32 مقام ايراني در فهرست تحريم اتحاديه اروپا



سرويس سياسي-
در پي تحولات منطقه اي و اعتراف رسانه هاي خارجي مبني بر الهام گيري ملت ها از انقلاب اسلامي ايران و پيش رفتن تحولات به سود تهران، اتحاديه اروپا با هدف كاهش اعتماد به نفس فزاينده منطقه اي ايران اسلامي 32 مقام كشورمان را تحريم كرد.
وزراي خارجه اتحاديه اروپا در نشست روز 23 فروردين 1390 (12 آوريل 2011) 32 مقام ايراني را به اتهام آنچه نقض حقوق بشر خوانده مي شود تحريم كردند اما ويليام هيگ وزير خارجه انگليس بلافاصله اعلام كرد هدف از اين تحريم ها اين است كه ايران نتواند از تحولات منطقه به نفع خود استفاده كند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از لوكزامبورگ، هيگ به خبرنگاران گفت: «ايران بر اين باور است كه با تغييراتي كه در حال حاضر در خاورميانه اتفاق مي افتد مي تواند از وضعيت بدحقوق بشر در اين كشور فاصله بگيرد».
اسامي اين 32 مقام ايراني
اعلام نشده است
منابع غربي ادعا مي كنند با اعمال اين تحريم ها دارايي هاي اين افراد مسدود خواهد شد و آنها اجازه سفر به اروپا را نخواهند داشت.
به گفته «هيگ» مقام هاي اتحاديه در جلسه روز سه شنبه خود اين تصميم را نهايي كرده اند و گفته مي شود مقام هايي كه مشمول تحريم واقع شده اند كساني هستند كه در برخورد با آشوبگران پس از انتخابات 88 در ايران نقش داشته اند.
گفتني است؛ نشريه اينترنتي پوليتيكو پيش از اين، يك فهرست 80 اسمي منتشر كرده و گفته بود كه اروپا قصد دارد به زودي اين افراد را تحريم كند. احتمال مي رود فهرست 32 نفره اي كه هيگ درباره آن سخن گفته است گزيده اي از آن فهرست باشد.
كارشناسان در تهران باور ندارند كه اين تصميم اتحاديه اروپا واجد هيچ ارزش واقعي باشد. مقام هايي كه تحريم شده اند نه حسابي در اروپا دارند و نه مانند برخي از غربگرايان ايراني دائماً به اروپا مسافرت مي كنند. در عوض، به نظر مي رسد هدف اصلي اروپا اين است كه در اقدامي منفعلانه اندكي از ضربه اي را كه تحولات منطقه به منافع حياتي غرب وارد آورده لااقل به لحاظ رواني و رسانه اي جبران كند. تقريباً اكثر تحليلگران غربي ايران را برنده اصلي اين تحولات مي دانند.
همچنين اروپايي ها تصور مي كنند اين تحريم ها به مخالفان داخلي ايران روحيه خواهد داد و اميدوارند ناآرامي ها در تهران مجدداً احيا شود. برخي اطلاعات موجود نشان دهنده اين است كه اين آدرس غلط از داخل ايران به اروپايي ها منتقل شده و برخي از چهره هاي اپوزيسيون ايراني مانند شيرين عبادي هم آن را تقويت كرده اند.
در عين حال، كارشناسان مي گويند ناتواني آمريكا از استوار كردن تحريم هاي جديد بر مسائل هسته اي، يكي از اصلي ترين علت هاي تمركز روي مسئله حقوق بشر است كه هرچه بيشتر تحريم ها را به سمت «حالت نمادين» سوق خواهد داد.
از سوي ديگر؛ پرويز سروري عضو كميسيون امنيت ملي مجلس در گفت وگو با ايسنا، اقدامات اخير اتحاديه اروپا در وارد كردن نام 32 تن از اتباع ايراني در ليست تحريم ها را اقدامي در جهت سرپوش گذاشتن به نقض حقوق بشر در كشورهايي نظير بحرين دانست.


ساخت سري جديد سريال ضد‌اسلامي «24»

با‌وجود اعتراض بسياري از مسلمانان جهان بالاخص مسلمانان آمريكا به سري اول سريال نژادپرستانه و ضد‌اسلامي «24»، قسمت جديد اين سريال در مرحله پيش توليد است.

 

هامون نیوز به نقل از فارس :  سري جديد سريال اكشن و درام «24» علي‌رغم اعتراض تعداد زيادي از مسلمانان جهان و مخالفت برخي گروه‌هاي حقوق بشر، به‌زودي ساخته خواهد شد.

تهيه‌كنندگي اين فيلم را «برايان گرازر»، تهيه‌كننده سري اول اين سريال و «ران هاوارد»، كارگردان صهيونيست هاليوود به‌عهده دارند.
«ران هاوارد»، پيش از اين نيز فيلم‌هاي متعصبانه «كد داوينچي» و «فرشتگان و شياطين» را تحت‌تاثير لابي‌هاي صهيونيستي و در ستيزه با دين مسيحيت ساخته بود.
به گزارش سايت سينمايي IMDB، نقش اول سري جديد سريال 24، را همچون سري قبل «كيفر ساترلند» بازي خواهد كرد.
به گفته «ساترلند»، اين سريال طي تاريخي نامعلوم در سال 2012 ميلادي پخش خواهد شد.
بنابراين گزارش، سريال «24» روايت يك گروه مسلمان است كه قصد انجام يك اقدام تروريستي را دارند؛ اما توسط پليس آمريكا مهار مي‌شوند.

