر كشورهايي مانند ايران كه هيچگونه سلاح هستهاي ندارد ادامه ميدهند در حاليكه تهديدهاي هستهاي آشكار تلآويو براي خاورميانه را ناديده ميگيرند.
اولين همايش بينالمللي خلع سلاح و منع اشاعه با شعار "انرژي هستهاي براي همه، سلاح هستهاي براي هيچكس " 28 و 29 فروردين با حضور مقامات عاليرتبه سياسي و كارشناسان از بيش از 60 كشور جهان در تهران برگزار شد.
خبرگزاري فرانسه: حال عبدالله صالح همچنان وخيم است
خبرگزاري فارس: خبرگزاري فرانسه به نقل از يك منبع آگاه اعلام كرد كه حال ديكتاتور يمن همچنان وخيم است و مشكل اصلي كنوني او تنفسي و ريوي است.
به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري "فرانسه "، يك منبع آگاه يمني در رياض امروز اعلام كرد كه حال "علي عبدالله صالح " رئيسجمهور يمن همچنان وخيم است و از مشكلات تنفسي و ريوي رنج ميبرد و به زماني طولانيتر براي درمان نياز دارد.
پيش از اين اعلام شده بود كه صالح در اثر انفجار در مسجد كاخ رياستجمهوري دچار 40 درصد سوختگي از نوع درجه يك و دو شده است و يكي از ريههايش را از دست داده است.
اين منبع كه خواست نامش فاش نشود گفت: اطلاعات موجود نشان ميدهد كه صالح همچنان در وضعيت جسمي بدي به سر ميبرد و اكنون مهمترين مشكل او ريوي و تنفسي است. به همين دليل او از ديدار با وزراي يمني كه اصرار دارند با او ملاقات كنند، خودداري ميكند.
وي درباره ساير مسئولان يمني كه با صالح زخمي شدهاند، گفت: حال "علي مجور " نخستوزير و "عبدالعزيز عبدالغني " رئيس مجلس شورا نيز هر روز بدتر ميشود و اطلاعات موجود نشان ميدهد كه چشمهاي اين دو نفر نيز به شدت آسيب ديدهاند.
از سوي ديگر يك مقام مسئول سعودي چهارشنبه گذشته مدعي شده بود كه وضعيت جسماني صالح تثبيت و رو به بهبود است.
منابع رسمي نيز ديروز اعلام كرد كه يك تركش به نزديكي قلب صالح اصابت كرده و چشمش به دليل آسيبديدگي ناشي از انفجار تخليه و زانويش شكسته است.
درخواست آمريكا از تركيه براي مشاركت در جنگ ليبي
خبرگزاري فارس: آمريكا خواستار مشاركت هواپيماهاي جنگي تركيه در حمله هوايي ناتو عليه مواضع قذاقي در ليبي شد.
به گزارش فارس به نقل از روزنامه "ملي گازته " تركيه، رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا خواستار مشاركت هواپيماهاي جنگي تركيه در بمبارانهاي هوايي نيروهاي ائتلافي عليه مواضع معمر قذافي در ليبي شد.
بنابراين گزارش، گيتس كه در نشست وزراي دفاع عضو ناتو در بروكسل سخن ميگفت از تركيه، هلند، اسپانيا، آلمان و لهستان به سبب شركت نكردن در بمبارانهاي هوايي در ليبي به شدت انتقاد كرد.
همچنين بنابراين گزارش، وجدي گونول وزير دفاع تركيه به انتقاد رابرت گيتس از اين كشور در خصوص عدم شركت تركيه در حملات هوايي در ليبي پاسخ داد. گونول در اين رابطه گفت كه جنگندههاي تركيه بنابر مجوزي كه ازطرف نمايندگان مجلس اين كشور صادر شد در عمليات ليبي شركت مي كنند و ميزان اين مشاركت نيز محدود ميباشد.
وجدي گونول همچنين افزود: ارزيابي درخواست وزير دفاع آمريكا در هيات دولت آنكارا نيز غير ممكن مي باشد. زيرا مجوز از طرف مجلس اين كشور صادر شده است و مجلس نيز در آستانه انتخابات پارلماني تعطيل است.
اسرائيل متحد "پكك " عليه تركيه است
خبرگزاري فارس: يكي از كارشناسان ارشد مسائل استراتژيك روسيه تصريح كرد كه اسرائيل براي ايجاد بيثباتي در تركيه روابط خود را با گروه جدايي طلب پكك توسعه داده است.
به گزارش فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني دنيابولتني تركيه، آنا گلازووا كارشناس مسائل سياسي موسسه تحقيقات استراتژيك روسيه در مقاله اي كه در روزنامه روسي نزاويسيمايا منتشر كرد، با اشاره به تشديد بحران در روابط تركيه و رژيم صهيونيستي در دوران اخير تاكيد كرد كه اسرائيل براي ايجاد بي ثباتي در تركيه روابط خود را با گروه جدايي طلب پ ك ك توسعه داده است.
گلازووا همچنين با ارزيابي انتخابات مجلس در تركيه خاطرنشان كرد كه بر اساس ارزيابي هاي وي حزب حاكم عدالت و توسعه بار ديگر به تنهايي پيروز اين انتخابات خواهد شد. وي افزود كه نتايج انتخابات پيش رو در تركيه بر روي مسئله كردهاي اين كشور نيز تاثيرگذار خواهد بود.
وي در ادامه به اقدامات كابينه اردوغان براي حل مسئله كردها در سال 2009 و سرمايه گذاري در مناطق كردنشين در تركيه اشاره كرد و افزود كه عليرغم اين چريك هاي پ ك ك به كاروان انتخاباتي اردوغان حمله و تهديد به افزايش اقدامات مسلحانه بعد از انتخابات كردند.
كارشناس روس در ادامه دليل اين امر را تحريك پ ك ك از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي دانست و افزود كه تشديد بحران در روابط تركيه و اسرائيل با تشديد اقدامات مسلحانه پ ك ك رابطه اي مستقيم وجود دارد.
خبرگزاري فارس: يكي از كارشناسان ارشد مسائل استراتژيك روسيه تصريح كرد كه اسرائيل براي ايجاد بيثباتي در تركيه روابط خود را با گروه جدايي طلب پكك توسعه داده است.
به گزارش فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني دنيابولتني تركيه، آنا گلازووا كارشناس مسائل سياسي موسسه تحقيقات استراتژيك روسيه در مقاله اي كه در روزنامه روسي نزاويسيمايا منتشر كرد، با اشاره به تشديد بحران در روابط تركيه و رژيم صهيونيستي در دوران اخير تاكيد كرد كه اسرائيل براي ايجاد بي ثباتي در تركيه روابط خود را با گروه جدايي طلب پ ك ك توسعه داده است.
گلازووا همچنين با ارزيابي انتخابات مجلس در تركيه خاطرنشان كرد كه بر اساس ارزيابي هاي وي حزب حاكم عدالت و توسعه بار ديگر به تنهايي پيروز اين انتخابات خواهد شد. وي افزود كه نتايج انتخابات پيش رو در تركيه بر روي مسئله كردهاي اين كشور نيز تاثيرگذار خواهد بود.
وي در ادامه به اقدامات كابينه اردوغان براي حل مسئله كردها در سال 2009 و سرمايه گذاري در مناطق كردنشين در تركيه اشاره كرد و افزود كه عليرغم اين چريك هاي پ ك ك به كاروان انتخاباتي اردوغان حمله و تهديد به افزايش اقدامات مسلحانه بعد از انتخابات كردند.
كارشناس روس در ادامه دليل اين امر را تحريك پ ك ك از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي دانست و افزود كه تشديد بحران در روابط تركيه و اسرائيل با تشديد اقدامات مسلحانه پ ك ك رابطه اي مستقيم وجود دارد.
مذاكرات شوراي امنيت براي تصويب قطعنامه عليه سوريه ناكام ماند
خبرگزاري فارس: مذاكرات روز گذشته در شوراي امنيت سازمان ملل در خصوص قطنامه پيشنهادي غرب عليه سوريه ناكام ماند و ادامه مذاكرات در اين رابطه به فردا موكول شد.
به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه، ديپلماتهاي شوراي امنيت سازمان ملل روز گذشته گفتوگوهاي جديدي را در خصوص قطعنامه پيشنهادي در محكوميت سوريه برگزار كردند، اما هيچ نتيجهاي حاصل نشد و اين گفتوگوها به رأيگيري نهايي نرسيد.
بنا بر اين گزارش، برخي از اعضاي دائم و غيردائم شوراي امنيت مخالفت خود را در اين جلسه با قطعنامه پيشنهادي عليه سوريه اعلام كردند كه اين امر خشم برخي كشورها چون انگليس، فرانسه، آلمان و پرتغال را برانگيخت.
اين گزارش افزود: گفتوگوها در رابطه با اين قطعنامه قرار است امروز و فردا همچنان ادامه داشته باشد.
بر اساس اين گزارش، روسيه و چين مخالفت شديد خود را در خصوص هرگونه اقدام از جانب شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه سوريه اعلام كردهاند. چين و روسيه به عنوان اعضاي دائم شوراي امنيت ميتوانند اين قطعنامه را وتو كنند.
پيش از اين نيز، "ديميتري ميدويديف " رئيس جمهور روسيه در نشست خبري اعلام كرده بود با توجه به تحريف قطعامه سازمان ملل عليه ليبي از سوي برخي كشورهاي غربي، از تصويب قطعنامه عليه سوريه حمايت نخواهد كرد.
وي تصريح كرد: "بشار اسد " بايد قادر باشد تا با انجام اصلاحات سياسي و اقتصادي در سوريه به بحران داخلي پايان دهد.
بنا بر اين گزارش، كشورهاي اروپايي از جمله انگليس و فرانسه با ارائه پيشنويس قطعنامه جديد در تلاش براي محكوميت اقدامات دولت "بشار اسد " از سوي 15 كشور عضو هستند.
آمريكا به پشتيباني برخي كشورهاي اروپايي اعلام كرده است كه تمايل دارد تا هر چه سريعتر شوراي امنيت رأيگيري را در خصوص قطعنامهاي كه به ادعاي مقامات آمريكايي در واكنش به آنچه سركوبگريهاي دولت "بشار اسد " رئيسجمهوري سوريه خوانده ميشود، مطرح شده برگزار كند، اما تا كنون مذاكرات در اين رابطه در شوراي امنيت به هيچ نتيجهاي نرسيده است.
اين در شرايطي است كه بر اساس بسياري از گزارشهايي كه برخي رسانههاي غربي منتشر كردهاند، ردپاي غرب و بويژه آمريكا در ناآراميهاي اخير در سوريه كاملا مشهود است.
چندي پيش روزنامه آمريكايي "واشنگتنپست " در گزارشي نوشته بود: وزارت خارجه آمريكا با كمك مالي به جريانهاي مخالف دولت بشار اسد رئيس جمهور سوريه، به تقويت مخالفان، دامنزدن به اغتشاشات در اين كشور و سرنگوني دولت اسد اقدام كرده است.
بی بی سی برخی شبکه های خود را تعطیل می کند
نهضت سبز نبوي به نقل از جام نیوز به نقل از روزنامه انگلیسی گاردین، شرکت بی بی سی در پی بحران مالی، به دنبال کاهش و بستن برخی شبکه های خود میباشد.
گاردین افزود: «این مذاکرات با وزارت فرهنگ نشان می دهد که بخاطر مشکلات مالی بعضی از شبکه های این شرکت بسته خواهند شد.»
در همین حال گاردین ادامه داد: «وزارت فرهنگ انگلیس با بحث با این شرکت انگلیسی با توجه به ارزیابی ای که از نیاز مردم انجام داده است به دنبال حذف برخی از سرویس های خدماتی بی بی سی می باشد.»
بعضی از منابع می گویند این دیدارها به منظور فسخ قراردادی برای راه اندازی PVT ( سرویس آزاد برای موزیک، عکس و فیلم) بوده است که این خدمات را متوقف کنند.
گفتنی است مارک تامسون رئیس بی بی سی پیشتر به دنبال کاهش 16 درصد از بودجه بی بی سی، گفته بود سرویس ها و خدمات این شرکت حذف می شود اما با توجه به بحران شدید، این شرکت به دنبال حذف برخی از شبکه های خود می باشد.
هرجا میرفت توفان به پا میکرد
دکتر اسدالله بادامچیان در پاسخ به هر مصاحبهای پیشاپیش به مستندات تاریخی و یادداشتهای فراوان خود مراجعه میکند و به همین دلیل گفتوگوهایی که با وی صورت میگیرند، همواره سرشار از نکات تاریخی جالب و خواندنی هستند. ایشان در این مصاحبه نیز به شیوه مألوف،گوشههایی از زندگی مبارزاتی شهید سعیدی را بازگو کردند که در سایر گفتوگوها کمتر بدانها اشارت رفته است.
شروع آشنایی شما با آیتالله سعیدی از کجا و چگونه بود؟
با تشکر از اینکه خاطره این شهید بزرگوار، روحانی عالیقدر و انسان شجاع مخلص را تجدید میکنید، آن هم به این طرز خوب و نسبتاً جامع، به سهم خودم تشکر دارم و امیدوارم دعای آن عزیز سفر کرده، بدرقه راه شما باشد.
من از قم و قبل از آن با شهید سعیدی آشنایی چندانی نداشتم و در جریان مبارزه و مخصوصاً از طریق آیتالله شهید محلاتی که با ایشان بسیار صمیمی بود و با هم ارتباطاتی جدی داشتند، آشنا شدم. بسیاری از آقایان در انتشار اعلامیه یا امضای اعلامیههای دیگران احتیاط میکردند، اما از جمله کسانی که خیلی سریع، اعلامیههای مخالف رژیم را امضا میکرد، آیتالله سعیدی بود. مرحوم محلاتی که تنظیمکننده اعلامیهها و گیرنده امضا از علما بود، پیش از همه به سراغ آقای سعیدی میرفت.
شاید حدود سال 1345 بود که از طریق آقای محلاتی با ایشان آشنا شدم. قدر مسلم اینکه قبل از دستگیری من در جریان منصور بود، ولی بعد به تدریج ارتباط ما با ایشان قوی شد و به دوستی انجامید. ما در زمینه مبارزات، یک بخش فرهنگی را پیش میبردیم که عبارت بود از آموزش عربی و قرآن و علوم اسلامی و در پوشش آنها، عناصر فعال و با استعداد را شناسایی میکردیم و هر یک را با توجه به تواناییهایشان در یکی از زمینههای فرهنگی،سیاسی و مبارزه مسلحانه، جذب میکردیم. آخرین گفتوگوی من با ایشان، یک هفته مانده به شهادتشان بود. تلفن زدند و گفتند که من میخواهم در مسجد، تحول جدیدی در آموزشهایمان ایجاد کنم. ایشان در مسجد امام موسیبن جعفر(ع) در خیابان غیاثی، برنامههای تبلیغی و آموزشی خوبی داشت. از برنامههای فرهنگی مسجد لرزاده و صادقیه هم خبر شده بود و بنابراین تلفن زد که میخواهم شما بیایید که بنشینیم و یک برنامه جدی برای برنامههای آموزشی و تبلیغی و فرهنگی مسجد بریزیم. گفتم: «فرصت خوبی را بگذارید.» گمانم روز یکشنبه بود که با هم حرف زدیم. گفت: «روز جمعه وقتت را آزاد کن و بیا، ناهار یک نان و پنیری هم به تو میدهیم.» گفتم: «نان و پنیر که خانه خودمان یا هر جای دیگری هم گیر میآید. آدم خانه سید اولاد پیغمبر(ص) برود و نان و پنیر بخورد؟» و برایش خواندم که کریم من اولاد الکرام. خندید و گفت: «حالا شما بیا. ما یک جوجه هم گیر میآوریم و میکشیم و میپزیم و برای ناهار به تو میدهیم.» گفتم: « این شد یک چیزی، برای کارمان به ما پول که نمیدهی، غذا هم نان و پنیر میدهی؟» قرار شد که من روز جمعه به خانهشان بروم که فردا یا پس فردای روزی که با هم حرف زدیم، دستگیرش کردند. یک روز جمعه یا شنبه غروب بود که حاج احمدآقا قدیریان به منزل ما در سه راه امین حضور آمد و گفت که آقای سعیدی را زیر شکنجه در قزل قلعه شهید کردهاند. خیلی ناراحت شدم. اینکه ایشان دستگیر شده بود، خیلی نگرانمان نمیکرد، چون بارها دستگیر شده و باز برگشته بود، اما اینکه با آن خاطره، ناگهان خبر شهادتش را شنیدم، بسیار ناراحت شدم. جوجهای که قولش را داد که برای ناهار به ما بدهد،خدا کند قولش را در بهشت به ما بدهد.
نوع فعالیتهای فرهنگی ایشان در مسجد امام موسی بن جعفر(ع) چه بود؟
مرحوم سعیدی در فقه و اصول، آدم مسلطی بود و تدریسی که در حوزه میکرد، غیر از مسئله کارهای فرهنگی عمومی بود، یعنی دو نوع فعالیت داشت. یکی بحث حوزوی که مجتهدین این کار را میکنند، یکی هم بحث عمومی. در آن سالها نهضت آسان سازی دروس دینی را برای مردم در خدمت شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و بزرگان دیگری ادامه میدادیم. به دنبال همین موضوع، یک نهضت بیسروصدایی که رژیم نتواند از آن باخبر شود و بهانه بگیرد، راه انداختیم که همه مساجد مهم تبدیل به پایگاه شوند، البته قضیه به این سادگی که بیان میکنم، نبود. مرحوم رضایی که درس عربی میداد، جزو حوزه ما در مؤتلفه اسلامی بود و من خودم رابطش بودم. آدمی فرهنگی و بسیار انسان خوبی بود و خیلی هم خوب درس میداد. او عربی به روش آسان را در تعداد زیادی از مساجد، تدریس کرد و خوب هم گرفت. خدا رحمتشان کند. یک روز من از ایشان خواستم که دیگر به حوزه مؤتلفه نیایند و کارهای سیاسی نکند. پرسید چرا؟گفتم شما الان موقعیت خوبی پیدا کردید که مردم و به خصوص جوانها را با عربی که زبان دین است، آشنا کنید.
