زمينه سازي خاتمي براي گام هاي بعدي
خاتمي در ديدار گروهي از اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران درباره حضور خود در انتخابات توضيح داد. براساس گزارش ها، خاتمي در اين ملاقات مورد اعتراض هاي جدي واقع شده مبني بر اينكه حتي اگر تصميم او حضور در انتخابات بود، چرا همين تصميم را علني و شفاف اعلام نكرد.
هامون به نقل از کیهان:
به گزارش سايت انجمن اسلامي مذكور، ملاقات كنندگان به خاتمي گفته اند: شما ميان
دوراهي گرفتار بوديد اينكه راي ندادن شما تضعيف نظام است و راي دادن شما در حال
گرفتاري آقايان موسوي و كروبي و خانم رهنورد و بسياري از دوستان، خوب نيست. البته
نقطه ضعف شما در اتخاذ تصميم روشن است. شما در زمان رياست جمهوري گفتيد نمي خواهيد
در اين مقام در راس اپوزيسيون باشيد ولي بعد از رياست جمهوري چرا تكليف خود را روشن
نكرديد؟ مي بايست از دو ماه پيش شفاف با مردم صحبت مي كرديد كه بايد راي داد يا
نداد و به آن عمل مي كرديد. مشكل همه ما اينكه دچار انفعال هستيم و يكي از معضلات
ما فقر روش مندي و نداشتن راهبرد مشخص است. ما نمي توانيم ذهن شما را بخوانيم ولي
عمل شما گاه منفعلانه است. ما نمي دانيم مرز اصلاح طلبي كجا است؟ آيا خط قرمزي وجود
دارد؟ شما براي حضور در انتخابات شرايطي گذاشتيد آيا برآورده شد؟ شايد آينده ثابت
كند كه كار شما درست بوده است ولي تبعات اقدام خود را از نظر دور نداريد. كاش قبلا
با صراحت از حضورتان خبر مي داديد كه جامعه دچار سوءتفاهم نمي شد.
پس از مطرح
شدن پرسش ها و مطالب از سوي اعضاي اين انجمن، خاتمي با بحراني نشان دادن شرايط و
مطرح كردن توهم توطئه برخي تندروهايي كه سعي داشتند اصلاح طلبان و نظام را رودرروي
هم قرار دهند سعي بر توجيه عملكرد خود كرد كه بعدها مطالب منتشر شده در وبلاگ ها و
فيس بوك افراد حاضر در اين جلسه نشان داد اين افراد هنوز نسبت به عملكرد خاتمي
انتقاد دارند و دلايل خاتمي را نپذيرفته اند.
همچنين حسين نقاشي دبير اسبق اين
انجمن كه در ديدار با خاتمي حضور داشته در صفحه فيس بوك خود نوشت: ايشان به دماوند
رفته بودند تا در واقع به نوعي قهر سياسي داشته باشند با اين انتخابات انتخاباتي كه
مغاير با شروط مطرح شده از سوي ايشان بود. آقاي خاتمي تاكيد مي كند كه اساسا از
ابتدا موافق تحريم انتخابات نبوده و اين كار را داراي بار حقوقي-سياسي خاصي مي
داند. از ديد ايشان در انتخابات همين مجلس دست كم تا 50 درصد مردم مشاركت مي كردند
و در اين اوضاع و احوال اساسا تحريم معنايي ندارد. كسي تحريم مي كند كه مطمئن باشد
مشاركت را به پايين 20 درصد مي تواند بكشاند. از اين رو دو امر مشاركت در معرفي
كانديدا و ليست انتخاباتي دادن با راي دادن شخصي را از هم جدا مي كنند و همچنين
معتقدند مي بايست حداقل يك هفته زودتر اين تفاوت فاز خود را در بحث تحريم انتخابات
پر رنگ تر مطرح مي كردند.
وي مي افزايد: با اين حال [آقاي خاتمي] مي گويند اين
تصميم و آن روز و شبي كه بر ايشان گذشت، يكي از سخت ترين روز و شبهاي شان بود. از
عواطفي كه از هواداران مي توانست جريحه دار شود تا اهل بيت منزل خودشان! با توجه به
فرصت محدود پيش رو، تنها توانستند با تعداد كمي از افراد غالبا مجمعي مشورت كنند و
نهايتا راي به «جمهوري اسلامي» را به صندوق مي اندازند. ايشان تاكيد دارند كه من
برانداز نبوده و نيستم... من [نقاشي] نسبت به آنچه گفته شد متقاعد نشدم، هر چند به
اقدام شرافتمندانه او احترام مي گذارم.
در همين حال ايلنا گزارش داد كه خاتمي در
اين ديدار گفته است: ما اسلام را قبول داريم... طبعا وقتي از نظام و حكومت سازگار
با دين صحبت مي شود نبايد قوانين و ساز و كارها مغاير با احكام شرع باشد... ما
اصلاح طلبان خود را درون نظام تعريف مي كنيم. بنابراين با براندازي نظام مخالفيم،
گذشته از اين كه اين توهم كه مي شود اين نظام را برانداخت، توهم باطل است. نظام به
قيمت گراني بدست آمده است هم به لحاظ اعتقادي و هم به لحاظ عملي نمي شود و نبايد از
آن دست برداشت، اصل نظام حاصل انقلاب بزرگي است و پشتوانه مردمي هم دارد.
خاتمي
با تاكيد بر اين كه اگر انتقاد و اعتراضي هست در درون نظام است نه عليه آن، ادامه
داد: كساني كه خود را در درون نظام مي دانند انتقادهايي دارند و راه و رسم بيان
انتقادات را نيز راه و رسم مدني و دوري از خشونت مي دانند.
خاتمي به اين پرسش
پاسخ نداد كه چرا در جريان فتنه 88 از مراجعه به راهكارهاي قانوني خودداري كرده و
براي بهره گيري دشمنان از ادعاي دروغ تقلب، به آشوب هاي خياباني روي آورده
است!
خاتمي در ادامه، با بيان اين كه اصلاحات به اين نتيجه رسيد كه ليست و نامزد
نداشته باشد، گفت: اما تصريح شد كه اين امر به معني تحريم انتخابات نيست و هيچكس هم
از شركت در انتخابات منع نشد، ولي فضا به سويي رفت كه انگار انتخابات از سوي
اصلاحات تحريم شده است و با توجه به اينكه هر دو طرف مدعي تحريم انتخابات؛ تبليغات
و امكانات وسيع تبليغي داشتند بر آن دامن زدند و متاسفانه ذهنيت و انتظاري در ميان
بخشي از نيروها بخصوص جوانان شكل گرفت. اگر بخواهم از خود انتقاد كنم بايد بگويم كه
ما نبايست بگذاريم چنين ذهنيت و توقعي پديد آيد ولي به هر حال اين مشكل وجود
داشت.
يادآور مي شود بر خلاف ادعاي اخير خاتمي، وي قبلا انتخابات را بي معنا
توصيف كرده بود. همين موضوع از سوي برخي اصلاح طلبان خارج نشين به عنوان تحريم
انتخابات مطرح و علنا مورد تبليغ قرار گرفت اما خاتمي طي چندماه اخير حتي حاضر نشد
عليه اين خط تبليغاتي و سياسي موضع بگيرد و درباره اينكه آيا شما در انتخابات شركت
مي كنيد، به خبرنگاران در حاشيه مراسم ختم پدر عبداله نوري گفت ما مخلص همه شما
هستيم! بنابراين او در آن زمين به اعتبار بازي خوردن از عناصر نفوذي تندرو، مايل
بود در خدمت جبهه تحريم قرار گيرد اما نظرسنجي هاي هفته هاي آخر به انضمام حماسه كم
سابقه 22 بهمن و شكست پروژه برگزاري تظاهرات در 25 بهمن به خاتمي ثابت كرد كه در
صورت عدم حضور در انتخابات اسباب انگشت نما شدن و سرافكندگي هميشگي او خواهد شد
و... خاتمي بدين ترتيب بعدازظهر جمعه در روستاي وادان دماوند دور از چشم خبرنگاران
در انتخابات شركت كرد.
گفتني است برخورد خاتمي در اين جلسه نشان مي دهد كه وي مي
داند ماجراي تحريم انتخابات از جانب او قابل انكار نيست ولي در همان حال مي كوشد به
مخاطبان خويش بفهماند كه راه خود را از آنها جدا كرده است و ضمن تحليل شرايط، اين
نكته را نيز به آنها القاء مي كند كه بايد منتظر گام هاي بعدي او نيز
باشند.
بشكن بشكنه! بشكن!
«اعلام تعطيلي تلويزيون رسا، دومين شكست مديريت جنبش سبز پس از شركت محمد خاتمي در انتخابات مجلس بود».
هامون به نقل از کیهان:
محمدرضا يزدان پناه (از همكاران فراري روزنامه هاي زنجيره اي) ضمن انتشار اين
مطلب در گويانيوز نوشت: تلويزيون رسا تا اطلاع ثانوي تعطيل شد. نكته جالب توجه
درباره خبر توقف پخش برنامه هاي تلويزيون رسا اين بود كه مسئولان آن حتي از تأييد و
اعلام رسمي اين خبر خودداري كرده اند و خبر تعطيلي رسا توسط سايت جرس كه نزديك ترين
رسانه اينترنتي به ديدگاه هاي گردانندگان رسا است، اعلام شده است.
وي اضافه مي
كند: تأسيس و آغاز به كار تلويزيون رسا در فضاي خبري و سياسي اتفاق مهمي بود. خبر
تاسيس تلويزيوني كه قرار بود و وعده داده بود ديدگاه هاي متنوع و مختلف را نمايندگي
كند، با استقبال طرفداران جنبش سبز روبرو شد. اما مدتي پس از آغاز به كار اين شبكه
ديگر خبري از آن هياهوي نخستين نبود. ضعف مفرط در برنامه سازي، كيفيت نازل بخش هاي
خبري كه صرفاً به روخواني اخبار سايت هاي سبز مي پرداختند، استفاده نكردن از
نيروهاي حرفه اي، پايين بودن كيفيت تصاوير و به طور كلي در نظر نگرفتن معيارهاي
ضروري حرفه اي و مدرن بين المللي براي راه اندازي و ادامه كار يك تلويزيون ماهواره
اي، باعث شد تا در حضور غول هاي رسانه اي رسا جاي چنداني در خانه مخاطبان ايراني
پيدا نكند.
همكار سابق نشريات زنجيره اي در پايان نوشت: خبر تعطيلي رسا بي شك
متأثركننده و دردناك است. اعلام تعطيلي اين تلويزيون، پس از شركت سيد محمد خاتمي در
انتخابات مجلس كه شكست مديريت اصلاح طلبانه دوم خردادي بر بخش سياسي جنبش سبز به
شمار مي آيد، شكست همين مديريت در بخش رسانه اي جنبش سبز نيز محسوب مي
شود.
ظريفي با اشاره به شكست ها و ناكامي هاي پي درپي فتنه گران در آستانه نوروز
امسال مي گفت؛ عيد امسال اصحاب فتنه با اين ترانه سنتي حاجي فيروز همنوا مي شوند كه
بشكن بشكنه! بشكن!
اسرائيل: مخالفان بشار اسد دوستان ما هستند
هامون به نقل از کیهان:
به نوشته روزنامه صهيونيستي يديعوت آحارنوت اسحاق هرتزوگ وزير رفاه و خدمات
اجتماعي رژيم صهيونيستي گفته است: «در ديداري كه بين من و مخالفان حكومت سوريه
برگزار شد، آنها قول دادند در صورت سقوط حكومت سوريه با اسرائيل روابط دوستانه
ايجاد كنند.»همچنين ايوب كارا معاون نخست وزير رژيم صهيونيستي كه با مخالفان بشار
اسد در ارتباط مستمر مي باشد تصريح كرده است كه «مخالفان بشار خواهان دوستي با
اسرائيل هستند».
اين در حالي است كه مخالفان دولت سوريه به تصريح اكثر ناظران
بين المللي يك گروه كوچك خرابكار هستند كه جز در چند شهر حاشيه اي اين كشور پايگاهي
ندارند.
در همين حال، سي ان ان ديروز از پنتاگون گزارش داد گزارش هاي اطلاعاتي
آمريكا حاكي است كه رئيس جمهور سوريه فرماندهي ارتش نيرومندي را در دست دارد كه
بعيد است عليه وي شود و تصريح كرد بشار اسد از حمايت نخبگان سوري برخوردار
است.
وزن كشي ناكام فهرست حاميان مشايي در تهران
فهرستي كه از سوي حاميان مشايي در انتخابات مجلس منتشر شده بود تنها توانست به طور ميانگين 15هزار نفر از بيش از 2ميليون آراي تهران را به خود اختصاص دهد.
هامون به نقل از کیهان:
انتشار فهرست 30 نفره اي تحت عنوان جبهه توحيد و عدالت در تهران كه در آن نام
برخي چهره هاي سرشناس اصولگرا قرار گرفته بود، واكنش هاي بسياري را از جانب جريان
هاي مختلف اصولگرا در پي داشت، بطوري كه 18 نفر از آن ليست تنها دقايقي بعد از
انتشار اين ليست حضور خود را تكذيب كردند و حتي از اقدام به شكايت براي تهيه
كنندگان اين ليست خبر دادند.
با اعلام برائت گسترده در فاصله دقايقي پس از اعلام
اين فهرست در تهران از همان ابتدا نيز وزن سياسي اين جبهه پيش بيني مي شد اما
انتشار نهايي آراي تهراني ها اين واقعيت را آشكار كرد. به نحوي كه 12 عضو اين فهرست
توانستند به طور متوسط 15 هزار رأي را از آن خود كنند.
بهنام ملكي كه در ليست
هاي (جبهه ايستادگي، جهادگران ايران اسلامي، جنبش عدالت و مهرورزي، جبهه مردمي
اصلاحات، جبهه حاميان ولايت و جبهه بصيرت و بيداري) و فرزاد سليماني در ليست هاي
(جبهه ايستادگي، جهادگران ايران اسلامي، جنبش عدالت و مهرورزي و جبهه حاميان انقلاب
اسلامي) نيز بودند كه بيشتر آراي آنان مربوط به حضور در ليست هاي فوق بود و وزن
واقعي اين جبهه كه به جبهه حاميان دولت نيز مشهور بودند طبق اعلام رسمي فرمانداري
تهران حداكثر 14هزار در تهران مي باشد.
آراي اعضاي فهرست جبهه توحيد و عدالت به
اين شرح است: بهنام ملكي 56616 راي، فرزاد سليماني 20713 راي، محمدمهدي تسخيري
14586راي، حوريه خدايي 14340رأي، عليرضا عبدالغفاري 4267 رأي....
سايت حامي فتنه دوباره فيلتر شد
يك سايت حامي شبكه فتنه كه به واسطه پوست اندازي و تغيير نام، مجددا فعال شده بود پس از چند ماه دروغ پراكني و سرويس دهي به جريان فتنه فيلتر شد.
هامون به نقل از کیهان:
سايت موسوم به بازتاب از چند ماه پيش و پس از مسدود شدن سايت آينده، توسط برخي
جداشدگان سابق سايت هاي بازتاب و تابناك راه اندازي شده بود و گفته مي شد با يكي از
عناصر فتنه گر فراري(م- ه) در ارتباط است.
مشاور كارگروه فيلترينگ گفت: جمع بندي
كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه از فعاليت سايت بازتاب، اين بوده است كه
عملكرد آن در راستاي تشويش اذهان عمومي است.
اين سايت در روز شنبه 13 اسفند
شائبه هاي بي اساسي را در مورد صحت انتخابات مجلس نهم مطرح كرده بود كه پس از چند
ساعت، آن را از خروجي خود حذف كرد. مومن نسب، مشاور كارگروه فيلترينگ در اين رابطه،
به «خبرگزاري دانشجو» گفت: فيلترينگ اين سايت به دستور كارگروه تعيين مصاديق محتواي
مجرمانه صورت گرفته است.
آدم مي كشند تا پول بگيرند و پول مي دهند تا از فهرست تروريست ها خارج شوند!
يك روزنامه نگار مشهور يهودي گروهك منافقين را يك فرقه سياسي خواند كه از راه ترور كسب درآمد مي كند.
هامون به نقل از کیهان:
به گزارش پايگاه اطلاع رساني هابيليان «ريچارد سيلورستين» روزنامه نگار و وبلاگ
نويس مشهور يهودي كه در شهر سياتل واشنگتن زندگي مي كند در مقاله اي ضمن تروريست
خواندن گروهك منافقين از حاميان اين فرقه به شدت انتقاد كرد. سيلورستين منبع درآمد
منافقين را ترورهايي خواند كه براي سازمان موساد در ايران انجام مي دهند و اضافه
كرد: بدون شك موساد خوب پول مي دهد! من حتي احتمال مي دهم 400 ميليون دلاري كه بوش
براي ايجاد بي ثباتي در ايران در سال 2007 ميلادي اختصاص داده بود در اختيار
مجاهدين يا موساد يا هر دوي آنها قرار گرفته باشد.
اين روزنامه نگار آمريكايي در
وبلاگ خود ضمن انتقاد شديد از حاميان غربي گروهك منافقين گفت: معلوم نيست حمايتهاي
«آلن درشوويتز» وكيل آمريكايي كه در حمايت از اسرائيل زبانزد است از گروهك منافقين
در قبال چه مقدار پول صورت گرفته است؟ من كه شوكه مي شوم اگر او خود را ارزانتر از
50000 دلار فروخته باشد.
وي همچنين آلن درشوويتز را به واسطه نظراتش يك افسانه
نويس خواند و ادامه داد: تنها حقوق بشري كه براي او مهم است حقوق اسرائيل است كه هر
كاري كه مي خواهد با فلسطينيان بكند. درشوويتز درباره ديگران نيز مزخرفاتي به هم مي
بافد كه در راستاي منافع اسرائيل باشد.
سيلورستين همچنين ضمن اشاره به تعابيري
كه منافقين درباره درشوويتز به كار مي برند گفت: برايم جالب است وقتي مي بينم اوباش
خشني مانند مجاهدين خلق او را مدافع حقوق بشر و برجسته ترين وكيل در پرونده هاي
جنايي در جهان مي نامند.