 


شغال (گفت و شنود)


گفت: پادشاه عربستان، ايران را به حمله نظامي تهديد كرده است!
گفتم: حيوونكي در آخرين روزهاي عمرش تصميم گرفته بدون غلط زيادي از دنيا نرود.
گفت: در اسناد ويكي ليكس آمده است كه «مئير داگان» رئيس سابق موساد به «نيكلاي برنز» معاون وقت وزير خارجه آمريكا گفته بود؛ اسرائيل از فروش اسلحه به عربستان نگراني ندارد چون اولا؛ آل سعود متحد اسرائيل است و ثانيا؛ توان استفاده از اين تسليحات را ندارد.
گفتم: در يكي ديگر از اسناد ويكي ليكس آمده كه «ارتش عربستان فقط مي تواند با مردم بدون سلاح روبرو شود» يعني همان كاري كه الان در بحرين مي كند.
گفت: از همه اينها گذشته، الان 32 سال است كه آمريكا و اسرائيل نتوانسته اند عليه ايران اسلامي هيچ غلطي بكنند، چه رسد به ارتش زهوار در رفته عربستان و پادشاه در حال مرگ آن.
گفتم: شغالي وسط جنگل عربده مي كشيد و مي گفت؛ ببر تكه پاره مي كنيم! فيل از وسط نصف مي كنيم!... پلنگ مي خوريم!... ناگهان چشمش به يك شير افتاد و در حالي كه از ترس مي لرزيد گفت؛ البته بعضي وقت ها يك چيز زيادي هم مي خوريم!!

وهك منافقين بايد تا پايان 2011 خاك عراق را ترك كند

دولت عراق با تعيين ضرب‌الاجلي اعلام كرد كه گروهك منافقين بايد تا پايان سال 2011 خاك اين كشور را ترك كند.

 

.هامون نیوز به نقل از فارس، شبكه خبري پرس‌ تي‌وي خبر داد كه دولت عراق اعلام كرده است كه گروهك تروريستي منافقين بايد تا پايان سال
 
2011 خاك اين كشور را ترك كند.

اين در حالي است كه امروز برخي منابع خبري اعلام كردند كه نيروهاي امنيتي عراق 6 عضو گروهك تروريستي منافقين را به علت دست داشتن در

ناآرامي هاي روز جمعه گذشته و درگيري با نيروهاي عراقي در اردوگاه اشرف در استان ديالي در شرق عراق بازداشت كردند.

اعضاي گروهك تروريستي منافقين علاوه بر كشتار و ترور هزاران انسان بي‌گناه در ايران ، در سركوب قيام مردم عراق در سال 1991 شركت داشتند و هنوز هم به كشتار عراقي‏ها، تحريك مردم و

كمك به سران رژيم بعثي سابق مبادرت مي‌كنند.

دولت عراق اخيراً بر ضرورت خروج اعضاي گروهك تروريستي منافقين از اين كشور و بسته شدن اين اردوگاه به طور كامل تاكيد كرده است.

دولت عراق علت اين امر را دست داشتن اعضاي اين گروهك در جنايات عليه مردم عراق در دوره رژيم سابق و قرار گرفتن آن در ليست سازمان هاي تروريستي از سوي دولت عراق

و سازمان هاي بين المللي اعلام كرده است.


هشدار آيت الله مصباح يزدي نسبت به خطر نفوذي ها


رئيس موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با اشاره به برخي اقدامات جريان انحرافي در دولت تاكيد كرد كه چگونه كسي كه در عمرش با هيچ عالمي ارتباط نداشته، هر روز به اسلام ضربه مي زند.
به گزارش فارس، آيت الله «محمدتقي مصباح يزدي» در ديدار جمعي از مسئولان شوراي عالي زنان در اين باره گفت: چگونه كسي كه در عمرش با عالمي ارتباط نداشته و علاوه بر آن هر روز ضربه اي به اسلام مي زند، مي تواند براي اسلام مفيد باشد و معلوم نيست چه شده كه برخي نيز به آن ها دل بسته اند.
استاد اخلاق حوزه علميه قم در ادامه هشدار داد: اگر تنبلي كنيم زماني از خواب غفلت بيدار مي شويم كه تيرگي فتنه همه جا را فرا گرفته است و مي بينيم همان كساني فتنه را آغاز كرده اند كه خود پرورش داده ايم. اين عزل و نصب ها از كجا درمي آيد؟ اين حرف هاي ملي گرايانه و مكتب ايراني، آن هم در زماني كه نهضت اسلامي در جهان اسلام در حال شكل گيري است، براي چيست؟ ملي گرايي و دم زدن از مكتب ايراني با چه انگيزه اي مي تواند صورت بگيرد؟
عضو مجلس خبرگان رهبري افزود: اگر روزي از ما بپرسند چرا براي تساوي ارث زن و مرد كاري نكرديد شايد بتوانيم عذري بياوريم، ولي ا گر به ما بگويند چرا اساس اسلام را حفظ نكرديد؟ چه عذري مي توانيم بياوريم؟!
آيت الله مصباح يزدي با اشاره به تاريخ صدر اسلام گفت: همان كساني كه از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله بودند پس از رحلت ايشان علي عليه السلام را خانه نشين كردند، و بني اميه كه با نام اسلام بر سر كار آمدند كاري كردند كه بر همه منابر به لعن علي عليه السلام مي پرداختند و مجاهدان و ياران پيامبر صلي الله عليه و آله نيز اعتراضي نكردند؛ پس جاي تعجب نيست اگر برخي از ياران امام، روزي عليه اسلام و انقلاب به پا خيزند (همان گونه كه سران فتنه گذشته اين چنين كردند) و جاي تعجب نخواهد بود اگر برخي از كساني كه امروز دم از رهبري مي زنند و از ياران رهبري هستند، فردا فتنه بزرگ تري را به وجود آورند. رئيس موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) ادامه داد: خطري كه من احساس مي كنم شديدترين خطري است كه تاكنون اسلام را تهديد كرده است و آن هم از سوي نفوذي هايي است كه در بين خودي ها در حال رشد هستند.
وي همچنين با هشدار به مسئولان گفت: امروزه در درون جامعه ما تشكيلاتي فراماسونري در حال شكل گرفتن است و همان طور كه در دوران مشروطه، فراماسونري با شعار قرآن و اسلام پيش آمد، امروز نيز فراماسونري با شعارهاي انقلاب و اسلام جلوه مي كند و تحت پوشش آن حرف خود را بيان مي كند، يعني قالب را حفظ و محتوا را عوض مي كند.
آيت الله مصباح يزدي در پايان، طول عمر رهبر شايسته و مدبر نظام اسلامي را از خداوند مسألت كرد و گفت: بزرگ ترين نعمتي كه براي حفظ اسلام به آن اميد داريم، وجود مقام معظم رهبري است.


امیراحمدی شریک مکتب ایرانی است

یالثارات تصریح کرد که امیراحمدی از ایده مکتب ایرانی دفاع کرده است .