اگر شما به عالم سیاست بیایید، مثل من میشوید.» یکبار آقای مهدی غیوران مرا برد به مسجد سراج که درس بدهم. روحانی مسجد هم آدم بدی نبود و استقبال کرد. قرار شد در شبستان مسجد درس بدهیم. یکی، دو هفتهای تدریس کردیم، بعد روحانی مسجد خبر شد که من در جریان منصور دستگیر شده بودم. یک شب رفتم مسجد که تدریس کنم، دیدم تخته درسی را برداشتهاند و به اتاقکی که طرف خیابان بود و معمولاً مردهها را در آنجا امانت میگذاشتند، بردهاند. کف زمین هیچ چیز نداشت.
از خادم مسجد پرسیدم چرا تخته را گذاشتید اینجا؟ گفت: «آقا گفتهاند شما که در شبستان درس میدهی، حواس نمازگزاران پرت میشود و نمازشان اشکال پیدا میکند.» گفتم: «اولاً که من بعد از نماز درس میدهم، ثانیاً بعد از نماز، آقایان منبر میروند. چطور آن موقع حواسشان پرت نمیشود.» گفت: «به هر حال آقا اینجور گفته.» آقای غیوران آمد و ناراحت شد. گفتم: «با ناراحت شدن من و شما کار پیش نمیرود. همه شاگردها آمده و توی حیاط معطل ماندهاند. برویم و کلاس را راه بیندازیم.» فوری رفتیم و چند تا گلیم جور کردیم و کف اتاق انداختیم و یک چیزی هم کشیدیم روی تابوت و تخته را گذاشتیم بالای آن و شروع کردیم به تدریس. دو هفتهای به این شکل کلاس برگزار شد که خیلی بهتر هم بود، چون یک اتاق محفوظ بود. بعد از دو هفته که رفتم در اتاق را قفل کرده و تخته را هم در حیاط گذاشته بود. روحانی مسجد سپرده بود که به من بگویند که نروم. او با مرحوم حاج آقا تقی خاموشی رفیق بود و ادعای انقلابی بودن هم میکرد، ولی در عین حال بسیار محتاط بود. حاجآقا تقی را فرستادیم سراغش و خلاصه معلوم شد که نمیشود به تدریس ادامه بدهم و طرف، حسابی میترسد. به آقای رضایی گفتم که وضعیت شما هم اینطور خواهد شد. همه میترسند و شما هم وظیفهات این است که برای جوانها کلاس بگذاری. به هر حال ایشان پذیرفت و جزوات خیلی خوبی هم داشت و گاهی تعداد ثبتنامکنندگان برای کلاس های ایشان به 600 نفر هم میرسید. ما در این جمعها افرادمان را میفرستادیم و کسانی را که روحیه مبارزه داشتند، به میدان میکشاندیم و با توجه به تواناییهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امثالهم تقسیم و تربیتشان میکردیم. در صادقیه فیلم هم میگذاشتیم، نمایش میگذاشتیم، سرود میساختیم و همه اینها باعث شد که مجموعهای جدی از اینها سرچشمه گرفت و آقای سعیدی هم در مسجد موسیبن جعفر(ع) از اینها استفاده کرد. مثلاً اولین بخش خواهران که ما با مرحوم آسید علی آقای شاهچراغی، اولین امام جماعت حسینیه ارشاد، ارتباط برقرار کردیم، 10 ، 11 زن بیشتر در آن نبودند، افرادی مثل خام دباغ و مشکلات زیادی هم در این بخش داشتیم. قرار شد در مسجد سرکوچه امامزاده یحیی، بوذرجمهری آن موقع و 15 خرداد حالا، آموزش زنان را به صورت جدی راهاندازی کنیم. بعد مدرسه رفاه بود که داستان خودش را دارد و بعد هم مدرسه روشنگر. شهید سعیدی این خانمها را در مسجد غیاثی جمع کرد و درسهای بسیار خوبی را هم با اینها راه انداخت.
در مسئله جوانها و امر به معروف و نهی از منکر، یک کار جدی کرد. در مورد ارتباطات کسبه و مردم کارهای خوبی کرد. در مورد درس و بحث وگفتوگو هم که بسیار فعال بود. در زمینه تبلیغ هم از بزرگانی چون مقام معظم رهبری، آقای هاشمی رفسنجانی، شهید باهنر، آقای امامی کاشانی و آقای مهدوی دعوت میکرد و با نهایت درایت، یک مجموعهای را جور کرده بود. خودش هم آدم بسیار شجاع و با شهامتی بود، به همین علت دستپرودههای او آدم قوی و شجاعی از آب در میآمدند، نمونهاش خانم دبّاغ است که بخشی از شجاعت و شهامتش را از ایشان سراغ دارد، بنابراین فعالیتهایی که در مسجد داشت در این راستا بود و بعد هم میخواست گسترده کند که نشد. در قم در جریان 15 خرداد مبارزه داشت، ولی در سال 45 که به تهران آمد، مسجد غیاثی را تبدیل به یک پایگاه کرد و بحمدالله این پایگاه بعد از شهادت ایشان همانطور ماند و خون ایشان، نیرو و قوت عجیبی به آنجا بخشید و تمام منطقه فعال شد.
شما به آموزش عربی اشاره کردید. خاطرات افراد مختلف نشان میدهد که شهید سعیدی به آموزش احکام به جوانها خیلی اصرار داشتهاند. به نظر نمیآید که این آموزشها چندان رنگ و بوی مبارزه داشته باشد، ولی رژیم از همینها هم خیلی عصبانی بود. علت مقابله با درسهای عربی و احکام از طرف رژیم چه بود؟
اتفاقاً برعکس است. رژیم از اینکه کسی یک درس دینی ساده بدهد که نگرانی نداشت. این از این طرف درس دینی میداد و او هم از آن طرف، فساد ایجاد میکرد. اصل مسئله که توسط شهید مطهری و شهید بهشتی دنبال شد و پایهگذاری هم کردند، به شکلی بود که رژیم متوجه شده بود که یک حرکت بسیار آرام، اما عمیق و حساب شده، آغاز شده و این قضیه بود که رژیم را میترساند. این احکامی که میگفتند، قبلاً که نبود، چون رسالهها اصلاً فارسی نبودند و به عربی و فقهی بود و توده مردم نمیتوانستند از آن استفاده کنند. مرحوم آیتالله بروجردی رحمهًْالله علیه یک «فروغالاحکام» داشت که من الان در کتابخانهام دارم. این را طلبههای درس خوانده هم به دلیل پیچیدگی و پر بودن از اصطلاحات فقهی، نمیفهمند چه رسد به مردم عادی، ولی در همان زمان آیتالله بهشتی و دیگران دنبال این قضیه بودند که احکام را به زبان ساده به مردم آموزش بدهند. حتی آقای بروجردی جرأت نکردند خودشان مستقیماً این کار را به عهده بگیرند، چون موج عظیمی برخاست. چند نفر مسئول شدند که احکام را به صورت فارسی در بیاورند و بعد آقای بروجردی دیدند و تأیید کردند که عمل به این رساله مجاز است. بعد از این قضیه موج عظیمی علیه طراحان این موضوع برخاست که شما میخواهید مردم را از مراجعه به روحانیت باز بدارید و هر کس در خانهاش توضیحالمسائل داشته باشد و روحانیون منزوی بشوند. یکی از موارد مهم همین سخت بودن مباحث دینی، از جمله رساله بود. مثلاً برای ذبح شرعی حتی یک مرغ هم الفاظ دشواری را باید بیان میکردند. در نوجوانی که درس میخواندم تعلیمات دینی سختترین درس بود. شاید یکی از انگیزههای عمده من برای اینکه رفتم و عربی آسان را نوشتم، همین سخت بودن درس تعلیمات دینی بود که همه شاگردان زجر میکشیدند و نمره پایین میگرفتند، بنابراین این حرکت برای این شروع شد که اسلام به زبان مردمی و ساده بیان شود تا احکام با نظارت مجتهدین- و نه اینکه هر کس هرچه دلش میخواهد بگوید – به صورت آسان و گسترده درآید تا بشود در همه مساجد اینها را تدریس کنند. یکی از کارها هم این بود که با کتاب توضیحالمسائل، احکام را بگویند. یکی از کارهای خوبی که در قم کردند، تهیه خلاصهالاحکام بود که وضعیت را سامان داد، یعنی مسائل مورد نیاز را دستهبندی کردند. مثلاً مسائل مربوط به زنان را که نباید برای مردها شرح داد یا بالعکس و اینها را جدا کردیم. اگر در یادداشتهایم بتوانم پیدا کنم، یادم هست که در آن زمان نوشته بودم احکام را اینقدر طولانی نگوییم، موارد کلان را بگوییم و اینها را نوشتهام، مخصوصاً که برای نسل جوان تدریس میکردیم. اینها در واقع نوعی کار مبارزاتی بود و به همین دلیل هم رژیم حساسیت نشان میداد. آقای سعیدی هم یک مبارز متدین مسلمان شجاع را پرورش میداد. همین که من در زندان عربی درس میدادم، آنهایی که عربی یاد گرفتند و توانستند آیات قرآن را درست بخوانند و بفهمند، متوجه میشدند که منافقین برداشتهای غلطی از آیات میکنند و نفاق آنها شکسته میشد. بنابراین این تدریسها را در راستای مبارزه ببینید. اگر کسی مثلاً در مسجد، جامعالمقدمات درس میداد،کسی به او کاری نداشت، چون آن وقتها چهار سال طول میکشید تا آدم جامعالمقدمات یاد بگیرد. کسی هم تاب نمیآورد. از صد نفر که میرفتند، دو نفر باقی نمیماندند.
از رابطه آیتالله سعیدی با امام (ره) چه خاطرهای دارید؟
آیتالله سعیدی شاگرد امام بود و خودش هم گفته که من 14 سال شاگردی امام را کردم و به امام خیلی علاقه داشت. رابطهاش با امام رابطه استاد و شاگردی نبود. مرحوم استاد شهید مطهری هم به امام خیلی عشق میورزید، روحی له الفداه میگفت، ولی حالت آقای سعیدی حالت خاصی بود و دقیقاً جذب امام بود. امام هم خیلی زیاد به آقای سعیدی علاقه داشت. لابد آن وصف را از زبان امام درباره شهید سعیدی شنیدهاید که نوشته بودند «من از افرادی مثل شما آنقدر خوشم میآید که شاید نتوانم عواطف درونی را آنطور که باید، ابراز کنم. من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم.» این نکته بسیار جالبی است و نشان میدهد که این یک عشق و محبت دو طرفه است. آقای سعیدی یک روحانی بلند قد و موقر بود، اما در عین وقار و متانت بسیار شوخ و اهل طنز بود. بسیار هم حاضر جواب و سریعالانتقال بود. طوری انسان را تحت تأثیر قرار میداد که به وصف نمیآید. هر حرفی هم که میزد، معمولاً نکتهای را هم از امام بر آن میافزود.
آیا در جریان چاپ جزوات و کتابهای امام توسط ایشان بودید؟
آیتالله سعیدی یکی از کسانی بود که اینها را چاپ و پخش میکرد. سخنرانیهای امام که از نجف آمد، مؤتلفه آنها را تکثیر و پخش میکرد. من خودم نوار صحبتهای ایشان را با ضبط صوت براونِ مهندس صابری که خیلی قوی بود و چند ضبط صوت دیگر، شبها و در زیرزمین خانه ضبط میکردم که صدا بیرون نرود. آن روزها که دستگاه تکثیر نوار نبود. هرچند تا نوار که میخواستی ضبط کنی، باید چندین ضبط صوت میگذاشتی، با یکی پخش و با بقیه ضبط میکردی. در مورد کتاب ولایت فقیه، تنظیم سخنرانیها و نوشتن آنها را به عهده آقای جلالالدین فارسی گذاشتند و کتاب حکومت اسلامی درست شد و اصل آن هم در خارج چاپ شده در ایران هم چاپ های متعدد و مخفی شد. یا گراور چاپ میکردند. اولین چیزهایی که آمد نوارهای امام بود.
حضور آیتالله سعیدی در مبارزات به چه شکل و تأثیرگذاری ایشان تا چه حد بود؟
حضور ایشان از آغاز نهضت امام (ره) شروع شد. بعضی از علما قبل از شروع نهضت هم فعالیت سیاسی داشتند، مثل مرحوم شهید بهشتی که در 30 تیر در اصفهان سخنرانی داشت و ایشان اصولاً روح مبارزه منطقی و با برنامهای را داشتند. آقای مطهری هم همین طور. آقای سعیدی بعد از اینکه امام نهضتشان را شروع کردند وارد مبارزه شد، اما امثال آقای شجونی و شهید محلاتی از دوران فداییان اسلام در میدان مبارزه بودند. آقای سعیدی در ورود هم به آن معنا شهرت نداشت و بیشتر کارش هم در قم و نوشتن و تکثیر اعلامیهها بود. آدم مسلط و شجاعی بود و اینها را چاپ میکرد. حتی اعلامیه ضد کنسرسیون امریکا را خودش به اسم حوزه علمیه قم زده، البته علتش هم این نبود که میخواست نام شخص را بگوید. بعضی از آقایان مثل ربانی شیرازی هم این کار را میکردند. ایشان کمتر از بقیه به شهرستانها و از جمله آبادان میرفت، ولی هر جا میرفت، طوفان به پا میکرد و از عهدهاش برنمیآمدند، چون صریحاللهجه و قوی بود. دستگیریهای مکرر، هم او را نزد مردم مشهور کرد و هم برای ساواک و بنابراین در اسناد ساواک این قضایا آمده است. در سال 44 بود که ایشان احساس کرد باید به شکل فعالتری وارد میدان مبارزه شود و به محله غیاثی آمد که مردمش نسبت به میدان خراسان و خیابان لرزاده که محله مذهبی نشین بود، چندان مذهبی نبودند و مردمش تازه وارد بودند. حضور آقای سعیدی در خیابان غیاثی، پایگاه عظیمی را برای نیروهای مبارز ایجاد کرد که ثمرات ارزشمندی داشت. البته ایشان بیش از پنج سال نتوانست در آنجا فعالیت کند و بعد هم به شهادت رسید که شهادتش موجب حیات جاودانهاش بود. آیتالله سعیدی با برنامه کار میکرد و ابداً پراکنده کار نبود. بعضیها هستند که خیلی کار میکنند، اما کارهایشان پراکنده است. بعضیها روی برنامه کار میکنند. ایشان وقتی به منطقه غیاثی آمد، پایگاه مدرسهاش را روی برنامه ایجاد کرد. منطقهای که انتخاب کرد در جایی بود که بتواند رشد داشته باشد. موقعی که کار فرهنگی کرد برای این بود که بتواند نیروهای جوان آنجا را جمع کند و بتواند در هر خانهای پشتوانه داشته باشد، به همین علت موفق شد، محله را آباد کرد، یعنی سرمایهگذاریاش روی محله بود. گروههای امر به معروفی که تشکیل داد، یک کار برنامهریزی شده و سازماندهی شده بود. گروههای تبلیغاتی، آموزشی و خواهران که تشکیل داده بود، یک سازمان هیئتی و تشکیلاتی داشت. در کنار همه اینها، ارتباط ایشان با جامعه روحانیت، یک ارتباط مستمر و مداوم بود. ایشان در این عرصه هم کار منسجم و حساب شده میکرد. در مبارزه هم کار تشکیلاتی میکرد، در نهضت آزادیها میجوشید، ارتباط داشت، ولی آنها را مبارز سیاسی میدانست، اما از نظر مبارزه تشکیلاتی دینی و مذهبی، طبعاً با هیئت مؤتلفه ارتباط جدی داشت. البته عضو تشکیلات مؤتلفه نبود، مثل شهید محلاتی که با مؤتلفهایها قاطی بود، اما عضو مؤتلفه نبود، اما با عناصر مؤتلفه، از جمله شهید اندرزگو ارتباط جدی داشت، چون روحیهاش هم به آن دیدگاه میخورد. نمیدانم با آقای رفیقدوست هم در ارتباط بود یا نه، ولی با اندرزگو میدانم که ارتباط داشت و به او کمک میکرد و حتی نیرو به او معرفی میکرد. در رفت و آمدهای داخل و خارج کشور با او همراهی میکرد و از آنجا که در خوزستان و به خصوص آبادان زیاد کار کرده بود، میتوانست به شهید اندرزگو کمک کند که رابطههای خوبی را برای او پیدا کند. در مورد معرفی افراد به تشکیلات مؤتلفه هم دوستان از او کمک میگرفتند. نمیدانم آقای مرآتی با ایشان ارتباط داشته یا نه، ولی معمولاً این تیپها با او ارتباط جدی داشتند، به همین دلیل در اسناد ساواک، ارتباط آیتالله سعیدی با مؤتلفه آمده است.
من معمولاً تا هنگامی که ارتباط کاملاً محکم شود، وارد صحنه نمیشدم وتقیّه را به شدت رعایت میکردم، طوری که وقتی در سال 54، دستگیرم کردند و به زندان قصر بردند، آقای دوزدوزانی میگفت باورم نمی شد که تو با آن همه مراقبتی که میکردی دستگیر بشوی. گفتم به هر صورت قسمت این بوده که دستگیر شوم. به همین علت، دستگیر هم که شدم، با وجود گستردگی کاری که از سازمان مجاهدین خلق تا گروه ابوذر داشتم، هیچ چیزی از من لو نرفت. هنگامی که من به این نتیجه رسیدم که ایشان پایگاهی محکمی است و میشود به او اعتماد کرد، کارمان را با هم شروع کردیم و آغاز کارمان با هم بود. این بحثی که شما در اسناد ساواک میبینید که نوشته آیتالله سعیدی دارد یک هیئت راه میاندازد، دنباله همان بحثهای آزادی است که بعد از یکی از مراسم عزاداری داشتیم که میگفت باید همان هیئتهای 10 نفره خمینی را فعالتر کنیم.