وي ضمن انتقاد از كساني كه از مجاهدين پول مي گيرند تا
آنها را حامي برقراري دموكراسي در ايران معرفي كنند گفت: بايد ببينيم مجاهدين قبل و
بعد از انقلاب 1979 ايران چه افرادي را كشته اند حتي برخي از اين كشته شده ها
آمريكايي بوده اند.
ريچارد سيلورستين در پايان مقاله اش ضمن تأكيد بر اينكه
منافقين براي رسيدن به اهداف خود حاضر به استفاده از هر وسيله اي هستند افزود:
هنگامي كه كشتن آمريكايي ها برايشان سودآور بود، آنها را كشتند و هم اكنون كه كشتن
دانشمندان ايراني برايشان سودآور و درآمدزاست آنها را مي كشند.
جنگ با ایران، آمریکا را به باتلاق دیگری میکشاند
هامون به نقل از جام
نیوز:
تحلیلگر برجسته سیاسی میگوید: «هرگونه تهاجم نظامی علیه ایران محکوم به شکست است و آمریکا را درسردرگمی دیگری در خاورمیانه گرفتار میکند.
آشر کافمن دانشیار موسسه مطالعات صلح بینالملل کروک دانشگاه نوتردام آمریکا در سرمقاله روز جمعه (19 اسفند، 9 مارس) تارنمای شبکه تلویزیونی سیانان نوشت که حمله به ایران "امریکا را به باتلاق دیگری در خاورمیانه فرو میبرد، موجب بحران نفتی میشود و اقتصاد جهانی را به آشفتگی میکشاند."
کافمن تاکید کرد: «آمریکا با چنین ماجراجوییهاییدر رسیدن به هدف اعلامشده خود ناکام خواهد ماند و موجب بروز تقابل ویرانگر میان ایران و اسرائیل خواهد شد، به هزاران ایرانی و اسرائیلی آسیب میرساند و کشورهای همسایه را تحت تاثیر قرار میدهد.»
این تحلیلگر سیاسی به لفاظیهای جنگطالبانه اسرائیل علیه ایران اشاره کرد و گفت: «اسرائیل برای از بین بردن و یا حتی آسیب جدی وارد کردن به تاسیسات هستهای ایران، از ظرفیت نظامی کافی برخوردار نیست.»
وی یادآور شد که هر گونه حمله به ایران "آتش جنگی بیسابقه" را در خاورمیانه بر میافروزد که در آن اسرائیل به علت کوچکتر بودن و عمق راهبردی اندک "بسیار از ایران آسیبپذیرتر خواهد بود.
کافمن تبلیغات منفی غرب را برای خدشهدار کردن تصویر ایران و نشان دادن آن به عنوان کشوری که "به لحاظ تاریخی مشکلساز و به لحاظ سیاسی بسیار خطرناک است" به شدت محکوم و ایران را به عنوان کشوری "عقلانی" و "قدرتی منطقهای" توصیف کرد.
این تحلیلگر سیاسی از آمریکا خواست "به اهمیت وجود بازیگران منطقهای مهمی نظیر ایران، اذعان کند.
وی همچنین از واشنگتن خواست راهبرد خود در منطقه خاورمیانه، از جمله سیاستهایش در قبال تحرکات بین دولتی در منطقه و منازعه اعراب و اسرائیل را "مجددا مورد بررسی قرار دهد.
آمریکا رژیم اسرائیل و همپیمانانشان، همواره تهران را به انحراف از برنامه صلحآمیز انرژی هستهای و تلاش برای دستیابی به جنگافزارهای هستهای متهم کرده و از این ادعاها به عنوان بهانهای برای اعمال تحریمهای یک جانبه و بین المللی و همچنین تهدید به حمله نظامی علیه تاسیسات انرژی هستهای ایران استفاده میکنند.
ایران با رد این ادعاها تاکید میکند به عنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش جنگافزارهای هستهای و یکی از اعضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، از حق توسعه و دستیابی به فنآوری صلحآمیز انرژی هستهای برخوردار است.
مقامهای تهران نیز همواره گفتهاند هرگونه حمله نظامی به ایران با پاسخی کوبنده روبهرو خواهد شد. آنها همچنین هشدار دادهاند چنین اقدامی به جنگی فراتر از مرزهای خاورمیانه منجر می شود.
زندگی نامه و خاطراتی از رهبر معظم انقلاب
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خيلى پارسا و گوشه گير... زندگى ما به سختى مى
گذشت. من يادم هست شب هايى اتفاق مى افتاد كه در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت
براى ما شام تهيّه مى كرد و... آن شام هم نان و كشمش بود.»
امّا خانه اى را كه
خانواده سيّد جواد در آن زندگى مى كردند، رهبر انقلاب چنين توصيف مى كنند:
«منزل
پدرى من كه در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، يك خانه 60 ـ 70 مترى در
محّله فقير نشين مشهد بود كه فقط يك اتاق داشت و يك زير زمين تاريك و خفه اى!
هنگامى كه براى پدرم ميهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر اين كه روحانى و محل
مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زير زمين مى رفتيم تا مهمان برود.
بعد عدّه اى كه به پدر ارادتى داشتند، زمين كوچكى را كنار اين منزل خريده به آن
اضافه كردند و ما داراى سه اتاق شديم.»
رهبرانقلاب از دوران كودكى در خانواده اى
فقير امّا روحانى و روحانى پرور و پاك و صميمی، اينگونه پرورش يافت و از چهار سالگى
به همراه برادر بزرگش سيد محمد به مكتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند.
سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسيس اسلامى «دارالتعّليم ديانتى» ثبت نام كردند و
اين دو دوران تحصيل ابتدايى را در آن مدرسه گذراندند.
در حوزه علميه
ايشان از دوره دبيرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو
را آغاز كرده بود. سپس از مدرسه جديد وارد حوزه علميه شد و نزد پدر و ديگر اساتيد
وقت ادبيات و مقدمات را خواند.
درباره انگيزه ورود به حوزه علميه و انتخاب راه
روحانيت مى گويند: «عامل و موجب اصلى در انتخاب اين راه نورانى روحانيت پدرم بودند
و مادرم نيز علاقه مند و مشوّق بودند».
ايشان كتب ادبى ار قبيل «جامع المقدمات»،
«سيوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سليمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نيز بر
درس فرزندانش نظارت مى كرد. كتاب «معالم» را نيز در همان دوره خواند. سپس «شرايع
الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا ميرزا مدرس
يزدى» و رسائل و مكاسب را در حضور مرحوم حاج شيخ هاشم قزوينى و بقيه دروس سطح فقه و
اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور كم سابقه و شگفت انگيزى در پنچ
سال و نيم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سيد جواد در تمام اين مراحل نقش مهّمى در
پيشرفت اين فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمينه منطق و فلسفه، كتاب
منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد
مرحوم «شيخ رضا ايسى» خواندند.
در حوزه علميه نجف اشرف
آيت الله خامنه اى كه از هيجده سالگى در مشهد درس
خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آيت الله العظمى ميلانى شروع كرده بودند.
در سال 1336 به قصد زيارت عتبات عاليات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شركت در
درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سيد محسن حكيم، سيد محمود
شاهرودى، ميرزا باقر زنجانى، سيد يحيى يزدى، و ميرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و
تدريس و تحقيق آن حوزه علميه را پسنديدند و ايشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى
پدر موافقت نكرد. پس از مدّتى ايشان به مشهد باز گشتند.
در حوزه علميه قم
آيت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علميه قم به
تحصيلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آيت
الله العظمى بروجردى، امام خمينى، شيخ مرتضى حائرى يزدى وعلـّامه طباطبائى استفاده
كردند. در سال 1343، از مكاتباتى كه رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند كه
يك چشم پدر به علت «آب مرواريد» نابينا شده است، بسيار غمگين شدند و بين ماندن در
قم و ادامه تحصيل در حوزه عظيم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در ترديد ماندند.
آيت الله خامنه اى به اين نتيجـه رسيدند كه به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت كنند
واز پدرشان مواظبت نمايند. ايشان در اين مـورد مى گويند:
«به مشهد رفتم و خداى
متعال توفيقات زيادى به ما داد. به هر حال به دنبال كار و وظيفه خود رفتم. اگر بنده
در زندگى توفيقى داشتم، اعتقادم اين است كه ناشى از همان بّرى «نيكى» است كه به
پدر، بلكه به پدر و مادر انجام داده ام». آيت الله خامنه اى بر سر اين دو راهى، راه
درست را انتخاب كردند. بعضى از اساتيد و آشنايان افسوس مى خوردند كه چرا ايشان به
اين زودى حوزه علميه قم را ترك كردند، اگر مى ماندند در آينده چنين و چنان مى
شدند!... امّا آينده نشان داد كه انتخاب ايشان درست بوده و دست تقدير الهى براى
ايشان سر نوشتى ديگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آيا كسى تصّور
مى كرد كه در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، كه براى رضاى خداوند و خدمت به
پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولايت امر مسلمين
خواهد رسيد؟! ايشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ايام تعطيل يا مبازره
و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصيلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر
اساتيد بزرگ حوزه مشهد بويژه آيت الله ميلانى ادامه دادند. همچنين ازسال 1343 كه در
مشهد ماندگار شدند در كنار تحصيل و مراقبت از پدر پير و بيمار، به تدريس كتب فقه و
اصول و معارف دينى به طلـّاب جوان و دانشجويان نيز مى پرداختند.
مبارزات سياسى
آيت الله خامنه اى به گفته خويش «از شاگردان فقهى، اصولى،
سياسى و انقلابى امام خمينى (ره) هستند» امـّا نخستين جرقـّه هاى سياسى و مبارزاتى
و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهيد راه اسلام شهيد «سيد مجتبى نوّاب صفوى» در
ذهن ايشان زده است، هنگاميكه نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائيان اسلام در سال 31 به
مشهد رفته در مدرسه سليمان خان، سخنرانى پر هيجان و بيدار كننده اى در موضوع احياى
اسلام و حاكميت احكام الهى، و فريب و نيرنگ شاه و انگليسى و دروغگويى آنان به ملـّت
ايران، ايراد كردند. آيت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سليمان خان
بودند، به شدّت تحت تأثير سخنان آتشين نوّاب واقع شدند. ايشان مى گويند: «همان وقت
جرقه هاى انگيزش انقلاب اسلامى به وسيله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هيچ شكى
ندارم كه اولين آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن كرد».
همراه با نهضت امام خمينى (قدس سره)
آيت الله خامنه اى از سال 1341 كه در قم
حضورداشتند و حركت انقلابى واعتراض آميز امام خمينى عليه سياستهاى ضد اسلامى و
آمريكا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد ميدان مبارزات سياسى شدند و شانزده
سال تمام با وجود فراز و نشيب هاى فراوان و شكنجه ها و تعبيدها و زندان ها مبارزه
كردند و در اين مسير ازهيچ خطرى نترسيدند. نخستين بار در محرّم سال 1383 هـ.ق از
سوى امام خمينى (قدس سره) مأموريت يافتند كه پيام ايشان را به آيت الله ميلانى و
علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى
عليه سياست هاى آمريكايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم، برسانند. ايشان اين مأموريت
را انجام دادند و خود نيز براى تبليغ، عازم شهر بيرجند شدند و در راستاى پيام امام
خمينى، به تبليغ و افشاگرى عليه رژيم پهلوى و آمريكا پرداختند. بدين خاطر در 9
محرّم «12 خرداد 1342» دستگير و يك شب بازداشت شدند و فرداى آن به شرط اينكه منبر
نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پيش آمدن حادثه خونين 15خرداد، باز هم ايشان
را از بيرجند به مشهد آورده، تحويل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت
ترين شرايط و شكنجه و آزارها زندانى شدند.
دوّمين بازداشت
در بهمن 1342 - رمضان 1383 هـ.ق - آيت الله خامنه اى با عدّه
اى از دوستانشان براساس برنامه حساب شده اى به مقصد كرمان حركت كردند. پس از دو ـ
سه روز توقف در كرمان و سخنرانى و منبر و ديدار با علما و طلـّاب آن شهر، عازم
زاهدان شدند. سخنرانى ها و افشاگرى هاى پرشور ايشان بويژه درايـّام ششم بهمن ـ
سالگرد انتخابات و رفراندوم قلـّابى شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در
روزپانزدهم رمضان كه مصادف با ميلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى
ايشان در افشاگرى سياستهاى شيطانى و آمريكايى رژيم پهلوى، به اوج رسيد و ساواك
شبانه ايشان را دستگير و با هواپيما روانه تهران كرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ
به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانت ها و شكنجه ها را
تحمّل كردند.
سوّمين و چهارمين بازداشت
كلاسهاى تفسير و حديث و انديشه اسلامى ايشان در
مشهد و تهران با استقبال كم نظير جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همين فعاليت ها
سبب عصبانيت ساواك شد و ايشان را مورد تعقيب قرار دادند. بدين خاطر در سال 1345 در
تهران مخفيانه زندگى مى كردند و يك سال بعد ـ 1346ـ دستگير و محبوس شدند. همين
فعاليّت هاى علمى و برگزارى جلسات و تدريس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود كه موجب
شد آن بزرگوار بار ديگر توسط ساواك جهنّمى پهلوى در سال 1349 نيز دستگير و زندانى
گردند.
پنجمين بازداشت
حضرت آيت الله خامنه اى «مد ظله» درباره پنجمين بازداشت خويش
توسط ساواك مى نويسد:
«از سال 48 زمينه حركت مسلحانه در ايران محسوس بود.
حساسيّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژيم پيشين نيز نسبت به من، كه به قرائن دريافته
بودند چنين جريانى نمى تواند با افرادى از قبيل من در ارتباط نباشد، افزايش يافت.
سال 50 مجدّداً و براى پنجمين بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آميز ساواك در
زندان آشكارا نشان مى داد كه دستگاه از پيوستن جريان هاى مبارزه مسلـّحانه به كانون
هاى تفـّكر اسلامى به شدّت بيمناك است و نمى تواند بپذيرد كه فعاليّـت هاى فكرى و
تبليغاتى من در مشهد و تهران از آن جريان ها بيگانه و به كنار است. پس از آزادى،
دايره درسهاى عمومى تفسير و كلاسهاى مخفى ايدئولوژى و... گسترش بيشترى پيدا
كرد».
بازداشت ششم
در بين سالهاى 1350ـ1353 درسهاى تفسير و ايدئولوژى آيت الله
خامنه اى در سه مسجد «كرامت» ، «امام حسن» و «ميرزا جعفر» مشهد مقدس تشكيل مىشد و
هزاران نفر ازمردم مشتاق بويژه جوانان آگاه و روشنفكر و طلـّاب انقلابى و معتقد را
به اين سه مركز مى كشاند و با تفكّرات اصيل اسلامى آشنا مى ساخت. درس نهج البلاغـه
ايشان از شور و حال ديگـرى برخوردار بود و در جزوه هاى پلى كپى شده تحت عنوان:
«پرتوى از نهج البلاغه» تكثير و دست به دست مى گشت. طلـّاب جوان و انقلابى كه درس
حقيقت و مبارزه را از محضر ايشان مى آموختند، با عزيمت به شهرهاى دور و نزديكِ
ايران، افكار مردم را با آن حقايق نورانى آشنا و زمينه را براى انقلاب بزرگ اسلامى
آماده مى ساختند. اين فعاليـّت ها موجب شد كه در دى ماه 1353 ساواك بى رحمانه به
خانه آيت الله خامنه اى در مشهد هجوم برده، ايشان را دستگير و بسيارى از يادداشت ها
و نوشته هايشان را ضبط كنند. اين ششمين و سخت ترين بازداشت ايشان بود و تا پاييز
1354 در زندان كميته مشترك شهربانى زندان بودند. در اين مدت در سلولى با سخت ترين
شرايط نگه داشته شدند. سختى هايى كه ايشان در اين بازداشت تحمّل كردند، به تعبير
خودشان «فقط براى آنان
كه آن شرايط را ديده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از
زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقيقى و
انقلابى ادامه داشت. البته ديگر امكان تشكيل كلاسهاى سابق را به ايشان ندادند.
در تبعيد
رژيم جنايتكار پهلوى در اواخر سال 1356، آيت الله خامنه اى را
دستگير و براى مدّت سه سال به ايرانشهر تبعيد كرد. در اواسط سال 1357 با اوجگيرى
مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ايران، ايشان از تبعيدگاه آزاد شده به مشهد
مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى عليه رژيم سفـّاك پهلوى قرار گرفتند و
پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى
و تلخى، ثمره شيرين قيام و مقاومت و مبارزه؛ يعنى پيروزى انقلاب كبير اسلامى ايران
و سقوط خفـّت بار حكومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاكميت اسلام در اين
سرزمين را ديدند.
در آستانه پيروزى
درآستانه پيروزى انقلاب اسلامى، پيش از بازگشت امام خمينى
از پاريس به تهران، «شوراى انقلاب اسلامى» با شركت افراد و شخصيت هاى مبارزى همچون
شهيد مطهرى، شهيد بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... از سوى امام خمينى در ايران تشكيل
گرديد، آيت الله خامنه اى نيز به فرمان امام بزرگوار به عضويت اين شورا درآمد. پيام
امام توسط شهيد مطهرى «ره» به ايشان ابلاغ گرديد و با دريافت پيام رهبر كبير
انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.
پس از پيروزى
آيت الله خامنه اى پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز همچنان پرشور
و پرتلاش به فعاليّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزديكتر شدن به اهداف انقلاب
اسلامى پرداختند كه همه در نوع خود و در زمان خود بى نظير و بسيار مهّم بودند كه در
اين مختصر فقط به ذكر رؤوس آنها مى پردازيم:
٭ پايه گذارى «حزب جمهورى اسلامى»
با همكارى و همفكرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهيد بهشتى، شهيد باهنر، هاشمى
رفسنجانى و... دراسفند 1357.
٭ معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
٭ سرپرستى
سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
٭ امام جمعه تهران، 1358.
٭ نماينده امام
خمينی«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
٭ نماينده مردم تهران در مجلس
شوراى اسلامى، 1358.
٭ حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس،
در سال 1359 با شروع جنگ تحميلى عراق عليه ايران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به
مرزهاى ايران؛ با تجهيزات و تحريكات قدرت هاى شيطانى و بزرگ ازجمله آمريكا و شوروى
سابق.