 هفته​نامه یالثارات در ستون «سیاست به روایت یک هم​ولایتی»، در مطلبی تحت عنوان "از زبان دیگران" نوشت:

هوشنگ امیراحمدی (رابط سازمان جاسوسی آمریکا ): من آقای مشایی را یکبار در ایران و چند بار در آمریکا دیده​ام و با هم حرف زده​ایم . از نظر من ایشان یک آدم معتدل، متعهد و مردم​دار است و همیشه سعی کرده تا مشکل را حل کند! برخی از نظرات من با دیدگاه​های ایشان شبیه است. مثل مکتب ایرانی که هر دو با آن موافقیم(آرمان ۲۱/۱/۹۰ )

۱-اتفاقا! احمدی​نژاد هم معتقد است مشایی فردی متعهد، مردم​دار و مهربان است! در ضمن محمود جان بارها تاکید کرده که نظر ایشان درباره مکتب ایرانی همان نظر جناب مشایی است! خوب است که این ادعاها شریک هم پیدا کرد.

۲-این حسن اتفاق (اتفاق​نظر احمدی​نژاد و امیراحمدی درباره حضرت اسلام شناس مقیم دولت) را به فال نیک گرفته و پیشاپیش پیوندشان را تیریک می​گوییم!

۳-البته جناب آقای امیراحمدی نگفته​اند اما ما که می​دانیم نظرات قطب دایره دولت و مرشد کامل (حضرت م . اسلام شناس) درباره ملت متمدن آمریکا و ملت اسراییل با نظرات هوشنگ خان امیراحمدی و اربابان آمریکایی​شان همخوانی دارد .