در اسناد ساواک آمده که ایشان میخواست حزب خمینیسم راه بیندازد. همین موضوع است؟
بله، قضیه این نبود که میخواست حزب خمینیسم راه بیندازد، بلکه منظور همان هیئتهای ده نفره خمینی بود. شبی که این حرف را زد، او را به شبکه تشکیلاتی مؤتلفه وصل نکردیم، چون نمیدانستیم که چقدر روی این حرف ایستاده و ما در ارتباط با تشکیلات مؤتلفه به قدری دقیق و محتاط عمل میکردیم که شما میبینید تا آخرین مرحله، مؤتلفه برای ساواک لو نرفته است، در حالی که اعضای مؤتلفه را مکرر دستگیر میکردند و شکنجههای مهیبی میدادند، ولی بالاخره نه آگاهی شهربانی از زمان رضاشاه تجربه آموخته شاه و نه ساواک توانست در بیاورد که ته قضیه مؤتلفه چیست که من در کتاب هیئتهای موتلفه اسلامی شبکه ساواک را گراور کردهام که چقدر از این موضوع بیخبر بوده است. بعد هم که دستگیر شدیم تا سال 57، هیچکس نتوانست بفهمد که مؤتلفه چه کاره است. ژنرال هایزر و دیگران در کتاب خاطراتشان نوشتهاند که گروهها و شبکههایی بزرگترین جنگهای روانی را علیه ما به راه میاندازند، ولی ما نمیدانیم اینها چه کسانی هستند. به هر صورت ایشان اهل «ایسم» و این حرفها نبود و منظور همان هیئتهای 10 نفره است. در مبارزه هر چند انسان بسیار شجاعی بود، اما مراقبتهای لازم برای مبارزه را داشت، مثلاً وقتی به کویت رفت و در آنجا سخنرانیهای مفصلی کرد، موقعی که میخواست به ایران برگردد با قیافه عادیاش نیامد و حتی اسم خودش را عوض کرد. در اینجور جاها عبا و عمامه را برمیداشت و بی سر و صدا میرفت، بعضی جاها هم با عبا و عمامه میرفت. آقای منتظری در خاطراتش میگوید آمده بود تبعید که مرا ببیند، نگهبان آنجا پرسیده بود: «شما که هستید؟» و شهید سعیدی با لحن محکم و قاطعی گفته بود: «شما حضرت آیتالله آقای سید محمدرضای خراسانی را نمیشناسید؟» طرف هم ترسیده بود و گفته بود بفرمایید. آدم بسیار جالبی بود.
در اسناد ساواک از ایشان جزوات مختلفی باقی مانده است. شما چقدر در جریان هستید که این جزوات به چه منظور و با چه اهدافی تولید میشدند و چه محتوایی داشتند؟
همه جور جزواتی داشت. ایشان در کارهایش آدم دست به نقدی بود. بعضی از نوشتهها از نظر درسی پخته و بعضیها هم همین جوری بود. جزوه «ای انسان خود را دودکش نکن» را علیه سیگار نوشته. جزوه کوچکی است که من در کتابخانهام دارم و روی آن نوشته: «ر-و-ح-...» که منظورش روحالله خمینی بود. این را پخش میکرد. مأمورین که میگرفتند، اول نمیفهمیدند که چیست و خیال میکردند این را هم مثلاً برای سیگار نوشته، بد میدیدند که داخل جزوه، حرفهایش را زده است و اسم امام را هم روی جزوه میگذاشت.
گویا بر عروهالوثقی حاشیهای زده که بیشتر حوزوی است، یک بخش هم جزوات مبارزاتی بوده است.
در صحبتهایتان بارها به شجاعت ایشان اشاره کردید. به نظر شما ریشه شجاعت ایشان چه بود؟
تقوا، انسان با تقوایی بود که فقط در فکر خدا و انجام تکلیف شرعیاش بود و انسان که با خدا پیوند میزند، ترس ندارد. تهور و جسارت غیر از شجاعت است. تهور و جسارت یعنی خارج از منطق کار کردن، ولی ایشان شجاع بود، برای همین وقتی منبر میرفت، طوری حرف میزد که رژیم نتواند او را دستگیر کند، ولی در عین حال حرفش را هم بزند. مثلاً در روز چهارم آبان که تولد شاه بود، به منبر میرفت میگفت البته امروز تولد یزید هم هست و اگر هم او را میگرفتند، میگفت که ماه شمسی و قمری با هم یکی شده و در تقویمهای قدیمی نوشتهاند که امروز روز تولد یزید است. بیحساب و کتاب کار نمیکرد. آدم بسیار جالبی بود.
آمریکا رسما اموال سپاه،بسیج و نیروی انتظامی را در ایالات متحده توقیف کرد!
بالاترین اضافه کرد: «بله عزیزان بعضی از ما دوباره گول حرفهای بیاساس نوری زاده را خوردیم و به "مدحی اطلاعاتی" اعتماد کردیم.»
بالاترین تأکید کرد: «باز جای خوش حالیش باقیست که کاربرهای بالاترین تمام سعی و تلاش خود را برای نشان دادن واقعیت انجام دادند.»
یکی از کاربران این سایت نیز خطاب به نوری زاده آورده است: «نوریزاده من به شخصه دیگر به هیچ وجه به تو اعتماد نخواهم کرد.»
گفتنی است، سایت بالاترین با اشاره به افشاگری محمد رضا مدحی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مورد اپوزیسیون نوشت: « در آستانه 22 خرداد ماجرای مدحی را بایکوت خبری می کنیم.»
یکی دیگر از کاربران این سایت اضافه کرد: ««ما بچه های جنبش سبز قول می دهیم گندهای خود را بایکوت کنیم.»
گفتنی است محمدرضا مدحی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که پس از برنامه ریزی های دقیق موفق به نفوذ به شبکۀ ضدانقلاب خارج نشین شده و در این نفوذ اطلاعات دقیقی را از نحوۀ عملکرد این شبکه ها، منابع مالی آنان و سرشاخه های ارتباطی آن ها به دست آورد.
مدحی همچنین با برخی مقامات آمریکایی و همچنین نمایندگان سرویسهای جاسوسی انگلیس و فرانسه دیدارهای متعدد داشت و آنها از وی خواسته بودند که با ایجاد ارتباط گسترده با سران فتنه در داخل کشور و جذب نیرو از بدنه دستگاهها و نهادهای مختلف نظام و ایجاد یک شبکه منسجم پروژه دولت در تبعید و براندازی نظام اسلامی را عملیاتی کند.
علیرضا نوری زاده که عنوان پرطمطراق کارشناس رسانه های اپوزیسیون را یدک می کشد و سعی زیادی کرده تا خود را در جمع ضد انقلاب و فتنه سبز به عنوان مغز سیاسی معرفی کند، مدتی قبل با آب و تاب فراوان از پیوستن یکی از فرماندهان اطلاعاتی جمهوری اسلامی به اپوزیسیون خبر داده و دروغ های زیادی را علیه نظام اسلامی به نقل از او منتشر کرد.
سایت صهیونیستی بالاترین در واکنشی نوشت: رضا مدحی که خود را به گروه های اپوزیسیون نزدیک کرده بود، به تازگی سر از تهران درآورده است. او خود را تاجر الماس معرفی کرد و با هدف نزدیک شدن به اپوزیسیون، گره جنبش جمع یاران را راه اندازی کرده به افرادی مانند امیرحسین جهانشاهی، نوری زاده، خوانساری، مخملباف، عبدالله مهتدی و دهها نفر دیگر نزدیک شده بود. او همچنین تلاش کرده بود تعدادی از روزنامه نگاران را در خارج بخرد.
بالاترین در مطلب دیگری کنترل خود را از دست داده و می نویسد: کدام خری این مدحی را جذب کرد؟ بارها به رفقای دوروبر می گفتیم جو زده عمل نکنیم تا رو دست نخوریم. واقعا برای برخی دوستان مقیم خارج متأسفیم که کلی ادعا دارند ولی فقط آبروی اپوزیسیون را می برند. ای نوری زاده خائن! امروز می فهمیم که اپوزیسیون خارج واقعا هیچ است.
پایگاه اینترنتی ایران گلوبال نیز در واکنشی قابل تأمل نوشت: «استهزای فریب خوردگانی که خام مأمور وزارت اطلاعات شده بودند و می پنداشتند مشغول برپا ساختن «دولت در تبعید»اند، زمانی براه می افتد که در پی همایش سکولارهای سبز در تورنتو می رویم تا مقدمات «همایشی ممکن» را براه بیاندازیم و این نخستین باری نیست که این آقایان به نام اپوزیسیون ایرانی در پروژه سازی های خود همه مبارزات و امید برای دست یازی به آزادی را به سخره می گیرند سال هاست که همین مافیا با تسلط اش بر رسانه ها در خیال و رویای بهره وری های شخصی، جنبش سیاسی اپوزیسیون را بازیچه خود قرار داده اند. وجود اینها چیزی جز توهین به اپوزیسیون نیست».
این پایگاه ضدانقلابی می افزاید: امروز با بر ملا شدن چنین گندابی می توان به عمق فاجعه حضور این مافیا در زندگی سیاسی اپوزیسیون پی برد. می توان به نقش آفرینی شان در رسانه های فارسی زبان در تایید و انکار این و آن جریان اندیشید و دریافت که سی و دو سال دکان های دونبشه سیاست و اندیشه چه زخم هایی بر پیکر اپوزیسیون فرود آورده اند. این رویداد خیانتی بزرگ بود.
اما بخوانید از پایگاه اینترنتی خودنویس که می پرسد پس از غافلگیری اخیر، در نوبت بعدی باید منتظر سورپرایز کدام یک از افراد دیگری بود که خود را به عنوان اپوزیسیون در اروپا و آمریکا جا زده اند؛ «بر مدحی ها سرزنشی وارد نیست که آنها براساس مأموریت جمهوری اسلامی، انجام وظیفه می کنند اما سوالات بسیاری درباره مداحان مدحی ها وجود دارد. دو سال است که فریاد می زنیم و می نویسیم این جماعت که با چپاول سرمایه های مردم ایران در خارج کشور آشیانه گزیده و مدام به نام مردم ایران در رسانه ها و توسط به اصطلاح مفسرین خبری و سیاسی تبلیغ شده و جنبش سبز را ملک مشاع خویش می دانند به هیچ عنوان قابل اعتماد نیستند و نباید به زنده و مرده این عناصر اعتماد کرد. هرچه ما بیشتر نوشتیم بیشتر متهم به تفرقه گشتیم. بی پرده از آقای نوری زاده که مدعی بود با بدنه سپاه ارتباط دارد و مدحی به او اطلاعات می دهد، می پرسیم در برابر این رسوایی چه پاسخی دارید؟ مورد مشکوک مشابه سناریوی کمپین سفارت سبز توسط حیدری کنسول ایران در نروژ است. ارتباط حیدری با جهانشاهی و مدحی چه می تواند باشد؟»
«خودنویس» اضافه کرد: اینک باید از آقای نوری زاده پرسید که این جریان نفوذی تا کجا می تواند در میان اپوزیسیون پیش رفته باشد و چه تضمینی وجود دارد که فردا، آقایان امیرارجمند و یا واحدی و مزروعی در صداوسیمای جمهوری اسلامی آفتابی نشوند؟ آیا وقت آن نرسیده است دست وابستگان رژیم همچون مدحی و مداحان آنها و کسانی که سعی در ارتباط گرفتن با آنها براساس منافع شخصی می نمایند، از میان اپوزیسیون جنبش سبز کوتاه شود؟
سایت اپوزیسیونی «رادیو کوچه» یکی دیگر از رسانه های ضدانقلابی بود که با عصبانیت نوشت: آنچه در الماس فریب مشهود است اینکه بخشی از اپوزیسیون خارج کشور عملکرد بسیار ضعیفی در این ماجرا داشته و آثار و نتایج بسیار زیانباری را متوجه اپوزیسیون خواهد کرد. با پخش این فیلم، اطلاعیه اخیر وزارت اطلاعات مبنی بر دستگیری 30 جاسوس آمریکا و متلاشی کردن یک شبکه پیچیده جاسوسی و خرابکاری وابسته به سازمان سیا معنای بیشتری پیدا می کند. متاسفانه در اثر سهل انگاری برخی اعضای اپوزیسیون در همکاری با مدحی و گروه یاران بی شماری از افرادی که در داخل ریسک همکاری با خارج را پذیرفته بودند، در معرض خطر دستگیری و حتی اعدام قرار گرفته اند. از سوی دیگر فراموش نکنیم که به قول معروف با «تو زرد از آب درآمدن» فردی که خودش و گروه خیالی اش دو سال تمام سوژه اپوزیسیون بوده، انتشار خبرها، تحلیل ها و اظهارات جعلی و بی اساسش ضربه ای سخت بر پیکر اعتماد به جنبش وارد خواهد آورد که بازسازی آن کار آسانی نخواهد بود. این اتفاق شاید زنگ خطری را برای کنشگران و مبارزان و اعضای اپوزیسیون خارج از کشور به صدا درآورده باشد تا به این راحتی فریب هرکسی را نخورده و به قیمت اضافه کردن یک فرد به جمع مخالفان رژیم با آبرو و جان و امنیت مخالفان بی شماری بازی نکنند.
در همین حال سایت بالاترین در نوشته دیگری با نگرانی پرسیده است: نوری زاده ادعا می کرد که مدحی 13سال منبع او بوده اما حالا همین فرد سرباز گمنام رژیم از آب درآمده است. به راستی چرا و با چه انگیزه ای علیرضا نوری زاده وی را برای اولین بار به عنوان مبارز در رسانه ها به مردم معرفی کرد؟ بعد از علیرضا مدحی چه کسان دیگری به تهران خواهند رفت؟ محسن مخملباف و علیرضا نوری زاده و امیرعباس فخرآور و محمدی؟ کدام یک؟ همین نوری زاده و تلویزیون کانال یک بودند که مدحی چماقدار رژیم را تطهیر می کردند و او را به عنوان مبارز و... معرفی می کردند، خود نوری زاده هم از مدتها پیش توسط اربابان مدحی خریداری شده و در زمان شاه هم برای ساواک کار می کرد، نوری زاده عاشق کارکردن برای سرویس های اطلاعاتی است.
این رسانه وابسته به اپوزیسیون پرسیده است: این بابارو چه جوری به ایران برگردانده اند؟ نوری زاده آدم شهرت طلبی است که به هر دست و پازدنی است می خواهد خود را شخص مهمی معرفی کند و این هم سرانجام کارش.
وبلاگ «یار دبستانی» از همکاران شبکه بالاترین نیز این گونه نوشته که؛ آشنایی من با مدحی 7 ماه قبل در یکی از مسنجرها بود. مدحی با کمال صراحت ادعا کرده بود جمهوری اسلامی تا 3 ماه دیگر سقوط خواهد کرد. وقتی این را گفت دیگر مطمئن شدم که کلکی در کار اوست(!)
در این میان بخوانید از امیرفرشاد ابراهیمی که همین چند ماه پیش تهدید کرده بود به ایران بازمی گردد و همه پته اپوزیسیون کلاهبردار را روی آب می ریزد. او اکنون می نویسد؛ بسیاری از همان ابتدا با تردید به سخنان مدحی می نگریستند و بسیاری متعجب از اینکه چطور فردی که به گفته خود از دل نظام آمده، هنوز از گرد راه نرسیده، این چنین مطرح می شود و دربستر حوادث ملتهب قرار گرفته است. اما هرچه بود اکنون وی در تهران است.
ابراهیمی می نویسد: بی شک اولین کسانی که تریبون های اطلاع رسانی خود را آن هم در حد وسیع و گسترده و مداوم در اختیار این فرد معلوم الحال گذاشته و از او یک «قهرمان ملی» و «سردار تواب» ساختند باید پاسخگو باشند. جواب ناامید کردن آنهایی که ساعتها می نشستند پای رادیوها و تلویزیونها و برنامه های هیجانی وی را می دیدند و به سقوط جمهوری اسلامی امیدوار می شدند را چه کسی اکنون باید بدهد؟
یکی دیگر از افراد موثر در جریان نفوذی نیز که عمدتا در حوزه صنعت فعالیت می کند، به رایزنی با مدیران صنعتی پرداخته و از آنها می خواهد تمام ظرفیت خود را برای جذب رای به ویژه در شهرهای کوچک از طریق ارائه تسهیلات به نام فرد مورد حمایت این جریان به کار بگیرند.
به دلیل تغییرات در راس سه وزارتخانه مهم رفاه، صنایع و نفت که شرکتهای زیرمجموعه زیادی نیز در زیرمجموعه این وزارتخانه ها قرار دارد، جریان نفوذی با سوء استفاده از اشراف نداشتن سرپرستان وزارتخانه ها، در حال نفوذ دادن مهره های وابسته به خود است.
وی گفت:«من رشته روانشناسی را انتخاب کرده بودم و در دانشگاه ملی یعنی دانشگاه شهید بهشتی فعلی درس میخواندم. مهدی هاشمی مربی تئاتر آن دانشگاه بود و گروهی را به عنوان علاقهمندان تئاتر در آنجا دور هم جمع کرده بود . خب من هم رفتم سمت آنها و گفتم میخواهم با شما کار کنم.»
خمسه افزود:«حدود سالهای ۵۳ و ۵۴ بود. در آن گروه گلاب آدینه و مدیا کاشیگر و تعداد دیگری از بچهها بودند. مهدی هاشمی از من تست گرفت و به من گفت تو به درد یک گروه دانشجویی نمیخوری، بیا و توی گروه تئاتر ما (پیاده) که یک گروه حرفهای بود، کار کن.»
این بازیگر اظهار داشت:« خب، این تعارف خیلی خوبی بود و همان سال داشتند نمایش «داستانی نه تازه» را کار میکردند که خانم سوسن تسلیمی هم در آن بازی میکرد. یک نقش کوچکی هم به من دادند. شاید نقدهایش را هنوز داشته باشم. در آن نقش من هیچ کلامی نداشتم. جوان چلاقی بود که عاشق سوسن تسلیمی بود و همه جا دنبال او راه میافتاد. هیچ چیزی هم نمیگفت، ولی جالب بود خیلیها به من می گفتند چقدر خوب بازی میکنی و من فکر میکردم من که اصلا بازی نمیکنم. چون آن وقتها فکر میکردند بازیگرهای خوب بازیگرهایی هستند که مونولوگ بلند بگویند.»
فیلمبرداری این فیلم که از آن به عنوان یکی از سیاسی ترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران نامبرده می شود اول خردادماه آغاز شده و تاکنون بازیگران آن در لوکیشنهای مختلفی جلوی دوربین رفته اند.
بنابراین گزارش، این فیلم که درباره حوادث پس از انتخابات ساخته می شود با این جملات آغاز میشود:
هر ایرانی یک رأی
و ما یک ملتایم
به مثابه یک تن
چو ایران نباشد تن ما مباد
گفتنی است ابوالقاسم طالبی کارگردان "قلاده های طلا" قبل از نگارش این فیلمنامه، تحقیقات وسیعی را در گفتگو با کاندیداهای ریاست جمهوری دوره دهم برای به تصویر کشیدن واقعی حوادث پس از انتخابات انجام داده است.