٭ ترور نافرجام ايشان توسط منافقين در ششم تيرماه 1360 در مسجد ابوذر
تهران.
٭ رياست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجايى دومّين رئيس جمهور ايران،
آيت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با كسب بيش از شانزده ميليون رأى مردمى و حكم
تنفيذ امام خمينى (قدس سره) به مقام رياست جمهورى ايران اسلامى برگزيده شدند.
همچنين از سال 1364 تا 1368 براى دوّمين بار به اين مقام و مسؤوليت انتخاب
شدند.
٭ رياست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
٭ رياست مجمع تشخيص مصلحت نظام،
1366.
٭ رياست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
٭ رهبرى و ولايت امّت، كه از
سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر كبيرانقلاب امام خمينى (قدس سره) توسط
مجلس خبرگان رهبرى به اين مقام والا و مسؤوليت عظيم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارك
و درستى بود كه پس از رحلت امام راحل، با شايستگى تمام توانستند امّت مسلمان ايران،
بلكه مسلمانان جهان را رهبرى نمايند.
بازگشت خاتمی و اصلاح طلبان به قدرت محال است/خاتمی به خاطر فتنه 88 باید رسما عذرخواهی کند
خاتمی می دانست اگر رای نمی داد، بیشتر از گذشته زیر سوال می رفت
اصلاح طلبان به دلیل اعمال گذشته خود امروز نه راه پیش و نه راه پس دارند، این اعمال و رفتار ضد انقلابی آنها موجب شده است تا جامعه انقلابی ما پذیرای آنها نباشد، لذا خاتمی خود می دانست که اگر رای نمی داد، بیشتر از گذشته زیر سوال می رفت.
حجت الاسلام و المسلمین جعفر شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز در گفت و گو با ندای انقلاب با اشاره به علل شرکت خاتمی در انتخابات مجلس گفت: اصلاح طلبان امروز در شرایط بسیار بدی قرار دارند، آقای خاتمی در انتخابات شرکت کرد و دوستانش او را مورد ملامت قرار داده اند و اگر رای نیز نمی داد پرونده او سنگین تر می شد.
وی افزود:آقای خاتمی یک روحانی است و با سابقه ای که پدر وی داشت، شایسته نبود که در طول این سال ها ساز مخالفت با نظام بزند و در شکل اپوزسیون نظام قرار بگیرد و مقابل انقلاب، رهبری و ملت بایستد، این برای او و خانواده اش هزینه زیادی دارد.
شجونی ذکر اینکه خاتمی میان خواسته های خود واصلاح طلبان نمی تواند تصمیم درست بگیرد، اظهار کرد: در این انتخابات وی آمد و رای داد و برای خود یک خوشنامی خرید، اما از سوی دیگر رفقای او که زمانی گفتند اگر ناچار شویم خاتمی را نیز از قطار اصلاحات پیاده می کنیم، امروز به ناسزا گفتن به او پرداخته اند.
عضو جامعه روحانیت مبارز افزود: اصلاح طلبان به دلیل اعمال گذشته خود امروز نه راه پیش و نه راه پس دارند، این اعمال و رفتار ضد انقلابی آنها موجب شده است تا جامعه انقلابی ما پذیرای آنها نباشد، لذا خاتمی خود می دانست که اگر رای نمی داد، بیشتر از گذشته زیر سوال می رفت.
وی با اشاره به این سخن برخی مشاوران خاتمی که اعلام کرده اند، وی برای امتیاز گرفتن از نظام در مورد برخی اصلاح طلبان که در زندان هستند، در انتخابات شرکت کرد، گفت: این برداشت اشتباهی است، زیرا دستگاه قضایی ما مستقل است و با این حرکتها افراد فتنه گری که برای کشور چالش ایجاد کردند، آزاد نخواهد کرد.
شجونی با بیان اینکه بازگشت خاتمی به قدرت دیگر امکان پذیر نیست، عنوان کرد: اینجا ایران است،امام خمینی(ره) فرمودند که اگر کسی از اعمال نادرست خود بازگشت، توبه او را قبول می کنیم، اما دیگر نمی تواند مسئولیت حساس در نظام اسلامی بگیرد و آقای خاتمی نیز مصداق این سخن است.
عضو جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به این سوال که چرا آقای خاتمی به خاطر فتنه ۸۸ از ملت و نظام عذرخواهی نمی کند، گفت: خاتمی و دوستانش غضب ملت را بر عذرخواهی ترجیح می دهند، وی در چاله سروش، مهاجرانی و دیگر اپوزسیون های نظام افتاد.
مرندي:فرصتها را صرف اختلاف نکنیم
مرندی گفت: حیف است که ما وقت کشور را صرف اینگونه جوابدادنها بکنیم امروز میان دولت و مجلس نباید کشمکش باشد و معتقدم این چیزی کمتر از حرام است، نباید طرفین همدیگر را تخریب کنند، هرچند نقد سازنده لازم است.
هامون به نقل از خبرگزاری فارس:
سید علیرضا مرندی نماینده منتخب مردم در مجلس نهم و عضو کمیسیون بهداشت مجلس
هشتم و مسعود پزشکیان نماینده منتخب مردم در مجلس نهم و عضو کمیسیون بهداشت مجلس
هشتم شب گذشته میهمان برنامه ۲۲ در شبکه دو سیما بودند.
مرندی در ابتدا
اظهار داشت: مردم کشور ما در طول بیش از سه دهه انقلاب در مقابل همه فشارها ایستاده
است و ولایتمداری مردم ما روز به روز بیشتر شده است.
وی در ادامه در پاسخ به
این سؤال که نمایندگان در این سه ماه آینده مجلس هشتم چگونه باید عمل کنند، گفت: ما
در ماههای آخر دوره وزارت همیشه تلاش میکردیم کارهای نیمه تمام را به اتمام
برسانیم و امیدواریم مجلس نیز در این ماههای آخر تلاش کند کارهای نیمه تمام را به
اتمام برساند.
نماینده مردم تهران مجلس شورای اسلامی همچنین درباره
گلهگذاری برخی از نمایندگانی که در دوره نهم موفق به کسب رأی از مردم نشدهاند
گفت: بنده در دوره ششم مجلس رأی نیاوردم و برخلاف توصیه برخی دوستان گلهای هم از
این بابت نکردم، زیرا در کشور موقعیت خدمت بسیار زیاد است و میتوان با همه وجود در
آن موقعیتها تلاش کرد. ما معتقد به خداوند هستیم و هرچه او مقدر کند پذیراییم. ما
باید هرچه بیشتر برای خدمت به مردم تلاش کنیم و جا برای کار بسیار
است.
مرندی در ادامه گفت: ما نباید خودبینی داشته باشیم بنابراین باید
بسنجیم که برای کشور اسلامیمان و ۷۰ میلیون حزباللهی چه کاری باید بکنیم. نباید
وقتها را صرف خودمان کنیم و به فکر برخی مسائل شخصی و اختلافات فردی باشیم و
فرصتها را در این مسائل هدر دهیم، چرا که خداوند در این صورت از ما راضی نخواهد
بود.
وی یادآور شد: زمانی که من وزیر بودم از مجلس نسبت به من حرفهای
نادرستی زده میشد و من توجه نمیکردم و کار خود را انجام میدادم، زیرا حیف است که
ما وقت کشور را صرف اینگونه جوابدادنها بکنیم امروز میان دولت و مجلس نباید کشمکش
باشد و معتقدم این چیزی کمتر از حرام است، نباید طرفین همدیگر را تخریب کنند، هرچند
نقد سازنده لازم است.
وزیر اسبق بهداشت افزود: ایثارکردن فقط مختص به
جبههها نیست انسان باید از حقوق خود بگذرد زیرا هدف نهایی ساختن کشورمان
است.
مرندی در ادامه و با اشاره به برخی مشکلات حوزه درمان، خاطرنشان کرد:
زمانی که طرح پزشک خانواده را به آقای رئیس جمهور ارائه دادیم ایشان تحت تأثیر قرار
گرفتند زیرا ایشان مردمی و عدالتمحور هستند . آقای رئیس جمهور گفتند این طرح که
قرار بود ۵ساله اجرا شود باید ۲ ساله اجرا شود ولی لازمه آن تأمین بودجه و اعتبار
آن است.
وی افزود: من هم معتقدم قانون برنامه پنجم در حوزه درمان نقصی ندارد
و اگر هم دولت نقصی در آن میبیند پیشنهادش را به ما بدهد و ما آن را با جان و دل
برطرف میکنیم. ما از دولت محترم و آقای رئیس جمهور و شخصی که عدالتمحور است
میخواهیم در زمان کوتاهی این کار برای مردم انجام شود زیرا معتقدیم حیف است که این
کارهای خوب ابتر بماند.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در ادامه گفت: مجلس
نهم باید پاسخگوی آراء بالای مردم باشد. برخی نمایندگان فقط میخواهند مشکلات بخش
خود را حل کنند در حالی که نماینده باید منافع عامه مردم را ببیند و از بخشینگری
بپرهیزد. در برخی مواقع میبینیم نمایندگان به کارهای اجرایی حوزه انتخابیه خود
میپردازند در حالی که وظیفه نمایندگان چیز دیگری است.
وی با انتقاد از
وضعیت بیمهای کشور گفت: دولت در برخی جاها از بودجه غیرقانونی کارمندان خود را
بیمه تکمیلی میکند، ولی مردم بیمه تکمیلی ندارند؛ ای کاش آقای رئیس جمهور جلوی این
کار خلاف قانون را بگیرد.
باید دست این مردم را بوسید/پاسخ قاطع ملت به فتنه گران
هامون به نقل از خبرگزاری
فارس: وی با بیان اینکه فتنهگران مدام در ظاهر سنگ مردم را به سینه
میزنند، افزود: مردم نشان دادند که طرفدار فتنهگران نیستند. خطیب موقت نماز جمعه تهران گفت: لیستهای متعددی ارائه شد و
خیلی هم خوب بود. ولی مردم لیستی فکر نکردند، بلکه آگاهانه افراد مطلوب خود را
انتخاب کردند. مردم کسانی را از رده خارج کردند که نباید به آنها رأی میدادند. ما
کسانی را به زحمت تأیید کرده بودیم، مردم آنها را تأیید نکردند، بنابراین از این
حسن انتخاب مردم قابل تقدیر است. آیتالله جنتی یادآور شد: مقام معظم رهبری از ماهها قبل انواع
نقشههای دشمن را گوشزد میفرمودند و بصیرتدهی میکردند؛ این رهنمودها در کنار
بصیرت مردم بسیار راهگشا بود. مردم ما امروز به بلوغ سیاسی رسیدهاند و دیگر فریب
نمیخورند. مردم برخی مشکلات را از مسائل جاری کشور و نظام جدا میکنند و به
موقع در صحنهها حاضر میشوند. وی از تمام دست اندرکاران انتخابات، وزارت کشور، رسانه ملی
و نیروهای امنیتی و انتظامی تشکر کرد و گفت: این انتخابات به سلامت و آزادی کامل
برگزار شد. همانی که خواسته مردم بود انجام شد و مردم با کمال آرامش رأی خود را به
صندوقها ریختند و عزت خود را زیاد کردند. امام جمعه موقت تهران متذکر شد: یکی از راههای تقویت نظام و
شکستن توطئهها همین حضور در انتخابات است. مسئولان باید قدر این مردم را بدانند و
برای رضای خدا به این مردم خدمت کنند. البته کارهای زیادی در حال انجام نیست ولی
نیازها نیز زیاد است و لذا باید تلاشها هرچه بیشتر ادامه یابد. جنتی با اشاره به یازدهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری اظهار
داشت: مجلس خبرگان یک نهاد بیبدیل در کشور است. وظیفه سنگین
انتخاب رهبری به دوش این مجلس است. لذا دیدیم که بعد از امام(ره) انتخاب خوب
رهبری، موجب آرامش در کشور شد و از بسیاری از خطرها جلوگیری شد. وی همچنین با اشاره به دستور رهبر انقلاب مبنی بر تشکیل شورای عالی فضای مجازی،
گفت: درایت رهبر انقلاب در این موضوع ستودنی است، وضعیت ارتباطات و اینترنت
در دنیا موجب ناامنی و دزدی اطلاعات شده است، لذا کم توجهی مسئولان به این مسئله یک خطر جدی از سوی دشمن
است که نهادهای ما را تهدید میکند. خطیب نماز جمعه تهران ادامه داد: رهبر انقلاب فرموده
بودند که اگر میتوانستم خودم مسئولیت این شورا را به عهده میگرفتم که
این اهمیت این شورا را میرساند. برخی به این مسائل کمتوجهی میکنند.
باید از رهبر انقلاب تشکر فوق العاده کرد، خداوند عمر رهبر عزیزمان را طولانی و
دشمانش را ذلیل و خوار کند. آیتالله جنتی خطاب به اعضا منتخب شورای عالی مجازی گفت: رهبر
انقلاب شمار را گزینش کرده است و شما را بهترین و به دردبخور دیده است. قدر این
انتخاب را بدانید و با عمل به وظایف خود شکر آن را به جاآورید. وی یادآور شد: زمانی در امر مبارزه با فساد، رهبر انقلاب فرمان
مبارزه با فساد صادر کردند، ولی آن طور که انتظار بود اجرا نشد، ولی هشدار میدهم مبادا این هم
مانند آن شود؛ این موضوع را جدی بگیرد و اگر کم توجهی شود خطر بوجود
میآید. امام جمعه موقت تهران در ادامه سخنان خود با اشاره به موضوع
بحرین گفت: موضوع بحرین یک غصهای برای ماست. آمریکا هنوز نمیفهمد که قدرتش را از
دست داده است و با زور میخواهد قدرتش را حفظ کند. جرم مردم بحرین این است که
میخواهند هر انسانی یک رأی داشته باشد و آمریکائیها به دروغ شعار دموکراسی
میدهند. جنتی ادامه داد: برخلاف رأی مردم بحرین آنها را میکشند و
شکنجه میدهند که لعنت خداوند بر آنها باد. عاقبت قدرت آمریکا رو به زوال خواهد
رفت. قدرت پوشالی آمریکا از دست رفته است و امروز با مشکل مشروعیت و مشکل اقتصادی
دست به گریبان هستند. وی با اشاره به موضوع قرآن سوزی اخیر آمریکاییها در
افغانستان گفت: خداوند اینها را به دست خود بدبخت میکند؛ باید به غیرت دینی مردم
افغانستان آفرین گفت که حاضرند برای حفظ قداست قرآن جان بدهند؛ آمریکاییها
نمیتوانند با این وضعیت در این کشور بمانند لذا این به مسئله عاقبت به ضرر خود
آمریکاییها تمام میشود.
حکم محکومیت فائزه هاشمی در دادگاه
هامون به نقل از جام
نیوز:
وی در ادامه افزود: «هاشمی رفسنجانی در جریان حوادث پس از اتخابات ریاست جمهوری سال88 از سوی رهبری جمهوری اسلامی مورد انتقاد تلویحی قرار گرفت و در حال حاضر در انتظار انتصاب مجدد به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است.»
لازم به ذکر است چندی پیش جلسه محاکمه فائزه هاشمی در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی تشکیل و وی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام محاکمه شده بود.
محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق نیز رای خود را به صندوق انداخت
در همین حال شبکه های ضدانقلابی و سلطنت طلب با عجز و استیصال فوق العاده سعی در کمرنگ نشان دادن حضور پرشکوه مردم در انتخابات را دارند اما حضور مردم از اولین ساعات بامداد نشان از عزم مردم ایران در ایستادگی و حمایت همه جانبه از انقلاب بزرگ اسلامی و حاکمیت مردم سالاری دینی در مقابل همه بدخواهان و دشمنان آنها دارد .
هامون به نقل از بولتن نیوز:
به نقل از یک منبع آگاه محمد خاتمی رئیس جمهور دوران اصلاحات در ساعت 13:50 دقیقه بعد از ظهر به اتفاق یکی دیگر از برادرانش رای خود را در یکی از شعبات تهران بصورت مخفی به صندوق انداخت .
رای دادن محمد خاتمی در انتخابات مجلس شورای اسلامی نشانی دیگر از شکست سنگین پروژه تحریم انتخابات توسط حامیان آمریکا و ضدانقلابیون می باشد .
در همین حال شبکه های ضدانقلابی و سلطنت طلب با عجز و استیصال فوق العاده سعی در کمرنگ نشان دادن حضور پرشکوه مردم در انتخابات را دارند اما حضور مردم از اولین ساعات بامداد نشان از عزم مردم ایران در ایستادگی و حمایت همه جانبه از انقلاب بزرگ اسلامی و حاکمیت مردم سالاری دینی در مقابل همه بدخواهان و دشمنان آنها دارد .
امروز بازهم مردم ایران شکوه اتحاد و وحدت خویش را حول محور اسلام و ولایت فقیه به جهانیان نشان داده و این انتخابات می رود که جهان را شگفت زده کند
ایشان ادامه دادند: هم ممکن است پای صندوقها شلوغ شود و هم احتمال
این وجود دارد که توفیق پیدا نکند و هم اینکه نگرانی و دغدغه وجود دارد بنابراین
توصیه میکنم اول وقت برای رأی دادن در صندوقها حاضر شوند و به هر سی نفر رأی بدهند
و نام سی نفر را در برگههای رأی بنویسند و مردم عزیزمان سعی کنند که این کار را با
احساس یک حجتی بین خود و خدای متعال انجام دهند. انشالله قصدشان را خالص کنند. ایشان در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه اهمیت این دوره از
انتخابات را نسبت به انتخابات قبل در چه میبینید، فرمودند: البته انتخابات همیشه
برای کشور ما و نظام جمهوری اسلامی حائز اهمیت بوده است. همیشه نشانه یک حقیقتی در
داخل کشور ماست و این هم برای دوستان و نیز برای دشمنان پیامهایی دارد، هر وقت این
خصوصیت بیشتر بود اهمیت انتخابات بیشتر میشود و امروز از آن روزها است. اولاً
سیوسه سال از انقلاب اسلامی ایران میگذرد و در انقلابهایی که در دنیا وجود داشته
است با گذشت زمان مردم خسته شدهاند، دلزدهشدهاند و راههایشان تغییر پیدا کرد
ولی ملت ما در طول این زمان با یک عزم راسخ حرکت مستقیمی تا به امروز ادامه داده
است، این حادثه بسیار مهمی است. بعد از سه دهه در سیوسه سالگی نشان میدهند که
باز همان خصوصیات اولیه را دارند وانگهی این روزها "اشتولوم" علیه ملت ایران زیاد
است که میشنوید و میبینید، اینکه در خیلی از جاها شکست خوردهاند و سیلی
خوردهاند دلشان میخواهد با هیاهویی خودشان را از تک و تا نیندازند.
