در انتخابات شکست نخوردیم، ما را حذف کردند!

 
 
رئیس دبیرخانه اجلاس عدم تعهد گفت: در انتخابات شکست نخوردیم، بلکه ما را حذف کردند.

به گزارش خبرنگار سیاسی "ندای انقلاب"، اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر سابق رئیس جمهور و رئیس دبیرخانه اجلاس عدم تعهد که به دلیل عدم احراز صلاحیتش از سوی شورای نگهبان موفق به حضور در رقابت‌های یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نشد؛ اخیرا طی سخنانی برای اولین بار نسبت به این موضوع واکنش نشان داده است.

مشایی در جلسه‌ای که هفته گذشته در ساختمان سفید نهاد ریاست جمهوری برگزار شده در واکنش به شکست حامیان دولت در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ گفت: ما در انتخابات شکست نخوردیم بلکه ما را حذف کردند.

وی همچنین بر بازگشت بهار در دوره‌ای دیگر و ادامه دار بودن جریان بهار تاکید کرد.

این سخنان مشایی در حالی صورت می‌گیرد که در انتخابات شورای شهر تهران لیست حامیان دولت با نام زنده باد بهار شکست خورده و هیچ یک از افراد منتسب به جریان انحرافی و دولت نتوانستند وارد بهشت شوند.


از روشنفکری گنجی تا حمایت از رقاصه طاغوتی

 

اکبر گاف طی مطلبی در وب‌سایت گویا معروف به سیانیوز از ایرانیان خواسته تا در یک نظرسنجی شرکت کرده و به مُطرب و رقاصه طاغوتی که پس از انقلاب نیز از کشور گریخته و از عوامل سازمان سیا می‌باشد رأی دهند.

به گزارش موسسه راهبردی دیده‌بان، اکبر گنجی این روزها خود را به عنوان منورالفکر در رسانه‌ها معرفی می‌کند و پس از فرار از کشور اکنون ساکن آمریکا شده و گاه و بی‌گاه برای امرار معاش در غرب گرفتار بحران اقتصادی در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان مطلبی می‌نویسد. اگر چه همیشه مقالات و مطالب وی سراسر از توهین به مقامات ارشد نظام و مسئولین جمهوری اسلامی است اما این‌بار وی به موضوع دیگری پرداخته که از عمق بی‌فرهنگی وی خبر می‌دهد.

این عنصر سازمان سیا که در سال 88 پس از حضور در شبکه سلطنتی بی‌بی‌سی فارسی منکر امام زمان(عج) شده بود طی مطلبی در وب‌سایت گویا که تبلیغات استخدام سازمان سیا را نیز بر روی سایت خود قرار می‌دهد از عدم تحریم "فائقه آتشین" با نام مستعار گوگوش مطرب و رقاصه ضد انقلاب سخن به میان آورده است.

وی که یکی از شرکت‌کنندگان کنفرانس ضد ایرانی و ضد انقلابی برلین بود. در این مطلب به موضوع فمینیسم پرداخته و به نقش یکی از رقاصه‌های آمریکا در گسترش فمینیسم در ایالات متحده اشاره کرده و با استفاده از همین موضوع از ایرانیان خواسته تا در نظرسنجی که توسط سازمان‌های استکبار‌ساخته برای انتخاب بهترین مطرب و رقاصه برگزار شده شرکت کرده و به وی رأی دهند.

اکبر گاف از آتشین به عنوان یک عنصر سیاسی ـ بخوانید عامل سازمان سیا در حوزه موسیقی ـ یاد کرده و با اشاره به سن بالا و عجوزه بودن وی درباره شرکت در نظرسنجی اینچنین می‌نویسد: «اینک نام او به عنوان نماینده‌ی ایران در جوایز موسیقی جهان به لیست بهترین خواننده‌ی زن و بهترین اجرای کنسرت اضافه و به رأی گذاشته شده است. حالا همه‌ی ما باید به او رأی دهیم. تحریم هر انتخاباتی موجه باشد، تحریم این انتخابات قطعاً ناموجه و غیر مسئولانه است»!!!

گنجی در ادامه، بیماری اپیدمی در بین ضد انقلاب را که به "بیماری لپ‌تاپی" معروف است را یادآور شده و به این نکته اشاره می‌کند که رقاصه طاغوتی و متواری از کشور نیز از این بیماری در امان نمانده و او نیز در حال براندازی! جمهوری اسلامی از پشت لپ‌تاپ است.

خاطر‌نشان می‌شود که گنجی در حالی در سال 79 طی مصاحبه با یکی از نشریات خارجی از به موزه تاریخ رفتن حضرت امام(ره) و اندیشه‌های ایشان سخن گفته بود که امروز پس از گذشت سی و چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) نه تنها آن آرمان‌ها و تفکرات به موزه نپیوسته بلکه با بیداری اسلامی شکل‌گرفته در غرب آسیا و شمال آفریقا به متن جامعه آمده است و خواب خوش را از چشمان مستکبران و ظالمان ربوده است.


کارشناس بی بی سی اظهارات رضا پهلوی مضحکانه خواند

 

دیروز رضا پهلوی با برنامه افق صدای آمریکا مصاحبه ی با موضوع انتخابات داشت، وی در این باره گفت که آمار منتشر شده توسط نظام ج.ا.ا درمورد مشارکت بالای مردم قابل اعتماد نیست و نمی توان با تکیه برآن نتیجه گرفت که اکثریت مردم ایران به روحانی رأی داده اند و وی نماینده مردم است!
 
به گزارش ماهستیم به نقل از فوروم ایرانیان،در حالی که مصاحبه رضا پهلوی هنوز ادامه داشت، بهمن کلباسی (کارشناس بی بی سی در آمریکا)، هومن مجد و تریتا پارسی در توئیتری که برای یکدیگر فرستادند، رضا پهلوی را مورد تمسخر و انتقاد قرار دادند که چرا وی به حق انتخاب هموطنان ایرانی احترام نمی گذارد و در صدد است انتخاب آقای روحانی توسط ایرانیان را مورد شک و تردید قرار دهد. عکسی از توئیتر آنان گرفته شده که در اینجا مشاهده میکنید.
گویا رضا پهلوی توقع داشته که ایرانیان به گزینه های سایت سفارت مجازی ایالات متحده آمریکا رای دهند که وی نیز یکی از نامزدهای معرفی شده توسط آن سایت بوده است! به هر روی نتیجه انتخابات در هر سال از برگزاری آن هر چه که باشد خوشایند عناصر ضدانقلاب نبوده و نیست چراکه عقیده و اعتقاد آنها به نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.

خواب تازه اصحاب فتنه !