عوامل سازنده "قلادههای طلا" عبارتند از: نویسنده و کارگردان: ابوالقاسم طالبی/ تهیهکننده: محمد خزاعی/ مدیر فیلمبرداری: امیر کریمی/ طراح چهرهپردازی: محمدرضا قومی/ طراح صحنه: غفار رضایی/ طراح لباس: سارا خالدی/ مجری ساخت دکور: محمد معصومی/ صدابردار همزمان: عباس رستگارپور/ برنامهریز، دستیار اول کارگردان و مدیر جلوههای میدانی: عباس شوقی/ مدیر جلوههای ویژه رایانهای: بابک میر فرحناک/ عکاس و تصویربردار پشت صحنه: کوروش پیرو / دستیار کارگردان: مسعود منصوری، مسعود جیرانی/ منشی صحنه: یاسمن کفایتی
بازیگران: امین حیایی، مریلا زارعی، محمدرضا شریفینیا، حمیدرضا پگاه، علی رام نورایی، نیلوفر خوشخلق، دکتر محمود عزیزی، حسین سحرخیز، اکبر سنگی، مهدی صبایی، کیانوش گرامی، بهادر زمانی، ونوس مجلسی، داریوش اسدزاده، پوراندخت مهیمن، اکبر پاکزاد، حامد بسیاری، عباس شوقی، مجید معافی، عاطفه منصوری، داود مقدادی، محسن امیری، حمیدرضا رسولی، طناز دهقان، علی اصغر طبسی، مجید رسولیان، سیاوش اکبری صفت، محمدرضا شکریان، ساینا بازرگان، مژگان ترانه، ستاره صفیخانی، اسماعیل زن و گل گیاه، مریم آرادیش، هلیا امامی، سعید علیپور، مهناز مرتضایی و ...
شبکه سی ان ان با اذعان بر اینکه آمریکا نتوانست از اختلافات اخیر مسئولان در ایران بهره ای ببرد، گزارش داد: «به خاطر هم فکری مسئولان جمهوری اسلامی، آمریکا اکنون با حکومتی مستحکم در ایران روبرو است و این برای آمریکا خوب نیست».
به گزارش سی ان ان، «یکی از کارمندان اسبق سیا که تحلیلگر مسائل سیاسی هم هست بر این باور است که ارتباط های محکمی در حکومت ایران وجود دارد و آمریکا نتوانسته از اختلافات اخیر بین مسئولان جمهوری اسلامی بهره ای ببرد».
در ادامه این گزارش آمده است: «به خاطر هم فکری مسئولان جمهوری اسلامی، آمریکا اکنون با حکومتی مستحکم در ایران روبرو است و این برای آمریکا خوب نیست».
سی ان ان افزود: «اختلافات اخیر بین مسئولان ایران واقعیتی بود که اتفاق افتاد اما اکنون روابط آنها بهبود یافته و ایران قدرتمندتر هم شده است».
آیتالله سید احمد علمالهدی در خطبههای نماز جمعه این هفته مشهد در محل رواق امام خمینی(ره) حرم مطهر افزود: مسوولان نباید در برابر توسعه بیحجابی و بدحجابی بیتفاوت باشند؛ الان هر روز که میگذرد در خیابانهای این شهر و سایر شهرها، توسعه بیحجابی می بینیم و در عین حال همه بیتفاوتند، جریانهای مدیریتی بیتفاوتند، مردم هم بیتفاوتند.
وی ادامه داد: برادرم! خواهرم! اگر در کوچه و محله شما، یک درنده یا گزنده پیدا شود، شما نمیگذاری بچهات از خانه بیرون برود که نکند این گزنده و درنده به او آسیب بزند. عزیز من! این زن و دختر جوانی که در آن کوچه همسایه شماست و هر روز و هر ساعت روسریاش عقبتر میرود و مویش پریشانتر و لباسش تنگتر میشود، از هر درندهای و از هر گزندهای برای ناموس و جوان تو آسیبش بیشتر است؛ چرا بی تفاوتی؟ اینها توهین نیست، اینها بیان واقعیت است و این واقعیتها وجود دارد.
وی خاطرنشان کرد: دختر خانمی که یاد گرفته در کوچه و خیابان سوار دوچرخه شود، این دوچرخه را که با لباس گشاد و مقنعه که سوار نمیشود، او با لباس کوتاه و تنگ سوار این دوچرخه میشود و لباس کوتاه و تنگ این دختر روی زین دوچرخه با ایمان پسر جوان تو چه میکند؟ اصلا در خیابان و کوچه شهر امام رضا(ع) چه کسی اجازه داده زنها و دخترها سوار دوچرخه شوند؟ این دوچرخهسواری را چه کسی راه انداخته است؟ چرا مردم و مسوولان و دستگاههای امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرم در مقابل دوچرخهسواری زنها و دخترها بیتفاوتند؟ آخر این دوچرخه سواری دختر و زن عارضه دارد.
امام جمعه مشهد تصریح کرد: نشستن روی دوچرخه برای دختر و زن حرام نیست. یک دختر خانم در خانه خودش، در را ببندد و توی حیاط خانهاش 10 ساعت هم دوچرخهسواری کند حرام نیست، اما وقتی این دختر خانم بیاید توی کوچه و با لباس دوچرخهسواری، سوار دوچرخه شود، آن لباس و آن حرکت، عارضه فساد و منکر و فحشا برای جامعه دارد. چطور دستگاهها بیتفاوتند و اصلا چه کسی اجازه داده است؟ چرا جلوی این را نمیگیرند؟ حالا در هر خرابهای، هر کثافتی صورت میگیرد، ولی چرا در شهر امامرضا (ع)؟ برادران! خواهران! مدیران! مسوولان! شب اول قبر امام(ره) گریبان شما را میگیرد و میگوید من آمدم، یک عده هم به پیروی من آمدند، خون دادند، جان دادند، بچه دادند و این مکتب را تاسیس کردند و این نظام را به وجود آوردند ولی شما در مقابل بعد معنویت این نظام بیتفاوت بودید. مسوولیت را گردن گرفتید اما انجام ندادید، مدیریت عهدهدار شدید ولی در مقابل پیغمبر اسلام و قرآن به تکلیفتان عمل نکردید.
وی ادامه داد: در ابتدای هفته، در مراسم باشکوه یاد امام بزرگوارمان در مرقد مطهر آن امام راحل، مقام معظم رهبری نکاتی را بیان کردند. نکاتی که در موقعیتهای گوناگون در بیانات مقام معظم رهبری گفته میشود، نکاتی جامع و گسترده است و در تحلیل و بازخوانی، باید از درون کلام خط ساز این بزرگوار استخراج شده و مورد بحث قرار بگیرد. در ابتدای سخن در تحلیل شخصیت امام فرمودند که "امام خمینی(ره) صاحب مکتب بود و مهم مکتب امام است"؛ دقیقا نکتهای که بنده هم به همین مناسبت در هفته گذشته عرض کردم، برای ما شخصیت جریانی امام(ره) مطرح است.
وی با بیان اینکه بنا بر صحبتهای مقام معظم رهبری مکتب امام دارای سه بعد اللهیت، معنویت و عدالت بود، افزود: بعد الّلهیت مکتب امام، تاسیس نظام جمهوری اسلامی است و تفهیم استقلال و خودکفایی برای مردم و مردم را به خودشان باوراندن.
آیتالله علمالهدی ادامه داد: بعد معنویت مکتب امام، از معنویت شخص امام سرچشمه گرفته است. معنویت امام با آن تقوا و زهد، با آن اخلاص و خداباوری و با آن عشق و دلداگی به حق. تمام مسائل شخصی و معنوی امام در تمام آموزههای امام رنگ دارد. امام خمینی(ره) معلم اخلاص بود، معلم معنویت بود، معلم عبودیت حق بود، معلم تقوا و اخلاق بود. آموزه اخلاقی و معنوی امام، بالاتر از شخصیت آموزشی امام در ابعاد تخصصی فقه و فلسفه امام بوده و این بعد معنویت در مکتب متجلی است.
وی در خصوص بعد عدالت مکتب امام افزود: امام در تمام رهنمودها، برنامهها و حرکتها جامعه مستضعف، قشر آسیب پذیر و انسانهای محروم را نشانه میگرفتند تا محرومان به حقوقشان برسند، از فرصتها استفاده کنند و قدرتمندترها در عرصه بهرهبرداری از امکانات عمومی و فرصتهای کشور، از فقرا و محرومان جلوتر نیفتند.
امام جمعه مشهد گفت: آن چیزی که در تحلیل فرمایشات مقام معظم رهبری لازم است ما بدانیم، این است که امام(ره) از دنیا رفت، مکتب امام هم در صحیفه امام و آثار و نوشتهها و گفتههای امام که به صورت نوشتار درآمده است، یک شخصیت کتبی دارد و این شخصیت کتبی امام در این نوشتهها و آثار موجود است، اما آیا واقعا مقام معظم رهبری که فرمودند نباید بگذاریم مکتب امام(ره) دچار انحراف شود، منظورشان این بود که صحیفه امام دست نخورده بماند، آثار امام را کسی تصرف نکند، فرمایشات و نوشتههای امام را کسی تحریف نکند؟ نه! مکتب امام یک وجود عینی وخارجی دارد و این وجود عملکرد این نظام است.
وی ادامه داد: یعنی تمام مستضعفان و مسلمانان دنیا وقتی میخواهند شخصیت امام را ببینند و تحلیل کنند در عملکرد نظام ما میبینند و تحلیل میکنند. اگر کار به جایی رسید که در عرصه اقتصاد میدان باز شد برای گردن کلفتها و قدرتمندان که ببرند و بچاپند و رانت خواری کنند، مکتب امام در بعد عدالت دچار انحراف شده است.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: اگر در عملکرد نظام در جامعه ما قرار شد خدا و مردم در طرحها و برنامهها رعایت نشوند، دین و شریعت در برنامهها و عملکرد نظام مورد توجه قرار نگیرد، بعد عقلانیت مکتب امام ضربه میبیند.
وی تصریح کرد: اولویت اول در مکتب امام خمینی(ره) و عملکرد نظام دین خدا، شریعت مقدسه و حلال و حرام و مکروه و مستحب این دین است. در این مملکت، خیلی چیزها لازم است و با خیلی مسائل باید مردم جذب شوند، اما نه به قیمت فعل حرام، نه به قیمت ترویج فاحشه و منکرات
و خلاف شرع. در مملکت ما تفریح و تفرج لازم است، در این ماه آخر فصل بهار و تابستان، وجود تفریحگاهها، مخصوصا در ییلاقات خوش آب و هوا برای مرد و زن و خانوادههای ما لازم است، اما نه به قیمت لاابالیگریها، نه به قیمت باز بودن فضا برای اباحهگریها و بیبند و باریهای یک مشت دختر و پسر جوان.
آیتالهه علمالهدی اضافه کرد: یک تفرجگاه برای مردم ما لازم است، باید مردم، خانوادهها و جوانهای ما به این تفریحات بروند، تا آرامش پیدا کنند و خوش بگذرانند اما نه به این قیمت که هرزهگی یک مشت پسر و دختر جوان باعث شود دلواپسی برای خانوادهها نسبت به جوانانشان به وجود بیاید.
وی با بیان اینکه جذب مردم باید با مطالبات دینیشان باشد، عنوان کرد: یک مشکلی که ما امروز در برابر بعضی از عزیزان کوتاه فکرمان داریم، این است که ما میگوییم عزیزان این برنامه چرا دارد اجرا میشود؟ این بی بند و باری چرا جلوگیری نمیشود؟ میگویند آقا! ما باید جذب کنیم و استناد میکنند به فرمایش مقام معظم رهبری در مورد جذب حداکثری. آخر چه را میخواهید جذب کنید؟ جذب و در کنارش دفع؟ شما مسوولیتتان جذب چه کسانی است؟ شما مسوول جذب بیدینهای این مملکت هستید یا مسوول جذب متدینین آن هستید؟
امام جمعه مشهد تصریح کرد: جامعه ما جامعه دینی و ولایی است و اکثریت آن متدینند و مطالبات دینی دارند. شمایی که میخواهید جذب کنید، آیا میخواهید اکثریت متدین را با مطالبات دینیشان جذب کنید، یا اقلیت لائیک جدا از دین را به قیمت دفع این اکثریت جذب کنید؟ این جذبتان باید منطقی باشد. جذب اقلیت و دفع اکثریت؟!
وی ادامه داد: بعد اللّهیت مکتب امام که تجسمش در عملکرد نظام هست، اول رعایت دین و حلال و حرام خداست و بعد رعایت مردم. ما باید مردم را در این مملکت جدی بگیریم؛ مردمی که وفادارند، مردمی که پای انقلاب ایستادهاند، مردمی که ایثارگرند، مردمی که امام بزرگوار فرمودند "مردم ما در وفاداری در جامعه جهانی بینظیرند."
وی خاطرنشان کرد: برای اجرای یک طرح و برنامه و صرف مالیات و عوارض، ببینید در مردم چه میگذرد؟ اجرای یک طرح عمرانی که باعث زیبایی و عوض شدن چهره شهر شود و مبلمان شهری را بالا ببرد خوب است، اما به چه قیمت؟ مردم چه میشوند؟ گاهی اوقات بیتوجهی به ترافیک یک خیابان مردم را مستاصل و آنها را در زندگی دچار مشکل میکند. ما باید برای تحقق بعد الّلهیت مکتب امام، آرامش مردم را در نظر بگیریم.
آیتالله علمالهدی در ادامه اظهار داشت: برادران! خوهران! خوشبختانه ما امروز در کشورمان با یک سرمایه عظیمی روبهرو هستیم و آن جوانان متدین ما هستند. هفته دیگر مراسم اعتکاف برگزار میشود و ببینید که 80 درصد شرکت کنندگان آن را دختر و پسر جوان تشکیل میدهند، ما با چنین جامعه جوانی روبهرو هستیم. آنهایی که مسن هستند آیا پیش از انقلاب یادشان هست که در همین مسجد گوهرشاد مراسم اعتکاف برگزار شود؟
وی افزود: اینها برکت و پرورش و رهنمود و خطسازی مکتب امام و انقلاب است که به اینجا رسیده و مدیران و مسوولان و مردم ما موظفند، جلوی آسیبهای این بعد معنویت مکتب امام(ره) را بگیرند. برادران! خواهران! اگر در جامعه ما هرزهگی رایج شد، اگر در جامعه ما بیحجابی و ول انگاری زن و دختر جوان متداول شد، اگر در جامعه ما منکرات و ناهنجاریها در مظاهر اجتماع ظاهر شد، به این جوان مومنی که به این شکل دنبال معنویت است، آسیب میزند و این معنویت را از نسل جوان ما میگیرد.
امام جمعه مشهد تصریح کرد: برادران! خواهران! مدیران! مسوولان! بدانید مساله بیحجابی و بدحجابی و ول انگاری زنها و دختر ها در این کشور آتش سوزندهای است که ایمان نسل جوان ما را خاکستر میکند
ساعاتی پیش حجتالاسلام والمسلمین حیدر مصلحی در جمع نخبگان شهرستان ری در مسجد خاتم النبین (ص) ضمن فرارسیدن ماه مبارک رجب، این ماه را شروع فصل بهار عبادت و بندگی دانست و گفت: همانگونه که عالم طبیعت بهار دارد و این فصل، فصل شکوفایی است، معنویت نیز بهاری دارد و فصل آن شامل ماههای رجب، شعبان و رمضان میشود.
وزیر اطلاعات با اشاره به اینکه اهل دل و سیرسلوک هر آنچه به دست
آوردند با بهرهبرداری از فیوض این سه ماه بوده است، افزود: مقام معظم
رهبری در ارتباط با بهرهبرداری امام خمینی (ره) از این ایام میفرمودند
«هر وقت که ماه مبارک رمضان تمام میشد با همه وجود حس میکردیم در امام
تحولی ایجاد شده است و امام با قبل ماه مبارک رمضان تغییر کرده است و از
لحاظ مقامات معنوی بالا رفتهاند».
وی در ادامه با استناد به حدیثی
قدسی عنوان کرد: بر اساس حدیث قدسی در شب ماه رجب ملکی بین مومنان میچرخد
و آنها را به شب زندهداری دعوت میکند و هرکسی که در این شبها به بندگی
بپردازد بر اساس روایات به درجات بالایی دست مییابد.
مصلحی صبر را
علت نام گرفتن روزها با عناوین الهی دانست و گفت: صبر داشتن بسیار سخت و
پیجیده است، اینکه دریابیم در چه زمان و موقعیتی و چگونه صبر پیشه کنیم
بسیار سخت و دشوار است و ماه رجب ماهی است که باید به خودمان بیاییم و به
درون خود رفته و به خدا وصل شویم.
وزیر اطلاعات پاک شدن را عامل اصلی
بهرهبرداری از سفره ماه مبارک رمضان خواند و افزود: در ماه مبارک رمضان
سفرهای پهن میشود و افرادی میتوانند از آن بهرهمند شوند که پاک باشند و
ماه رجب بهترین فرصت برای پاک شدن است.
وی در ادامه بهترین راه بندگی
را مسیر اهل بیت عنوان کرد و گفت: مسیر بندگی خداوند متعال فقط باید از
مسیر اهل بیت علیهمالسلام باشد و بر این اساس است که انسان میتواند به
بندگی برسد.
مصلحی با اشاره به بیان موضوعاتی همچون غیبگویی در چند
وقت اخیر گفت: این مسائل در زمان امام صادق (ع) نیز وجود داشت و این قضایا
در طول تاریخ بشر بوده است و بررسی و عبرت از تاریخ برای همینهاست که
ارزشمند است.
وزیر اطلاعات تاکید کرد: این موضوعات در زمان جنگ نیز
وجود داشت و ما در جایی قرار داشتیم که این موضوعات مطرح میشد و افرادی
بودند که ادعای دیدار با امام زمان (عج) را داشتند و ما این ادعاها را
پیگیری میکردیم و حال نیز همین مسائل مطرح است.
وی خاطرنشان کرد:
شاید تقدیر ما بر این است که دنبال این مسائل و پیگیر این افراد باشیم.