پاي كنكور ظهور


ظهور موعود(عج) نزديك است؟ چه پرسش سهل و ممتنعي! پرسشي كه مي تواند راه را نزديك كند، به همان اندازه مي تواند حاوي نكته و نشانه و آدرس انحرافي باشد. بهار 1390 شمسي با جوش و جنبشي كه در جان ملت ها افتاده، تداعي بهار جان ها را مي كند. اين ذات بهار است كه در اميد و ايمان به رويش بدمد و امسال اين اشتياق مضاعف شده است. با اين حال پرسش از «ظهور نزديك است؟» به همان اندازه كه روايتگر مشتاقي است مي تواند غلط انداز باشد. چرا؟ داستان، ماجراي ظرفيت قلب است كه با همه وسعت، گنجايش اضداد را ندارد.همان قصه آزمون جامعي است كه برگزار مي كنند تا گواهي بدهند ساليان آموختن و گفتن و شنيدن را. داستان مركبي است كه راهوار نباشد، تو پي ليلي و او پي فرزند... تازه اگر دلت پيش دلدار باشد.
همچو مجنون در تنازع با شتر
ميل مجنون پيش آن ليلي روان
يك دم ار مجنون زخود غافل شدي
عشق و سودا چون كه پر بودش بدن
آن كه او باشد مراقب، عقل بود
ليك ناقه بس مراقب بود و چست
فهم كردي زو كه غافل گشت و دنگ
چون به خود بازآمدي، ديدي زجا
در سه روزه ره، بدين احوال ها
گفت اي ناقه! چو هر دو عاشقيم
جان زهجر عرش اندر فاقه اي
جان گشايد سوي بالا بال ها
راه نزديك و بماندم سخت دير
سرنگون خود را ز اشتر در فكند
تنگ شد بر وي بيابان فراخ
آن چنان افكند خود را سخت زير
چون چنان افكند خود را سوي پست
پاي را بر بست و گفتا «گو» شوم
عشق مولا كي كم از ليلي بود
گوي شو، مي گرد بر پهلوي صدق
گه شتر چربيد و گه مجنون حر
ميل ناقه پس پي كرّه اش دوان
ناقه گرديدي و واپس تر شدي
مي نبودش چاره از بيخود شدن
عقل را سوداي ليلي در ربود
چون بديدي او مهار خويش سست
رو سپس كردي به كرّه بي درنگ
كاو سپس رفتست بس فرسنگ ها
ماند مجنون در تردد سال ها
ما دو ضد، بس همره نالايقيم
تن ز عشق خار بن چون ناقه اي
در زده تن در زمين چنگال ها
سير گشتم زين سواري، سير سير
گفت سوزيدم زغم تا چند چند
خويشتن افكند اندر سنگلاخ
كه مخلخل گشت جسم آن دلير
از قضا آن لحظه پايش هم شكست
در خم چوگانش غلطان مي روم
گوي گشتن بهر او اولي بود
غلط غلطان در خم چوگان عشق
ناقه ناهمراه را بايد پي كرد تا پي مقصود رفت و رسيد اما گاه چنان مي شود كه مهر و تعصب ناقه- از هر جنس- آدمي را از مقصد بازمي دارد. بسا بزرگاني كه ناقه و مركب سفر، قبله شان شد. يا بدتر، شدند قتيل الحمار! در كمال پختگي ميل به كودكي كردند و شدند «حلوم الاطفال»، پي رؤياهاي كودكانه دوان. خيال كردند آنچه با مشقت تا بدين جا ساخته و فراز آورده اند، خانه شني كنار درياست كه مي توان ساعت ها- با رنج تمام- ساخت و به اشاره اي فرو ريخت. نان پيامبر(ص) و علي(ع) خوردند و آخر سر، راه را براي معاويه هموار كردند، اگر به جبهه او نپيوستند.يا نان امام زمان(عج) خوردند و آمريكا و اسرائيل را سر هيجان آوردند.
ظهور نزديك است؟ چه پرسش سهل و صعبي! چرا ظهور ذخيره الهي (عج) نزديك نباشد حال آن كه از يك سو جهان انباشته از ستم شده و از ديگر سو، ملت هاي مسلمان به جنبش آمده اند. اصلا هر ساعتي كه از روزگار مي كاهد، ظهور نزديك تر مي شود. در اين ترديد و تخلفي نيست. مستأصل شدن ابرقدرت ها و سران جبهه استكبار گواهي مي دهد كه وعده حق نزديك است. به ميدان آمدن مرداني عزيزتر و نفوذناپذيرتر از پاره هاي پولاد در برابر طواغيت، داد مي زند بشارت ظهور را اما... ورزيده و مهيا كه نباشي چه تفاوتي مي كند همين فردا موعد ظهور امام عصر(عج) باشد يا جمعه 01 سال بعد. مهيا نبودن سهل است، گاه چنان رميده- به سياق نعل وارونه- مي دويم كه فرسنگ ها فاصله مي اندازيم تا ميقات و ميعاد. اين از مسلمات است كه باور و عمل مدام دگرگون شونده ما و مردمان ما و صاحب منصبان و سخن گويان ما، علي الدوام ظهور را نزديك يا دير و دور مي كند.
مي توان سنجيد اين دوري و نزديكي را، دست كم به دو روش. يك آزمون همان است كه ببينيم ائمه پيش از امام عصر (عليه السلام) چگونه فرمان راندند و فرمان آنها چرا پيش نرفت؟ بپرسيم كه اگر امروز حضرت ولي عصر- ارواحنا له الفدا- پرده غيبت كنار زند و براي عدالت و حق حكم براند، آيا حكايت پرغصه روزگار اميرمؤمنان و امام حسن و امام حسين عليهم السلام از جانب خواص و عوام تكرار مي شود يا نه؟ و روش دوم كه اسباب و مقدمه آزمون به شيوه اول است، اينكه بپرسيم و بكاويم با جانشين امام عصر(عج) كه حجت امام بر مؤمنان است، چگونه معامله كرده ايم؛ از صاحبان مناصب عالي حكومتي و دارندگان نفوذ و اعتبار و وجاهت بگيريد تا مردمان عادي؟ بكاويم آنجا كه دعوت به وحدت و الفت و عدالت، و مرزبندي و مبارزه با استكبار و فساد و فتنه و نفاق شد چه قدر مردم همراهي كردند- كه كردند- چه مقدار صاحب منصبان لبيك گفتند، كدام ها از خود گذشتند و كدام گرفتار خود و منصب و مركب و فرزند و مشاور و مال و باند و قبيله و حزب ماندند؟ بپرسيم كه كجا تعصب ورزيدند و كجا دست رد به سينه تعصبات باطل جاهلي زدند يا نزدند؟ از اين منظر ولايت فقيه، قبله نماي جاده انتظار است.
«آيا ظهور نزديك است؟» با همه آتش اشتياقي كه برمي افروزد، سؤال غلط اندازي خواهد بود اگر درباره جماعتي مطرح شود كه در يك دل، دو دلبر داشتند و آخر سر هم كم بهاترين را برگزيدند. دلباختگاني بودند كه به جاي منزل ليلي، سر به ناقه سپردند تا آنان را پي تعلقات خود ببرد. انتظار بي ملاك نيست، كاملا قاعده مند و داراي فرمول است. «ماجعل الله لرجل من قلبين في جوفه. خداوند در درون انسان دو قلب ننهاده است.»
رسم عاشق نيست با يك دل دو دلبر داشتن
يا ز جانان يا ز جان بايست دل برداشتن
يا اسير حكم جانان باش يا دربند جان
زشت باشد نوعروسي را دو شوهر داشتن
ملاك روشني در اين ميان وجود دارد، همان كه امير مؤمنان پس از ماجراي تلخ صفين و حكميت و با زبان سراسر عتاب و سرزنش به ياران خود فرمود: «ايها الناس المجتمعه ابدانهم المختلفه اهوائهم! اي مردمي كه بدن هاشان در كنار يكديگر جمع است و سوداي دل هاي آنان پراكنده! كلام شما سنگ سخت را سست مي كند و رفتارتان دشمنان را به طمع مي اندازد. آنجاها كه مي نشينيد رجز مي خوانيد اما هنگام مبارزه كه مي رسد، به زبان اهل گريز از جنگ مي گوييد اي جنگ از ما دور شو!...هر كس به وسيله شما به سوي دشمن تير انداخت، تيري شكسته و بي پيكان رها كرد» (خطبه 29 نهج البلاغه). ملاك، احساس هميشگي جهاد است و اقتضاي جهاد، بر دشمن متمركز شدن و سستي نورزيدن و راه رخنه را بستن و از حواشي گذشتن و تعصبات تفرقه آفرين را به دور افكندن است. امام پس از شنيدن هجوم لشكر معاويه به شهر انبار، جهاد را دري از درهاي ويژه بهشت براي اولياي خاص خداوند دانستند اما فرمودند «من شب و روز و پنهان و آشكار شما را به جهاد فراخواندم و گفتم با آنها بجنگيد پيش از آن كه با شما بجنگند، به خدا سوگند با هيچ قومي در خانه اش نجنگيدند مگر آن كه او را خوار ساختند. پس شما كار را به گردن هم انداختيد و يكديگر را خوار كرديد تا در نتيجه غارتگري، شما را متلاشي ساختند و بر شهرهاي شما مسلط شدند... يا اشباه الرجال و لارجال! حلوم الاطفال... اي مرد نمايان نامرد كه صاحبان رؤياهاي كودكانه ايد...» (خطبه 27 نهج البلاغه).
پرسش مهم تر از «آيا ظهور نزديك است؟»، اين سؤال است كه رفتار و گفتار امروز ما چه قدر بسترساز ظهور است و به چه ميزان حجاب مي شود و فاصله مي اندازد؟ حقيقي ترين پرسش اين است كه ما با جانشين امام عصر(عج) چه گونه معامله كرده ايم؟ كم فروشي نكرده ايم؟ طاقچه بالا نگذاشته ايم؟ امانتداري كرده ايم؟ ما در اين كنكور آزمايشي بزرگ كه در آستانه آزمون نهايي است چه قدر ورزيده و چابك و از سر توجه رفتار كرده ايم كه اگر فردا خبر پيچيد «امام زمان آمد» جا نمانيم؟ و الاّ اگر قرار باشد مانند خواب ماندگاني كه به صداي ناگهان از جا مي پرند و با لباس خواب به كوچه مي دوند و انگشت نماي خلايق مي شوند، خبردار ظهور شويم كه چه كاري است علي الدوام گفتن «ظهور نزديك است... آيا ظهور نزديك است؟»! آنان كه در هر امري به هر دليل خودمداري و اجتهاد خودبينانه پيشه مي كنند، در واقع زمام به دست غير سپرده اند. با هر گامي از مقصد دورتر خواهند افتاد و در آزمون خطير جا خواهند ماند. اين آزمون، معافي و راه دررو ندارد.
به طواف كعبه رفتم به حرم رهم ندادند
كه تو در برون چه كردي كه درون خانه آيي
تعصب باطل از يك سو و لجاجت و اصرار بر اين تعصبات از سوي ديگر، مقدمه بي تقوايي است كه پيامبراكرم(ص) فرمود «هركس تعصب بورزد يا به خاطر او تعصب [ناحق] بورزند، رشته ايمان از گردن خويش گشوده است» و باز فرمود «هركس كه در قلب او به اندازه دانه خردل عصبيت باشد، خداوند او را در روز قيامت با اعراب جاهلي مبعوث مي كند». اميرمؤمنان نيز ضمن تخطئه تعصب و لجاجت و بيان اين تعبير كه «لجاجت، انديشه را تباه مي كند، فرموده اند: «اگر چاره اي از داشتن تعصب نيست، بايد تعصب تان به خاطر خصلت هاي والاي انساني و كردار ستوده و امور نيكويي باشد كه اهل شرافت و بزرگواري در آنها بر يكديگر فضيلت و برتري مي جستند...» (خطبه 192 نهج البلاغه).
انسان جايز الخطاست، درست. انسان منتظر مي تواند خطا كند، قبول. اما واجب الخطا كه نيست. بايد از خطا و انحراف برگشت كه اگر اصرار در ميان باشد، عقل را تعطيل، و انديشه و تصميم را تباه مي سازد، چندان كه برخي رجال نقش آفرين در فتنه سال88 را به تباهي كشاند. به تعبير رهبر فرزانه انقلاب، نان امام زمان(عج) را خورده بودند و دشمن را شاد كردند. «دل انسان غمگين مي شود و مي شكند به خاطر اينكه چرا كساني كه نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمه معصومين زدند، حالا طوري مشي مي كنند كه اسرائيل و آمريكا و سيا و هركسي كه در هر گوشه دنيا با اسلام دشمن است، برايشان كف بزنند. اين، انسان را غصه دار مي كنند ولي به شما عرض كنم، بشارت هاي الهي اين قدر زياد است كه هر غمي را از دل پاك مي كند. بشارت هاي الهي خيلي زياد است. نبايد خيال كرد كه اگر چهار نفر آدمي كه سابقه انقلابي دارند، از كاروان انقلاب كنار رفتند، پس انقلاب غريب ماند. نه آقا، همه انقلاب ها، همه فكرها، همه جريان هاي گوناگون اجتماعي، هم ريزش دارند، هم رويش دارند؛ ريزش در كنار رويش.»
جهان آبستن حوادث بزرگي است. در سدّ استكبار خلل افتاده است. نهال بيداري اسلامي، انقباض و انجماد حاكميت طواغيت را شكافته و جوانه آن سر بيرون آورده است. عطر و بوي بهار ظهور، پنهان كردني نيست اما زمان همت و تلاش مضاعف است، دوران سختكوشي و مجاهدت. ظهور نزديك است يعني بي خواب و بي تاب شدن و مراقبت و مجاهدت و پاييدن خويش از گامي كه از سر خواب و غفلت برداشته مي شود. يعني خود را در جبهه يافتن و هيچ چيز را جاي مسئله اصلي ننشاندن. يعني چشم به انگشت اشارت مقتدا داشتن و جديت در اطاعت را سرلوحه امور ساختن و نظرات ايشان را به مولوي و ارشادي تقسيم نكردن. يعني بي تفاوت از رنج ملت هاي انقلابي نگذشتن. يعني حلقه و قبيله و حزب را بر گرده حق و عدالت و تكليف بار نكردن. يعني گوي چوگان دوست شدن و ناهمرهان را پي كردن. يعني كه همه چيز را با قبله نماي حريم دوست سنجيدن. يعني كه بي عشق خميني و خامنه اي نتوان عاشق مهدي شد. بايد به اين باور رسيد كه مارقين و قاعدين و ناكثين و قاسطين، همه در بيراهه رفته اند.