تقریبا
همه نظرسنجی ها از مشارکت حدود ۶۰ درصدی مردم در انتخابات حکایت دارد. انتظار
تحلیلگران از میزان مشارکت در تهران هم حاکی از خلق حماسه ای بزرگتر از انتخابات
مجلس هشتم است.
وزارت کشور از روزهای گذشته تلاش زیادی را برای تدارک جشن
بزرگ امروز آغاز و اعلام کرده که شعب رای گیری با آمادگی کامل از صبح جمعه آماده
پذیرایی از رای دهندگان است.
پیش بینی حضور گسترده مردم، سید صولت مرتضوی،
معاون سیاسی وزیر کشور و رئیس ستاد انتخابات را واداشته است که بگوید: ساعت اخذ رای
به احتمال قوی تمدید خواهد شد.
وی گفته است: "مثل سنوات قبل نتیجه انتخابات
مرحله به مرحله به محض اینکه حوزههای انتخابیه کار شمارش آرا را به اتمام برسانند
و به ستادانتخاباتی کشور اعلام کنند به استحضار مردم خواهیم رساند."
۱۶۵۰ خبرنگار
اهمیت انتخابات امروز به
اندازه ای است که ۳۵۰ خبرنگار خارجی از ۱۷۴ رسانه بینالمللی را هم به ایران کشانده
تا به همراه ۱۳۰۰ خبرنگار داخلی، اخبار و تصویر نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی
را برای همه دنیا گزارش کنند.
روز "سیلی
سخت"
همزمانی انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی با موج بیداری اسلامی و
تضعیف موقعیت غرب صهیونی در منطقه خاورمیانه، نگاه های نگران بسیاری را از کاخ
سفید، الیزه و باکینگهام گرفته تا تل آویو و ریاض به سمت ایران اسلامی دوخته است؛
نگاههایی که کم رونقی انتخابات را آرزو می کنند و از هفته ها پیش فضاسازی در این
باره را به خط اصلی رسانه های خود بدل کرده اند.
البته تحلیلگران عمق نگر
همین کشورها با ارزیابی شور انتخاباتی در ایران، دریافته اند که انتظار تحقق خواسته
غرب در روز ۱۲ اسفند دور از واقعیت است.
در همین راستا، رهبر معظم انقلاب
روز چهارشنبه در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم و خانواده های معظم شهیدان
و ایثارگران، حساسیت انتخابات روز جمعه را بیشتر از انتخابات دوره های قبل دانستند
و با اشاره به اهمیت بسیار زیاد حضور گسترده مردم در انتخابات دهمین دوره مجلس
شورای اسلامی، تأکید کردند: به لطف الهی، ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت
تر از سیلی ۲۲ بهمن به چهره استکبار خواهد زد و عزم و اراده مستحکم خود را به رخ
دشمن خواهد کشید تا جبهه استکبار بداند که در مقابل این ملت، کاری از پیش نخواهد
برد.
ایشان با تأکید بر اینکه حضور در انتخابات، حقیقتاً ضربه ی محکمی به
چهره استکبار است، افزودند: آنچه در انتخابات بسیار مهم است، حضور گسترده مردم است،
زیرا هرچه حضور مردم بیشتر باشد، مجلسی تواناتر و شجاع تر و با پشتوانه محکم تشکیل
خواهد شد و چنین مجلسی خواهد توانست صدای آحاد مردم را با قدرت به گوش دنیا
برساند.
خبرگزاری فارس: رهبر معظم انقلاب فرمودند: امروز هرچه بیشتر مردم پای صندوقهای رأی بیایند برای کشور مهمتر است. هرچه با شور و نشاط و انگیزه بیشتری بیایند برای آینده کشور و آبروی کشور مفیدتر و بهتر است.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، حضرتآیتالله العظمی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در هنگام رأی دادن برای نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در پاسخ به اینکه چه توصیهای برای ملت ایران در انتخابات 12اسفند دارید، ضمن اشاره به نقش و تاثیر خبرنگاران در انتخابات، اظهار داشتند: توصیه من توصیه همیشگی است. معتقدم این یک وظیفه برای ما هست، همچنانکه یک حقی است متعلق به ما. ما باید از این حقمان استفاده کنیم و این وظیفه را انجام دهیم، همچنین معتقد هستم که این کار مثل نماز هر چه به اول وقت نزدیکتر باشد فضیلتش بیشتر است، نه اینکه بخواهم بگویم شرعاً مانند نماز است، بلکه بر حسب نگاه عقلایی اگر انسان اول روز جمعه این کار را انجام دهد فکرش آسوده است که وظیفه را انجام داده است و بعد به سراغ کارهای دیگرش میرود، برخلاف اینکه این کار را آخر وقت انجام دهد.
ایشان ادامه دادند: هم ممکن است پای صندوقها شلوغ شود و هم احتمال این وجود دارد که توفیق پیدا نکند و هم اینکه نگرانی و دغدغه وجود دارد بنابراین توصیه میکنم اول وقت برای رأی دادن در صندوقها حاضر شوند و به هر سی نفر رأی بدهند و نام سی نفر را در برگههای رأی بنویسند و مردم عزیزمان سعی کنند که این کار را با احساس یک حجتی بین خود و خدای متعال انجام دهند. انشالله قصدشان را خالص کنند.
ایشان در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه اهمیت این دوره از انتخابات را نسبت به انتخابات قبل در چه میبینید، فرمودند: البته انتخابات همیشه برای کشور ما و نظام جمهوری اسلامی حائز اهمیت بوده است. همیشه نشانه یک حقیقتی در داخل کشور ماست و این هم برای دوستان و نیز برای دشمنان پیامهایی دارد، هر وقت این خصوصیت بیشتر بود اهمیت انتخابات بیشتر میشود و امروز از آن روزها است. اولاً سیوسه سال از انقلاب اسلامی ایران میگذرد و در انقلابهایی که در دنیا وجود داشته است با گذشت زمان مردم خسته شدهاند، دلزدهشدهاند و راههایشان تغییر پیدا کرد ولی ملت ما در طول این زمان با یک عزم راسخ حرکت مستقیمی تا به امروز ادامه داده است، این حادثه بسیار مهمی است. بعد از سه دهه در سیوسه سالگی نشان میدهند که باز همان خصوصیات اولیه را دارند وانگهی این روزها "اشتولوم" علیه ملت ایران زیاد است که میشنوید و میبینید، اینکه در خیلی از جاها شکست خوردهاند و سیلی خوردهاند دلشان میخواهد با هیاهویی خودشان را از تک و تا نیندازند.
ایشان با طرح این سؤال که این هیاهو را برای چه به کار میبرند، گفتند: مسأله ایران یک مسأله برجسته است به همین دلیل درباره ایران مرتباً هیاهو میکنند. مسئله تحریم و حقوق بشر از اینگونه مسائل است که مرتباً تکرار میکنند، لذا چون جنجالها زیاد است و تهدیدهای لفظی بر علیه ملت ایران زیاد است لذا ملت ایران در این دوره جایگاه حساستری دارد، میتواند بهتر حرف بزند و این حرف زدن با عمل است، بهترین حرفزدنها، بهترین گفتن، همراه با عمل است لذا امروز هرچه بیشتر مردم پای صندوقهای رأی بیایند برای کشور مهمتر است. هرچه با شور و نشاط و انگیزه بیشتری بیایند برای آینده کشور و آبروی کشور مفیدتر و بهتر است. برای حفظ امنیت و مصونیت مفیدتر است. اهمیت این دوره اینها است.
مجلس با چالش جریان های انحراف و فتنه و اصلاحات مواجه خواهد بود
بولتن نیوز: درآستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی، تعدادی از نیروهای انقلابی و مسوولان و مدیران کشور، از سمت خود استعفا داده و کناره گیری کرده اند تا در رقابت های انتخاباتی شرکت کنند. حجت الاسلام مجتبي ذوالنور جانشين سابق نماينده ولايت فقيه در سپاه نیز در انتخابات پیش رو حضور دارد. این نامزد انتخابات از شهر قم در گفت و گو با بولتن نیوز، به مسائل پیش روی مجلس و نقد عملکرد مجلس هشتم پرداخته است:
جناب آقای ذوالنور ضرورت استعفای حضرتعالی از سپاه و ورود به عرصهي سياسي آن هم مجلس چه بوده است؟
بسم الله الرحمن الرحيم. در دورههاي قبلي براي ورود به عرصهي انتخابات به بنده پيشنهاد ميشد، ولي بنده احساس ضرورتي که در اين دوره دارم در دورههاي قبلي نداشتم. اولاً سپاه بحمدلله يک محيط و سازمانی است که محل تجمع نيروهاي کيفي، توانمند، ولائي و انقلابي است و در حقيقت سپاه براي انقلاب و اسلام يک مخزن نيرو محسوب ميشود. در نهادها، سازمانها، ساير نيروهاي مسلح، بدنهي دولت و ساير عرصه هايي که نظام نياز کادر توانمند نیاز دارد صدور نيرو از سپاه اتفاق افتاده است. در اين جهت حضورم در سپاه خيلي معلوم نيست تاثير خاصي داشته باشد. اگرچه عرصهي خدمتگذاري در سپاه بسيار گسترده بود، لذا چون سپاه نيروهاي کيفي فراوان دارد، انفکاک بندهاي که ناچيز بودم، خيلي تاثير خاصي نميگذارد.
اما بنده نسبت به مجلس احساس ضرورت کردم، به اين دليل که معتقدم مجلس اصولگراي کنونی ضعفهاي زيادي در آن مشهود است. البته کارهاي بزرگي و تلاشهاي گستردهاي شده که سعي شان مشکور است، ولي اعتقاد من اين است که مجلس فعلي ما يک مجلس خاص است که در ادوار گذشته کم سابقه بوده است.
به این دليل که بعنوان مثال مجلس ششم، مجلس اصلاحات بود. خب در مقابل نظام هم رودرو ايستاد. بحث تحصن، بحث خروج از حاکميت، بحث لوايح دوقلو، بحث قانون مطبوعات، بحث نامهي سرگشادهي تعداد زيادي از نمايندگان به مقام معظم رهبري که در آن آمده بود: "امام دير جام زهر را سر کشيدند شما زودتر سر بکشيد." در آن به چشم می خورد. به هر حال يک مجلس چالشي که ظاهر و باطن مجلس يک چيز بود. آن مجلس، مجلس اصلاحات بود آدم هايي در آن رفته بودند که از نظام فاصله داشتند و در عمل هم فاصله از نظامشان را بروز ميدادند و روي آن ميايستادند.
ولي مجلس فعلي خيلي متفاوت است. عنوان، مجلس اصولگرايي است ولي متاسفانه خروجي اش غالباً بر مصالح نظام و اصولگرایی تنظيم نيست. يعني خروجي اش گاهي به نفع اقليت تمام ميشود و دلايل متعددي هم در آن هست. بنابراين مجلس فعلي اين گونه است، بعلاوه اینکه در مجلس آينده ممکن است طيف جريان انحرافي به اين مجلس راه پيدا کنند. پس با ورود بخشي از جريان انحرافي هم در مجلس ممکن است مجلس ما چالشي تر بشود. همانطور که الان طیف محافظه کار در مجلس با تعداد زيادي از آقايان اصلاح طلب در ارتباط است. يعني فراکسيون اقليت مجلس يک همکاري تنگانگ با فراکسيون اصولگرايي در مجلس دارد که فراکسيون اصولگرايي هم در اختيار جناح محافظه کار اصولگرايي است.
* یعنی چالش های مجلس به خاطر حضور جريان اصلاحات، انحرافي و جريان فتنه در آینده بیشتر خواهد شد؟
احساس من این است که در مجلس آينده جريان فتنه هم به اين موضوع جريان انحرافي اضافه خواهد شد و بايد عرض کنم جريان انحرافي و جريان فتنه و اصلاحات در مجلس آينده هماهنگ عمل خواهند کرد. اشتراکات زيادي هم دارند. لذا بنده احساس ضرورت کردم که وارد اين عرصه شوم که در مجلس آينده اگر زمينه تاثيرگذاري وجود دارد، انشاء الله بتوانم به وظيفه ام عمل کنم.
* نظر شما در مورد عملکرد مجلس و نقاط ضعف بارز و نقاط مثبت بارز مجلس هشتم چیست؟
مجلس هشتم ما ماهيتاً با مجلس ششم که مجلس اصلاحات بود متفاوت است . در مجلس اصلاحات شمشير را عليه اصول و آرمانها و ارزشهاي انقلاب از رو کشيده بودند. کمتر نطق قبل از دستوري داشتيد که متعرض نظام و اساس نظام و اصول ما نشوند. ما نميتوانيم مجلس هشتم را مقايسه با مجلس اصلاحات يعني مجلس ششم بکنيم به هر حال اينها خداي نکرده مشابه مجلس ششم عمل نکردند ولي متناسب با تابلو و عنوانشان هم عمل نکردند.
يعني توقعاتي که از مجلس اصولگرا است در اين مجلس محقق نشد، نمونههاي متعددي من سراغ دارم. مثلا وقتي بحث دانشگاه آزاد مطرح ميشود مقام معظم رهبري نظر صريح در خصوص اين موضوع دارند، نظر ولي فقيه فصل الخطاب است پايان همهي دعواها و ماجراها است او مبناي تصميم است که نبايد کسي آن را به راي بگذارد. ولي متاسفانه در مجلس اصولگراي هشتم حکم روشن مقام معظم رهبري به راي نمايندگان گذاشته ميشود. بنده اين را خطا و انحراف هيئت رئيسه مجلس از اصول ميدانم نبايد اينها اجازهي چنين کاري را ميدادند و لذا هم اعتقادم هست که اين يک ضعف جدي است.
* مجلس در مورد اصلاح قوانین گذشته باید چگونه عمل کند؟
اولويتهاي زيادي که در کشور داريم، بعضي از قوانين ما هنوز هم در حيطهي قضايي، قوانين رضاخاني است و اينها در محاکم قضائی متاسفانه مورد استناد قرار ميگيرد و قضات ما به اينها استناد ميکنند. ما امروز نياز به يک پالايش جدي در قوانين جزايي و قضايي مان را داريم که مجلس هشتم بايد به اين اولويتها توجه ميکرد.
* آیا در رابطه با جهاد اقتصادی و سیاست های داخلی و خارجی دولت اقدامات مناسبی صورت گرفت؟
یکی از اولويت های کشور نامگذاری سال 90 توسط مقام معظم رهبري بعنوان جهاد اقتصادي است. جهاد اقتصادي لوازم و مقدماتي نياز دارد تا محقق شود. بحث سرمايه گذاري، بحث جهت دادن امکانات کشور به سمت تحقق چشم انداز، سند چشم انداز توسعهي کشور، بحث رفع موانع توسعه در کشور، بحث مقابله با فساد و تبعيضي که مقام معظم رهبري فرمودند يکي از قواي تاثيرگذار، مجلس است.
اعتقاد و باور بنده اين است که توقع مقام معظم رهبري برآورده نشده و دغدغههاي ايشان در زمينه فقر و فساد و تبعيض مرتفع نشده روساي قواي سه گانه حق مطلب را در اين زمينه ادا نکردند و مجلس هم خودش به عنوان يک يک قوه از سه قوه و در الزام دو قوهي ديگر بر تحقق منويات مقام معظم رهبري و رفع دغدغههاي ايشان ميتواند بيشترين نقش را داشته باشد. اعتقاد و باور من اين است که مجلس آن وظيفه و نقش خودش را عمل نکرده است.
در مواردي در موضوع سياست خارجه مجلس خوب ورود پيدا کرد ولي در جاهايي نقايصي داشته که مجلس بايد بيش از پیش، نقش خود را ايفا ميکرد. در نظارت بر دولت معتقدم در مواردی مجلس بايد با دولت مدارا کند دولت را در جهت تحقق ماموريتهاي خودش کمک کند و از سياسي کاري و غرض و مرضهاي سياسي اجتناب کند.
* عملکرد مجلس در نظارت بر عملکرد دولت و تحقیق و سوال از دولت چگونه بوده است؟
در جای دیگر بايد تحت هيچ شرايطي کوتاه نيايد گلوي دولت را بچسبد. جايي که دولت انحراف از برنامه و قانون دارد. متاسفانه ما يک روند معامله گري در مجلس ميبينيم يعني استيضاحها تبدیل به تهديد به استيضاح و ميبينيم گاهی سوالها جنبهي مسائل کلي نظام و فعال کردن دولت در مسير اصلي خودش را ندارد، گاهي حب و بغضهاي سياسي را چه در فشار و تهديد دولت و چه در کمک به دولت، ممکن است بعضي اوقات متاسفانه معامله گري اتفاق ميافتد و اين چيز مناسبي در مجلس نيست. من مجلس و نمايندگان مجلس را متهم نميکنم، يک روند کلي را عرض ميکنم.
لذا من معتقدم مجلس بهتر از اين ميتوانست دولت را کمک کند بهتر از اين ميتوانست جلوي انحرافات و اشتباهات دولت را بگيرد و بهتر از اين ميتوانست اعمال نظارت بر دولت کند که ما انحراف از قانون و برنامه نداشته باشيم. نقايصي که امروز در مجلس ميبينيم، نياز به يک خانه تکاني و نياز به يک تلاش براي حاکم کردن روحيهي انقلابي و حفظ منافع مردم و مصالح کلي نظام دارد.