مصلحی
این ادعاها را کذب دانست و بیان داشت: هرکس در مسیر بندگی راه افتاد و
چیزی به او دادند زبانش به بازگویی آنها باز نمیشود و اینگونه نیست که
افرادی که به مرتبهای میرسند آن را مطرح کنند.
وزیر اطلاعات تصریح
کرد: در این زمان کسی که ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را دارد باید
بررسی کرد که آیا رفتار و منش او بر اساس فرمایشات اهل بیت علیهمالسلام
است.
وی در ادامه تاکید کرد: در دوران غیبت امام زمان (عج) باید از
ولایت فقیه اطاعت کرد و امام صادق (ع) میفرمایند «فقها را برای شما حاکم
قرار دادیم و باید از آن تبعیت کنید».
مصلحی گفت: متاسفانه امروز
افراد تا چهار کتاب و حدیث را مطالعه میکنند، فکر میکنند به اسلام دست
پیدا کردند و میگویند چرا نمیآیند با ما حرف بزنند در حالی که آنچه در
احادیث است افراد باید با مراجعه به بزرگان دین خود را به آنها عرضه کنند
چراکه بزرگان دین شأن و جایگاهی دارند.
وزیر اطلاعات با اشاره به صحبت
خود با یکی از افرادی که ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را دارند، تاکید
کرد: به یکی از این افراد مطرح کردم که اگر شما ارتباطی با امام عصر
دارید آن برای شما حجت است اما برای ما ولی فقیه حجت است و به آن عمل
میکنیم.
مصلحی از خداوند متعال خواست تا در این بهار بندگی توفیق
استفاده از این ایام را عطا فرماید.
محمدعلی
رامین معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست “جمهوری
اسلامی ایران و آینده جهان اسلام” که در دانشکده علوم حدیث برگزار شد،
درباره دین جهانی و شهروند جهانی گفت: دین ما یک دین فردی نیست، اساس دین
ما مبتنی بر اداره جامعه بشری و جمع است، یعنی دین ما یک دین جمعی و جهانی
است و بنابراین هرکس تصویری از خودش در باب اسلام بسازد و زندگی، آیه و
حدیث را مبتنی بر نظر شخصی تأویل کند، اسلام را نفهمیده است.
وی افزود: دین ما یک دین ملی نیست، ما نمیتوانیم محدوده دینمان را در محدوده جغرافیایی که انگلیسیها بر دور ما کشیدهاند و ما را از دیگر کشورهای مسلمان جدا کردهاند، تعریف کنیم.
رامین خاطرنشان کرد: دین ما برای مسلمانان یا برای شیعیان نیست، دین ما
برای کل جهانیان است، مسلمان یک عنصر جهانی است، شهروند جهانی است و لذا
هر مسلمانی که خود را شهروند جهانی نداند، دینش را اشتباه فهمیده است. معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه تصریح کرد:
بنده به مدت ۱۰سال در تمامی کشورهای خارجی سعی کردم با نوشتن مقالات مختلف
این موضوع را جا بیندازم که بنویسند امامخمینی و به جای واژگان دیگر از
واژه امام استفاده کنند اما موفق نشدم. رامین با اشاره به اینکه قانون اساسی در ۵ مورد بر امام بودن ولیفقیه
اصرار میورزد، تأکید کرد: حضرت امام روحالله(ره) سیستم امت و امامت را
طرح کردند و این سیستم در مقابل سیستم مورد نظر انگلیسیهاست. وی در ادامه گفت: انگلیسیها موفق شدند سیستم امت اسلامی را به ۵۷ کشور
تجزیه کنند. سال ۵۸ که قانون اساسی در حال تدوین و تصویب نهایی بود این
بحث جزو چالش برانگیزترین مباحث بود. معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: در اصل ۵
قانون اساسی تأکید شده است که ولیفقیه در زمان غیبت نائب امام زمان است
یعنی ولیفقیه، امام امت اسلامی است. رامین در ادامه بیان داشت: ۱۰ سال پس از موضوع اثبات امامت امت و
ولیفقیه و پس از تصویب آن و همچنین پس از نثار صدها هزار کشته و شهید،
آقای هاشمی آمدند و گفتند “ما امام را فقط به حضرت امامخمینی و شخص ایشان
میگوییم و به کس دیگری امام نمیگوییم” و با زیرکی تمام خواست اندیشه
امام مبتنی بر امامت ولیفقیه را با خودشان در بهشت زهرا دفن کند. وی در بخش دیگری از سخنان خود به تشریح عملکرد دولت دهم پرداخت و در
خصوص جریان نفوذی نفوذ کرده در دولت گفت: ۳ جریان انحرافی با یکدیگر ترکیب
شدهاند تا دولت دهم را تخریب کنند و از ۳ روش برای این تخریب استفاده
میکنند. معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تشریح ۳ روش جریان
انحرافی برای تخریب دولت دهم پرداخت و گفت: این جریانهای انحرافی از میان
خودشان یک سری از افراد را همرنگ دولت کردهاند و به درون مجموعه دولت
نفوذ دادهاند و کوچکترین ضعفی را که از دولت مشاهده کنند آن را بزرگ
کرده و حساسیت ایجاد میکنند. رامین به روش جریان انحرافی برای ضربه به دولت دهم اشاره کرد و اظهار
داشت: جریان انحرافی، جریان فرصتطلبی هستند که منتظرند اولین اشتباه
احمدینژاد را آخرین اشتباه او جلوه دهند. معاون سابق مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه هاشمی
رفسنجانی، جریان اصیل انحرافی است، تأکید کرد: امروز در ایران یک جریان
مذبذب و فرصتطلب قصد دارد با نفاقی آشکار و پنهان، جایگاه ولایتفقیه را
تضعیف کند که انتخابات با عظمت سال ۸۸ را با عنوان تقلب معرفی کردند. وی افزود: هاشمی در دوران ریاستجمهوری خود ولایتفقیه را در حد رفاقت
تحریف کرد و میگفت “من با آقای خامنهای ۴۰ سال رفاقت دارم”. هاشمی با زیرکی تمام بلافاصله پس از رحلت امام، ولایتفقیه را از ۲ بال
پرواز اعتقادی و معنوی حذف کرد و میگفت “مجلس خبرگان مرجعیت تعیین نکرده
است و باید مرجعیت به حوزههای علمیه ارجاع داده شود”. رامین با بیان اینکه امروز آن جریان انحرافی اصیل را که امامت و مرجعیت
ولیفقیه را حذف کرد نتوانستهایم هنوز شناسایی کنیم، خاطرن یک نفر از عوامل اصلی ضرب و جرح روحانی امر به
معروف و نهی از منکر دستگیر شد. به گزارش پخش اخبار چند رسانه ای واحد مرکزی خبر به
نقل از پایگاه خبری پلیس ، اداره اجتماعی پلیس امنیت عمومی نیروی انتظامی اعلام کرد
: یک نفر از عوامل اصلی ضرب و جرح روحانی آمر به معروف و ناهی از منکر دستگیر
شد. حجت الاسلام فرزاد فروزش امام جماعت دانشگاه علوم
پزشکی تهران که 2 شب گذشته برای نجات یک دختر جوان از چنگال 2 نفر از اراذل و اوباش
از جانگذشتگی کرد، در آستانه نابینایی چشم راست خود قرار گرفت ولی با عمل جراحی
چشم در بیمارستان رسول اکرم(ص) خطر تخلیه چشم او برطرف شد. حجت الاسلام فروزش در تشریح این واقعه به خبرنگار
پلیس گفت: ساعت 22 شب سهشنبه در خیابان شریعتی، پائینتر از خیابان ملک به همراه 2
نفر همراه داخل خودروی خود در حال عبور بودیم که ناگهان صدای فریادهای دختر جوان را
شنیدیم. وی افزود: بلافاصله پس از شنیدن این فریادها به سمت
صدا حرکت و مشاهده کردیم که 2 نفر از اراذل و اوباش سوار بر یک موتور برای ربایش یک
دختر جوان اقدام کردهاند. این اراذل و اوباش قصد داشتند به زور، دختر جوان را سوار
بر موتور کرده و با خود ببرند اما این دختر با فریادهای خود درخواست کمک کرده و از
سوار شدن خودداری میکرد و 2 پسر جوان نیز وی را ضرب و شتم کرده و مورد هتاکی قرار
میدادند. حجتالاسلام فروزش ادامه داد: با مشاهده این صحنه
برای نجات دادن دختر به سمت اراذل و اوباش مهاجم یورش بردیم، اما با مقاومت این
مهاجمان روبهرو شده و درگیر شدیم. در هنگام درگیری، یکی از آنها که شیشه نوشابهای
در دست داشت، این شیشه را با زدن به بدنه موتور شکست و سپس با آن چندین ضربه به چشم
راست من وارد کرد .
سخنگوي جامعه روحانيت گفت: جامعه روحانيت مبارز،
حضرت آيتالله العظميخامنهاي اين مرد الهي را يك نعمت بزرگ ميداند، لذا بر ما
مردم و همه خواص وظيفه است كه قدر اين نعمت را دانسته و با تبعيت و اطاعت محض از
مقام عظماي ولايت اين نعمت را حفظ كنيم و شكر آن را به جا آوريم. حجتالاسلام سالك سخنگوي جامعه روحانيت مبارز در
گفتوگو با فارس ضمن عرض تبريك به مناسبت آغاز ولايت رهبر معظم انقلاب حضرت
آيتالله خامنهاي اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب در طول اين 22 سال با تدبير،
شجاعت، مديريت و با حكمت كه همواره با تواضع و فروتني همراه با اقتدار بوده است،
سكانداري كشتي انقلاب اسلامي را بعد از ارتحال حضرت امام(ره) با همه سختيهايش به
عهده داشتند. وي گفت: جامعه روحانيت مبارز، حضرت آيتالله
العظميخامنهاي اين مرد الهي را يك نعمت بزرگ ميداند، لذا بر ما مردم و همه خواص
وظيفه است كه قدر اين نعمت را دانسته و با تبعيت و اطاعت محض از مقام عظماي ولايت
اين نعمت را حفظ كنيم و شكر آن را به جا آوريم. عضو ارشد شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز ادامه
داد: ما شك نداريم كه تبعيت از رهبر معظم انقلاب به عنوان عمود خيمه انقلاب مهمترين
عامل براي پيروزي عليه فتنهگران و معاندان نظام و رفع توطئههاي پيچيده آنها است،
بنابراين ما معتقديم هر مقدار ما قدرشناس عملي اين نعمت الهي باشيم خداوند نيز
بركات خود را بر ملت و كشور ما نازل خواهد كرد. حجت الاسلام سالك با بيان اينكه نقطه عطف تاريخ
انقلاب اسلامي ما 15 خرداد است، يادآور شد: امام(ره) در سال 42 بر سلطه 2500منحوس
ساله شاهنشاهي پايان داد و حيات واقعي ملت ايران و آزاديخواهان جهان را رقم زد كه
نتيجه فداكاري، از خود گذشتگي و عمل به تكليف الهي حضرت امام(ره) بود كه نداي حق
را در گوشهاي از جهان احيا كرد تا كلام خالص الهي و اسلامي به گوش جهانيان
برسد. وي بيان داشت: امروز افتخار ملت ايران اين است كه
در زير سايه قرآن و حكومت اسلام در حال زندگي هستند، بنابراين مسولان و مردم در
كنار هم بايد تلاش كنند كه اين انقلاب را با حفظ امانت به آيندگان تحوي دهند. سخنگوي جامعه روحانيت مبارز يكي از مسائل مهم در
حفظ اركان انقلاب اسلامي را " انتخابات " دانست وافزود: ما در آخر امسال انتخابات
مجلس شوراي اسلامي را خواهيم داشت، انتخابات يكي از نمادهاي مردم سالاري در نظام
جمهوري اسلامي ايران است كه بايد با انتخاب افراد صالح موجب ادامه مسير صحيح انقلاب
شويم. حجت الاسلام سالك با اشاره به جمله معروف امام كه
فرمودند "چه من باشم و چه نباشم اجازه ندهيد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان
بيفتد " تاكيد كرد: بيشك رهنمودهاي امام (ره) چراغ راه ملت بزرگ ايران است. وي ادامه داد: ملت بزرگ ايران همواره بايد با بصيرت
در طول مسير خود در انقلاب، نااهلان و نامحرمان را شناسايي كند، زيرا ممكن است
افرادي با ظاهر اسلامي در دل جامعه ما حركت خزنده خود را داشته باشند تا اهداف
شيطاني خود را عمل كنند، بنابراين ضرورت دارد كه جريانهاي نااهل و نامحرم شناخته و
به مردم معرفي شود. عضو ارشد شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز خاطرنشان
كرد: در طول انقلاب همواره برخي نامحرمان سعي داشتند در عرصه انتخابات خود را به
بدنه نظام نفوذ دهند. لذا وقتي بستر نفاق و دورويي در جامعه آماده شد، شيطان سر از
مخفيگاه خود بيرون آورده و با حضور در نقاط حساس ياران خود را براي تبعيت از خود
دعوت ميكند. حجتالاسلام سالك با اشاره به خطبهاي از
اميرالمومنين علي(ع) تصريح كرد: امروز شيطان حزب، افراد و لشكر خود را جمع كرده و
براي برخورد با سربازان دين با رنگ و لعابي خاص به صحنه آمده است كه در اين ميان
هوشياري نخبگان، دينشناسان و زمانشناسان بسيار حائز اهميت است. وي در ادامه سخنان خود يه نهمين دوره انتخابات مجلس
شوراي اسلامي اشاره و تاكيد كرد: اصولگرايان حركتي را از اوايل سال 89 شروع كردند
كه ثمره آن در محور قرار گرفتن جامعتين شكل گرفت و نتيجه آن بيانيهاي 8 مادهاي به
نام «منشور اصولگرايي» شد. سخنگوي جامعه روحانيت مبارز با بيان اينكه
محوريترين موضوع اصولگرايان " ولايت فقيه " بوده است، به كميته سه نفره اصولگرايان
اشاره و افزود: بيترديد چه گروه سه نفره و چه مجموعه ديگر اصولگرايان رمز
موفقيتشان دو چيز است كه اولين آن، "حفظ وحدت " و ديگري "تبعيت كامل از ولايت فقيه
" است. حجتالاسلام سالك در ادامه با بيان اينكه هرچه به
سمت انتخابات نزديك تر ميشويم فعاليتهاي اصولگرايان بيشتر خواهد شد، گفت: اما دو
جريان ديگر نيز فعاليت خود را آغاز كرده است؛ يكي جريان انحرافي است كه متأسفانه در
بخشي از دولت نفوذ كرده است و هزينههاي سنگيني را انجام داده است و از طرفي ديگر
جريان دوم خرداد و اصلاحات هستند كه تلاش ميكنند عناصر سفيد خود را براي مجلس
بفرستند لذا اين بار انتخابات اين دوره مجلس بسيار حساس و مهم است. وي در پاسخ به اين سؤال كه براي پرهيز از شعارگرايي
در خصوص منشور اصولگرايي چه راهكارهايي در نظر گرفتهايد كه مجموع اصولگرايان فقط
در شعار از آن حرف نزنند، بيان داشت: كاملاً درست است، در اين شرايط نبايد با شعار
با مسائل برخورد كرد، لذا اين مسئله از جهاد مختلف قابل توجه است. اول اينكه بايد
با سينه گشاده و باز سلايق مختلف اصولگرايي را به رسميت شناخت، چرا كه اصول و
پايههاي اصلي نظام را قبول دارند كه در اين بخش الحمدالله سران اصولگرايي موافقت
خود را با منشوراصولگرايي اعلام داشتند و نكته دوم اينكه بايد ميدان مبارزات
انتخاباتي را در نظر بگيرند كه در ميدان دشمنبازي نكنند. عضو ارشد شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز ادامه
داد: بايد با هوشياري آنچه را كه در محيط پيراموني ما ميگذرد به دقت و با هوشياري
رصد كنيم. همه اصولگرايان بايد با دلسوزي و خالصانه التزام عملي خود را به مباني
اصولگرايي نشان دهند كه بستگي به اخلاق، تدين و نوع بينش آنان دارد. حجت الاسلام سالك تاكيد كرد كه سران اصولگرا و
مجموعه آنها در اين زمينه وظايفي به دوش دارند، لذا ما مطمئن هستيم كه اصولگرايان
به دليل التزامشان به مباني مقدس نظام جمهوري اسلامي ايران ثابت كردهاند در
زمانهاي حساس تكاليف خود را انجام ميدهند، اما در شرايط كنوني اين هوشياري و
بصيرت بايد دو چندان شود، يعني آنچه را كه جامعتين به عنوان منشور اصولگرايي عنوان
كرده است قلباً پذيرفته و با تبعيت و اطاعت تشكيلاتي زمينههاي گسترش اتحاد هر چه
بيشتر فراهم شود. حجت الاسلام شجوني گفت: پاي ولايت فقيه ايستادهايم
و نميگذاريم در جريان انقلاب، انحراف ايجاد شود و گردن كساني كه بخواهند انحراف
ايجاد كنند را ميشكنيم. حجتالاسلام جعفر شجوني در جلسه هفتگي جمعيت
حاميان انقلاب اسلامي (جبهه حاميان ولايت) با بيان اينكه پاي خون شهدا ايستادهايم،
اظهارداشت: رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم روزي بر بالاي منبر سه پلهاي ايستاد
و دو دست خود را به صورت چپ و راست از گردن آويختند؛ چند دقيقهاي اينگونه بودند تا
اينكه مردم علت رفتار ايشان را پرسيدند؛ فرمودند "مغلولة يَديه عَلي عُنِقه " اين
حالت آدم درماندهاي است كه دو دستش را به گردنش مياندازد. وي بيان كرد: ايشان در تشريح اين رفتار فرمودند
"حالت فوق، وضعيت مسئولاني است كه در روز قيامت پريشان و پشيمان ايستادهاند و
امكان جبران هيچ كاري را هم ندارند " و در ادامه با اين مضمون ميفرمايند "شهدا
مقابل اينها ميايستند و ميگويند: با آرمان و اهداف ما چه كردي؟ از نردبان ما در