فرزندان مبارك دستگير شدند

 
پيش از اين دادستان كل مصر احضاريه "محمد حسني مبارك " و دو فرزندش به‎نام‌هاي "جمال " و "علاء " به‎اتهام تشويق به كشتار انقلابيون و فساد مالي از جمله حيف و ميل اموال عمومي را صادر كرده بود.
به گزارش فارس، ‌تلويزيون الجزيره قطر لحظاتي پيش از دستگيري دو فرزند حسني مبارك رئيس جمهور مخلوع مصر خبر داد و افزود: دو پسر مبارك براي بازجويي به مدت 15 روز در قضاياي فساد مالي دستگير شدند.

پيش از اين دادستان كل مصر احضاريه "محمد حسني مبارك " و دو فرزندش به‎نام‌هاي "جمال " و "علاء " به‎اتهام تشويق به كشتار انقلابيون و فساد مالي از جمله حيف و ميل اموال عمومي را صادر كرده بود.

بر اساس اين گزارش؛ دادستان كل مصر با صدور بيانيه‌اي اعلام كرده كه سخنان تلويزيوني اخير مبارك هيچ تأثيري در اقدامات دادستاني كل اين كشور در توقيف حساب‌هاي مالي وي در داخل و خارج مصر نخواهد داشت.

وي تاكيد كرد كه دادخواست‌هاي واصله به دستگاه قضايي كه احضاريه بر اساس آنها صادر شد؛ به ميزان ارتباط رئيس جمهور سابق مصر و افراد خانواده‌اش به جنايت‌ عليه معترضان و سوء استفاده از نفوذ دولتي برمي‌گردد.