 

اين روزها، مدعيان اصلاحات از طريق روزنامه‌هاي زنجيره‌اي و نشريات فراوان ديگري که در اختيار دارند و با پشتيباني سايت‌هاي ضدانقلاب و رسانه‌هاي غربي، عبري و عربي، اصرار دارند آراي دکتر روحاني را به حساب خود بنويسند و يا، دستکم اين که در سبد رأي ايشان براي جبهه اصلاحات سهم قابل توجه و تعيين‌کننده‌اي قائل شوند!

 

القاي اين توهم مخصوصا براي آن عده از مدعيان اصلاحات که در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 حضور موثري داشته و آشکارا در نقش ستون پنجم دشمنان بيروني ظاهر شده بودند، اهميت حياتي دارد، چرا که طيف ياد شده بعد از ارتکاب جنايت‌شرم‌آور وطن‌فروشي در فتنه 88 به دنبال فرصتي براي اعلام بازگشت به درون نظام بودند و براي اين منظور در پوشش و زير چتر اصلاح‌طلبان بيرون از دايره فتنه به ميدان آمده بودند. ولي مواضع رسما اعلام شده دکتر روحاني در کنار تأکيد چندباره ايشان که وامدار هيچ حزب و جناحي نيست و فقط در چارچوب قانون حرکت خواهد کرد، نقشه طيف مورد اشاره را نقش برآب کرد، تا آنجا که امروزه در محاسبه سود و زيان خود به اين نتيجه رسيده‌اند که، با حضور و شرکت پرسروصداي خود در انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم، هزينه اعتراف به دروغ بودن ادعاي تقلب در انتخابات 88 و خيانت پس از آن را پرداخت کرده‌اند ولي در مقابل اين هزينه، دستاوردي غير از تشکر شفاهي رئيس‌جمهور منتخب از آقاي خاتمي، آنهم جدا از جبهه اصلاحات، به دست نياورده‌اند.
پيش از اين طي يادداشتي با عنوان «همراهان ناهمراه» در کيهان دوشنبه 27 خردادماه، توضيح مستندي از ترکيب سبد رأي آقاي روحاني و مواضع متضاد ايشان با جبهه اصلاحات ارائه داده‌ايم که انبوهي از ناسزاگويي برخاسته از عصبانيت اصحاب فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 در داخل و خارج کشور و ناخشنودي برخي از اصلاح‌طلبان- احتمالا‌بي‌خبر از اصل‌‌ماجرا- را در پي داشته و هنوز هم دارد. ولي سخن ما با دلايل مستحکم و شواهد فراواني همراه است که از يکسو نشان مي‌دهد، مدعيان اصلاحات و مخصوصا سران و اصحاب فتنه88 در انتخابات اخير دستاوردي نداشته‌اند و از سوي ديگر حاکي از آن است که روحاني اگرچه در جبهه اصولگرايان- به مفهوم تقسيم‌بندي‌هاي سياسي- تعريف نشده است و پيش از انتخاب به دليل حمايت برخي گروه‌هاي ضد انقلاب و همسو با فتنه، بيم آن مي‌رفت که با مدعيان اصلاحات گره خورده باشد، ولي مواضع ايشان بعد از انتخابات نشان داد با گفتمان اصولگرايي همخواني فراواني دارد و البته نامزدهاي اصولگرا به دلايلي که اشاره داشته‌ايم، در رقابت انتخاباتي ياد شده با شکست روبرو شده‌اند.
يادداشت پيش روي اما در پي پرده‌برداري از پروژه‌اي است که مدعيان اصلاحات بعد از ناکامي در همخواني مواضع دکتر روحاني با مواضع خود، کليد زده و دنبال مي‌کنند. پروژه‌اي که اگر رئيس‌جمهور منتخب هوشمندانه با آن روبرو نشود مي‌تواند براي ايشان در آينده‌اي نه چندان‌دور، خسارت‌آفرين باشد. بخوانيد؛
1- انتظار آن بود که آقاي روحاني حساب خود را از سران و عوامل فتنه آمريکايي-اسرائيلي 88 جدا کند و اين انتظار در اعلام مواضع ايشان بعد از انتخاب به رياست‌جمهوري اسلامي ايران به وضوح ديده مي‌شود، ولي تشکر رئيس‌جمهور منتخب از آقاي خاتمي با توجه به نقش ويرانگري که وي در فتنه 88 داشته است، به اين نگراني دامن مي‌زند که مبادا دکتر روحاني از خطري که سران و عوامل فتنه 88 مي‌توانند براي دولت ايشان پديد آورند، غفلت کند. آقاي خاتمي در فتنه ياد شده از طرح مشترک کودتاي مخملي مثلث آمريکا و اسرائيل و انگليس پيروي کرد و در مقابل ده‌ها جنايت آشکار فتنه‌گران نظير اهانت به ساحت مقدس عاشورا، شعار به نفع آمريکا و اسرائيل، پاره کردن تصوير مبارک حضرت امام(ره)، ايجاد بلوا و آشوب در کشور، دميدن در ادعاي دروغ تقلب در انتخابات و... نه‌‌فقط سکوت کرده بود بلکه اقدامي حمايت‌گرانه داشت. بنابراين حتي تصور پيوند احتمالي آقاي خاتمي با رئيس جمهور منتخب مي‌تواند، بدبيني مردمي را در پي داشته باشد که در حماسه چند ده ميليوني 9 دي، نفرت و انزجار خود را از فتنه‌گران فرياد زده‌اند.
2- مقايسه مواضع اعلام شده آقاي دکتر روحاني با مواضع شناخته شده فتنه‌گران ترديدي باقي نمي‌گذارد که رئيس جمهور منتخب نه فقط کمترين همخواني با اين طيف ندارد، بلکه با جرأت مي‌توان گفت که در نقطه مقابل آنها ايستاده است. روحاني بر اجراي بدون تنازل قانون اساسي تأکيد مي‌کند و فتنه‌گران، چه در دوران اصلاحات و چه در انتخابات 88، آشکارا قانون اساسي را زيرپا گذاشته بودند. رئيس جمهور منتخب بر وفاداري خود به حضرت امام(ره) و رهبري معظم انقلاب اصرار مي‌ورزد ولي فتنه‌گران در حاکميت خود بر دولت و مجلس اصلاحات، دوران امام(ره) را تمام شده مي‌دانستند و در نشريات زنجيره‌اي تحت امر خويش تأکيد مي‌کردند که حتي ائمه اطهار(ع) هم قابل نقد هستند! و در جريان فتنه 88، تصوير حضرت امام(ره) را پاره کرده و با وقاحت زيرپا انداختند.
رئيس جمهور منتخب از حرکت خود در چارچوب نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران سخن مي‌گويد، ولي فتنه‌گران روي قيد «اسلام» از «جمهوري‌اسلامي ايران» خط بطلان کشيدند. و در دوران اصلاحات آشکارا ساز خروج از حاکميت را کوک کردند و اين اقدام پلشت خود را با بيگانگان تاخت زدند و ده‌ها اقدام ساختارشکنانه ديگر که حتي فهرست آن نيز بسيار طولاني است. با اين حساب به آساني مي‌توان نتيجه گرفت که مواضع آقاي روحاني با اصحاب فتنه و طيفي از مدعيان اصلاحات فاصله‌اي پرنشدني و در حد تناقض دارد و ديدگاه ايشان در صورتي که کماکان بر مواضع خود اصرار داشته باشد- که ان‌شاءالله خواهد داشت- با مواضع فتنه‌گران نمي‌تواند قابل جمع باشد. آيا غير از اين است؟! و آيا هنوز هم مدعيان اصلاحات مي‌توانند ادعا کنند که پيروز انتخابات اخير بوده و آقاي روحاني، مواضع و نظرات آنان را نمايندگي مي‌کند؟!
3- اکنون نوبت به بند پاياني اين وجيزه و خوابي که مدعيان اصلاحات براي بهره‌گيري از آقاي روحاني ديده‌اند، رسيده است. اصحاب فتنه از همخواني مواضع رئيس جمهور منتخب با جبهه اصلاحات به طور کامل قطع اميد کرده‌اند ولي از سوي ديگر، براي آنها القاي اين توهم که در سبد رأي روحاني سهم عمده‌اي داشته‌اند ضرورتي حياتي دارد. از اين روي تمام توان خود را به کار گرفته‌اند که حداقل دو يا سه تن از اعضاي شناسنامه‌دار و شناخته شده جبهه اصلاحات را در پست‌هاي کليدي کابينه آقاي روحاني جاي دهند و بيشتر از همه به جايگاه معاون اولي رئيس جمهور منتخب چشم دوخته‌اند. چرا؟! زيرا، در اين صورت مي‌توانند ادعاي بر زمين مانده سهم داشتن در آراي روحاني را، به طريق ديگر دنبال کنند. با اين توضيح که اگر، موفق شوند يکي از شخصيت‌هاي سياسي مشهور به اصلاح‌طلب را در پست معاون اولي آقاي روحاني جاي دهند، مي‌توانند ادعا کنند که بدهکاري رئيس جمهور به مدعيان اصلاحات به اندازه‌اي سنگين است که براي پرداخت اين بدهي سنگين! چاره‌اي جز واگذاري پست مهم معاون اولي به جبهه اصلاحات نداشته است! اصحاب فتنه مي‌دانند که روحاني با فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 سر همراهي و پيوند ندارد، بنابراين هرگز حاضر نخواهد بود در کابينه خود کساني را بپذيرد که داغ ننگ حضور در فتنه 88 را بر پيشاني دارند و دقيقا به همين علت کساني را پيشنهاد مي‌کنند که از يکسو به عنوان يکي از اعضاي شناسنامه‌دار جبهه اصلاحات شناخته شده باشند و از سوي ديگر، سابقه‌اي از حضور در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 نداشته باشند. آنچه تاکنون از شواهد و قرائن موجود برمي‌آيد، اين که جبهه اصلاحات آقاي دکتر عارف را براي اين منظور نشان کرده است. دکتر عارف شخصيتي متين و قابل قبول دارد و به دلسوزي براي اسلام و نظام شناخته مي‌شود، اگرچه به نظر مي‌رسد که هنوز به ابعاد جنايت بزرگي که اصحاب فتنه مرتکب شده‌اند آنگونه که انتظار مي‌رفت و مي‌رود، پي‌نبرده است. بنابراين در صورتي که آقاي روحاني قصد استفاده از ايشان و يا هر يک از اعضاي شناخته شده جبهه اصلاحات را داشته باشند، لازم است به اين نکته توجه کنند که افراد مورد نظر اولا؛ سابقه حضور در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 و يا دفاع و حمايت از فتنه‌گران را نداشته باشند و ثانيا؛ از آنجا که هنوز مدعيان اصلاحات مرزبندي مشخص و تعريف شده‌اي با اصحاب فتنه نکرده‌اند، حضور آنها در کابينه مي‌تواند به مفهوم حضور فتنه‌گران تلقي شود، بنابراين در صورت تصميم آقاي روحاني به استفاده از آنها در ترکيب کابينه خود، لازم است از آنان بخواهد به گونه‌اي آشکار و علني- و نه درگوشي و خصوصي- از فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 اعلام برائت کنند. بديهي است که اعلام برائت از مثلث آمريکا و اسرائيل و انگليس و حاميان داخلي آنها نه فقط نبايد دشوار باشد! که نيست، بلکه باعث افتخار نيز هست.