دنيا بالا رفتي و در آخر هم آن را شكستي! ". حجتالاسلام شجوني به سؤال مردم از پيامبر (ص) كه
در آن وضعيت چه اتفاقي ميافتد؟ اشاره كرد و افزود: ايشان در پاسخ به مردم فرمودند
"شهدا انتقامشان را از اين مسئولان ميگيرند "؛ سؤال كردند "يا رسولالله چگونه
انتقام ميگيرند؟ " فرمودند "شهدا يكي يكي جلو ميآيند و دست آن مسئول را ميكَنند؛
دست ديگر برايش رشد ميكند، گوشش را ميكَنند؛ گوش ديگر ميرويد و همينطور ديگر
اعضاء بدنش را دائم برميدارند و بعد از تكميل شدن دوباره از او جدا ميكنند و
اينگونه او را عذاب ميكنند! " وي با اشاره به اينكه شهدا نوكر ما نبودهاند كه
در عمق 15 كيلومتري خاك عراق بروند تا من نوعي وكيل، نماينده و شهردار شوم، ابراز
داشت: برخي با ادعاي اينكه نسبتي با شهدا دارند، شعار شهيد پروري سر داده و در پي
گرفتن سمت هستند، البته نماينده و وزير شدن ما بستگي به نيت ما دارد آيا براي كسب
مقام نماينده و وزير ميشويم يا براي خدمت به مردم و آرمانهاي امام (ره) و
شهداء. دبير جامعه وعاظ تهران با اشاره به اينكه برخيها
به محض رسيدن به قدرت، اسلام، مملكت و اهدافشان را فراموش ميكنند، گفت: آنها
ميگويند جنگ چيست؟ خيبر كدام است؟ 17 رمضان چيست؟ جگر عمومي رسول خدا، فرق شكافته
علي و ديگر قضايا چيست؟ رفتار عملي رسولخدا (ص) تأكيدي بر اوضاع مسئولان در روز
قيامت دارد يعني اين رفتار براي ما احساس مسئوليت ميآورد كه خشت اول در جمهوري
اسلامي كج گذاشته نشود كه هيچگاه به منزل نخواهد رسيد. حجتالاسلام شجوني عنوان كرد: ما چه كسي هستيم؟ ما
بايد از يكديگر در جلسهها تعريف كنيم و دائم بگوييم امام مرد خوبي بود، رهبر مرد
زاهدي است كه بعد از دو نيمه شب، به منزل شهدا ميرود و به خانواده شهدا رسيدگي
ميكند پس ما در اينجا چه كارهايم؟! با اين صحبتها چه چيزي نصيب ما خواهد شد، ما
مثل كسي هستيم كه آه در بساط ندارد و دائم از بانك پر از ارز و ريال همسايه صحبت
ميكند. دبير جامعه وعاظ تهران، با انتقاد به ارائه
تسهيلات بانكي دور از نظارتهاي قانوني، گفت: بايد بازي را كنار بگذاريم؛ متأسفانه
خبر 1200 ميليارد تومان وام هم به آن اضافه شده كه ثروت و بودجه مملكت را به حرّاج
گذاشتهاند اين يعني اقتصاد مرده است. وي در ادامه سخنراني خود با عنوان اينكه طلحه
عدهاي را گمراه كرد و پيشاني باد كرده جمع كثيري را به ضلالت كشاند، تصريح كرد:
اما امروز اينگونه نيست و ما با اين سن و سال پاي ولايت فقيه ايستادهايم و
نميگذاريم در جريان انقلاب، انحراف ايجاد شود و گردن كسي را كه بخواهد انحراف
ايجاد كند، ميشكنيم. دبير جامعه وعاظ تهران با سؤال از اينكه ما اين
انقلاب را به چه كسي تحويل دهيم، گفت: مگر آنكه همه ما بميريم، سپاه بميرد، بسيج
بميرد، روحانيها بميرند، خانواده شهدا تار و مار شوند كه اين انقلاب از دست ما
برود؛ البته اين آرزو را دشمن به گور خواهد برد. حجتالاسلام شجوني با تأكيد بر اينكه من و شما
همگي بايد ستون بر سقف انقلاب بگيريم، گفت: نبايد بگذاريم اين سقف سقوط كند. اگر هر
كسي بگويد به من چه؟ يكي دزدي كند؛ ديگري چشمچراني؛ آن يكي هم خون شهدا را فراموش
كند؛ سقف فرو خواهد ريخت. وي با اشاره به فرياد اللهاكبر نواب صفوي در بالاي
دار، گفت: آن موقع كسي شعار اللهاكبر سر نميداد كه اين شهيد موقع تيرباران فرياد
"اللهاكبر "ش بلند شد. حجتالاسلام شجوني با اشاره به خيانت جبهه ملي و
نهضت آزادي همانند حزب توده تأكيد كرد: اينها از روحانيت سوءاستفاده كرده و بقيه
را خانهنشين، ذليل، زنداني و اعدام كردهاند. بايد حواستان جمع باشد اين انقلاب
مثل ديگر انقلابها نشود. وي با اشاره به داستانهاي فوق، گفت: اينها براي
اين بود كه مردم بعد از پيامبر، اسلام را فراموش كردند. هر بلايي سر اسلام آمد تحمل
كرده و گفتند به ما چه مربوط؟ از اين اتفاق به حزب ما چه ميرسد؟ چه چيزي عايد گروه
ما ميشود؟ و اميرالمؤمنين (ع) سه نفر از اينها را نفرين كرد كه چرا به ياري ايشان
نميشتابند؟ البته شما در انقلاب اينگونه نبوده و نخواهيد بود. حجتالاسلام شجوني تصريح كرد: بايد بايستيم و با
چنگ و دندان انقلاب را نگهداريم و عيبهايش را برطرف كنيم. هر كس بگويد اين انقلاب
عيب ندارد، چاپلوسي ميكند. انقلاب را بايد آفتزدايي كرد؛ من و شما به خودمان
ضدآفت بزنيم تا از آنها دور شويم. البته اين كار را با حذف منافقين، بنيصدر،
سلامتيان، غضنفرپور، قطبزاده، شريعتمداري، منتظري و ... چند بار انجام دادهايم و
بايد ادامه دهيم. اردشیر امیر ارجمند و مجتبی واحدی مشاوران میرحسین
موسوی و مهدی کروبی این هفته برای سخنرانی به آمریکا خواهند رفت. گفته می شود این دو قراراست شنبه آینده در دانشگاه
جورج واشنگتن با موضوع «نگاهی به تحولات پیش روی جنبش سبز» سخنرانی
کنند. گروهی از شیعان و ارادتمندان به مقام عظیم الشان
حضرت هادی (ع) و تمامی اهل بیت دست به شناسایی و جمع اوری اطلاعات کامل این افراد
گمراه زده اند و در قالب پایگاهی با عنوان "هتاکین " این مشخصات جمع آوری شده را در
معرض دید عموم قرار داده اند. از حدود دو
ماه پیش صفحه ای در فیس بوک با هدف توهین و هتک حرمت به مقام والای حضرت هادی
(ع) شکل گرفت و عده ای گمراه دست به تبلیغات گسترده زده و عده ای از کاربران را در
این صفحه مشترک کردند. به گزارش جهان، هاله سحابی دو روز پیش و در تشییع جنازه عزت الله سحابی دچار تشنج شد و با وجود انتقال به درمانگاه لواسان و تلاش پزشکان، ایست قلبی کرد و درگذشت. وزارت خارجه آمریکا که درخواست کمک چندین ماهه ملت تحت کشتار بحرین را با مواضع حمایت آمیز از آل خلیفه و آل سعود پاسخ گفته، به دلسوزی برای هاله سحابی پرداخته و مرگ او را به “ماموران امنیتی ایران” نسبت است. وزارت خارجه آمریکا به نقل از آنچه “شاهدان عینی و منابع موثق” نامیده ادعا کرده است ”هاله سحابی توسط ماموران امنیتی ایران کشته شده و آن را به قوی ترین لحن ممکن محکوم می کند.” دولت آمریکا البته نامی از این “منابع موثق” خود نبرده است اما به نظر می رسد منظور او محافل ضدانقلاب باشد. وزارت خارجه آمریکا همچنین گفته است به گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر درباره ایران توصیه خواهد کرد که “این حادثه را بطور کامل و در اولین فرصت ممکن بررسی کند.” سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در عین حال درباره صحت ادعاها درباره کشته شدن هاله تردید کرده اما گفته است، اگر این خبرها صحت داشته باشد، این امر بیانگر بیاعتنایی و بیاحترامی مقام های ایرانی به شان و مقام انسان ها است. آمریکا در شرایطی از شان و مقام انسان ها سخن گفته است که نه تنها کشتار مردم مظلوم بحرین و یمن را به نظاره نشسته است که حتی خود در صدها زندان مخوفی که مدیریت می کند، تاکنون هزاران انسان بیگناه را به تیغ شکنجه گران سپرده است. آمریکا علاوه بر این ها، متهم به کشتار هزاران نفر از مردم بیگناه عراق، افغانستان و پاکستان است. حمایت کاخ سفید از جنایات فجیع و بی سابقه رژیم صهیونیستی، لکه ننگن دیگری است که در کارنامه سیاه حقوق بشری آمریکا به چشم می خورد؛ واقعیت هایی که سخن گفتن آمریکا از حقوق بشر را به طنز شبیه کرده است. گفتنی است دولت آمریکا از سال ۸۸ به حمایت ویژه سیاسی، فنی و تبلیغاتی از جریان فتنه مشغول است که اقدام تبلیغاتی اخیر آن نیز در همین راستا توصیف شده است. در بیست و دومین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب اسلامی در حرم امام خمینی(ره) حضور یافتند. سخنرانی ایشان ساعت 10:10 صبح آغاز و ساعت 11:10 به پایان رسید. اما شرایط ایرانایران نیز مطمئناً برای کسانی که به دنبال گسترش بازارهای آزاد هستند یک هدف طبیعی می باشد: جمهوری اسلامی به صورتی متمرکز بخش عمده ای از اقتصاد خود را طراحی می-کند، بخش عمومی گسترده ای دارد، کنترل قیمت ها را اعمال می کند و برای فقیرترین شهروندان خود مواد غذایی یارانه ای تهیه می نماید. «جامعه ی باز» و ارزش های آمریکاییحال ببینیم «جامعه ی باز» چیست و ایده ای که در پس اندیشه ی سوروس و بنیادش کمین کرده چه می باشد؟ سوروس این نام را از نوشته های کارل پوپر، فیلسوف مشهور انگلیسی و استاد کالج اقتصاد دانشگاه لندن اخذ کرده است. ایران: پرسش بنیادی رئیس جمهور با بیان اینکه امام راحل مردی از جنس انبیای الهی بود، گفت: امام (ره) آمد و انسانها و بشریت را دعوت به راه انبیاء کرد. خبرگزاری فارس: دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان گفت: بیشک آن قرائتی از امام خمینی(ره) صحیح است که مفسرش امام خامنهای(مدظله) باشند. مهرداد وطنی، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، گفت: با توجه به تحرکاتی که گروه انحرافی در حال انجام دادن آن است، به سران این جریان و معدود فریب خوردگانشان میگوییم که دانشجویان کاملاً آماده برخورد با این جریانات منحرف هستند و سرنوشتی بدتر از سران فتنه 88 در انتظارتان است. سخنرانی رئیسجمهور دقایقی پیش در مراسم شب سالگرد بیست ودومین ارتحال امام خمینی در حرم امام (ره) با طرح آخرین مواضع احمدی نژاد به پایان رسید. به گزارش خبرآنلاین، سخنرانی محمود احمدینژاد از سوی شبکههای سیما با تاخیر و غیرمستقیم پخش شد اما رادیو ایران سخنان رئیس جمهور را به طور مستقیم منعکس کرد. رئیس جمهور با بیان اینکه بیست و دو سال از فراق امام راحل و رحلت امام عزیز می گذرد لیکن امروز نام، یاد و راه او برجسته تر، روشن تر و زنده تر فرا روی جامعه بشری قرار دارد، افزود: ابعاد حرکت و انقلاب امام خمینی(ره) هر روز گسترده تر می شود. به رغم صف بندی همه مستکبران و شیاطین عالم و همه شیطنت های آنان، اهداف و آرمانهای امام جهانی می شود. گزیده سخنان محمود احمدی نژاد به این قرار است: انسانها از هر قوم و مللی به دور از رنگها و سلایق، هر روز با امام احساس اشنایی و علاقه ی بیشتر می کنند و امام خمینی(ره) را از خودشان و خودشان را از امام می دانند. امام با اشرافی گری بویژه اشرافی گری مسئولین مخالف بود. امام هرگز اشرافی گری را به رسمیت نشناخت. برخی استکان چای حاج آقا مصطفی را آب میکشیدند تا به امام فشار بیاورند. مهمترین آموزه امام، احیای اندیشه ولایت و امامت است. خداوند متعال برای تحقق عدالت کامل ولایت انسان کامل را به بشریت هدیه کرده است. ولیکن بشریت باید تلاش و مجاهدت کند و به او برسد و ولایت اش را مستقر کند. پایه این ولایت عشق و ماموریت اش اجرای عدالت است. این ولایت از ولایت الهی سرچشمه می گیرد و سلسله مراتب از صادر اول تا امام عصر(عج) ادامه دارد. امام عزیز ما با طرح تئوری ولایت فقیه و استقرار آن راه شناختن و رسیدن به ولایت الهی را ترسیم کرد و جامعه ما را در این مسیر روحانی هدایت کرد. این مهم ترین کار امام است. اما در خدمت شما می خواهم به شرایط امروز جهان اشاره کنم. بزرگترین طاغوت های تاریخ تنها بر منطقه ای از دینا حاکم بودند. بخشی از مردم را تحت ظلم قرار می دادند. اما به مستکبران امروز نگاه کنید. دایره سلطه آن ها همه دنیا را در بر گرفته است. اگر کشتارهای طول تاریخ مستکبران را جمع بزنید به یک دهم کشتارهای این ها نمی رسد. کدام ملت است که از آزار و اذیت و توطئه و چپاول این ها در امان باشد. مع الاسف در برخی از جاها، برخی به اصطلاح عالمان خواسته های مستکبران را به زبان بومی ترجمه کرده و جا می اندازند. امروز شما به کشورهای آفریقایی، آمریکای جنوبی سفر کنید. در اکثر آن ها فقر موج می زند. من به کشورهایی سفر کردم که از ذخایر معدنی سرشار اند اما در خیابان ها مردم پابرهنه و گرسته اند. فقر، بی سوادی، عدم بهداشت است. در بسیاری از شهرها و روستا ها آب سالم و آشامیدنی نیست. اما هم زمان سرمایه داران آمریکایی و اروپایی تمام آن معادن را غارت می کنند و می برند و حتی یک درصد از آن ها را در اختیار ملت ها قرار نمی دهند. بحث سیطره دلار بر اقتصادی جهانی مطرح است. بعد از جنگ دوم جهانی قراردادی به نام برتن ورز بسته شد. در این قرارداد کشورها پذیرفته اند که دلار پول جهانی شود. رابطه تجارت و معادلات بین الملی شود. اما برای جلوگیری از چاپ دلارهای تقلبی دولت آمریکا متعهد شد که به ازای چاپ دلار طلا ذخیره کند. در سال 71 میلادی دولت آمریکا یک جانبه این قرارداد را زیر پا گذاشت. دولت های متوالی آمریکا کسری بودجه ها، هزینه های لشکرکشی خود را با چاپ دلارهای تقلبی و بدون پشتوانه قرار دادند. امام علی(ع) فرمود در هیچ کجا ثروت انباشته ای نمی بینی مگر اینکه در کنار آن حق تضعیف شده ای از مظلومین ببینی. ما آدم داریم که دو هزار میلیارد دلار ثروت دارد. از کجا آمده است؟! حاصل غارت ملت ها است. جنگ می کنند ولی خرج اش را از کجا می آورند. پنجاه تومان خرج می کنند و یک کاغذ چاپ می کنند و روی آن می نویستند صد دلار و آن را به کشورهای دیگر می دهد و جنس می خرند. آنها برای نجات رژیم جعلی صهیونیستی و خودشان، طراحیهایی چون 11 سپتامبر را انجام دادند و مثل ماجرای هولوکاست اجازه تحقیق درباره آن را نمیدهند. آنها این بهانه را برای نجات اقتصاد خودشان دارند که اول افغانستان، بعد عراق و بعد ایران را در دستور کارشان داشتند اما با هوشیاری ملت و رهبری ما شکست خوردند. هنوز برنامه آمریکا تغییر نکرده است. اوباما هم ماسک حمایت از حقوق ملتها را به چهره زده اما هدفش نجات رژیم صهیونیستی و نجات رژیم سرمایه داری است. اما در پایان راه است. حکومت عدالت وعده همه انبیاء و امام و نقطه آزاد خدایی شدن است که میعاد همه فطرت ها و جان های الهی و تئوری حقیقت است. این جایگزین تئوری های سرمایه داری و مادی گرایی است. می خواهیم با امام تجدید بیعت کنیم که تا آخر و تا آخرین قطره خون از میراث گران قدر امام پاسداری خواهیم کرد و با خوی اشرافیت که خطر اصلی در درون است مبارزه کنیم. عهد می بنیدم که از فشار و تهمت وجو سازی های بین المللی نهراسیم و تا آخر پای مطالبات انقلاب می ایستیم. ای امام بدان که با همه ملت، متحد و یک دل پشت سر رهبری عزیز و ولایت فقیه ایستاده ایم. ای امام اندیشه پاکی و ساده زیستی را پاس خواهیم داشتو در راه ساختن ایران و بر پایه جامعهای الگو و پیشرفته تا آخر از پای نخواهیم نشست. ای امام همه یاران تو در تمامی جهان برای برافراشتن پرچم عدالت و پرچم لا اله الا الله راهت را ادامه خواهند داد و لحظه ای از پا نخواهند نشست. یکی از کسانی که در ماجرای تدفین حضرت امام حضور داشت و کارها را به جد انجام میداد حجتالاسلام و المسلمین ناطق نوری بود. ایشان شرح ماجرا را که در کتاب خاطراتش که به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است چنین میگوید: «زمانی که حضرت امام در بیمارستان بستری شده بودند، چند دفعهای به عیادتشان رفتم تا این که امام به رحمت خدا رفت. دو سه روز، جنازهی ایشان در مصلی بود، روزی که قرار بود امام را تشییع