ورزش نمی‌تواند پرچم‌دار فرهنگ باشد

 
، فوتبال یک کالای وارداتی محسوب می شود که قدمتی صد ساله در این دیار دارد. بی شک به کار بستن و سود بردن از مسائل وارداتی مستلزم آشنایی درست و فرهنگ سازی مناسب است .فوتبال، این ورزش پول ساز و سرگرم کننده و حتی غرورآفرین، در چندین سال اخیر با فقر فرهنگی مواجه بوده است. این ورزش بیش از آن که مفید باشد، روز به روز به بن بست فرهنگی و ناهنجاری کشیده شده است. این در حالیست که حرکت مفیدی در راستای اصلاح و تغییر روند موجود از سوی کارگزاران آن دیده نمی شود.
در همین راستا و برای واکاوی مقوله فرهنگ در فوتبال، با مجید جلالی، سرمربی فعلی تیم فولاد خوزستان هم صحبت شدیم. نظرات وی که نیم نگاهی به اصلاح وضع موجود دارد و ناهنجاری های فرهنگی فوتبال را از نزدیک لمس می کند، شنیدنی است.

 

مشرق: از این شروع کنیم که اساسا، فرهنگ یعنی چه؟
در همه جوامع، روش و شاخص هایی برای زندگی وجود دارد که باید از رانندگی گرفته تا دیگر موارد، رعایت شود. این قوانین وملاحظاتی را که ما در برخورد با یکدیگر لحاظ می کنیم، یعنی فرهنگ که در نهایت باعث احترام به یکدیگر و درست پیش رفتن کارها در جامعه می شود.

 

مشرق: به عنوان فردی فوتبالی، وضعیت فرهنگی این رشته ورزشی را چگونه می بینید؟
وضعیت فرهنگی فوتبال جدا از وضعیت فرهنگی جامعه نیست. زندگی یک فوتبالیست از خانواده شروع می شود و در رانندگی، ورزشگاه، دانشگاه و ... ادامه دارد . وقتی اینها از هم جدا نبوده و رابطه ای زنجیره ای دارند، نا هنجاریهایی که در جامعه ساری است، در فرهنگ فوتبالی هم می توان دید.

 

مشرق: فرهنگ ورزش ما در مقایسه با دیگر کشورها در چه وضعیتی است؟
نیاز به مطالعه و بررسی ریز بینانه دارد. به نظر من باید این امر در دانشگاهها انجام شود. معتقدم با یک تابلو، برچسب یا شعار نمی شود در ورزش فرهنگ سازی کرد. البته نه اینکه این کار قطع شود؛ بلکه فرهنگ سازی امری است که باید از طرف سیاستگذاران پایه گذاری شود و در بخش کلان به صورت جدی دنبال شود. بچه در مدرسه یک شخصیت دارد و در جامعه یک جور. این دوگانگی با او بزرگ می شود و موجب فقر فرهنگی می شود. همین جوان در آینده باید فرهنگ جامعه را در هر جایی که هست نشان دهد.

 

مشرق: تمدن و پیشینه دینی و ارزشی ارزشمندی داریم. ورزش ما توانسته پرچم دار خوبی برای فرهنگ غنی ما باشد؟
برخی مشکلات از همینجا شروع می شود و دوگانگی وجود دارد. عده ای پیشینه وتمدن را رد می کنند و گذشته را سیاه می دانند. برخی کاملا نقطه مخالف این گروه هستند. اول باید تکلیفمان را روشن کنیم تا همه چیز یکسان شود. زمان به جلو می رود و همچنان متوقف هستیم. با این تفاسیر، همیشه مشکل خواهیم داشت. چگونه می توان گفت در جایی که اختلاف نظر هست، ورزش پرچم دار فرهنگ می تواند باشد.

 

مشرق: باشگاه ها چقدر در این امر دخیل هستند؟
کاری زیادی از دست باشگاه ها بر نمی آید. باشگاه تابع جریانات است. تا وقتی مدیر باشگاه خود را تابع جریانات نکند، نمی تواند جایگاه خود را حفظ کند. مدیر منصوب شده، مدت محدودی در راس کار قرار دارد و در این مدت باید بیشتر به نتیجه فکر کند. نمی شود انتظار داشت در طول عمر کوتاه مدیریت، به فرهنگ سازی بپردازد؛ حتی نا خواسته برای رسیدن به هدف، به کارهای غیر فرهنگی هم دست می زند.

 

مشرق: می شود یک نمونه از کارهای غیر فرهنگی را مثال بزنید؟
مثلا مدیر منصوب شده، دو سال باید مدیریت کند. در 6 ماه اول متوجه می شود چه شبکه هایی اطراف باشگاه وجود دارد که در صورت مخالفت با آنها، کاری از پیش نخواهد برد. به همین دلیل، خود را با آنها همسو می کند تا بماند.

 

مشرق: سهم بازیکنان را در فرهنگ سازی چگونه ارزیابی می کنید؟
سهم دارند؛ اما لایه سطحی جریان هستند. بیشتر، از مدیران و سیاستگذاران انتظار می رود که برنامه ریزی کنند؛ اما وقتی مدیر باشگاه مقابل دوربین یک جور و جای دیگر، به شکلی دیگر صحبت می کند و حرفش با رفتارش نمی خواند و با یک اشتباه داوری 90 در جه تغییر رفتار می دهد، چه انتظاری از بازیکنان باید داشت؟

 

مشرق: وضعیت ورزشگاه ها را چطور می بینید؟
باید فکری اساسی کرد. گفتم که با یک پلاکارد و پارچه نمی شود وضعیت را عوض کرد؛ حتی با تنبیه و جریمه عملی نیست. باید از طریق جامعه دانشگاهی راهی پیدا کرد؛ نه فقط با تنبیه.

 

مشرق: البته تنبیه ها هم در سطحی نیست که تاثیرگذار باشد؟
حق با شماست. تنبیه و جریمه هم باید جدی و کارآمد باشد. البته پاداش وتشویق نیز لازم است.

 

مشرق: تماشاگران را چگونه می توان از این بحران خارج کرد؟
پارسال در جلسه ای که برگزار شد، پیشنهاداتی دادم. باید اراده ای در این زمینه به وجود آید که بخواهیم جو ورزشگاه ها درست شود. وقتی متصدی اعتقاد دارد که باید جایی برای فحش دادن باشد، چه می شود کرد؟ باید دیدگاه های عوض شود. با این نوع دیدگاه، راه به جایی نخواهیم برد.