حسين شريعتمداري

 

آقای هاشمی الان وقت اصلاح واقعی است

 

عقل و داد حکم می‌کند هاشمی در نخستین فرصت ممکنه به اصلاح مواضع غلط گذشته‌اش همت مضاعف بگمارد.

به گزارش سیرنیوز، انتخابات 88 و آشوب های خیابانی که با رمز تقلب در انتخابات آغاز شد ، به میانداری خواص غافل شکل خسارت باری به خود گرفت .

1- یادآوری عبارت انتخابات 88 فی‌نفسه موضوع فتنه شوم و آشوب‌های ‌خیابانی را از ابعاد مختلف در اذهان دوستداران و دشمنان نظام تداعی می‌کند؛ فتنه شومی که با رمز تقلب در انتخابات آغاز شده و با میدانداری خواص غافل شکل خسارت‌بارتری به خود گرفت. هاشمی رفسنجانی به شکلی عجیب به نقش‌آفرینی در ماجرایی پرداخت که اساسا روی امر موهومی مانند تقلب در انتخابات شکل گرفته بود. اوج کار هاشمی را به آسانی می‌توان در نامه آتش و خطبه‌های آخرین نمازجمعه ایراد‌ شده از سوی وي ملاحظه کرد. اگرچه فاجعه عصر عاشورا و توهین و هتاکی به آرمان‌های انقلاب اسلامی در آن مقطع دل دوستداران نظام را در داخل و خارج از کشور بشدت به درد آورد اما ظاهرا تاثیری بر مواضع هاشمی و دوستانش نداشت.

2- در روزهای پایانی سال گذشته هاشمی رفسنجانی بار دیگر با بیان جمله معناداری تحت عنوان «لزوم برگزاری انتخابات آزاد در ایران» بارقه‌های امید را در دل دشمنان نظام و عوامل نفاق و ضدانقلاب پدیدار کرد. شاید کمتر کسی فکر می‌کرد در چند ‌ماه آتی هاشمی با مناسب دیدن نتیجه انتخابات و به پیروزی رسیدن حسن روحانی با تک‌جمله «دموکراتیک‌ترین انتخابات دنیا» به سهولت تغییر موضع داده و در چرخشی عجیب به تایید انتخابات بپردازد. عقل و داد حکم می‌کند هاشمی در نخستین فرصت ممکنه به اصلاح مواضع غلط گذشته‌اش همت مضاعف بگمارد.