کنند به مسؤولین، از جمله من، کروکی بهشت زهرا را داده بودند که بتوانند وارد شوند. عجیب است، دو حادثهی مهم که هر دو برای من اتفاقی بود؛ یکی حضور در مراسم استقبال امام و دیگری مراسم خاکسپاری ایشان. بعد از این که نماز امام را مرحوم آیتالله گلپایگانی خواند و تکبیر آخر نماز تمام شد، جمعیت به سمت جنازهی امام هجوم آوردند. به ذهنم آمد که به آن سمت نروم و خودم هم نمیدانم که چه کسی این را به من گفت. با سرعت به طرف بهشت زهرا رفتم، محافظین گفتند: «حاج آقا! کروکی منطقهی بهشت زهرا دست همراهمان نیست»، گفتم: «عیبی ندارد، ما داخل جمعیت میرویم.» به بهشت زهرا که رسیدیم، نمیدانستیم کجا برویم، داخل جمعیت شدیم. مردم اطراف ماشین ریختند و اظهار ارادت میکردند. گفتم بگذارید ما هم با شما منتظر باشیم تا جنازهی امام را بیاورند. در همین منطقه که امام دفن شد، به وسیلهی کانتینر، محوطه را محاصره کرده بودند، پاسدارانی که بالای کانتینرها بودند، وقتی مرا داخل جمعیت دیدند، اشاره کردند که بیا بالا. دست مرا گرفتند و به بالا آمدم. در داخل محوطهای که برای دفن امام آماده شده بود، جایگاهی هم برای مهمانان درست کرده بودند که دیدم حضرت آیتالله مکارم شیرازی و جمعی دیگر از آقایان قم آن جا نشستهاند. من هم به عنوان کسی که میخواهد در مراسم شرکت کند، پهلوی آقایان نشستم. جمعیت از بالای کانتینر و کانکس به داخل میپریدند، دیدم که اوضاع خیلی به هم ریخته است. برای این که نمیتوانستم این بی نظمیها و بی برنامگیها را ببینم، به اداره کردن آن جا مشغول شدم و با داد و فریاد یک مقداری نظم دادم. ناگهان دیدیم که هلی کوپتر حامل پیکر مطهر امام و چند هلی کوپتر دیگر آمدند. امام را داخل تابوت گذاشته بودند و یک پارچه سفیدی هم رویش کشیده بودند. پس از آن که دستههای تابوت از هلی کوپتر بیرون آمد، جمعیت هجوم آورد، کانتینرها را له کردند و کنار ریختند. مردم تابوت امام را از دست آقای سراج و آْقای انصاری و بقیهی آقایانی که همراه اینها بودند گرفتند. آقای سراج گریه کنان به طرف من آمد و گفت: «آقای ناطق جنازه را مردم گرفتند.» من هم با عصبانیت گفتم: «این طوری جنازه را میآوردند؟» آقای انصاری هم در شلوغی رفت بالای کانتینر و میخواست با بلندگو مردم را ساکت کند، اصلا هیچ بلندگویی آن جا اثر نمیکرد. مردم جنازه را به دست گرفتند، گاهی جنازه در داخل مردم گم میشد. من خیلی عصبانی شدم پاسدارها را صدا زدم و گفتم: «شماها خیلی بی عرضه هستید، سعی کنید و جنازه را از دست مردم بگیرید.» دیدم اصلا این بچهها هم خودشان را باختهاند. خلاصه خودم دست به کار شدم، عبا را به سمتی پرت کردم. محافظین و اخویم و فرزندم مصطفی ممانعت میکردند که آخر با این همه جمعیت، از دست تو کاری ساخته نیست. خلاصه رفتم جلوی یک ماشین آمبولانس که در آنجا بود و به کمک بچههای سپاه با آمبولانس توی جمعیت رفتیم، چون نگران بودم بدن امام از این تابوت زنبقی که هیچ حفاظتی نداشت، زیر دست و پا بیفتد و هتک حرمت بشود. پس از این که آمبولانس نزدیک جنازهی امام آمد، جنازه را از دست مردم گرفتیم و روی سقف آن گذاشتیم نزدیک قبر آوردیم مردم مجددا ریختند و جنازه را گرفتند و باز اوضاع به هم ریخت. پس از مدتی و در عین ناباوری دیدم تابوت نزدیک کانتینری میشد که من در آن بودم و من دستم را دراز کردم و به چوب تابوت رساندم. خداوند در همان لحظه یک نیرویی به من داد و توانستم جنازه را از مردم بگیرم و به طرف کانتینر ببرم. مجددا مردم ریختند، جوانان بی هوش شده بودند و مثل ابر بهاری گریه میکردند. جوانی محاسن امام را گرفته بود و از داخل تابوت بالا آورده بود که ببوسد، هر چه میزدند روی دستش که ول کند، او رها نمیکرد میگفت: « همین جا مرا بکشید، من امام را رها نمیکنم»، مردم کفن امام را بردند. جالب این که از سینه تا زانوی کفن حفظ شده بود و من عبایم را روی بدن امام انداختم و خودم را روی تابوت انداختم که مردم زیاد شلوغ نکنند. حضرت امام پاسداری داشت به نام آقای «بابایی» که بشدت گریه میکرد. آمد که امام را ببوسد، محکم زدم تو صورتش که بعدا از او عذرخواهی کردم. جمعیت هم چنان فشار میآورد به طوری که کانتینر دیگر داشت له میشد، یک لحظه همان جا فکر کردم که اگر تابوت روی من له شود و بمیرم بهترین افتخار است و هیج نگران نبودم. در همین لحظه به وسیلهی بی سیم به احمدآقا پیغام دادند که «آقای ناطق میگوید یک هلی کوپتر بفرستید.» کسی آن جا بود که گفت: «در این شلوغی، هلی کوپتر نمیتواند بنشیند.» گفتم: «به احمد آقا بگویید، من تجربهی 12 بهمن را دارم که هلی کوپتر در آن شرایط بین جمعیت نشست.» مدتی طول کشید تا هلی کوپتر بیاید. من هم چنان خود را روی تابوت انداخته بودم و جمعیت هم فشار میآورد. خداوند توان عجیبی به من داده بود، هلی کوپتر نزدیک کانتینر در میان جمعیت نشست و آمبولانس بین ما و هلی کوپتر قرار داشت. به آقای سراج گفتم تو به داخل هلی کوپتر برو و خودم نیز روی سقف آمبولانس پریدم و داخل هلی کوپتر رفتم. گفتم: تابوت را هل بدهید، دستهی تابوت را خودم گرفتم، وسط دو تا دستهی تابوت، سر چند نفر گیر کرده بود. هر چه میگفتم سرتان را پایین بکشید، فشار جمعیت نمیگذاشت، بالاخره با پایم روی سر آنها فشار دادم. یکی رفت پایین، جا باز شد. بقیه هم سرشان را بیرون کشیدند. آقای فیروزیان، یکی از محافظهایم، خواست به داخل هلی کوپتر بیاید، او را پایین انداختم. یکی دیگر از محافظین، زمانی که هلی کوپتر بلند شد به هلی کوپتر آویزان شده بود و پرت شد. البته هنوز خیلی از زمین فاصله نگرفته بود. خلاصه با هزار زحمت، هلی کوپتر بلند شد به در منظریه نزدیک جماران نشست. پیغام دادیم آمبولانس آمد و جنازهی امام را به سردخانه بیمارستان جنب بیت امام بردیم. در آن لحظه، عمامه و عبا نداشتم و با قبا وراد حیاط شدم. احمد آقا و بقیهی آقایان نشسته بودند. تا احمد آقا مرا دید، شروع به گریه کردن کرد و گفت: «آقای ناطق، همین صحنه را در روز ورود امام از تو دیدم، بدون عمامه و عبا تو به داد امام رسیدی، امروز هم تو به داد ما رسیدی، اما با یک فرق که آن روز محاسنت مشکی بود، امروز محاسنت سفید است.» خیلی منقلب شدم و نشستم یک مقدار گریه کردم و آرام شدم، گفتند: «حالا باید چه کار کنیم.» احمد آقا گفت: «هر چه آقای ناطق میگوید عمل کنید.» گفتم: «حاج احمد آقا، آخر آدم جنازهی امام را در یک تابوت زنبقی میگذارد» و سپس گفتم: «سه تا تابوت و سه تا هلی کوپتر میخواهیم. داخل یکی امام را میگذاریم – دو تای دیگر هم خالی باشد که اگر جمعیت شلوغ کردند آن تابوتهای خالی را دست مردم میدهیم تا مراسم خاکسپاری حضرت امام تمام شود.» آقای دکتر طباطبایی برادر خانم احمد آقا، که آن موقع شهردار تهران بود، دستور داد سه تا تابوت آوردند. یکی تابوت فلزی و مجهز بود و دو تا هم خالی. بعد از ظهر خبر دادند که آقای نوری که آن موقع وزیر کشور بود، دستور داده و نیروهای انتظامی آن جا را سامان داده و یک تقسیم کار شده است. جنازهی امام را به بهشت زهرا آوردیم و امکان استفاده از این طرح نشد. منتها خود بچههایی که مسؤول انتظامات بودند، نظم آن جا را به هم زدند. خلاصه تابوت امام را کنار قبر آوردیم. آقای کفاش زاده آمده بود که امام را ببوسد، محکم زدم توی سرش. خودم رفتم داخل قبر و پاها را دو طرف لحد گذاشتم، وقتی آقای حاج آقا رضا اربابی که غسال و دفن کنندهی علما است، آمد که تلقین امام را بخواند، من دستهایم را به دو طرف قبر گذاشتم تا ایشان تلقین بخواند. جمعیت ریختند، چون داشتند آمال و آرزهای همهی ما را دفن میکردند عده زیادی روی دست من غش کردند. به آقای اربابی که داشت مستحبات دفن را انجام میداد، گفتم: «آشیخ من دارم میمیرم بسه دیگه». آخرین کسی که امام را بوسید و بیرون آمد، ایشان بود. خیلی نگران حال ایشان بودم. با زحمت سنگ آوردند و لحد را با کمک آقای «رضا گنجی» که از محافظین است، گذاشتم و عشق همهی ملت ایران و مظلومان تاریخ را دفن کردیم. خیلی سخت گذشت، در اثر ازدحام نمیتوانستم بیرون بیایم، مردم ریختند خاک قبر امام را به عنوان تبرک بردند، کفشهایم هم زیر خاک رفت و هیچ کس هم نبود به دادم برسد. داشتم خفه میشدم که با خود گفتم: «تقدیرم این است که با امام بمیرم» در یک لحظه زندگیام را مرور کرده و دیدم که هیچ مشکلی ندارم؛ همین لحظه روزنهای پیدا شد و من از زیر پای جمعیت خودم را نجات دادم، تلویزیون که مراسم را مستقیم پخش میکرد، عدهای از دوستان داخل قبر رفتنم را دیده بودند ؛ اما بیرون آمدنم را ندیده بودند و نگران شده بودند. بدون کفش و عبا و عمامه به گوشهای رفتم. شهید صیادشیرازی آمد مرا یک کمی باد زد. با هلی کوپتر به دانشگاه افسری آمدیم و از آن جا هم با اتومبیل و بدون کفش به منزل آمدم. در منزل هیچ کس نبود، بعدا که خانواده آمدند، همسرم آن لباسی که خیلی خاکی بود را به عنوان تبرک برداشت و پنهان کرد...» خبرگزاری فارس: جهاد دانشگاهی در بیانیهای اعلام کرد: حرکت در راه انقلاب اسلامی و آرمانهای امام راحل (ره) تنها با تبعیت از ولایت مطلقه فقیه میسر است. خبرگزاری فارس: استاد حوزه و دانشگاه گفت: هدف جریان انحرافی نابودی مرجعیت در ایران اسلامی است. خبرگزاری فارس: یک عضو هیأت علمی دانشگاه تهران طی یاداشتی به بررسی نقش دانشگاه در منشور امام راحل(ره) و سیر تحولات و آنچه طی چند دهه گذشته بر دانشگاه گذشته پرداخته و نظرات خود پیرامون آینده دانشگاه را اعلام کرده است. رئیس جمهور با بیان اینکه امام راحل مردی از جنس انبیای الهی بود، گفت: امام (ره) آمد و انسانها و بشریت را دعوت به راه انبیاء کرد. خبرگزاری فارس: دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان گفت: بیشک آن قرائتی از امام خمینی(ره) صحیح است که مفسرش امام خامنهای(مدظله) باشند. مهرداد وطنی، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، گفت: با توجه به تحرکاتی که گروه انحرافی در حال انجام دادن آن است، به سران این جریان و معدود فریب خوردگانشان میگوییم که دانشجویان کاملاً آماده برخورد با این جریانات منحرف هستند و سرنوشتی بدتر از سران فتنه 88 در انتظارتان است. سخنرانی رئیسجمهور دقایقی پیش در مراسم شب سالگرد بیست ودومین ارتحال امام خمینی در حرم امام (ره) با طرح آخرین مواضع احمدی نژاد به پایان رسید. به گزارش خبرآنلاین، سخنرانی محمود احمدینژاد از سوی شبکههای سیما با تاخیر و غیرمستقیم پخش شد اما رادیو ایران سخنان رئیس جمهور را به طور مستقیم منعکس کرد. رئیس جمهور با بیان اینکه بیست و دو سال از فراق امام راحل و رحلت امام عزیز می گذرد لیکن امروز نام، یاد و راه او برجسته تر، روشن تر و زنده تر فرا روی جامعه بشری قرار دارد، افزود: ابعاد حرکت و انقلاب امام خمینی(ره) هر روز گسترده تر می شود. به رغم صف بندی همه مستکبران و شیاطین عالم و همه شیطنت های آنان، اهداف و آرمانهای امام جهانی می شود. گزیده سخنان محمود احمدی نژاد به این قرار است: انسانها از هر قوم و مللی به دور از رنگها و سلایق، هر روز با امام احساس اشنایی و علاقه ی بیشتر می کنند و امام خمینی(ره) را از خودشان و خودشان را از امام می دانند. امام با اشرافی گری بویژه اشرافی گری مسئولین مخالف بود. امام هرگز اشرافی گری را به رسمیت نشناخت. برخی استکان چای حاج آقا مصطفی را آب میکشیدند تا به امام فشار بیاورند. مهمترین آموزه امام، احیای اندیشه ولایت و امامت است. خداوند متعال برای تحقق عدالت کامل ولایت انسان کامل را به بشریت هدیه کرده است. ولیکن بشریت باید تلاش و مجاهدت کند و به او برسد و ولایت اش را مستقر کند. پایه این ولایت عشق و ماموریت اش اجرای عدالت است. این ولایت از ولایت الهی سرچشمه می گیرد و سلسله مراتب از صادر اول تا امام عصر(عج) ادامه دارد. امام عزیز ما با طرح تئوری ولایت فقیه و استقرار آن راه شناختن و رسیدن به ولایت الهی را ترسیم کرد و جامعه ما را در این مسیر روحانی هدایت کرد. این مهم ترین کار امام است. اما در خدمت شما می خواهم به شرایط امروز جهان اشاره کنم. بزرگترین طاغوت های تاریخ تنها بر منطقه ای از دینا حاکم بودند. بخشی از مردم را تحت ظلم قرار می دادند. اما به مستکبران امروز نگاه کنید. دایره سلطه آن ها همه دنیا را در بر گرفته است. اگر کشتارهای طول تاریخ مستکبران را جمع بزنید به یک دهم کشتارهای این ها نمی رسد. کدام ملت است که از آزار و اذیت و توطئه و چپاول این ها در امان باشد. مع الاسف در برخی از جاها، برخی به اصطلاح عالمان خواسته های مستکبران را به زبان بومی ترجمه کرده و جا می اندازند. امروز شما به کشورهای آفریقایی، آمریکای جنوبی سفر کنید. در اکثر آن ها فقر موج می زند. من به کشورهایی سفر کردم که از ذخایر معدنی سرشار اند اما در خیابان ها مردم پابرهنه و گرسته اند. فقر، بی سوادی، عدم بهداشت است. در بسیاری از شهرها و روستا ها آب سالم و آشامیدنی نیست. اما هم زمان سرمایه داران آمریکایی و اروپایی تمام آن معادن را غارت می کنند و می برند و حتی یک درصد از آن ها را در اختیار ملت ها قرار نمی دهند. بحث سیطره دلار بر اقتصادی جهانی مطرح است. بعد از جنگ دوم جهانی قراردادی به نام برتن ورز بسته شد. در این قرارداد کشورها پذیرفته اند که دلار پول جهانی شود. رابطه تجارت و معادلات بین الملی شود. اما برای جلوگیری از چاپ دلارهای تقلبی دولت آمریکا متعهد شد که به ازای چاپ دلار طلا ذخیره کند. در سال 71 میلادی دولت آمریکا یک جانبه این قرارداد را زیر پا گذاشت. دولت های متوالی آمریکا کسری بودجه ها، هزینه های لشکرکشی خود را با چاپ دلارهای تقلبی و بدون پشتوانه قرار دادند. امام علی(ع) فرمود در هیچ کجا ثروت انباشته ای نمی بینی مگر اینکه در کنار آن حق تضعیف شده ای از مظلومین ببینی. ما آدم داریم که دو هزار میلیارد دلار ثروت دارد. از کجا آمده است؟! حاصل غارت ملت ها است. جنگ می کنند ولی خرج اش را از کجا می آورند. پنجاه تومان خرج می کنند و یک کاغذ چاپ می کنند و روی آن می نویستند صد دلار و آن را به کشورهای دیگر می دهد و جنس می خرند. آنها برای نجات رژیم جعلی صهیونیستی و خودشان، طراحیهایی چون 11 سپتامبر را انجام دادند و مثل ماجرای هولوکاست اجازه تحقیق درباره آن را نمیدهند. آنها این بهانه را برای نجات اقتصاد خودشان دارند که اول افغانستان، بعد عراق و بعد ایران را در دستور کارشان داشتند اما با هوشیاری ملت و رهبری ما شکست خوردند. هنوز برنامه آمریکا تغییر نکرده است. اوباما هم ماسک حمایت از حقوق ملتها را به چهره زده اما هدفش نجات رژیم صهیونیستی و نجات رژیم سرمایه داری است. اما در پایان راه است. حکومت عدالت وعده همه انبیاء و امام و نقطه آزاد خدایی شدن است که میعاد همه فطرت ها و جان های الهی و تئوری حقیقت است. این جایگزین تئوری های سرمایه داری و