* شما امثال آقاي علی مطهري را در جریان اصولگرای ارزیابی می کنید یا خارج از آن؟
آقاي مطهري را در بعضي از رفتارها و برخوردهايي که دارد و نوع عملکردش در جريان فتنه، ايشان را اصولگرا نميدانم. به دليل اين که ايشان کاملاً در بحث فتنه خطا رفت، مطهری در نگاه کلي من خارج از جرگهي اصولگرايي نیست و معتقد نيستم که او در اردوگاه اصطلاح طلبان يا در اردوگاه فتنه است.
ولي من معتقدم ايشان اصولگرايي است که مسير اصولگرايي را نرفت و از مسير و شاخصهاي اصولگرايي انحراف پيدا کرد. قانون در کشور مسير همه چيز را تعيين کرده. آقاياني که شعار برگرداندن قوهي مجريه به قانون را داشتند و وارد عرصهي انتخابات شدند بايد اثبات ميکردند که خودشان به قانون پايبندند.
قانون برای کانديدايي که ميخواهد در انتخابات شرکت کند از ابتدای ثبت نام تا پس از انتخابات و اعلام نتایج، فرايند و مکانیزم تعريف کرده است. اگر کسي معترض به نتيجهي انتخابات بود، مشخص شده چه کسي بايد بررسي کند؟ در قانون تعيين تکليف شده است. ولي ما ميبينيم که آقايان موسوي و کروبي مسير قانون را نرفتند به شوراي نگهبان هيچ سندي دال بر تقلب ارائه ندادند و خواستار ابطال انتخابات شدند.
طبيعتاً هيچ وقت هيچ انتخاباتي نتيجه مورد نظر همه گروه ها و افراد را تامین نخواهد کرد. هر آدم عاقلي جاي مسئولين نظام و شوراي نگهبان باشد ميداند که اين ادعاي بيخودي است لذا اين جا شوراي نگهبان و نظام تمکين نکردند. جناب آقاي مطهري آمدند در آن برنامهي ديروز، امروز، فردا نظام را محکوم کردند و گفتند: چرا نظام تريبون در اختيار سران فتنه نميگذارد؟ خب اين حرف، درست نیست. يک ادعاي بدون پشتوانه و بدون منطق است. اينها از ظرفيت قانوني مگر استفاده کردند که فوق قانون چيزي در اختيارشان قرار بگيرد.
گفت: به درون کعبه رفتم به حرم رهم ندادند تو برون در چه کردي که درون خانه آيي؟ اينها از ظرفيت قانوني و در چارچوب قانون استفاده ميکردند پلههاي بعدي هم از مراحل نظام بهره مند ميشدند. لذا آقای مطهری خواسته يا ناخواسته کاملاً در انحراف افکار عمومي تلاش کردند. بخواهيم يا نخواهيم ايشان متاسفانه حرکتش به نفع جريان فتنه بود تا به نفع قانون و حقيقتي که در انتخابات داشتيم.
* حضرتعالي براي نمايندگي از شهرقم کانديدا شديد که ام القري جهان اسلام است و حوزههاي علميه در آن قرار دارند. با توجه به جمعیت زیاد طلاب جوان و انقلابی به نظر شما چه پتانسيلي از حوزههای علمیه در نظام ناديده گرفته شده و یا کمتر به آن توجه شده است؟
بله، من قم را داراي سه بُعد ميدانم. يک چهرهي قم چهرهي استاني و شهري قم است. در اين بُعد معتقدم که قم مورد توجه قرار نگرفته است. يعني در طراز ساير شهرهاي که کلان شهرند و پيشرفت هايي در آنها و توسعهاي در آنها اتفاق افتاده، معتقدم به قم با اين نگاه توجه نشده و ما در طراز با آنها نيستيم و حق قم در اين زمينه ادا نشده و از رسيدگي به قم غفلت شده است. اين را بنده باور دارم و اساس يک مطالب و مدارک و استدلالها و بررسي هايي دارم که عرض ميکنم.
قم يک چهره و بعد ملي دارد که آن را متفاوت مي کند و آن وجود حوزهي علميه در قم هست. قبل از انقلاب اسلامی حوزه و روحانیت در نظام و دستگاه حکومت دخالتي نداشت. يک شهيد باهنر در آموزش و پرورش و تدوين کتابهاي درسي و اين امور و شهيد مطهري و شهيد مفتحي در دانشگاه صرفاً فعاليتهاي نظري داشتند. اما امروز تمام اجزاي نظام و ارکان حکومتي و نهادهاي حاکميتي و اجتماعي در کشور نيازمند به حضور روحانيت است.
از مراکز آموزشي، تربيتي، نهادهاي نمايندگي در دانشگاه ها، در ارگان ها، قوه قضائيه، مساجد، ائمهي جمعه و جماعات، حتي اعضاي خبرگان رهبري اينها پرورش يافتگان حوزهي علميه قم هستند. نمايندگان ولي فقيه در استانها و ارگانها، قضات و ... اينها صادرات حوزه علمیه قم هستند. امروز به صورت گسترده از محصولات قم در امور آموزشي وزارت آموزش و پرورش استفاده ميشود، اين وجه که بخش عمده ی نيازمنديهاي فرهنگي کشور را در قم بايد تامين کند چهرهي ملي به قم ميدهد و باز اعتقادم اين است که متاسفانه متناسب با همين بعد، به قم توجه نشده است.
البته با همت و عنايت مقام معظم رهبري در توسعهي حوزههاي علميه و خدمات رساني به حوزههاي علميه اقداماتي صورت گرفته ولي من معتقدم در سبد بودجهي کشور براي اين بعد ملي قم توجه لازم نشده است. لذا نبايد متناسب با ظرفيت قم يک باري به قم اضافه کنيم ولي از آن طرف از حيث اعتبارات و امکانات لوازمش را به قم ندهيم.
قم محل خيزش انقلابيون و در حقيقت خاستگاه انقلاب است ولي اين توجه به قم صورت نگرفته در بعد ملي و کشوري قم باز هم يک چهرهي مظلوم دارد.
وجه دیگر قم وجه بين المللي است. از کشورهاي مختلف دنيا در قم امروز طلبه در حال تحصيل داريم. از طرفي ميدانيم که حضور طلاب غير ايراني در شهر مقدس قم و حوزهي علميهي قم يک برکاتي براي جامعهي اسلامي دارد. امروز اگر شاهد گسترش شيعه در دنيا هستيم، اگر شاهد پيدايش روح انقلابي و ضد امريکايي و ضد ديکتاتوري در بدنهي اهل سنت در دنيا هستيم، اينها برکت همين حضور طلاب غير ايراني در قم است. بعضي از کشورها مثل عراق تعداد زيادي از استاندارهايش کساني هستند که در قم درس طلبگي خواندند که امروز در عراق مسئوليت گرفتند و حکومت عراق را اداره ميکنند. پس قم در حقيقت تامين کادر انقلابهاي جهان اسلام و نهضت اسلامي را به عهده دارد.
پس تزريق نيرو به بدنهي جهان اسلام براي ادارهي امور مسلمانها اين يک کاري است که ما چه بخواهيم و چه نخواهيم در قم اتفاق افتاده و نتيجه اش را هم امروز ميبينيم. طبيعتاً اگر قم بخواهد يک نقش بين المللي در حفظ و تقويت و گسترش اسلام و روحيهي انقلابي در جهان اسلام و ضد حاکميت صهيونيزم و استکبار جهاني داشته باشد، بُعد بين المللي قم نياز به تقويت دارد.
بعنوان مثال دانشگاه بين المللي امام خميني در قزوين تاسيس ميشود، من معتقدم اگر مديران اجرايي اگر نمايندگان مجلس قم اگر دستگاههاي ذي ربط نقششان را خوب ايفا ميکردند در خاستگاه انقلاب اسلامي محل تاسيس چنین دانشگاههایي است، نه در يک شهر صنعتي مثل قزوين. پس در حقيقت به بعد فرهنگي بين المللي قم بايد توجه بیشتری شود.
نکته ی دیگری که وجود دارد قبل از انقلاب، قم مغضوب شده رژیم ستمشاهی و بعد از انقلاب مغفول واقع شده است. قبل از انقلاب از ناحيهي حکومت با قم دشمني ميشد و بعد از انقلاب هم توجه به قم نشده و دلايل متعددي هم دارم.
چون قم يک شهر فرهنگي و مذهبي است بعضيها معتقد بودند اگر قم را صنعتي کنيم و رفاهيات در قم ايجاد کنيم و یا آب قم را درست کنيم، مهاجرت پذيري در قم بيشتر ميشود. فضاي فرهنگي و ترکيب جمعيتي قم تغيير ميکند و قم حالت اصلي خودش را از دست ميدهد، بعضيها این چنين تفکري دارند ولي من اين نظر را اشتباه ميدانم، به دليل اين که اگر قم بعد فرهنگي انقلاب اسلامي را ميخواهد در کشور تقويت کند، طبيعتاً بايد يک فکري بشود که صنايع خاصي که براي قم مشکل آلودگي فرهنگي ایجاد می کند را وارد نکنيم.
سومین منبع درآمد هندوستان توليد نرم افزارهاي الکترونيکي است خب با اين کار در قم نرم افزارهاي فرهنگي، نرم افزارهاي اعتقادي، نرم افزارهاي آموزشي و نهایتاً قطب توليد نرم افزارهاي آموزشي و فرهنگي و اعتقادي و ديني و مذهبي را قم قرار ميداديم، هم در قم زمينه صنعت بوجود می آید و هم تولیدات حوزه به نحو احسن در دنیا منتشر می گردد. در دیگر عرصه، قم می تواند قطب انتشارات کشور باشد و اين استعداد در قم وجود دارد که عامل رشد و پيشرفت صنعتی می تواند باشد.
کانديدايي که از قم به مجلس می رود و از پشتوانهي حوزهي علميه استفاده می کند فرزند حوزهي علميه باشدو در حوزهي علميه رشد پيدا کرده بعد هم خودش را کانديدا کند خب اين کار غير متعارفي انجام نگرفته است. اما اگر کسي از حوزه نباشد و بيايد حوزه را پشت سر خودش بخواهد، ممکن است چنين برداشتی از رفتار وی گردد.
بنده بيش از سي سال توفيق حضور در حوزهي علميهي قم و دیگر حوزه ها را داشته ام ولي بيش از سي سال است که من در حوزهي علميه قم حضور پيدا کردم. مدارسي که بنده در قم درس خواندم مشخص است و زندگي که در قم داشتم يک مقطع طولاني من در نيروگاه زندگي کردم يک مقطع طولاني اطراف هفت تير و اطراف بيمارستان آيت الله العظمي گلپايگاني زندگي کردم يک مدتي در همين اطراف حرم و بلوار معلم ساکن بودم که خانهي ما جزء همين خانه هايي است که در طرح حرم تا حرم خراب شده است. اقتضاء وظیفه انقلابی باعث شده که من ماموريت ها و مسئوليت هايي در تهران داشته باشم اين هم معني اش نيست که از قم بريدم و دل کندم لذا ارتباط بنده با قم هيچ وقت قطع نشده و در حقيقت قم محل زندگي و رشد و حيات من بوده است.
فعاليت هايي که من در جبهه های جنگ داشتم باز عقبهي کاري من مربوط به قم هست. مثلا اگر بنده در جبهه حضور داشتم، در خدمت طلبهها بودم و اعزام طلبه و به کارگيري طلبهها در جنگ بوده و در اينجا هم مخزن ما قم بوده و ارتباط و رفت و آمد ما و حضور ما در قم براي انجام ماموريت جزء ضروريات کار ما بوده يا مدت بيست و سه سال فرماندهي تيپ مستقل 83 امام جعفر صادق (علیه السلام) بودم که افتتاح اين تيپ در مدرسهي فيضيه و با حضور حضرت آيت الله العظمي بهاء الديني بود. تيپي که متشکل از طلبههاي تبليغي حوزهي علميه قم بود. اگر بنده در قم کانديدا شدم، فردی نبودم که يک جاي ديگر زندگي ميکردم در جاي ديگري مسئول بودم. حالا چون در قم زمينهي انتخاب هست و مسئلهي کاملاً طبيعي است که حضور من يک حضور متوقع در قم است.
* اشاره کردید به حضور روحانیت بعنوان کادر در نظام، روحانیتی که محصول حوزه علمیه قم می باشد. به نظر شما آقایان روحانیون اصلاح طلب که در لباس روحانیت به مردم معرفی شده اند، محصول این حوزه می باشند؟
من قصد جسارت ندارم، اما هر کارخانهاي توليداتش دسته بندي ميشود در اجناسی که تولید يک کارخانه است با برچسب های گوناگون عرضه می شود، مثل برچسب های صادراتي و مصرف داخلی، کیفیت A و B يعني يک جنس با توجه به مرغوبيت ارزش کارآمدي متفاوتی با بقيهي اجناس پیدا می کند. حتي ممکن است شما افراد ديگري را هم اسم ببريد که هم اکنون کرسي تدريس در کانادا دارند. آنها هم در قم درس خواندند و طبيعتاً دشمن تا سودی در آنها براي خودش نبيند کرسي تدريس به آنها نميدهند.
کارخانهها بعضا اجناس ضايعات هم دارند. لذا اگر بخواهيم محصول مرغوب حوزهي علميهي قم را، محصول مفيدش و ارزشمندش را در نظر بگيريم، از مراکزی است که تولیدات نامرغوب و بي کيفيتش خيلي کمتر از تولیدات مرغوب و صادراتی آن است و این موضوع هم اکنون الحمدلله از وجود مراجع و علماء و فضلاء و همچنین جمعیت کثیر طلاب نخبه ی جوان مشهود است.
* طی سی انتخابات برگزار شده در جمهوری اسلامی همواره عده ای با ارتباط با کانون های قدرت و ثروت و سوء استفاده از بیت المال و یا استفاده از رانت های دولتی و رسانه ای خود را در معرض انتخاب قرار داده اند، نظر حضرتعالی در این باره جیست؟
همواره در سخنانم توصيههاي من اين بوده که من به هر قيمتي به مجلس نميخواهم بروم. خدا را با گناه نميشود پرستش کرد. هدف وسيله را توجيه نميکند من ميخواهم بر خلاف مسيرهايي که متاسفانه در کشور رايج است که تبليغات شبيه تبليغات غربي ميشود و از هر ابزاري استفاده ميشود ویا قانون زير پا گذاشته ميشود، تبلیغ کنم. من با دوستان عزيزي که با من همکاري ميکنند تاکيد جدي داشتم که سر سوزني عدول از قانون و اصولمان نبايد اتفاق بيفتد.
بنده با دستگاههاي نظام ارتباط خوبي دارم ولي وضع دروني ستاد ما را شما با بقيه ستادها ميبينيد، صندلي و ميز مستعمل و امکاناتش را دوستانی که انگيزهي همکاري دارند خودشان آوردند و ما سر سوزني به حول قوهي الهي از امکانات سازمانهاي دولتي استفاده نمی کنيم. لذا اين ايدهي کلي است که من معتقد و پايبندم به آن و هر کسي هم توانست يک سر سوزني گرا بدهد که ما سوء استفادهاي از بيت المال داشتيم، بنده پاسخگو خواهم بودم.
من اعتقاد به اين دارم که استفادهي از بيت المال مجوز شرعي نياز دارد و قطعاً با آخرت انسان بازي ميکند. امکانات دولتي مشمول بيت المال هست غير از وجه شرعي اش، قانون استفاده از امکانات دولتي را ممنوع کرده و کسي که ميخواهد برود در مرکز قانوگذاري کشور قانون تصويب کند يا اصلاح کند نميشود خودش با زير پا گذاشتن قانون به آن جايگاه برسد.
لذا اعتقاد من اين است اگر به همين شکل انشاء الله حرکت کنيم ولو اين که راي نياوريم، پيروز شديم. اگر خلاف قانون مرتکب بشويم و راي بياوريم در باطن در حقيقت شکست است، نميتوانيم اسمش را پيروزي بگذاريم.
* با توجه به برنامه ریزی و حضور لایه ها و ابعادی از جریان های منحرف، جریان فتنه و حامیان سکولاریسم دانشگاهی در انتخابات مجلس با دوپینگ سیاسی توسط غرب، با عنایت به موضوع تحول علوم انسانی که از مطالبات جدی مقام معظم رهبری می باشد، چه مخاطراتی و تهدیداتی پیش روی انتخابات و مجلس نهم خواهد بود؟
اولاً؛ نظام ما نظام اسلامي است و طبيعتاً قوانينش بايد منطبق با اسلام و شرع مقدس باشد پس نمايندگاني که وارد مجلس ميشوند يک بضاعت و اشراف و اطلاع از مبادي و مباني و اصول و متون ديني و آموزههاي ديني بايد داشته باشند.اصلاً با اين ادبيات باید بتوانند زندگي کنند و با اين ادبيات وارد حوزهي قانونگذاري بشوند.
دوماً؛ اگر نمايندگان ما اين بضاعت را نداشته باشند و در قانونگذاري آن را لحاظ نکنند ما شاهد چالش بين مجلس و شوراي نگهبان و در نتيجه کشاندن مباحث به مجمع تشخيص مصلحت و اشتغال مسئولين کشور به يک سري دعوا و چالش بايد باشيم و اين خسارتش براي کشور کم نيست.
سوماً؛ اين که افرادی که روحيهي انقلابي ندارند با فرهنگ و اصول انقلاب فاصله دارند، اگر وارد مجلس شوراي اسلامي شوند ميتوانند در زدودن فرهنگ انقلاب اسلامي و ديني در کشور تاثيرگذار باشند و اين خطر است. نمايندگاني که اهل شجاعت و قاطعيت نيستند. افرادی که موضعشان متزلزل است افرادی که دو پهلو در عرصههاي اجتماعي و سياسي ظاهر ميشوند، تاثيرپذير از کانونهاي قدرت و ثروت هستند، نظر ديگران برايشان مهم تر از مسائل کلي نظام و مردم هست، شفاف نيستند، اينها اگر وارد مجلس شوند براي مجلس شوراي اسلامي و نظام، تهديد محسوب ميشوند. لذا علاج واقعه قبل از وقوع بايد کرد.