3- هاشمی نمی‌تواند به افکار عمومی توضیح دهد که مکانیسم‌های اجرایی و نظارتی انتخابات دوره یازدهم چه تفاوت ساختاری و شکلی با انتخابات ادوار گذشته و بویژه انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری داشت که آن انتخابات از سوی هاشمی بدون ارائه کوچک‌ترین سندی با عنوان ظالمانه «انتخابات مهندسی‌شده یا‌ متقلبانه» مورد خطاب قرار می‌گیرد و در عین حال انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری لقب «دموکراتیک‌ترین انتخابات دنیا» از هاشمی می‌گیرد.

 

4- قطع یقین با وجود فشارها و مطالبات افکار عمومی، هاشمی هیچگاه نتوانسته است به تبیین و تشریح علل اصلی وجود تعارض در مواضع گذشته و اخیرش در قبال موضوع انتخابات در ایران بپردازد. تهمت نابخشودنی وجود تقلب در انتخابات ادوار گذشته که اتفاقا هاشمی بارها و بارها به‌واسطه آن انتخابات به کرسی‌های اجرایی و تقنيني دست یافته است...

 

... ظلم فاحشی است که از سوی وی بر جمهوری اسلامی به ناحق وارد شد و هزینه‌های‌ سنگینی را در عرصه‌های داخلی و خارجی بر انقلاب اسلامی تحمیل کرد؛ که تحریم‌ها فقط یکی از نتایج آن بود. ظلمی که در لابه‌لای نکبت‌بار آن به وضوح می‌توان عمده نارضایتی دوستداران نظام را در سطوح مختلف به شکلی عینی و جزء به جزء لمس کرد.

 

5- آقای هاشمی در حال حاضر که با پیروزی حسن روحانی به غلط خود را پیروز میدان رقابت می‌داند باید با همان شور و سرزندگی سیاسی نگاهی به گذشته انداخته و با شجاعت به اصلاح رفتارهای غلط گذشته‌اش در مواجهه با مردم، نظام و نهادهای انتخاباتی کشور بپردازد. هاشمی باید بپذیرد اکنون واقعا وقت اصلاح نگاه‌های غلط نسبت به مردم و امانت سنگینی به نام «‌حفظ حریم جمهوری اسلامی‌» و «فراهم کردن زمینه صدور انقلاب اسلامی‌» در عصر رونق بیداری اسلامی در جوامع مسلمان اما تحت ستم استکبار جهانی است. بی‌شک تعذر از پیشگاه ملت نخستین گام اصلاحی هاشمی در عرصه کنونی می‌تواند باشد که از اولویت راهبردی برخوردار است.

سیروس محمودیان

 




تاریخ: سه شنبه 11 تير 1392برچسب:,
ارسال توسط arman
چند نكته خطاب به ملت و رئیس‌جمهور منتخب

 

موسوی و کروبی را آزاد کنید!

 اکنون زمان برگزاری دادگاه است. برگزاری دادگاهی که در آن کسانی که چهار سال پیش بزرگ‌ترین ظلم را در حق نظام کردند محاکمه شوند. اکنون زمان برگزاری نماینده‌ی کسانی‌ست که به همین دولت و به همین مدیران برگزاری انتخابات و به همین نظام رأی‌گیری تهمت ِ تقلب، آن هم تقلب ِ ۱۱ میلیونی زدند و امروز طرفدران‌ش به همین دولت و به همین مدیران برگزاری انتخابات و به همین نظام رأی‌گیری چون نامزدشان رأ‌ی آورده است هیچ شبهه‌ای وارد نمی‌دانند

.

 
میرحسین و کروبی را آزاد کنید و به محکمه بسپاریدشان تا حال که همین حکومت با همین نظام رأی‌گیری بار دیگر در آزمون امانت‌داری شرکت کرد و چون گذشته سربلند بیرون آمد بتواند حق مردمی را بگیرد که در فتنه‌ی هشتاد و هشت به سبب توهم و قانون‌گریزی عده‌ای سختی و مصیبت دیدند و کشیدند و آبروی وطن خود را یوسف بازارها دیدند، بستاند.
 
اکنون که طرفداران و علم‌داران فتنه‌ی هشتاد و هشت نتوانستند  به بهانه‌ های واهی و تقلب‌خیزی نظام ِ رأی‌گیری در ایران در این انتخابات شرکت نکنند و خود مهر تایید بر نظام انتخاباتی زدند که امکان تقلب در آن بسیار پایین است، فرصت دادستان است که حق مردم از آب به آسیاب دشمن‌ریز‌ها بگیرد.
 
سخنان مهم دكتر جليلي در جمع اعضاي ستادها، پس از اعلام نتایج انتخابات + فیلم
کار ما تمام نشده است بلکه تازه شروع شده است / نباید منتظر چهار ‏سال آینده بود و باید در جامعه کار خود را آغاز کنیم

دكترسعيد جليلي ديشب با حضور در جمع اعضاي ستاد انتخاباتي خود به سخنراني پرداخته و از تلاش هاي آنها تشكر كرد.  

 شب گذشته پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، جمعی از حامیان دکتر جلیلی در ستاد انتخاباتی وی حاضر شدند تا دکتر جلیلی اولین سخنرانی خود پس از پایان انتخابات را در جمع آنها مطرح کند. 

جلیلی با قرائت آیه مبارکه "ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة الا تخافوا و لا تحزنوا" سخنان خود را آغاز کرد و گفت: این آیه ای بود که بر این مبنا ما کارمان را با شما شروع کردیم. این که ربوبیت الهی را مبنای کارمان قرار دهیم و استقامت کنیم ‏و نگران و ناراحت نباشیم. و این موضوع مبنای کار ما بود. بر این مبنا کار خود را شروع کردیم و ما کاری را که شروع کردیم برهمین با قوت ادامه خواهیم داد.‏
 
 
 
وی افزود: در اولین جلسه انتخاباتی که من در جمع کسانی که قرار بود کارهای ستادی را انجام دهند، حضور یافتم، یک جمله از حضرت ‏علی(ع) بود که ما آن را مبنای کار خود قرار دادیم: "خدایا تو می دانی آنچه از ناحیه ما صورت گرفت، نه یک رقابت برای کسب ‏قدرت بود و نه تلاشی برای زیاد کردن ثروت" اگر ما هم کاری کردیم، نه برای کسب قدرت است و نه برای زیاد کردن ثروت ‏بلکه برای آن مسائلی است که امیرالمؤمنین می فرمودند. ‏
 
دبیر شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: شاید یکی از کاستی هایی که ما بعد از انقلاب داشتیم این بود که بسیاری از کارهایی را که می شد انجام دهیم و قبلاً در ابتدای ‏انقلاب انجام می دادیم، به قسمت های رسمی نظام سپردیم و بر این مبنا در این زمینه فتیله کار را پایین آوردیم.
 