 

مشرق: برای شروع چکار باید کرد؟
در وهله اول یک عزم جدی در بخش رسانه لازم است. در بعد مدیران و قانون گذاران هم باید اتفاقات جدی صورت گیرد. باید قوانینی داشت که همه ملزم به اجرا باشند. باید جایگاه باشگاه، بازیکن و هوادار مشخص شود.

 

مشرق: مجید جلالی به عنوان یک مربی، چقدر در این راستا تلاش کرده است؟
همواره در باشگاه هایی که فعالیت کردم، در تمام جلساتی که با بازیکنان داشتم، در مورد کنش و واکنشها تذکر می دهم. از شاگردانم در رابطه با عکس العملهایی که بعد از گل یا خطا از خود نشان می دهند، می خواهم که حرفه ای وعقلانی تصمیم بگیرند.

 

مشرق: نقش فدراسیون را به عنوان یک مرجع تعیین کننده چگونه ارزیابی می کنید؟
فدراسیون در حد توان تلاش کرده؛ اما سر نخ فرهنگ سازی در فوتبال را در جامعه و در تمام بخش کلان کشور است که از خانواده وآموزش و پرورش شروع می شود.


در پایان حرفی برای گفتن مانده؟
نه. خوشحالم کسی وجود دارد که دغدغه ای به اسم فرهنگ سازی در فوتبال دارد. امیدوارم به اینجا ختم نشود و در ادامه سراغ مدیران بروید چون اختیارات دارند ومی توانند اقدامات مهمی را اجرایی کنند.

 

اهانت جزيره انگليس به ناشران ايراني

 

دولت انگليس به ناشران ايراني متقاضي شركت در نمايشگاه كتاب لندن اهانت كرد.
وزارت خارجه انگليس ضمن تأخير بي دليل در صدور رواديد براي ناشران متقاضي، در پاسخ به تقاضاي آنها تصريح كرد كه ما به شما شك داريم!
22 ناشر ايراني نيز در واكنش به اين برخورد توهين آميز انگليس، در اقدامي تحسين برانگيز از حضور در نمايشگاه كتاب لندن انصراف دادند.
اين برخورد دولت انگليس با ناشران ايراني در حالي صورت گرفته كه تا چند روز ديگر تعدادي از ناشران آن كشور در نمايشگاه كتاب تهران شركت خواهند كرد و بايد ديد كه آيا مسئولين اين نمايشگاه واكنش مناسبي به طرف انگليسي نشان خواهند داد؟
 

فلاکت و بدبختی منافقین در شهر اشرف

آه خانواده های شهدا دامان منافقین را همچون صدام گرفت
آنها در کشوری که در نهایت نامردی با همراهی حکومتی دیکتاتور و ستمکار مردمش را می کشتند و قیام های مردمی را سرنگون می کردند شهری ساخته اند به نام شهر اشرف که محل جنایت و خیانت این گروه است شهری که مصداق کامل یک حکومت صددرصد دیکتاتوری است و زندانهای مخوفش برای مخالفین رهبران منافقین یادآور جنایات بی شمار است

بولتن نیوز : سازمان منافقین خلق ایران که در طول 32 سال گذشته با توجه به جنایاتی که در حق ملت ایران و ملت عراق و انقلابیون فلسطینی و لبنانی داشته از منفورترین گروه های تروریستی در جهان معاصر شناخته شده است و  با وجود حمایت هایی که  این گروه باترفندهای مظلوم نمایی و یا بواسطه دستور سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورهای غربی جذب می کنند بازهم منفور ملت ها می شوند مثال امروز این سازمان و منفور بودن  آن در میان ملتها همانند سرنوشت رژیم نژاد پرست افریقای جنوبی است که بدست مردمش نابود شد و شبیه منفور بودن رژیم صهیونیستی و یا خمرهای سرخ در کامبوج و... است که جنایت و خیانت و ترور در ذات آنها بوده و هست .

سازمان منافقین بعد از جنایات بی شمار و ترورهای کور و جنایتکارانه در حق مسئولین و مردم حزب اللهی و عادی ایران در سال 60 به دامن یکی از ریاکارترین کشورهای مدعی آزادی و دمکراسی یعنی فرانسه پناه برد و بدنه نظامی این سازمان نیز در عراق مستقر شد و با رژیم جنایتکار بعث که در حال جنگی ناعادلانه بر علیه ملت ایران بود هم پیمان شد و در یک وطن فروشی مشمئز کننده به اعمالی دست زد که برای همیشه نام این سازمان ، رهبران و عناصر تشکیلاتی و هوادارانشان به جنایت و خیانت در تاریخ ایران ثبت گردید و حتی در لیست سیاه تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار گرفت.


 

نمونه ای از جنایات منافقین :

الف: همکاری مستقیم با بعثیون در بازداشتگاه های اسرای ایرانی در اعتراف گیری و شناسایی رزمندگان و... و شکنجه اسرا .

ب: همکاری با بعثیون در مقابله با انقلابیون عراقی که بر علیه رژیم بعثی مبارزه می کردند که به همین واسطه منفور ملت عراق هم شدند.

پ: نقش ستون پنجم رژیم عراق در ایران در بمباران نقاط استراتژیک ومراکز  زیر ساختی کشور و همچنین مناطق مسکونی .

ت: همکاری اطلاعاتی با سازمانهای اطلاعاتی غربی و صهیونیستی بر علیه نیروهای آزادیخواه جهان خصوصا فلسطینی و لبنانی که امروز این سازمان منفور انقلابیون لبنانی و فلسطینی نیز هست .

ث: همکاری اطلاعاتی با سازمانهای اطلاعاتی امریکا و رژیم صهیونیستی در ضربه زدن به منافع ملت ایران .

ج:ترور و کشتار رئیس جمهور و نخست وزیر و نماینده های ملت ایران و دهها هزار نفر از بهترین مردم این سرزمین و شکنجه پاسداران انقلاب اسلامی در خانه های تیمی که هرگز از خاطر ملت ایران نمی رود.

و صدهها جنایت و خیانت دیگر که در حق ملت ایران روا داشتند  که در تاریخ سراسر مبارزه این ملت هرگز هیچ گروه جنایتکاری بدین حد خیانت نکرده بوده است.