اگر بخواهيم يک مجلس کم آسیب و موثر داشته باشيم بايد نمايندگاني را مردم انتخاب کنند که موضعشان کاملاً شفاف باشد. باورها و اعتقادات ديني در آنها قوي باشد. پايبندي به امام و رهبري و ولايت فقيه در آنها محکم باشد و در گذشته امتحان پس داده باشند. با ورود این دسته به مجلس آسيب جدي خواهيم داشت. کسي که تازه وارد عرصه شده وما شناخت و حجت بين خودمان و خدا نداريم، چرا پشت سر همچون فردی قرار بگيريم. لذا مجلس شوراي اسلامي جايي است که اگر نمايندهاي ما بين خود و خدا تخصصش را، توانمندي اش را، موضع شفافش را پايبندي به نظام و ولايت دغدغه و دلسوزي براي منافع مردم و مصالح کشور، مردمی بودنش و درد مردم داشتنش را احساس کردیم، باید انتخاب کنیم.
پس آن ويژگيها بايد حتما در نمايندگان باشد اگر ما کسي را انتخاب ميکنيم اگر انتخاب، انتخاب درستي باشد دغدغهها را کم ميکند نگرانيها کم ميشود چالشها هم کم خواهد شد.
* بعنوان آخرین سوال و برای تنویر افکار عمومی از شما می پرسم که عدم حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه از حضرتعالی برای این دوره انتخابات چه عواملی می تواند داشته باشد و عکس العمل جنابعالی در این باره چیست؟
من از ابتداء جزء کانديداهاي جامعهي مدرسين نبودم که حالا اگر در ليست شان نباشم سوال و ابهام بوجود آید. سوالی که ممکن است بوجود آمده باشد که اين آقا چه مشکلي داشته که او را انتخابش نکردند؟ پاسخ این است؛ بنده يک کانديداي تازه وارد هستم که اعلام آمادگي برای انتخاب شدن کردم. در ابتداء هم بارها اعلام کردم که بنده از جامعهي محترم مدرسين از جبههي متحد از جبههي پايداري يا هر جريان ديگری بنده درخواست نکردم که من را در ليست بگذارند. به این دليل که آنها شروطي مدنظرشان است و ملاحظاتي دارند و گرايشهاي متعدد در اين جريانهاي حوزوي و سياسي مخالف و موافق وجود دارد که ممکن است يک کسي بگويد بله يک کسي بگويد خير. پس در وهلهي اول اصلاً تقاضاي من تقاضاي موجهي نيست.
دوم اين که بنده فردی هستم که موضعم شفاف بوده زبانم هم باز بوده و چون در سپاه بودم ملاحظاتي را داشتم. به دليل اين که ملاحظات سپاه را داشتم، شفاف وارد بحثهاي سياسي نميشدم. حالا که ديگر در سپاه نيستم زبانم به حول قوهي الهي شفاف تر از گذشته خواهد بود. بنده درخواست از هيچ گروهي نکردم به این دليل که يک پايبندي و تعهد براي من ايجاد ميکند و نمک گير خواهم شد. روي اين جهت به اين دليل من از گروه خاصي درخواست قرار گرفتن در ليستشان را نداشتم ولي اعلام هم کردم که اگر هر کدام از اين جريانات خودي درون نظام مثل جامعهي محترم مدرسين مثل جبههي پايداري و جبههي متحد اگر بنده را در ليستشان گذاشتند، من از آنها تشکر هم ميکنم. نه اين که قبول ندارم و ميگويم درخواست نکردم، بنده به خاطر آن دو ملاحظه، عرض ميکنم هر کدام از اينها تشخيص دادند و بنده را در ليستشان گذاشتند، تشکر ميکنم و ممنونشان هم خواهم بود.
به هر حال با توجه به تعدد کانديداها در جامعهي محترم مدرسين، بحث چالشي را داشتند. طبيعتا بحث درون جامعه را هم بايد انسان درک کند. لذا در هر صورت چه بنده در ليست جامعه مدرسين باشم چه نباشم سر سوزني از ارادتم به ایشان کم نخواهد شد و طبيعتاً بنده به جريانهاي درون نظام احترام ميگذارم و هر نتيجهاي هم که آنها به آن برسند مثل جامعهي مدرسين بنده آن نتيجه را محترم ميشمارم.
* با عنایت به سخنان شما، اگر به هر حال انتخاب نشدید با توجه به اين که حضرتعالی چهرهي سرشناسی هستید در اين صورت آيا افتي برای شما محسوب نميشود؟
برفرض اینکه در عرصهي انتخابات بنده راي نياورم، بنده اعتقادم اين است که ما مديون نظام هستيم نظام چيزي به ما بدهکار نيست. من از دوران دفاع مقدس يک منطق را براي خودم داشتم و محکم رويش ميايستادم. آن منطق را هم از شهيد بزرگوار حاج آقاي ميثمي گرفتم. شهيد بزرگوار حاج آقاي ميثمي که نمايندگي حضرت امام در قرارگاه خاتم بودند، در زمان جنگ ايشان ميگفت: "قبل از انقلاب چند سال محکوم و زندانی شدم، انقلاب پيروز شد و من از زندان آزاد شدم. اگر انقلاب نبود چند سال در زندان ميماندم. سي ماه هم در جبهه هستم و اگر چه چندین ماه ديگر در جنگ بمانم و خدمت کنم تازه بدهکاري ام را به انقلاب پرداخت کردم. که من بايد چقدر زندانی ميکشيدم که انقلاب من را آزاد کرده است." بعد خود ايشان ميگفت: "جبهه و کنار اين رزمندهها بودن و معنويت جبهه کجا و زندان کجا هيچ وقت من نميتوانم بدهکاري ام را به انقلاب بدهم."
بنده بچهي يک کشاورز روستايي هستم به برکت انقلاب بنده عرصهي خدمت برايم فراهم شده که اگر خدمتي کرده باشم و اجر اخروي براي من داشته باشم من اينها را مديون انقلاب ميدانم. تا الان اگر کاري کردم و یا خدمتي داشتم، زمينه و عرصهي اين خدمت را انقلاب و نظام برايم فراهم کرده است. لذا بنده در هر عرصهاي هر چه تلاش کنم مديون نظام و انقلاب و مردم هستم. چيزي از نظام و مردم طلب ندارم که بگويم اگر من راي نياوردم اين جا به من کم لطفي و بی مهری شده، چيزي را از دست ندادم. انتخابات مجلس يک عرصهاي از همان عرصه هاست که بنده واردش شدم اگر راه پيدا کردم باز ممنون مردم و انقلابم که در يک عرصهي ديگر من را راه دادند که خدمت کنم، اگر هم راه پيدا نکردم اداي تکليفم را کردم، خودم را عرضه کردم
سایت مجمع روحانیون مبارز امروز توسط ارتش سایبری
حزب الله مورد حمله سایبری قرار گرفته و از دسترس خارج شد.
آدولف هیتلر:«اگر می خواهید مردم دروغ شما را باور کنند دروغی بزرگ بگویید.»
رسانه ها و شبکه های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی در آستانه انتخابات مجلس برای
تحت تأثیر قرار دادن مشارکت مردم در انتخابات، با دروغ پراکنی و ارائه تحلیل های
متناقض ،به شکل همه جانبه تلاش می کنند در این اراده جمعی تزلزل ایجاد
کنند.
رسانه های وابسته به کشور های غربی به خصوص شبکه صدای آمریکا (VOA)
"ارگان رسانه ای رسمی وزارت امور خارجه آمریکا" ؛ شبکه بی بی سی فارسی (BBC
Persian) "وابسته به دولت انگلیس" و سایت های وابسته به اپوزیسیون و فتنه سبز که از
ابزارهای اصلی معارضه و مقابله با ملت ایران به شمار می روند، در روز های گذشته با
دنبال کردن چند خط تبلیغاتی غیر حرفه ای تلاش کرده اند با به چالش کشیدن انتخابات
مجلس آن را فرمایشی جلوه داده و به نحوی مردم را از حضور گسترده در پای صندوق های
رأی منع کنند.
*انتخابات فرمایشی است ولی رقابت خیلی شدید
است!شبکه بی بی سی فارسی از سویی با بیان این تحلیل که فضای انتخابات مجلس
نهم به میدان بازی اصولگرایان و افراد موافق نظام و انقلاب اسلامی تبدیل شده است
سعی دارد که انتخابات را کاملا فرمایشی نشان دهد ولی در عین حال در تحلیل دیگر
رقابت بین اصولگرایان را برای تصاحب کرسی های بهارستان نهم بسیار بالا توصیف می کند
و با تفاوت قائل شدن بین سلایق و نظرات جریانات اصولگرایان،عبارت جنگ اصولگرایان
برای کسب قدرت را مطرح می کند که بررسی این تحلیل ها به تناقض گویی این رسانه ها در
موضوع انتخابات ایران را به اثبات می رساند.
* بی توجهی به قومیت
ها
خط تبلیغی دیگری که از سوی جریان رسانه ای غرب و اپوزیسیون خارجی
مطرح می شود،سیاه نمایی درباره عدم توجه نظام به قومیت هاست تا به نوعی بتوانند با
برپایی یک پروپاگاندای تبلیغاتی خط افتراقی بین قومیت های موجود در فضای سیاسی
ایران ترسیم کنند و از این رهگذر مشارکت در عرصه انتخابات را کمرنگ
نمایند.
این سیاه نمایی ها در حالی علیه نظام اسلامی مطرح است که همین تحلیل
گران خودفروخته شبکه های خبری چندی پیش سفرهای استانی دولت ایران را توجه بیش از حد
به اقشار و قومیت های روستایی متهم کردند و اجرای برنامه های حمایتی از اقشار کم
درآمد جامعه را خریدن و جلب اعتماد این اقشار عنوان کرده بودند.
*
انتخابات سوت و کور هست؛ نیست!
سومین خط مورد پیگیری رسانه های ضد
نظام،سرد جلوه دادن و عدم استقبال مردم از انتخابات است.این رسانه ها با بیان اینکه
بعد از انتخابات 88 استقبال مردم ایران از برنامه های اجرایی حاکمیت به اقل خود
رسیده است اظهار می دارد که نظام ایران به دلیل اینکه می داند اقبال عمومی از
انتخابات بسیار پایین است تعمدا می خواهد انتخابات سرد برگزار شود اما در عین حال و
در یک تناقض گویی آشکار رقابت بین کاندیداهای مجلس و تعدد لیست های اصولگرایان و
اصلاح طلبان و همچنین تسهیل در تأیید صلاحیت نامزدها را نیاز حاکمیت به حضور مردم
در انتخابات مطرح می کند.
تحليلگران شبكه تلويزيوني صداي آمريكا با اشاره به
زمان يك هفتهاي براي تبليغات كانديداها، آن را نوعي ضعف و تخلف دانسته و مدعياند
كه تبليغات به معناي شناساندن اهداف و رويكردهاي كانديداها در جمهوري اسلامي اهميت
ندارد.
این تحليلگران با ادعاي اينكه انتخابات بر جمهوري اسلامي به نوعي
تحميل شده است، مخالفت برای هر گونه شور و هيجان ناشي از تبليغات را علت ديگري براي
كمبودن زمان تبليغات ميدانند.
در این میانه آنچه جالب تر از همه به نظر
می رسد، تز سایت های اپوزیسیون است مبنی بر اینکه پنج شنبه 11 اسفند مردم به خرید
عید بپردازند و جمعه 12 در خانه ها بنشینند!!
به نظر می رسد این تحلیل های
متناقض،بی مبنا و آشکار ریشه در سردرگمی و شکست استراتژی های ضد انتخاباتی آنان
دارد. شاید هم ریشه در ناامیدی رسانه های اپوزیسیون از حضور نمایندگان همفکر خود بر
روی صندلی سبز بهارستان بعد از هزیمت بزرگ اصلاح طلبان باشد که این گونه خود را
نشان می دهد.
شكر خورديد كه جلو افتاديد!
سخنگوي شوراي هماهنگي سبز به گروه هاي اپوزيسيون كه وي را متهم به بي عرضگي و وقت كشي در خدمت جمهوري اسلامي كرده اند، پاسخ داد.
اردشير اميرارجمند درباره ناموفق بودن پروژه 25 بهمن به راديو فرانسه گفته است: «بايد واقع بين بود. اگر بعضي ها انتظار داشتند كه امسال همانند 25 بهمن سال گذشته كاري بكنيم، با توجه به سركوب هاي شديد(!؟) و شرايطي كه نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي به وجود آوردند، كار دشواري بود. با اين وجود ما حركت موفقيت آميزي داشتيم و آنها كه آمدند، نيرو گرفتند».
وي مي گويد: در عين حال كساني كه نقد مي كنند بايد راه هاي آلترناتيو را نشان بدهند.
اين در حالي است كه شبكه بالاترين با حمله به اصلاح طلبان و سردمداران فتنه سبز نوشت: اي تف به هيكل و صورت و آبروي همه شما كه با دست و همراهي و كرنش و ترس و سازش و نرمش، همه ظرفيت و سرمايه اعتراضي ما را پشت نام هاي بيهوده تان اعم از خاتمي و [...] و اصلاح طلب و ميانه رو و هزار دوز و كلك مهوع نابود كرديد. حالا هم يا خفه خون گرفته ايد (مثل خاتمي) يا بر جنازه هاي ما مرثيه مي خوانيد. اگر وجودش را نداشتيد، بلانسبت [...] خورديد خودتان را جلو انداختيد؟ شما همه ما را ديوانه مي كنيد با اين خفه شدن ها و خرخر هاي هر از گاه از سرناچاري.
نويسنده پايگاه اينترنتي اخبار روز هم در تحليلي خاطر نشان كرد: اصل قضيه در جاي ديگري است. اگر بخواهم راست بگويم، من چشمم از شوراي هماهنگي سبز چندان (و شما مي توانيد بخوانيد هيچ) آب نمي خورد.
آخر، صرف نظر از تاكتيك هاي آبكي، و آشكار شدن هاي گاه به گاهي و غالبا ديرهنگام يا بدهنگام، و ناپديد ماندن هاي تقريبا هميشگي و اصلا نه ديرهنگام و نه زودهنگام و نه بدهنگام، و با اين پنهانكاري ها و مرموز بودن ها كه نمي شود از اپوزيسيون كه به حق و به درستي، نسبت به همه چيز در سياست سوء ظن پيدا كرده اند طلب اعتماد كرد. وقتي مخالفان نمي دانند كه به جز يك نفر چه كساني در اين تشكل حضور دارند و تصميم گيري مي كنند، چرا بايد از آن ها انتظار داشت كه سرنوشت خود را به دست اين شوراي نامرئي و پوشيده در پرده اي از ابهام بسپارند؟
وي - در حالي كه برادر اميرارجمند عضو مركزيت سازمان منافقين است- «شوراي سبز» را با شوراي مقاومت ملي منافقين مقايسه كرد و نوشت: شوراي ملي مقاومت در سال 1360 به ابتكار ابوالحسن بني صدر، و با دستور رسمي او كه كتبا به مسعود رجوي ابلاغ شد شكل گرفت. راقم اين سطور هم - درست يا نادرست- سال ها چه به عنوان عضو شوراي سردبيري ارگان آن، يعني ماهنامه «شورا»، و چه به عنوان عضو فعال و «دعواگير» و «شلوغ كن» و هميشه ناراضي، و «نامطلوب» شورا با اين شورا همراه بود؛ و در اينجا قصد ورود به كم و كيف قضايا را هم ندارد. اما نيازي نيست كه بگوييم سرانجام آن «جبهه» به كجا كشيد و از اين كجا هم تا كجا خواهيد كشيد...
«اخبار روز» تصريح كرد: كساني كه خود را با دادن چند اعلاميه خشك و خالي و بدون پشتوانه عملي يا امضاي چند اعلاميه از اين نوع، و يا نوشتن چند مقاله و ايراد سخنراني، و مصاحبه، و يا حتي گردهم آيي، دلخوش مي دارند، بايد بدانند كه همانطور كه قبلا هم نوشته ام، كارشان در بهترين صورت، اعلام موضع است. در همين حال آلترناتيوسازي باسمه اي و آلترناتيوسازي هاي امپرياليستي هم در جريان است.