وی اشاره داشت: در ابتدای انقلاب ‏هر مسجد خودش کانون آزاد شدن ظرفیت ها بود و بعداً این نقش محوری مساجد کمرنگ شد. دلیلی این کمرنگ شدن این بود که ‏گفتیم خب، یک تبلیغات اسلامی هست که این کارها را انجام می دهد. مثلا از کارهای دیگری که قبلاً دست جوانان بود و ما به ‏نهادهای دولتی سپردیم، کتابخانه ها، مسائلی مانند محرم و صفر و از این قبیل را می توانیم نام ببریم.‏
 
جلیلی خاطرنشان کرد: ما دو مفهوم را باید با هم جلو ببریم. یکی دولت سازی است و دیگری جامعه سازی. بعد از انقلاب به دلیل اینکه دولت از خود ‏مردم بود، خیلی از این مباحث به دولت حواله داده شد، و گفتیم که دولتی هست و حقوقی هم می گیرد و کار هم می کند، پس این ‏مسائل را هم عهده دار شود. البته این را نباید فراموش کرد که یکی از کارهای ویژه دولت اسلامی این است که فقط دنبال کارویژه ‏هایی که دولت های دیگر در پی آنند، نرود و این مدل کارها بخشی از امور مربوط به دولت اسلامی هم هست و نباید این ‏موضوع را منکر شد.‏
 
جلیلی به تحلیلی اندیشه سیاسی اسلام و غرب پرداخت و تصریح کرد: یکی از وجه ممیزهای اندیشه سیاسی اسلام با اندیشه سیاسی در غرب این است که غرب می گوید دو حوزه جامعه و دولت باید از ‏هم جدا باشد، اما در اندیشه سیاسی اسلام اینگونه نیست. یعنی کارویژه هایی که برای دولت و جامعه تعریف می شود، مشترک ‏است. مثلاً اقامه قسط را اندیشه اسلام فقط بر عهده دولت نمی داند و این را به عهده مردم نیز می داند. "لیقوم الناس بالقسط" و این ‏فرق اندیشه سیاسی اسلام با اندیشه سیاسی غرب است و ما در اسلام جامعه و دولت را مکمل همدیگر می دانیم. ما به این شکل ‏می توانیم به آن تعالی که مد نظر اسلام است برسیم.‏
 
وی ادامه داد: ما آرمان هایی را که تعریف می کنیم، هم در حوزه دولت تعریف می شود و هم در حوزه جامعه. جامعه ای که در اسلام ‏تعریف شده است با آن جامعه ای که در غرب تعریف می شود، تفاوت اساسی دارد.‏
 
وی اذعان کرد: این موضوع را برای این گفتم که اگر می خواهیم دولت را به دست بیاوریم و یا رقابتی در عرصه سیاست بکنیم، آن رقابت برای ‏قدرت نیست، بلکه برای آن است که از آن ظرفیت برای این کارویژه ها استفاده کنیم.‏
 
 
وی در ادامه افزود: همان طور که قرآن حکومتداران را به قسط دعوت می کند، مردم را هم به قسط دعوت می کند. اگر یک عده در حوزه دولت کار ‏را در دست گرفتند، در حوزه جامعه فضا خالی است و از این حیث می توان گفت که کار ما دوچندان است و نباید منتظر چهار ‏سال آینده بود و باید در جامعه کار خود را آغاز کنیم.
 
جلیلی اضافه کرد: هدف کسب قدرت نبود که الآن بگوییم نباید دیگر کار کنیم، بلکه ظرفیت ها ‏را می توان در مباحث مختلفی فعال کرد. الآن ظرفیت هایی که برای نظام اقتدار ایجاد کرده است، مرهون ‏ظرفیت های جامعه سازی است. مثلاً عاشورا، محرم، ماه رمضان، اعتکاف، مساجد، نمازهای جماعت و ... اگر اقتداری در ‏کشور ما ایجاد شده است، بیش از آنکه مرهون سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت ارشاد و ... باشد، مرهون برنامه هایی است که نام برده شد.‏
 
وی تأکید کرد: اگر ما 24 ساعت هم برای این مبنا منسجم کار کنیم و این ظرفیت هایی که در جهت همان اهدافی که در انتخابات می خواستیم آزاد ‏کنیم، باز هم وقت کم می آوریم چون نگاه یک نگاه متعالی است و یک نگاه حزبی و جناحی نیست. ایرادی که داریم نسبت به ‏بعضی از احزاب این است که فقط موقع انتخابات پیدایشان می شود و این همان نگاه غلطی است که ما به آن ایراد داریم.
 
وی با اشاره به انتخابات ادامه داد: این ‏بحث انتخابات یک فرصتی ایجاد کرد و یک انسجام ایجاد شد که دوستان زیادی با این نگاهی که گفتیم دور هم جمع شدند. من در ‏سفرهای استانی که می رفتم و در ستادهایی که داشتیم، با اینکه اکثر کسانی که مسئول ستادهای ما بودند را ‏نمی شناختم، مشاهده می کردم که با چه اخلاصی و با چه صفایی و با چه مبنای صحیحی دارند کار و تلاش می کنند. در یکی از ‏استان هایی که رفتیم خودم هم خجالت زده شدم که در آن استان می گفتند که ما هزینه ای برای مکان ستاد نداریم و مکانی هم از ‏خودمان نداریم و جلسات ستاد را با جمع شدن در خیابان برگزار می کنیم و این مسأله باعث افتخار ماست، اگرچه از جهتی هم باعث ‏شرمندگی ماست که بضاعتی هم نداشتیم که برای آن ها مکانی دست و پا بکنیم.‏
 
جلیلی افزود: موضوع دیگری که باز برای من در سفرها در میان کسانی که طرفدار بودند می دیدم و برایم جالب یود این بود که از نوجوان ‏شانزده ساله تا کسانی که از نظر سنی چای پدر ما هستند، می گفتند این کارها و فعالیت های برای شما در بحث انتخابات مشروط ‏بر این است که شما پشت سر مقام معظم رهبری باشید. این موضوع خیلی مهم است و مشخص است که اصلاً برای فرد و جناح ‏این افراد نیامده اند، بلکه برای یک آرمان ارزشمند که آرمان نظام ماست آمده اند و این را به صراحت از مسجدی که در شهر ‏کهنوج در آن صحبت می کردم تا ورزشگاه شیرودی تهران، دیدم که ادبیات یکی است و همه از این ادبیات استفاده می کنند که ‏فقط به خاطر ولایت است که دور تو جمع شده ایم و با شخص شما عهد اخوت نبسته ایم و این موضوع خیلی ارزشمند است، ‏ضمن اینکه اظهار لطف می کردند، اما شرط و شروطش را هم می گذاشتند که حواستان جمع باشد.‏
 