مادی گرایی است. می خواهیم با امام تجدید بیعت کنیم که تا آخر و تا آخرین قطره خون از میراث گران قدر امام پاسداری خواهیم کرد و با خوی اشرافیت که خطر اصلی در درون است مبارزه کنیم. عهد می بنیدم که از فشار و تهمت وجو سازی های بین المللی نهراسیم و تا آخر پای مطالبات انقلاب می ایستیم. ای امام بدان که با همه ملت، متحد و یک دل پشت سر رهبری عزیز و ولایت فقیه ایستاده ایم. ای امام اندیشه پاکی و ساده زیستی را پاس خواهیم داشتو در راه ساختن ایران و بر پایه جامعهای الگو و پیشرفته تا آخر از پای نخواهیم نشست. ای امام همه یاران تو در تمامی جهان برای برافراشتن پرچم عدالت و پرچم لا اله الا الله راهت را ادامه خواهند داد و لحظه ای از پا نخواهند نشست. یکی از کسانی که در ماجرای تدفین حضرت امام حضور داشت و کارها را به جد انجام میداد حجتالاسلام و المسلمین ناطق نوری بود. ایشان شرح ماجرا را که در کتاب خاطراتش که به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است چنین میگوید: «زمانی که حضرت امام در بیمارستان بستری شده بودند، چند دفعهای به عیادتشان رفتم تا این که امام به رحمت خدا رفت. دو سه روز، جنازهی ایشان در مصلی بود، روزی که قرار بود امام را تشییع کنند به مسؤولین، از جمله من، کروکی بهشت زهرا را داده بودند که بتوانند وارد شوند. عجیب است، دو حادثهی مهم که هر دو برای من اتفاقی بود؛ یکی حضور در مراسم استقبال امام و دیگری مراسم خاکسپاری ایشان. بعد از این که نماز امام را مرحوم آیتالله گلپایگانی خواند و تکبیر آخر نماز تمام شد، جمعیت به سمت جنازهی امام هجوم آوردند. به ذهنم آمد که به آن سمت نروم و خودم هم نمیدانم که چه کسی این را به من گفت. با سرعت به طرف بهشت زهرا رفتم، محافظین گفتند: «حاج آقا! کروکی منطقهی بهشت زهرا دست همراهمان نیست»، گفتم: «عیبی ندارد، ما داخل جمعیت میرویم.» به بهشت زهرا که رسیدیم، نمیدانستیم کجا برویم، داخل جمعیت شدیم. مردم اطراف ماشین ریختند و اظهار ارادت میکردند. گفتم بگذارید ما هم با شما منتظر باشیم تا جنازهی امام را بیاورند. در همین منطقه که امام دفن شد، به وسیلهی کانتینر، محوطه را محاصره کرده بودند، پاسدارانی که بالای کانتینرها بودند، وقتی مرا داخل جمعیت دیدند، اشاره کردند که بیا بالا. دست مرا گرفتند و به بالا آمدم. در داخل محوطهای که برای دفن امام آماده شده بود، جایگاهی هم برای مهمانان درست کرده بودند که دیدم حضرت آیتالله مکارم شیرازی و جمعی دیگر از آقایان قم آن جا نشستهاند. من هم به عنوان کسی که میخواهد در مراسم شرکت کند، پهلوی آقایان نشستم. جمعیت از بالای کانتینر و کانکس به داخل میپریدند، دیدم که اوضاع خیلی به هم ریخته است. برای این که نمیتوانستم این بی نظمیها و بی برنامگیها را ببینم، به اداره کردن آن جا مشغول شدم و با داد و فریاد یک مقداری نظم دادم. ناگهان دیدیم که هلی کوپتر حامل پیکر مطهر امام و چند هلی کوپتر دیگر آمدند. امام را داخل تابوت گذاشته بودند و یک پارچه سفیدی هم رویش کشیده بودند. پس از آن که دستههای تابوت از هلی کوپتر بیرون آمد، جمعیت هجوم آورد، کانتینرها را له کردند و کنار ریختند. مردم تابوت امام را از دست آقای سراج و آْقای انصاری و بقیهی آقایانی که همراه اینها بودند گرفتند. آقای سراج گریه کنان به طرف من آمد و گفت: «آقای ناطق جنازه را مردم گرفتند.» من هم با عصبانیت گفتم: «این طوری جنازه را میآوردند؟» آقای انصاری هم در شلوغی رفت بالای کانتینر و میخواست با بلندگو مردم را ساکت کند، اصلا هیچ بلندگویی آن جا اثر نمیکرد. مردم جنازه را به دست گرفتند، گاهی جنازه در داخل مردم گم میشد. من خیلی عصبانی شدم پاسدارها را صدا زدم و گفتم: «شماها خیلی بی عرضه هستید، سعی کنید و جنازه را از دست مردم بگیرید.» دیدم اصلا این بچهها هم خودشان را باختهاند. خلاصه خودم دست به کار شدم، عبا را به سمتی پرت کردم. محافظین و اخویم و فرزندم مصطفی ممانعت میکردند که آخر با این همه جمعیت، از دست تو کاری ساخته نیست. خلاصه رفتم جلوی یک ماشین آمبولانس که در آنجا بود و به کمک بچههای سپاه با آمبولانس توی جمعیت رفتیم، چون نگران بودم بدن امام از این تابوت زنبقی که هیچ حفاظتی نداشت، زیر دست و پا بیفتد و هتک حرمت بشود. پس از این که آمبولانس نزدیک جنازهی امام آمد، جنازه را از دست مردم گرفتیم و روی سقف آن گذاشتیم نزدیک قبر آوردیم مردم مجددا ریختند و جنازه را گرفتند و باز اوضاع به هم ریخت. پس از مدتی و در عین ناباوری دیدم تابوت نزدیک کانتینری میشد که من در آن بودم و من دستم را دراز کردم و به چوب تابوت رساندم. خداوند در همان لحظه یک نیرویی به من داد و توانستم جنازه را از مردم بگیرم و به طرف کانتینر ببرم. مجددا مردم ریختند، جوانان بی هوش شده بودند و مثل ابر بهاری گریه میکردند. جوانی محاسن امام را گرفته بود و از داخل تابوت بالا آورده بود که ببوسد، هر چه میزدند روی دستش که ول کند، او رها نمیکرد میگفت: « همین جا مرا بکشید، من امام را رها نمیکنم»، مردم کفن امام را بردند. جالب این که از سینه تا زانوی کفن حفظ شده بود و من عبایم را روی بدن امام انداختم و خودم را روی تابوت انداختم که مردم زیاد شلوغ نکنند. حضرت امام پاسداری داشت به نام آقای «بابایی» که بشدت گریه میکرد. آمد که امام را ببوسد، محکم زدم تو صورتش که بعدا از او عذرخواهی کردم. جمعیت هم چنان فشار میآورد به طوری که کانتینر دیگر داشت له میشد، یک لحظه همان جا فکر کردم که اگر تابوت روی من له شود و بمیرم بهترین افتخار است و هیج نگران نبودم. در همین لحظه به وسیلهی بی سیم به احمدآقا پیغام دادند که «آقای ناطق میگوید یک هلی کوپتر بفرستید.» کسی آن جا بود که گفت: «در این شلوغی، هلی کوپتر نمیتواند بنشیند.» گفتم: «به احمد آقا بگویید، من تجربهی 12 بهمن را دارم که هلی کوپتر در آن شرایط بین جمعیت نشست.» مدتی طول کشید تا هلی کوپتر بیاید. من هم چنان خود را روی تابوت انداخته بودم و جمعیت هم فشار میآورد. خداوند توان عجیبی به من داده بود، هلی کوپتر نزدیک کانتینر در میان جمعیت نشست و آمبولانس بین ما و هلی کوپتر قرار داشت. به آقای سراج گفتم تو به داخل هلی کوپتر برو و خودم نیز روی سقف آمبولانس پریدم و داخل هلی کوپتر رفتم. گفتم: تابوت را هل بدهید، دستهی تابوت را خودم گرفتم، وسط دو تا دستهی تابوت، سر چند نفر گیر کرده بود. هر چه میگفتم سرتان را پایین بکشید، فشار جمعیت نمیگذاشت، بالاخره با پایم روی سر آنها فشار دادم. یکی رفت پایین، جا باز شد. بقیه هم سرشان را بیرون کشیدند. آقای فیروزیان، یکی از محافظهایم، خواست به داخل هلی کوپتر بیاید، او را پایین انداختم. یکی دیگر از محافظین، زمانی که هلی کوپتر بلند شد به هلی کوپتر آویزان شده بود و پرت شد. البته هنوز خیلی از زمین فاصله نگرفته بود. خلاصه با هزار زحمت، هلی کوپتر بلند شد به در منظریه نزدیک جماران نشست. پیغام دادیم آمبولانس آمد و جنازهی امام را به سردخانه بیمارستان جنب بیت امام بردیم. در آن لحظه، عمامه و عبا نداشتم و با قبا وراد حیاط شدم. احمد آقا و بقیهی آقایان نشسته بودند. تا احمد آقا مرا دید، شروع به گریه کردن کرد و گفت: «آقای ناطق، همین صحنه را در روز ورود امام از تو دیدم، بدون عمامه و عبا تو به داد امام رسیدی، امروز هم تو به داد ما رسیدی، اما با یک فرق که آن روز محاسنت مشکی بود، امروز محاسنت سفید است.» خیلی منقلب شدم و نشستم یک مقدار گریه کردم و آرام شدم، گفتند: «حالا باید چه کار کنیم.» احمد آقا گفت: «هر چه آقای ناطق میگوید عمل کنید.» گفتم: «حاج احمد آقا، آخر آدم جنازهی امام را در یک تابوت زنبقی میگذارد» و سپس گفتم: «سه تا تابوت و سه تا هلی کوپتر میخواهیم. داخل یکی امام را میگذاریم – دو تای دیگر هم خالی باشد که اگر جمعیت شلوغ کردند آن تابوتهای خالی را دست مردم میدهیم تا مراسم خاکسپاری حضرت امام تمام شود.» آقای دکتر طباطبایی برادر خانم احمد آقا، که آن موقع شهردار تهران بود، دستور داد سه تا تابوت آوردند. یکی تابوت فلزی و مجهز بود و دو تا هم خالی. بعد از ظهر خبر دادند که آقای نوری که آن موقع وزیر کشور بود، دستور داده و نیروهای انتظامی آن جا را سامان داده و یک تقسیم کار شده است. جنازهی امام را به بهشت زهرا آوردیم و امکان استفاده از این طرح نشد. منتها خود بچههایی که مسؤول انتظامات بودند، نظم آن جا را به هم زدند. خلاصه تابوت امام را کنار قبر آوردیم. آقای کفاش زاده آمده بود که امام را ببوسد، محکم زدم توی سرش. خودم رفتم داخل قبر و پاها را دو طرف لحد گذاشتم، وقتی آقای حاج آقا رضا اربابی که غسال و دفن کنندهی علما است، آمد که تلقین امام را بخواند، من دستهایم را به دو طرف قبر گذاشتم تا ایشان تلقین بخواند. جمعیت ریختند، چون داشتند آمال و آرزهای همهی ما را دفن میکردند عده زیادی روی دست من غش کردند. به آقای اربابی که داشت مستحبات دفن را انجام میداد، گفتم: «آشیخ من دارم میمیرم بسه دیگه». آخرین کسی که امام را بوسید و بیرون آمد، ایشان بود. خیلی نگران حال ایشان بودم. با زحمت سنگ آوردند و لحد را با کمک آقای «رضا گنجی» که از محافظین است، گذاشتم و عشق همهی ملت ایران و مظلومان تاریخ را دفن کردیم. خیلی سخت گذشت، در اثر ازدحام نمیتوانستم بیرون بیایم، مردم ریختند خاک قبر امام را به عنوان تبرک بردند، کفشهایم هم زیر خاک رفت و هیچ کس هم نبود به دادم برسد. داشتم خفه میشدم که با خود گفتم: «تقدیرم این است که با امام بمیرم» در یک لحظه زندگیام را مرور کرده و دیدم که هیچ مشکلی ندارم؛ همین لحظه روزنهای پیدا شد و من از زیر پای جمعیت خودم را نجات دادم، تلویزیون که مراسم را مستقیم پخش میکرد، عدهای از دوستان داخل قبر رفتنم را دیده بودند ؛ اما بیرون آمدنم را ندیده بودند و نگران شده بودند. بدون کفش و عبا و عمامه به گوشهای رفتم. شهید صیادشیرازی آمد مرا یک کمی باد زد. با هلی کوپتر به دانشگاه افسری آمدیم و از آن جا هم با اتومبیل و بدون کفش به منزل آمدم. در منزل هیچ کس نبود، بعدا که خانواده آمدند، همسرم آن لباسی که خیلی خاکی بود را به عنوان تبرک برداشت و پنهان کرد...» خبرگزاری فارس: جهاد دانشگاهی در بیانیهای اعلام کرد: حرکت در راه انقلاب اسلامی و آرمانهای امام راحل (ره) تنها با تبعیت از ولایت مطلقه فقیه میسر است. خبرگزاری فارس: استاد حوزه و دانشگاه گفت: هدف جریان انحرافی نابودی مرجعیت در ایران اسلامی است. خبرگزاری فارس: یک عضو هیأت علمی دانشگاه تهران طی یاداشتی به بررسی نقش دانشگاه در منشور امام راحل(ره) و سیر تحولات و آنچه طی چند دهه گذشته بر دانشگاه گذشته پرداخته و نظرات خود پیرامون آینده دانشگاه را اعلام کرده است. سربازان به پا خاسته اند شعر (گفت و شنود) شوراي هماهنگي سبز يا شوراي تهيه سوژه براي كيهان؟! سفارش كوتاه و رساي امام خميني به آيت الله خامنه اي شرح روايتي از امام باقر(ع) در کلام رهبری اظهارات سردار نقدی در مورد فرقه منحرف فعالیت جریان انحرافی در شهر شاهد نمونه گروه انحرافی ،جریان فتنه را امیدوار کرد مرده خوری فتنهگران، صدای خنده حامیان سابق را هم بلند کرد! برنامه ریزی جندالشیطان برای ضربه به نظام من از صراط رد شدم، اما كار خيلي مشكل است
به گزارش جام نیوز به نقل ازسایت ضد انقلابی گویا نیوز درپی مرگ عزت الله سحابی یوسف صانعی در پیامی به تمجید ازوی پرداخت. بی بی سی فارسی به منظور جلب مخاطب، اتکای بیشتری به پخش شو و سریال پیدا کرده است. این هفته نامه ضمن انتقاد از هاشمی رفسنجانی آورده است: در حالی که آل سعود و آل خلیفه همچمنان به شیعه کشی در بحرین مشغول بوده و مراجع و علمای قم، نجف و لبنان نسبت به این نسلکشی دژخیمانه واکنش نشان داده و بر ضرورت دفاع از قیام مردمی و انقلابی بحرین تاکید دارند؛ هاشمی رفسنجانی تا کنون موضعی در این مورد اتخاذ نکرده است . در حاشیه این مراسم که صبح امروز برگزار شد، یگان امداد منطقه لواسانات ناجا یک نفر را که حامل سه بمب دستی ریموتدار بود، دستگیر کرد و در یک مورد دیگر نیز فردی که سه کلت کمری را حمل میکرد که با کالیبر گلولههایی که در ایران موجود نیست (معروف به کلتهای شاهکش)، بازداشت کرد. یکی از اغتشاش گران که از صحنه های آشوب ها و اغتشاشات بعد از انتخابات فیلمهای متعددی گرفته است و اکنون نیز به خارج از کشور گریخته و با شبکه های ضدانقلاب درارتباط است، تحت عنوان یک مستند ساز ،درگفتگو با صدای آمریکا از ساخت فیلم هفتاد دقیقه ای خود بر علیه جمهوری اسلامی ایران سخن گفت.بر اساس این گزارش، "کلانی" در ابتدا با اشاره به ناکامی وی و بسیاری از طرفداران موسوی از شکست در انتخابات ریاست جمهوری گفت:«ساخت فیلم من از قبل از انتخابات شروع شدوقرار بود تا بعد از انتخابات با شادی و اشتیاق طرفداران کاندیدای پیروز[میرحسین موسوی] به اتمام برسد ولی این اتفاق نیفتاد و و تا به امروز اعتراضات ادامه دارد،و من این تظاهرات را تا روز عاشورا به تصویر کشیدم.»وی در ادامه سعی کرد وابستگی خودبه سازمان های جاسوسی وشبکه های ضد انقلاب را نفی نماید اما دراظهارات بعدی خود به خروج و فرارش به خارج از کشور تلویحا اعتراف کرد.کلانی در این باره اضافه کرد:«من روزهایی که بعد از تظاهرات به خانه می آمدم و استراحت می کردم،مدام از این ترس داشتم که اگر نیروهای امنیتی من را بگیرند چه اتفاقی برای من می افتد؟آیا من را نیز همانند دوستان دیگرم به عنوان یک وابسته به سازمان های اطلاعاتی بیگانه ،یک اقدام کننده علیه امنیت ملی و یک محارب خواهند شناخت؟»این حامی جریان فتنه در آخر افزود:«من تدوین 95 درصد این فیلم را در ایران انجام دادم،اما چون واقعا دیگر در ایران وقت ماندن نداشتم[!] مجبور شدم از ایران خارج شده و چند درصد باقیمانده را در فرانسه انجام بدهم و فیلم را به اتمام برسانم و در حال حاضر نیز با چند شبکه فارسی زبان و شبکه های خارجی در حال صحبت هستم و امیدوارم که با هم به توافق برسیم که بتوانیم در سالگرد 22 خرداد این فیلم را به نمایش بگذاریم.» صبح امروز مراسم تشییع جنازه مرحوم مهندس سحابی از اعضای گروه موسوم به ملی ـ مذهبی که روز گذشته دار فانی را وداع گفت، برگزار شد. بنابر این گزارش، در پی حمله قلبی خانم سحابی برخی اطرافیان و برخی عوامل و عناصر مشکوک در میان تشییع کنندگان، با یکدیگر درگیر شدند. هاله سحابی دختر عزتالله سحابی در مراسم تشییع پیکر پدرش بر اثر ایست قلبی درگذشت. علیرغم ادعاها و دروغپردازیهای رسانههای حامی فتنهگران آمریکایی و اسرائیلی مبنی بر کشته شدن هاله سحابی دختر عزتالله سحابی در درگیری با نیروهای امنیتی، گزارشهای خبرنگاران فارس حاضر در مراسم تشییع عزتالله سحابی حاکی از آن است که درگیریای بین تشییعکنندگان و نیروهای انتظامی حاضر در مراسم به وجود نیامده است.
|