جرائم تبليغاتي در انتخابات
در ماده 67 قانون انتخابات مجلس شوراي اسلامي آمده است: «تشکيلات قضايي هر حوزه
انتخابيه به منظور پيشگيري از وقوع جرم، ضمن هماهنگي با ناظرين شوراي نگهبان و هيات
اجرايي اقدامات لازم را در محدوده مقررات معمول ميدارد». سه بخش ثبت نام و تاييد صلاحيت کانديداها، تبليغات و مرحله راي گيري و شمارش آرا
هر کدام داراي قوانين و مقرراتي است که رعايت آنها از سوي کانديداها الزامي بوده و
با متخلفان برابر مقررات برخورد قانوني به عمل خواهد آمد. همچنين عدم رعايت زمان تعيين شده قانوني براي تبليغات انتخاباتي يکي از مواردي
است که در قالب قوانين بخش دوم يعني جرايم و تخلفات مرحله تبليغات قرار
ميگيرد. غالبا افرادي که قصد شرکت در رقابت هاي انتخاباتي را دارند ماه ها قبل از شروع
فرآيند قانوني يعني ثبت نام و تاييد صلاحيت و... به صورت غير رسمي، فعاليتهايي
مقدماتي که رنگ و بوي تبليغات و مقدمه چيني براي ورود به عرصه انتخابات دارد را
آغاز کرده و به طرق گوناگون سعي بر جلب آراء مردم دارد. هرگونه فعاليت تبليغاتي
مستقيم و يا غيرمستقيم علاوه بر اينکه امکانات و فرصت هاي کشور را مدت ها قبل از
انتخابات مصروف تبليغات انتخاباتي ميكند، سبب مي شود در صورتي که برخي افراد بعدا
نتوانند از مراحل قانوني انتخابات عبور کنند افکار عمومي نسبت به دست اندرکاران
انتخابات و تبعا نتايج انتخابات بي اعتماد شود. «استفاده از موقعيت شغلي براي تبليغات انتخاباتي»، «استفاده از مکان هاي غير
مجاز براي تبليغات انتخاباتي»، «پاره، معدوم و يا مخدوش نمودن آگهي يا پوسترهاي
تبليغاتي نامزدهاي انتخاباتي که در محلهاي مجاز الصاق گرديده در زمان قانوني
تبليغات»، «تخريب و توهين به داوطلبان و تبليغ عليه آنها» و «جانبداري مجريان و
ناظران انتخاباتي از فرد يا گروه خاص» از جمله مواردي است که در قالب بخش دوم
تخلفات و جرايم انتخاباتي يعني تبليغات و مرحله رايگيري قرار
ميگيرد.
|
خبرگزاری فارس: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با صدور بیانیهای ملت شریف ایران را به شرکت پرشور و دشمنشکن در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی دعوت کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از قم بیانیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که به امضای آیتالله محمد یزدی رئیس شورای عالی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به شرح زیر است: حضور پرشور ملت شریف ایران در حماسه 22 بهمن امسال چشم جهانیان را خیره کرد و بر توطئههای دشمنان انقلاب خط بطلان کشید. آفرین بر این ملت، درود و سلام خداوند تبارک و تعالی بر شما ملت ولایتمدار ایران اسلامی، اجر و پاداش شما با پروردگار عالمیان، شما در انجام وظایف خود کوتاهی نکرده و همواره به تعهد و پیمانتان با آرمانهای انقلاب اسلامی عمل کردید. اینک بر مسئولین است که در خدمتگذاری به شما از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و خالصانهتر از همیشه یاور شما باشند. اکنون آزمونی دیگر فراروی ملت ما قرار گرفته است، انتخابات مجلس شورای اسلامی از ارزش و اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. رسانههای تبلیغاتی وابسته به استکبار جهانی ماهها است با ترفندهای مختلف میکوشند تا مردم را از شرکت پرشور در انتخابات منصرف و نسبت به آینده مأیوس سازند اکنون با توجه به شرایط حساس کنونی توجه ملت شریف ایران را به نکات ذیل جلب میکند: استکبار جهانی به خوبی میداند که امروز ایران اسلامی به الگویی بیبدیل برای استکبارستیزی و نماد مردمسالاری دینی در جهان تبدیل شده است، آنان به خوبی میدانند که بیداری اسلامی در جهان اسلام با تأسی از ملتی شکل گرفته که 33 سال پیش توانست هیمنه پوشالی آمریکا، اسرائیل و انگلیس را در هم بشکند و با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و با برگزاری پرشور دهها انتخابات عزت و سربلندی را نصیب خود سازد. با توجه به آنچه که گفته شد حضور حداکثری در انتخابات پیشرو اهمیت فراوانی دارد و افتخار دیگری برای ایران اسلامی رقم خواهد زد. علاوه بر حضور حداکثری ضرورت شناخت کاندیداهای اصلح نیز اهمیت بسزایی دارد. ملت شریف ما باید بکوشد وکلایی را به مجلس بفرستند که در اندیشه گسترش اسلام عزیز و احیای ارزشها و احکام الهی و ترویج افکار ناب امام خمینی (قدسسره) باشند و خدمت خالصانه به مردم و تلاش برای عزت و آبادانی ایران اسلامی را سرلوحه کار خویش قرار دهند. از این رو در شناخت و انتخاب اصلح شاخصهایی چون تدین، تعهد، دلسوزی، استکبارستیزی توجه و تعهد و التزام به هدایتها و رهنمودهای مقام معظم رهبری، مردمداری، امانتداری، صداقت، تخصص و ... از اهمیت بسزایی برخوردار است. با توجه به تأکیدات رهبر فرزانه انقلاب و مراجع معظم تقلید «دامت برکاتهم» نسبت به رعایت اخلاق انتخاباتی و پرهیز از هرگونه بداخلاقی و تخریب کاندیداها، لازم است داوطلبان محترم و طرفداران آنان در این زمینه رعایت دقت را داشته باشند و ضمن خودداری از هرگونه تخریب با ایجاد روح همدلی، اخلاق و رقابت همراه با رفاقت، زمینه انتخابات سالم را فراهم کند. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همه ملت شریف ایران را به شرکت پرشور و دشمنشکن در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی دعوت میکند. باشد که با شرکت پرشور در این انتخابات موجبات رضایت حضرت ولی عصر «ارواحنا لتراب مقدمه الفداء» را فراهم نماییم. انشاءالله.
اعتراف بي بي سي: 4 گروگان ايراني در سوريه تحت شكنجه هستند
شبكه چهارم بي بي سي در گزارشي با اشاره به نمايش اعترافات چهار گروگان ايراني توسط مخالفين سوريه كه ادعا شده آنها به عضويت خود در سپاه پاسداران اقرار كرده و گفته اند به عنوان تك تيرانداز ايفاي نقش مي كرده اند، پخش اين گونه مطالب را «شگرد تبليغي بي رحمانه» توصيف كرده است.
براساس گزارش بي بي سي، گروگان هاي ايراني در شرايط شكنجه و فشار روحي و براي فشار بر سوريه چنين اعترافاتي كرده اند.
هامون به نقل از کیهان:
ارزش امنیتی انتخابات مجلس برای بیگانگان و جریانهای ضد انقلاب
پدر جریان انحرافی هاشمی و خاندانش هستند/ نامه عزل مشایی محرمانه بود!
نامه ای که مقام معظم رهبري راجع به کنار گذاشتن مشایي به آقاي احمدي نژاد نوشتند؛ کاملا محرمانه بوده است ولي معلوم نيست که آقاي ابوترابي با چه توجیهی و چرا این نامه را در اختیار رسانه ها قرار داد!
"صراط"ـ فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام که ید طولایی در بیان نظرات تعجب آور دارد در مصاحبه ای پیرامون ولایت مداری احمدی نژآد گفت: "ما بايد آقاي احمدي نژاد را با روساي جمهور پيش از خودش مقايسه کنيم. آیا آقاي هاشمي رفسنجانی فردی ولايتمدار بوده و هست؟! آيا خاتمي ولايت مدار بوده است؟! منتهی باید بررسی کرد که چه دستهايي باعث ميشد که عدم تبعيت آنها از ولایت و فراقانوني حرکت کردن آنها مسکوت و پنهان بماند و همين دستها در افشاي مسائل احمدي نژاد شتاب دارند و بزرگنمايي ميکنند."
البته خانم رجبی به این نکته اشاره نکرده اند که افراد را باید با حق سنجید نه حق را با افراد! اگر بنا بر مقایسه افراد با یکدیگر بود که دیگر "ارزشی" در جامعه باقی نمی ماند چرا که در هر زمانی ارزش ها متناسب با تغییرات افراد تغییر چهره می دادند و "حق" به معنای واقعی کلمه موضوعیتی نداشت. نسبیت اخلاق یکی از اصول مهم طرفداران امانیسم است که گروهک انحرافی امروز سردمدار آن است.
وی در برابر تعجب گزارشگر در پاسخ به سوالی در مورد رسانه ای شدن نامه ای که امام خامنه ای پیرامون عزل مشایی نوشتند و پشت پرده علنی شدن آن -که ساخته و پرداخته ذهن جوانفکر بود- گفته است:
"نامه ای که مقام معظم رهبري راجع به کنار گذاشتن مشایي به آقاي احمدي نژاد نوشتند؛ کاملا محرمانه بوده است ولي معلوم نيست که آقاي ابوترابي با چه توجیهی و چرا این نامه را در اختیار رسانه ها قرار داد (!)
خدا ميداند که مقام معظم رهبري از اين مسائل با روساي جمهوري سابق هم داشتند و چطور شما ميتوانيد آقاي خاتمي را ولايت مدارتر از آقاي احمدي نژاد بدانيد؟! چطور ميتوانيد هاشمي که نقش خود و خانواده اش در فتنه ۸۸ آشکار است را ولايتمدارتر از آقای احمدی نژاد بدانيد؟! يک عدم اطاعتهايي از آنان بوده که من فکر ميکنم آقای احمدي نژاد در مقايسه با آنها بسیار بهتر عمل کرده است. بالاخره اگر آقای احمدی نژاد اين اشتباهات را انجام نميداد که امروز خیلی براي ما ارزندهتر بود، امّا متاسفانه اين اشتباهات در مقیاس کوچکتر در برهه ای از جانب ایشان اتفاق افتاد."
البته بازهم همسر الهام به این نکته شاره نکرد که با توجه به رسانه ای نشدن اینگونه موارد در دولتهای قبل ایشان چگونه از وجود چنین مکاتباتی مطلع هستند؟ و اساسا رسانه ای شدن یا نشدن ماجرای نامه رهبر معظم انقلاب پیرامون عزل مشایی چه کمکی به اصل واقعه که سکوت یک هفته ای را در بر داشت می کند؟
فاطمه رجبی در برابر پرسشی پیرامون اعتقاد اش به وجود جريان انحرافي يا جريانات انحرافي گفت:
"من قائل به جريان انحرافي ای هستم که از ابتداي انقلاب در مملکت حضور داشته و تفکر توسعه و اصلاحات با مبنای غربی را دنبال می کرده است (!) الان برخی رفتارها و جملاتي از شخص آقاي احمدي نژاد و مشایی بروز پیدا می کند که در زمان توسعه و اصلاحات نقل محافل برخی سیاسیون بود و الان آقای احمدی نژاد در حال بازگشت به عقب می باشد، به نظر خودشان مطالب جديد ميگويند ولي در حقیقت ارتجاعي به دوران آقای هاشمي رفسنجانی می باشد. پدر جريان انحرافي در حقيقت آقاي هاشمي رفسنجاني و خاندانشان هستند و ايشان تئوري ميدهند خاندانشان عمل ميکنند."
گفتنی است غلامحسین الهام در مصاحبه ای که روز گذشته ارگان دولت با خوشحالی و تعریف و تمجید از وی به چاپ رساند اظهارات مشابهب را مطرح کرده بود .
در ابتدای گفتگوی الهام با روزنامه دولت، این روزنامه در وصف وی اینچنین نوشته بود: الهام انصافاً هنوز معتدل است و منصف، ضمن آنكه انتقادات خود به دولت را خيلي شفاف مطرح ميكند اما باز هم تأكيد دارد كه مدافع و موافق دولت است و حتي به تندروي برخي دوستانش در جبهه پايداري هم كاري ندارد.!
وی در پاسخ به این سوال که "تحليل سياسي شما از مطرح شدن سؤال از رئيسجمهور در اين مقطع چيست؟"، گفته است: اينكه اينها سؤالها را مطرح كردند و ديدند پاسخ به سؤال قبل از انتخابات برايشان خوب نيست و گفتند صدايش را قبل از انتخابات در نمي آوريم تا بعد از انتخابات ببينيم چه اتفاقي ميافتد. آيا اين سؤال رأيآوري دارد براي ما يا رأيشكني دارد، لابد فكر كردند مثلاً رهبري هم وساطت بكنند و اقداماتي بكنند كه مجدداً اينها بتوانند اين هزينه را متوجه رهبري بكنند و اين منت را بر سر احمدينژاد بگذارند" (!)
الهام اضافه کرد: "ظاهراً فكر ميكنند امروز با اين چالش ميشود رأي آورد يعني اگر كسي علم مخالفت با رئيسجمهور را بلند بكند و اپوزيسيون دولت باشد، اين موضوع رأيآور است. در حالي كه بنده اين پيام را از جامعه استشمام نميكنم و اتفاقاً عكسش وجود دارد. در هر صورت بعضي كه در يك بن بست سياسي هستند خواستند كاري بكنند كه شناخته شوند."
وی روز 28 بهمن ماه هم در همایش انتخابات در دانشگاه قم، گفته بود، جریان انحرافی را مخالفان گفتمانی احمدینژاد ساختند و "دولت را متهم به همراهی با آن کردند"(!)
ترور به چه قیمت؟
یکی از دانشمندان هسته ای ایران ترور شد»، این خبری بود که کمتر از چند ساعت تیتر تمامی سایت ها و خبرگزاری های داخلی و بین المللی شد، خبری که برای چهارمین بار قلب جامعه ایرانی به خصوص جامعه نخبگان علمی کشور را به درد آورد.
مرصاد به نقل از هابیلیان: این بار نام مصطفی احمدی روشن بود که بر لوح زرین شهدای ایران اسلامی نقش بست، جوانی دانشمند و فرهیخته که برای پیشرفت و اعتلای علمی کشور قدم بر می داشت و درست در دومین سالگرد شهادت مسعود علیمحمدی، یکی دیگر از دانشمندان هسته ای کشور به دست مزدوران رژیم های سر به دامان شیطان سپرده به شهادت رسید.
قتل های سریالی در ایران به خصوص در جامعه علمی کشور خود نشانه ای از بر مدار حق بودن پیشرفت علمی جمهوری اسلامی ایران و نمادی از استیصال و درماندگی کشورهای مدعی حقوق بشر است، تا جایی که رسانه های آمریکایی و اروپایی نیز نتوانستند دست های خونین موساد و سیا را از این ترورهای کور علمی پنهان کنند و به صراحت اعلام کردند که «ترور احمدی روشن، ادامه ترورهای هدفمند دانشمندان هسته ای ایران در پنج سال گذشته است».
امروز ایران به عنوان یک قدرت علمی در منطقه شناخته می شود تا جایی که موسسه «نیوساینتیست» رشد تولید علم در ایران را یازده برابر میانگین جهانی اعلام کرد، این مسئله وزنه ای بسیار سنگین برای جمهوری اسلامی بود و از طرف دیگر تیری کور کننده برای کشورهای غربی که سال هاست سعی دارند تا الگوی جمهوری اسلامی را نزد دیگر کشورهای مسلمان ناکارآمد نشان دهند.
دستاوردهای ایران در عرصه های مختلف به خصوص در عرصه هسته ای از دید مقامات غربی ناخوشایند و نشانه ناکارآمدی تحریم های سنگین علیه ایران بود، از همین رو آنها را به فکر انداخت تا بابی دیگر برای کاهش سرعت پیشرفت هسته ای و علمی کشور باز کنند، دشمنان قسم خورده ایران اسلامی این بار به «ترور» متوسل شدند تا شاید با مرگ دانشمندان هسته ای بتوانند قبری برای برنامه هسته ای ایران فراهم آورند، اما فراموش کردند که مردم ایران قدر این شهیدان بزرگ خود را می دانند و این شهادت ها برعکس آنچه که سردمداران غربی تصور می کنند، موجب تقویت مسیر پیشرفت علمی و پیگیری اهداف و ادامه راه شهدا و کسانی که در این حوزه کار می کنند، می شود .
فشارهایی که در طول این سی و سه سال بر ایران اسلامی وارد شد، برای این بود تا اجازه ندهند یک الگو در مقابل چشم مردم مسلمان منطقه به وجود بیاید؛ زیرا سردمداران صهیونیزم جهانی می دانستند وقتی یک ملتی الگو شد، استعدادهای خفته را به حرکت درمی آورد.
آمریکا و غرب تحریم ها را بر ایران تحمیل کردند تا به خیال خودشان کشور را از لحاظ اقتصادی ضعیف کنند و به دیگران نشان دهند که اسلام باعث ارتجاع اقتصادی ملت می شود. دانشمندان را ترور کردند تا حرکت علمی را متوقف کنند و با اتهام و تهمت به اختناق و ضدیت با حقوق بشر افکار عمومی دنیا را از این الگوی اسلامی برگردانند؛ اما با وجود همه ی این تلاشها و تبلیغات گسترده ، انقلاب ایران اسلامی درخشید و مانند نوری بر قلب های خفته ملت های مسلمان تابید و آنها را از خوابی که با لالایی غرب و سردمداران دیکتاتور صفتشان بر آنها تحمیل شده بود بیدار کرد.
روحیه خودباوری و اعتماد به نفس دانشمندان و جوانان ایران اسلامی بر پیکر خاموش جوانان مسلمان سراسر جهان دمیده شد و موجب گشت تا سراسر جهان اسلام با یک پارچگی بی سابقه ای از جمود بیرون آید و با امید به آینده قدم در مسیری بگذارد که سال ها پیش توسط بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) و به دور از کوره راه های تصنعی غربی کشف شده بود و امروز با رهبری امام خامنه ای ادامه پیدا کرده است.
این بیداری عظیم در جهان اسلام و بیداری مستضعفان جهان، بر حق بودن مسیر انقلاب اسلامی ایران را در همه عرصه ها به خصوص در عرصه های علمی که غرب قرن ها مدعی زعامت آن بود را نشان می دهد و این امری است که برای طرف غربی ثقیل و سخت است، از همین رو با بدمستی به ترورهای کور دانشمندان ایران رو آورد و به خیال خود با اقدامات گلادیاتوری سعی کرد تا فرصت های جمهوری اسلامی در عرصه پیشرفت در انرژی هسته ای را بسوزانند.
سفیر آمریکا در رژیم صهیونیستی یک روز قبل از ترور شهید احمید روشن اعلام کرده بود که «برای متوقف کردن ایران دست به هر کاری می زنیم»، از این دست سخنان در ادبیات کدخدای فرتوت نظم نوین جهانی بسیار زیاد سراغ داریم، آنها سعی می کنند با این سخنان مهمل و بیهوده و ترورهای کور، در دل جوانان و دانشمندان ایران اسلامی رعب و وحشت ایجاد کنند و آنها را از مسیر دستیابی به فناوری های جدید هسته ای محروم گردانند، اما بدون شک راه برگزیده ملت آزاده ایران، راه بدون بازگشت است و اقدامات مذبوحانه و اجرای «استراتژی مهار» توسط نظام سلطه کوچکترین خللی در این مسیر افتخارآمیز ایجاد نخواهد کرد.
بنا بر گزارش های رسمی در مورد فعالیت هسته ای ایران بیش از شش هزار سانتریفیوژ در سایت »نطنز« استفاده می شود و مدتی قبل نیز نیروگاه پرقدرت »فردو« در نزدیکی قم به بهره برداری رسیده است و این امر خود نمادی دیگر از پیشرفت بر مدار عزت ملی است که خوش آیند ژنرال های پنتاگون نبوده و نخواهد بود.
ایران اسلامی در مسیر چشم اندازی حرکت می کند که رهبر معظم انقلاب اسلامی سال ها پیش آن را با عنوان «سند چشم انداز بیست ساله؛ ایران ۱۴۰۴» پیش روی مسئولان و جوانان این مرز و بوم قرار دادند و امروز شهید علی محمدی، شهید شهریاری، شهید رضائی نژاد و شهید احمدی روشن سندی بر کیمیای اسلام ناب محمدی(ص) در جامعه انسانی و نمادی از بر حق بودن پیشرفت علم در جمهوری اسلامی می باشد.