وی سپس به نحوه تبلیغات ستادهایش اشاره کرد و اضافه کرد: در این سفرها نه یک حرف روشنفکری زده می شد و نه یک وعده خاصی داده می شد که آراء خاکستری جذب شود و مباحث در ‏جهتی مطرح می شد که ما برای هدفی آمده ایم که خیر دنیا و آخرت در آن است‎.‎‏ این امر که این حرف ها توانست تعدادی را جذب ‏کند، خودش یک پیروزی بود. من واقعاً برداشتی که دارم این است که این انتخابات برای یک پیروزی بزرگ است.‏
 
وی ادامه داد: اینکه چنین جمعی در کشور حول محور ولایت، بر مبنای منویات ولایت، بدون هیچ گونه چشم داشتی، اینگونه پای کار می آیند، ‏به نظر من یک پیروزی بزرگ و یک ارزش برای نظام است.‏
 
وی افزود: در برآوردی که من از دوران دفاع مقدس دارم، می خواهم بگویم این کار کمتر از آن نبود که این حجم از جوانان علاقه مند با این ‏اعتقاد به ولایت و به این شکل پای کار هستند. احساس این بود که جوانانی با روحیه بسیجی با یک شعور عمیق و بحث های ‏جدی پای کار هستند. این خیلی مغتنم است.‏
 
جلیلی افزود: این ظرفیتی که در این انتخابات این گونه دور هم جمع شد، این نه برای یک پایان، بلکه برای یک شروع مغتنم است برای اینکه ‏این اهداف را دنبال کنیم.‏
 
وی به پیامی که به رئیس جمهور منتخب داده بود اشاره کرد و گفت: در پیامی که به آقای روحانی دادم، سعی کردم که هیچ جمله ای که بر مبنای سیاسی بازی و دور از صداقت باشد، ننویسم، یعنی ‏اگر گفتم ما به شما کمک می کنیم، چون ما می خواهیم دولت اسلامی موفق باشد، این کمک را می کنیم. نگاه یک حزب اللهی این ‏نیست که حتما من باشم تا موفق باشم، مهم این است که آن کار در جهت صحیح و درست و گفتمان انقلاب اسلامی و پیشرفتی که ‏مورد نظر آن تمدن اسلامی که آقا روی آن تأکید دارند، انجام بشود.‏
 
وی در تشریح نوع کمک کردن به دولت آینده گفت: ما در این جهت کمک می کنیم، کمک هم این است که هرکار ایجابی که باشد حتماً احساس این است که همان کاری که ما می ‏خواستیم انجام بدهیم، دارد انجام می شود و خدا را شکر می کنیم و هر جایی هم که احساس کردیم خلاف است حتماً بر اساس همان ‏اصل هشتم قانون اساسی و امر به معروف و نهی از منکر، کمک خود را این می دانیم که متذکر بشویم و نظارت کنیم و بگوییم ‏اینجا اشتباه است. این دو حرکت با توجه به این بحث که بخشی از آن در حوزه جامعه است تا دولت، مکمل همدیگر هستند.‏
 
وی به جمع شدن دوستدارانش کنار یکدیگر اشاره کرد و اظهار داشت: این جمع و این فضا، نه برای فضای حزبی و انتخابات، بلکه برای این هدف متعالی موضوعیت دارد. باید روی آن فکر کنیم که ‏چگونه می توانیم انسجام آن را برای آن کار حفظ کنیم، البته نباید منحصرا این انسجام موضوعیت پیدا کند، این برای این است که ‏کار را شروع کنیم، چون این مدل کارها، کارهایی نیست که زمان بخواهد و ... ، بلکه حتماً باید این کارها را شروع و دنبال کنیم.‏
 
وی تصریح کرد: این مسأله هم که ما هم اکنون مسئولیتی نداریم، خودش کمکی است برای پیشبرد اهدافمان. چون فراغ بال داریم برای پیگیری ‏بحث های گفتمان سازی و فرهنگ سازی که بحث اصلی ماست.‏
 
جلیلی به آسیب شناسی حرکت گفتمان انقلاب در انتخابات پرداخت و افزود: اگر بخواهم آسیب شناسی از انتخابات داشته باشم، شاید یک ضعف ما این بود که نتوانستیم این اقناع را ایجاد کنیم که گفتمان ‏اسلام، انقلاب و مقاومت می تواند موجب پیشرفت می شود، نتوانستیم این را به صورت اقناعی و اثباتی بیان کنیم. این ضعف را ‏باید در مسیر حرکتمان برطرف کنیم.‏
 
 
وی ادامه داد: یک نکته دیگر هم اینکه در این کار نباید گرفتار حاشیه بشویم، چون موجب خالی شدن ظرفیت هایمان می شود. با درگیری در ‏حاشیه ها از آن کار بزرگ می مانیم. این حاشیه های بی خود می تواند کار ما را ضعیف کند. مثلاً در برخی از این سایت ها که ‏دوستان حزب اللهی مسئولیت آن را برعهده داشتند، می دیدم بحث های سطحی و غیر ضرور مطرح می شد و می دیدم که بعد از ‏مدت زیادی هنوز سوزن آن سایت روی آن موضوع بدون اینکه برایش رشدی داشته باشد، گیر کرده است.‏
 
دكتر جليلي آسيب دیگر این حرکت را اینگونه عنوان کرد: ما نباید گرفتار گزارش دهی بشویم، بلکه باید به سمت نتیجه حرکت کنیم، مثلاً خانواده از شما نان می خواهد، شما بروید و بیایید ‏و گزارش بدهید که مثلاً 15 نانوایی رفتم و 6 تا بسته بود و ...، در آخر خانواده از شما نان می خواهند، ما نباید گرفتار این ‏معضل بشویم که مثلاً گزارش بدهیم این تعداد سایت راه اندازی کردیم و ...، باید ببینیم که انتهایش چه می شود؟
 
وی تصریح کرد: بنده بسیار از این موقعیت پیش آمده خوشحالم و این انتخابات بهانه ای شد که عده ای از عزیزان که انگیزه های بسیار ارزشمند و ‏اهداف بلند دارند، از روش های صحیح هم استفاده می کنند، دور هم جمع شوند. این التزامی که این سه موضوع با هم دارند، ‏بسیار ارزشمند است.‏
 