بعد از سقوط رژیم جنایتکار صدام  یکی از خواسته های برحق ملت ایران و همچنین ملت عراق این بوده است که همکاران جنایتکار رژیم صدام از جمله منافقین از خاک کشور عراق اخراج و به ایران تحویل داده شوند اما امریکا با ترفندهای مختلف تا بحال از اخراج این جنایتکاران از خاک عراق تعلل ورزیده است .


 

عدم اخراج گروهی که دستهایش نه تنها به خون مردم ایران آلوده بوده بلکه به  خون انقلابیون عراقی نیز آلوده است از کشور عراق باعث جریحه دار شدن احساسات مردم عراق شده است بطوریکه اخراج این گروه جنایتکار و خائن به ملتها خواسته اصلی مردم عراق بوده است تا جائیکه دولت قانونی بر خواسته از رای مردم در کشور عراق هفته گذشته در اقدامی انقلابی تصمیم گرفت این گروه را از خاک کشورش اخراج کند اما سازمانی که در طول همه این سالها استاد دروغ پراکنی و شانتاژ بازی و در نهایت جنایتکاری و مظلوم نمایی بوده است طی این چند روز با کمک گرفتن از همه عناصر سازمانهای اطلاعاتی غربی  و دولتهای جنایتکاری که همواره در تاریخ ایران یک پای جنایت در حق مردم ایران بوده اند سعی در فضاسازی رسانه ای  داشته اند تا به مقابله با برخورد قانونی دولت عراق بپردازند که بر خواسته از حق یک ملت بر علیه دشمنانشان است .
 


 

آنها در کشوری که در نهایت نامردی با همراهی حکومتی دیکتاتور و ستمکار مردمش را می کشتند و قیامهای مردمی را سرنگون می کردند شهری ساخته اند به نام شهر اشرف که محل جنایت و خیانت این گروه است شهری که مصداق کامل یک حکومت صددرصد دیکتاتوری است و زندانهای مخوفش برای مخالفین رهبران منافقین یادآور جنایات بی شمار است و منافقین  با همان روحیه همیشه طلبکارانه که برای مردم ایران بسیار ملموس و آشناست خود را بی گناه می دانند و خواسته مردم عراق برای اخراج منافقین را  که بر خواسته از درخواست عدالتخواهانه و بر حقشان است ظالمانه می خوانند  و باهمان شعارهای همیشگی و تکراری  که در حق مخالفین خود سر می دهند دولت نوری مالکی را که بر خواسته از رای مردم عراق بعد از سرنگونی رژیم جنایتکار صدام است را دیکتاتور و ..... می نامند .


 

اما حقیقت این است که منافقین با همه فضاسازیهای رسانه ای که مراکز خبری صهیونیستی بدر دنیا انجام می دهند آنچنان منفور ملتهای ایران و عراق هستند که در صورت اجازه به مردم برای نابودی آنها حتی یک روز هم زنده نخواهند ماند .


 

به گزارش بولتن نیوز با بررسی وضعیت منافقین در این چند روز و ذلتی که دچارش شده اند ایمان می آوریم که روزهای نابودی این گروه سراسر جنایت و خباثت نزدیک است و به چهره های منافقین که در کانالهای ماهواره ای این روزها در حال پخش است  که نگاه می کنیم، مسخ شدن آنها را بوضوع می بینیم . آنها دیگر هیچی شده اند عده ای مفلوک و بدبخت  و ناامید که امروز نتیجه همه جنایاتی که در حق مردم ایران و عراق انجام دادند  را همچون صدام پس خواهند داد .

بدبختی و فلاکت در پس همه شعارهای آنها همان چیزیست که در دعاهای مادران شهدا از خدا خواسته شده است همانطور که صدام و همه جنایتکاران اسیر آه مردمی شدند که مورد ظلم آنها واقع شده بودند امروز آه خانواده های شهدا منافقین را گرفته است روزهای بدبختی و فلاکت منافقین تازه شروع شده است و با نابودی و مرگ آنها در این دنیا پایان می یابند و در آن دنیا با دچار شدن به عذاب سخت الهی مواجه خواهند شد.


غربي‌ها براي منافع خود از حقوق بشر سوء استفاده مي‌كنند

خبرگزاري فارس: رئيس قوه قضاييه گفت: غربي‌ها براي منافع خودشان از ابزارهايي مثل حقوق بشر استفاده مي‌كنند.


 

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از اداره كل روابط عمومي و تشريفات قوه قضاييه آيت الله آملي لاريجاني در ابتداي جلسه اين هفته مسئولان عالي قضايي با اشاره به اينكه در آستانه فرارسيدن سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها به‏روايتي قرار داريم ضمن تسليت اين ايام حزن و اندوه به شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السّلام اظهار داشت: حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام عصاره فضائل و الگو در صبر و مظلوميت بود در برخي از روايات ليلة ‌القدر به فاطمه زهرا عليها السّلام تفسير يا تأويل شده است.

وي افزود: اين تفسير عجيبي از انّا انزلناه في ليلة القدر، است. در اين آيه فاطمه زهرا عليها السّلام به ليلة القدر تفسير شده است و اگر در اين معنا دقت كنيم بطوني از معاني از اين تعبير به دست مي‌آيد. در خود سوره قدر فرموده‌اند كه در ليلة القدر، تنزل ملائكه و روح است و روح خلقي اعظم از ملائكه است و روح بر همه جا مسيطر است و بر همه چيز قدرت دارد و بر همه چيز آگاهي دارد.

رئيس قوه قضاييه با مشابهت اين معنا با آنچه در مورد اهل بيت آمده است تصريح كرد: اين ليلة القدر كه "تنزّل الملائكة و الروح فيها باذن ربّهم من كل امر "، به فاطمه عليها السّلام تفسير يا تأويل شده است و از اينجا مشابهت اين معنا با آنچه در مورد اهل بيت آمده است كه مهبط وحي هستند و مختلف ملائكه هستند، ديده مي‌شود و به اين ترتيب عالي‌ترين مقام انساني براي حضرت فاطمه عليها السّلام اختصاص داده شده و بدان تأويل و يا تفسير شده است.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: پنج شنبه 25 فروردين 1390برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 30
بازدید ماه : 129
بازدید کل : 13634
تعداد مطالب : 193
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1