اکنون نام مصطفی احمدی روشن به مانند عبیده ابن الحارث، شهید جنگ بدر در میان شهدای اسلام می درخشد و راه وی و دیگر شهدای این عرصه که با آگاهی کامل برگزیده شده، با قدرت ادامه خواهد داشت و امید است که روح این دانشمند شهید با شهدای بدر و خیبر محشور شود.
حکم فائزه هاشمی هنوز در مرحله تجدیدنظر است
رادیو اسرائیل: تفکر نامشروع بودن اسرائیل، روی یهودیان هم اثر گذاشته است
این گزارش می افزاید: «حتی یک کلمه درباره احتمال صلح با اسرائیل سخن گفته نمی شود و در برنامه های گوناگون با پخش سرودهای تحریک آمیز، از اقدامات مبارزان فلسطینی در کشتار مردم اسرائیل [!] تجلیل می شود.»
در گزارش نهاد مذکور، با ابراز نگرانی از تأثیرپذیری مهاجران یهودی از نگرش فلسطینیان، آمده است: «این تفکر تا حدودی بر یهودیان اسرائیل نیز اثرگذار بوده است.»
وب سایت رادیو اسرائیل در پایان خبر خود همراستا با سیاست رسمی رژیم اشغالگر قدس، با عباراتی توهین آمیز از شهدای مقاومت یاد کرد.
شایان ذکر است که طبق آمار رسمی منتشر شده در سال 2011، رژیم صهیونیستی با موج روزافزون مهاجرت معکوس مواجه است که یکی از عوامل اصلی آن، تشکیک شهروندان اسرائیلی در مورد مشروعیت این رژیم ارزیابی می شود.
مهاجرانی آینة آینده نمای نوری زاد و خزعلی و ...
مرصاد به نقل از جام نیوز: بعد از دوم خرداد نیز به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد در دولت خاتمی فعالیت کرد و به رغم اینکه در استیضاح مجلس پنجم رأی اعتماد گرفت در نهایت تحت تأثیر اعتراضات مردم قم و سایر نقاط ایران، به رویکرد فرهنگی وزارت ارشاد، از مقام خود استعفاء داد.
تأثیر فکری مهاجرانی بر دولت خاتمی آنقدر زیاد بود که تحلیلگران او را عمود خیمه کابینه خاتمی و نماد سیاستهای فرهنگی حاکم بر کابینه می دانستند.
روزی که بنا بود مجلس شورای اسلامی به مهاجرانی رای اعتماد دهد، محمد خاتمی از او اینگونه دفاع کرد"اباحه گری؟! آن هم انسانی که بنده در سفر و حضر با وی بوده و اهل تهجد است .. پناه می بریم بر خدا".
بعد از جریان استعفاء تا هم اکنون نیز اهالی سیاست او را به عنوان یکی از لیدرهای اصلاح طلبان می دانند.
در روزهای اخیر اخبار حکایت از آن دارد که مهاجرانی و علیرضا نوری زاده در جشنواره "الجنادریه" شرکت کرده اند و به نقل از نوری زاده، مهاجرانی در آن جا صحبت های تندی علیه نظام اسلامی ایران انجام داده است.
در یک تحلیل ابتدایی شاید بتوان حضور مهاجرانی را اینگونه توجیه کرد؛ عربستان کشوری است که سالانه تعداد زیادی از مردم و مسئولان ایران به آنجا سفر می کنند و سفر مهاجرانی به این کشور برای حضور در یک جشن ملی دچار هیچ گونه خللی نیست.
این تحلیل مبتنی بر این است که عربستان را کشوری زیارتی بدانیم ومهاجرانی را فردی با رویکرد صرفا مذهبی.
اما از آنجایی که مهاجرانی شخصی سیاسی و منتقد نظام سیاسی جمهوری اسلامی است و جشنواره "الجنادریه" هم مراسمی برای تقویت الگوی سیاسی حاکم بر عربستان می باشد به ناچار تحلیل ابتدایی ساده انگارانه خواهد بود و نیازمند یک تحلیل واقع بینانه هستیم.
تحلیل واقع بینانه مبتنی بر این پرسش است که بین فرد دموکراسی خواهی مثل مهاجرانی(آنگونه که خودش ادعا می کند) و سردمداران کشور دیکتاتوری عربستان چه هدف مشترکی وجود دارد که این دو زیر یک خیمه جمع شده اند؟ این هدف یا اهداف مشترک کاشف از چه نکاتی می تواند باشد؟
در مورد هدف مشترک باید اعتراف کرد که عربستان هیچ گاه نتوانسته عناد خود را نسبت به اندیشه سیاسی امام خمینی پنهان کند. واکنش های این کشور در قبال ایران حاکی از آن است که هیچ چیز برای آنها مهمتر از براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.
شاخصه عناد ورزی با اندیشه امام و تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران در مورد مهاجرانی نیز صدق می کند که همین هدف مشترک، موجب شده مهاجرانی به دست بوسی دیکتاتور عربستان برود.
همراهی وزیر کابینه خاتمی با نوری زاده ضدانقلاب و حضور مکررشان در شبکه دولتی BBC و ارتباط با محافل صهیونیستی می تواند مؤیدی بر این مطلب باشد.
اما برداشت هایی که از این حضور می شود عبارتند از؛
1 – مهاجرانی و همفکران او افرادی قدرت طلب هستند نه آرمان خواه و به هر نحوی می خواهند به قدرت برسند؛ شاهد بر این ادعا این است که این طیف، انتخابات ایران را که نماد دموکراسی است مخدوش اعلام می کنند ولی وقتی می بینند دستشان به جایی بند نیست برای گدایی و دریافت کمک مالی به دیکتاتور عربستان پناه می برند.
2- لابی سران جنبش سبز با دشمن تابلودار ملت ایران حاکی از آن است که تئوریسین های واقعی این جنبش در گذشته نیز وام دار بیگانگان بوده اند و هم اکنون نیز بازی گردان اصلی و صحنه گردان های واقعی جنبش موسوم به سبز همان ها هستند، که این واقعیت نوعی روسیاهی برای سران فتنه و ساکتین فتنه است.
3 – سر گذشت عبرت آموز مهاجرانی آینه آینده نمای افرادی چون محمد نوری زاد و مهدی خزعلی و.... است که از اندیشه امام رویگردان شده اند و حضور لحظه ای در شبکه BBC را بر حضور در دریای خروشان ملت ترجیح می دهند.
قتل ها كار مشترك اسرائیل و منافقین
هر چند كه تاكنون درباره قتل دانشمندان ایرانی هیچ مسئولیتی به عهده گرفته نشده است مگر ابراز رضایتمندی خودپسندانه دولت های عامل جرم خارجی، شبكه NBC چیزی دقیق تر از ماجرا ارائه می دهد. به گزارش ریچارد انگل و رابرت ونیدرم، قتل ها كار مشترك اسرائیل و یك گروه تروریستی فرقه گرا به نام مجاهدین خلق بوده است. بنابراین گزارش، در این شراكت، اسرائیل فراهم كننده كمك مالی، آموزشی و اسلحه به مجاهدین بوده است تا این گروه حملات را به انجام برساند، همان طور كه دیگر حركات خشونت آمیز را در ایران مرتكب می شود.
با تائید جزئیات داستان یا بدون تائید جزئیات داستان، این قتل ها، تروریسم هستند. ( تعریف رسمی حكومت امریكا از تروریسم، برای مقاصد گزارشی و حفظ آمار این است.« اعمال خشونت عمدی و با انگیزه سیاسی علیه اهداف غیرنظامی توسط گروه های محلی یا منطقه ای یا عوامل مخفی .») پیچ و خم اصلی این گزارش خبری استفاده اسرائیل از مجاهدین خلق است ـ اسرائیل پیش از این نیز شدیداً برای این قتل ها در مظان اتهام بود. مجاهدین گروهی است كه سابقه درازی از تروریسم دارد كه شامل قتل قربانیان امریكایی نیز می شود. از دیگر سوابق مجاهدین این است كه آن ها بازوی نیروهای امنیتی صدام حسین بوده اند و این بدین معناست كه گروه تقریباً از هیچ حمایتی در ایران برخوردار نیست. هر كسی در اسرائیل، امریكا یا هر جای دیگری به امید تغییر رژیم آبرومندانه در ایران است، باید احمق باشد كه با مجاهدین خلق همكاری كند.
حتی مهم تر از حماقت، این كار غیراخلاقی است. تروریسم، شأن مرتكب شونده را پائین می آورد كه شامل استفاده از آن در مخالفت با ایران نیز می شود. همچنین تخاصم فزاینده متقابل را شتاب می بخشد تا به شكل بسیار مخرب تری از خشونت ( یعنی جنگ ) بیانجامد. هر چند كه امریكا در قتل ها دست نداشته است، ماهیت روابطش با اسرائیل، چه واقعی و چه ادراكـــــــی ، به این معناست كه رفتارهای اسرائیل، ایالات متحده را بسیار سریع تر به سوی فاجعه می كشاند( پرزیدنت اباما چند روز پیش درباره ماندن در « رژه » همراه با اسرائیل علیه ایران اظهار نظركرد).
در میان همه این دلایل برای نگرانی و ترس و خشونت، نكته طعنه آمیزی وجود دارد. یكی از منطق هایی كه غالباً تكرار می شود تا به این حكمت قراردادی برسیم كه سلاح هسته ای ایران غیرقابل قبول است، این است كه ایران را تبدیل به یك غارتگری در منطقه خواهد كرد كه با سهل انگاری وزن خود را به طرق مخربی بر خاورمیانه خواهد انداخت. خُب ، مثالی از یك دولت خاورمیانه ای كه به این شیوه رفتار می كند وجود دارد ولی آن ایران نیست. این دولت به كشورهای همسایه حمله می كند، با سنگدلی تخریب را به جمعیت های شهروندی تحمیل می كند و سرزمین ها را با نیروی نظامی تصرف و استعمار می كند. همچنین از گروه های تروریستی پوششی و عوامل خود استفاده می كند تا در دیگر كشورهای منطقه قتل و كشتار راه بیاندازد.
به عنوان نمونه كامل یك دولت رذل، این كشور علاوه بر تروریسم، محور اصلی سلاح های هسته ای است. این دولت، برعكس ایران، هرگز پیمان منع گسترش سلاح هـای هسته ای را امضاء نكرده است و هرگز نپذیرفته است بازرسان بین المللی از سایت هــــای هسته ای اش دیدن كند. حتی با این كه چند دهه است جنگ افزارهای هسته ای قابل ملاحظه ای دارد، برنامه سلاح های هسته ای اش را كاملاً خارج از دسترس هر گونه بازرسی بین المللی یا نظام كنترلی سلاح، نگه داشته است و حتی وجود برنامه هایش را به اطلاع نرسانده است. همچنین چنان مصمم است كه انحصار سلاح های هسته ای خود را در منطقه حفظ كند كه برای حمله به برنامه هسته ای هر كشوری كه حتی نخواهد سلاح هسته ای داشته باشد یا احتمالاً تصمیم به ساختن آن هم نگرفته است، از تروریسم استفاده می كند.
می توان بحث كرد كه این گونه رفتارها در حمایت از همان حكمت قراردادی ـ كه ایران هسته ای چه رفتاری خواهد داشت ـ انجام می شود. اما در واقع چنین نیست. رفتار این دولت مورد بحث به دلیل برتری نظامی قراردادی اش نسبت به همسایگانش امكان پذیر می شود نه به دلیل سلاح های هسته ای و همین طور به دلیل پوششی كه قدرت بزرگ محافظ و نوكرصفتش برایش فراهم می كند.
ایالات متحده باید تا آنجا كه امكان دارد از این پلیدی فاصله بگیرد، به اصول خود پایبند باشد و از رفتن به سوی فاجعه اجتناب كند. خوب شد كه وزیر امور خارجه، كلینتون، سریعاً این ترور اخیر را محكوم كرد، اما فاصله گرفتن مستلزم چیزی بیشتر است. آن موضوع « رژه » رافراموش كنید. اسرائیل با سیاست امریكا هماهنگ نمی شود زیرا آشكارا با ارزش های امریكا و منافع امریكا هماهنگ نیست. لازم است كه واشنگتن با صدای بلند و مكرراً اعلام كند كه آن نوع تروریسمی كه گزارش NBC توصیف می كند، در تقابل است با آن كه چگونه تفاوت ها با ایران باید آرام شود و این كه این تفاوت ها باید از طریق دیپلماسی به نتیجه برسند. سپس مذاكره كنیم همان طور كه واقعاً منظورمان است. دو دیپلمات بلند پایه بازنشسته، ویلیام لورز و توماس پیكرنیگ، به تازگی دستورالعمل های بسیار خوبی تهیه كرده اند كه چگونه این كار را انجام دهیم.
نشنال اینترست ـ پل پیلا
هر وقت رضا پهلوی ثروتهای مردم را پس داد، میتواند از دموکراسی حرف بزند
مرصاد به نقل از بولتن نيوز: اتحاد و وحدت بين ليبرالها و سلطنتطلبهاي خارجنشين اگر چه در ظاهر امري تعجبآور است اما جالب است كه تا به حال هميشه وجود داشته است.
به گزارش بولتن نیوز، بر خلاف همهي اظهار نظراتي كه طيف سكولار و ليبرال مبني بر پايبندي به اصول دموكراتيك و جامعه باز دارند، دفاع هميشگي آنان از خاندان ديكتاتور بزرگ ايران، پهلوي، باعث اعتراض حتي طرفداران اندك خودشان هم شده است.
بر اين اساس يكي از كاربران سايت ضد انقلاب «ايران گلوبال» در انتقاد از انتشار اخبار پسر ديكتاتور ايران، رضا پهلوي، نامهاي به اين سايت ارسال كرده است. در بخشهايي از اين نامه ميخوانيم:
آیا ایران گلوبال درجهت و همسوئی با سلطنت طلبان و طرفداران رضا پهلوی حرکت کرده و بگونه ای به سخنگوی شرمگین رضاپهلوی درحال تبدیل شدن است؟
شاید سئوال این چنینی در نظر اول افراطی و دور از واقعیت جلوه کند وخشم دوستان شعار همه باهم! و دموکراسی خواه! را برآورد ولی واقعیت این است که در هیچکدام از سایتهای مترقی جامعه فارس زبان ایرانی، مصاحبه، گفتگو و نوشته اي از رضا پهلوی، این تازه دموکرات و دموکراسی خواه!!! چاپ و تبلیغ نمی شود! علت چیست؟ آیا سازمان و گروه های مترقی ممالکی که شماها – آنجا - هستید در سایت ها و مدیایشان با فاشیستها و راستهای افراطی آزمایش شده مصاحبه می کنند؟ و یا آثار و گفته های آن را چاپ می کنند؟
هرگز یک روزنامه مترقی آلمانی و یا دانمارکی از نازی ها و فاشیستها و سخنگویانشان مصاحبه و گفتهای چاپ نمی کند! لابد خواهید فرمود دموکراسی و آزادی بیان!!!جل الخالق! از وارث دو حکومت فاشیستی و ضد مردمی که 57 سال مملکت را خوردند و چاپیدند و این نیمچه پهلوی، سخنی در مورد جنابات پدر و پدربزگش و ثروتهای بادآورده و نجومی سخنی نمی گوید!
هر زمان رضا پهلوی حاضر شود ثروت های چپاول شده مردم را پس دهد و به یک شهروند معمولی تبدیل شود می تواند از دموکراسی حرف بزند و الا حرفهای این از وارث دزدهای پهلوی – پدر و پسر- جز یاوه و احمق فریب نتیجه ای ندارد. و شما مسئولین سایت که یواش یواش درحال تبدیل شدن به دنبالچه اینها هستید اگر شهامت دارید مصاحبه ای در مورد ثروتهای دزدیده شده مردم، با ایشان ترتیب دهید!
دشمن به دلیل ترس از پیشرفت ایران دست به ترور میزند
مرصاد به نقل از هابیلیان به گزارش خبرگزاری فارس از اراک، آیتالله قربانعلی دری نجفآبادی ظهر امروز در جمع دانشآموزان اراک اظهار داشت: امروز دشمنان به خوبی میدانند که ایران اسلامی قلههای پیشرفت و ترقی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و میرود که به یکی از مقتدرترین و پیشرفتهترین کشورهای منطقه تبدیل شود.
وی تصریح کرد: ایران اسلامی از جوانان غیور و دانشمندان بزرگی برخوردار است که هر نفس آنان بر قلب استکبار سنگینی میکند و به همین دلیل است که دشمنان ترور دانشمندان به ویژه دانشمندان هستهای را جزو برنامههای خود قرار دادهاند.
امام جمعه اراک با تاکید بر اینکه شهدای هستهای رمز سربلندی و اقتدار علمی ایران در جهان هستند، بیان کرد: مخالفان و دشمنان انقلاب اسلامی باید بدانند که ایران اسلامی مملو از دانشمندانی است که برای ایران اسلامی جان را در سبد اخلاص گذاشته و از خون هر دانشمندی که به وسیله دشمنان ترور شود، هزاران دانشمند دیگر تربیت میشود.
دری نجفآبادی خاطرنشان کرد: دانشآموزان و دانشجویان باید با اهداف و آرمانهای شهدا و به ویژه شهدای ترور آشنایی کامل کسب کنند و ادامهدهنده راه آنان شوند.
وی بر ضرورت ادامه راه شهیدان هستهای به ویژه شهید احمدیروشن تاکید کرد و گفت: ایران اسلامی در حال حاضر یک کشور بینظیر در پیمودن مسیر پیشرفت و ترقی است و میرود که قلههای علم و ترقی را یکی پس از دیگری طی کند.
نماینده ولی فقیه در استان مرکزی گفت: بانوان ایران اسلامی امروز در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی نقش بسزایی دارند و با توجه به شرایط حساس کشور باید بیش از گذشته نقشآفرینی کنند.
دری نجفآبادی اظهار کرد: دانشآموزان چه در دوران انقلاب و چه در دوران هشت سال دفاع مقدس در سربلندی کشور سهم بسزایی داشتند و امروز نیز باید در سنگر علم و دانش موجب سربلندی و افتخار ایران اسلامی شوند