وی در پایان افزود: البته من خودم را قابل نمی دانم که از دوستان تشکر کنم، چون معتقدم این کار برای فردی مثل من نبود که بخواهم تشکر کنم. ‏دوستان برای هدفی بزرگتر این کار را انجام دادند که انشاءالله خداوند شاکر آن هاست و این اخلاصی که من از این جوان ها دیدم ‏انشاءالله جزء ذخائر عالی ایشان در آخرت خواهد

 




تاریخ: دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط arman

 

پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است/ رئیس جمهور منتخب، رئیس‌جمهور همه‌ ملت است

 
در پی حماسه با شكوه و تاریخی ملت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تشكر و قدردانی خطاب به مردم ایران صادر كردند.
به گزارش حوزه سیاسی باشگاه خبرنگاران به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای؛ در پی حماسه با شكوه و تاریخی ملت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تشكر و قدردانی خطاب به مردم ایران صادر كردند.


حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این پیام با اشاره به حضور متراكم و خیره كننده ایرانیان مومن و غیور در صحنه حماسی انتخابات، این حضور عظیم را نشان دهنده رشد فزاینده سیاسی و پای فشردن بر مردمسالاری دینی صادقانه و باطل السحر بافته ها و گزافه های دشمنان حسود خواندند و تأكید كردند: پیروزِ حقیقی انتخابات، ملت بزرگ ایران است كه به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمّم و دل سرشار از امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.

متن كامل پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت عزیز ایران!

صحنه حماسی و پرشور انتخابات در روز جمعه ی ۲۴ خرداد، آزمون خیره كننده ی دیگری بود كه چهره ی مصمم و پر امید ایران اسلامی را در معرض نگاه دوستان و دشمنان نهاد. رشد فزاینده ی سیاسی و پای فشردن بر مردم سالاری دینی صادقانه، حقیقت تابناكی است كه با حضور متراكم شما در پای صندوق های رأی، یك بار دیگر در عمل به اثبات رسید و باطل السحر بافته ها و گزافه های دشمنان و حسودان و طمع ورزان شد.

حماسه ی حضور شما پیوند مستحكم ایران و ایرانی را با نظام اسلامی به رخ همه ی بدخواهانی كشید كه با صد ترفند سیاسی و اقتصادی و امنیتی در پی گسستن یا سست كردن این اعتماد و پیوند مقدس اند.

ایرانیِ مومن و غیور در انتخابات دیروز، ظرفیت عظیم خود را در مواجهه ی متین و خردمندانه با جنگ روانی بازیگران سلطه و استكبار، با زیبایی و چیره دستی هر چه تمام تر به تصویر كشید و كشور خود و منافع ملی خود و آینده پر تلاش و امیدوارانه خود را بیمه كرد.

پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است كه به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذ ناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمم و دل سرشار از  امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.

اینجانب با خشوع و خاكساری در برابر لطف و رحمت خداوند حكیم و علیم، جبهه ی سپاس بر زمین می سایم و خود و شما را به ذكر و شكر و قدرشناسی این نعمت بزرگ فرا میخوانم و با سلام و عرض اخلاص به حضرت ولی اله الاعظم روحی فداه و تبریك به ملت عزیز و به رئیس جمهور منتخب جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ حسن روحانی نكاتی را به ایشان و همه آحاد ملت عرض میكنم:

۱- اكنون كه حماسه ی سیاسی و نقطه اوج آن در جمعه ی بیست و چهارم خرداد با پیروزی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به سرانجام رسیده است، هیجان و التهاب روزها و هفته های رقابت، باید جای خود را به همكاری و رفاقت داده و طرفداران نامزدهای رقیب در آزمون بردباری و متانت و دانایی نیز جایگاه شایسته ی خود را به  دست آورند. هیچ احساسی، چه شادمانی و چه ناشادمانی، نباید كسی را به رفتار و گفتاری دور از شأنِ خردمندی و فرزانگی وادار كند. نگذارید بدخواهان، احساسات مردم را ابزار خواسته‌های پلید خویش كنند. وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانه‌ ی امنیت كشور و خنثی كننده‌ ی ترفندهای دشمنان است.

۲- رئیس جمهور منتخب، رئیس‌جمهور همه‌ ی ملت است. همه باید برای دست یافتن به آرمانهای بزرگی كه رئیس‌جمهور و همكاران وی در دولت، متعهد و مسئول تحقق آنند، به آنان كمك و با آنان همكاری صمیمانه كنند.

۳- اكنون پس از هفته‌ها گفتن و شنودن، نوبت كار و اقدام است. رئیس‌جمهور منتخب، تا روز پذیرش رسمی مسئولیت، دارای فرصت ارزشمندی است كه شایسته است بیشترین بهره از آن برده شود و كارهائی كه شروع مسئولیت خطیر ریاست جمهوری، بدان نیازمند است، بی درنگ آغاز گردد.

۴- تحقق حماسه‌ ی انتخابات، بدون شركت و رقابت و تلاش دیگر نامزدهای ریاست جمهوری امكان‌پذیر نبود. لازم میدانم از همه شخصیت های محترمی كه پای در این میدان نهاده و با تلاش خستگی ناپذیر خود، صحنه ی مسابقه ئی شور انگیز را آفریدند، صمیمانه تشكر كنم و آنان را باز هم به نقش آفرینی در عرصه های گوناگون انقلاب و نظام اسلامی فرا بخوانم.

۵- و نیز لازم میدانم از همه ی آحاد ملت كه این بار نیز حادثه ای ماندگار خلق كردند، بویژه از حضرات مراجع معظّم و علمای اعلام و نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی كه در ترغیب به مشاركت، نقش های ارزنده ایفا كردند، و نیز از دست اندركاران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا بویژه وزارت كشور و شورای محترم نگهبان كه زحمات طاقت فرسای این هفته های پركار را صبورانه تحمل كردند و با امانت كامل، این بار سنگین را به سرمنزل رساندند، و نیز از مأموران پر تلاشی كه امنیت این پدیده ی حساس را در كشوری با این وسعت، تا اقصی نقاط آن، تضمین كردند و همچنین از همه ی دستگاههای همكار آنان، صمیمانه تشكر كنم و اجر وافر الهی را برای آنان مسألت نمایم.

۶-لازم میدانم به شكل ویژه از رسانه ی ملی و دست اندركاران محترم آن كه شور انتخابات را رهین تلاش هنرمندانه و مبتكرانه ی خود ساختند و راوی صادق و صریح گرایش ها و اندیشه ها و هدفهای نامزدان ریاست جمهوری شدند و چگونگی دست بدست شدن قدرت در نظام جمهوری اسلامی را، به شكل آشكار در برابر چشم جهانیان گذاشتند، تشكری بسزا و بلیغ كرده، اجر و توفیق آنان را از خداوند مسألت نمایم.

در پایان بار دیگر با خشوع و ابتهال، نعمت های بزرگ الهی را سپاس گفته و با تكریم یاد امام بزرگوار و شهیدان و ایثارگران عالی مقام، آینده ئی هر چه بهتر را برای این كشور و این ملت آرزو و مسألت میكنم.
و السّلام علیكم و رحمه الله
سیّدعلی خامنه ای
۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۲




تاریخ: یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط arman

پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است/ رئیس جمهور منتخب، رئیس‌جمهور همه‌ ملت است

 
در پی حماسه با شكوه و تاریخی ملت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تشكر و قدردانی خطاب به مردم ایران صادر كردند.

به گزارش

حوزه سیاسی باشگاه خبرنگاران

به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای؛ در پی حماسه با شكوه و تاریخی ملت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تشكر و قدردانی خطاب به مردم ایران صادر كردند.




حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این پیام با اشاره به حضور متراكم و خیره كننده ایرانیان مومن و غیور در صحنه حماسی انتخابات، این حضور عظیم را نشان دهنده رشد فزاینده سیاسی و پای فشردن بر مردمسالاری دینی صادقانه و باطل السحر بافته ها و گزافه های دشمنان حسود خواندند و تأكید كردند: پیروزِ حقیقی انتخابات، ملت بزرگ ایران است كه به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمّم و دل سرشار از امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.



متن كامل پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است:



بسم الله الرحمن الرحیم



ملت عزیز ایران!



صحنه حماسی و پرشور انتخابات در روز جمعه ی ۲۴ خرداد، آزمون خیره كننده ی دیگری بود كه چهره ی مصمم و پر امید ایران اسلامی را در معرض نگاه دوستان و دشمنان نهاد. رشد فزاینده ی سیاسی و پای فشردن بر مردم سالاری دینی صادقانه، حقیقت تابناكی است كه با حضور متراكم شما در پای صندوق های رأی، یك بار دیگر در عمل به اثبات رسید و باطل السحر بافته ها و گزافه های دشمنان و حسودان و طمع ورزان شد.



حماسه ی حضور شما پیوند مستحكم ایران و ایرانی را با نظام اسلامی به رخ همه ی بدخواهانی كشید كه با صد ترفند سیاسی و اقتصادی و امنیتی در پی گسستن یا سست كردن این اعتماد و پیوند مقدس اند.



ایرانیِ مومن و غیور در انتخابات دیروز، ظرفیت عظیم خود را در مواجهه ی متین و خردمندانه با جنگ روانی بازیگران سلطه و استكبار، با زیبایی و چیره دستی هر چه تمام تر به تصویر كشید و كشور خود و منافع ملی خود و آینده پر تلاش و امیدوارانه خود را بیمه كرد.



پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است كه به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذ ناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمم و دل سرشار از  امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.



اینجانب با خشوع و خاكساری در برابر لطف و رحمت خداوند حكیم و علیم، جبهه ی سپاس بر زمین می سایم و خود و شما را به ذكر و شكر و قدرشناسی این نعمت بزرگ فرا میخوانم و با سلام و عرض اخلاص به حضرت ولی اله الاعظم روحی فداه و تبریك به ملت عزیز و به رئیس جمهور منتخب جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ حسن روحانی نكاتی را به ایشان و همه آحاد ملت عرض میكنم:



۱- اكنون كه حماسه ی سیاسی و نقطه اوج آن در جمعه ی بیست و چهارم خرداد با پیروزی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به سرانجام رسیده است، هیجان و التهاب روزها و هفته های رقابت، باید جای خود را به همكاری و رفاقت داده و طرفداران نامزدهای رقیب در آزمون بردباری و متانت و دانایی نیز جایگاه شایسته ی خود را به  دست آورند. هیچ احساسی، چه شادمانی و چه ناشادمانی، نباید كسی را به رفتار و گفتاری دور از شأنِ خردمندی و فرزانگی وادار كند. نگذارید بدخواهان، احساسات مردم را ابزار خواسته‌های پلید خویش كنند. وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانه‌ ی امنیت كشور و خنثی كننده‌ ی ترفندهای دشمنان است.



۲- رئیس جمهور منتخب، رئیس‌جمهور همه‌ ی ملت است. همه باید برای دست یافتن به آرمانهای بزرگی كه رئیس‌جمهور و همكاران وی در دولت، متعهد و مسئول تحقق آنند، به آنان كمك و با آنان همكاری صمیمانه كنند.



۳- اكنون پس از هفته‌ها گفتن و شنودن، نوبت كار و اقدام است. رئیس‌جمهور منتخب، تا روز پذیرش رسمی مسئولیت، دارای فرصت ارزشمندی است كه شایسته است بیشترین بهره از آن برده شود و كارهائی كه شروع مسئولیت خطیر ریاست جمهوری، بدان نیازمند است، بی درنگ آغاز گردد.



۴- تحقق حماسه‌ ی انتخابات، بدون شركت و رقابت و تلاش دیگر نامزدهای ریاست جمهوری امكان‌پذیر نبود. لازم میدانم از همه شخصیت های محترمی كه پای در این میدان نهاده و با تلاش خستگی ناپذیر خود، صحنه ی مسابقه ئی شور انگیز را آفریدند، صمیمانه تشكر كنم و آنان را باز هم به نقش آفرینی در عرصه های گوناگون انقلاب و نظام اسلامی فرا بخوانم.



۵- و نیز لازم میدانم از همه ی آحاد ملت كه این بار نیز حادثه ای ماندگار خلق كردند، بویژه از حضرات مراجع معظّم و علمای اعلام و نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی كه در ترغیب به مشاركت، نقش های ارزنده ایفا كردند، و نیز از دست اندركاران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا بویژه وزارت كشور و شورای محترم نگهبان كه زحمات طاقت فرسای این هفته های پركار را صبورانه تحمل كردند و با امانت كامل، این بار سنگین را به سرمنزل رساندند، و نیز از مأموران پر تلاشی كه امنیت این پدیده ی حساس را در كشوری با این وسعت، تا اقصی نقاط آن، تضمین كردند و همچنین از همه ی دستگاههای همكار آنان، صمیمانه تشكر كنم و اجر وافر الهی را برای آنان مسألت نمایم.



۶-لازم میدانم به شكل ویژه از رسانه ی ملی و دست اندركاران محترم آن كه شور انتخابات را رهین تلاش هنرمندانه و مبتكرانه ی خود ساختند و راوی صادق و صریح گرایش ها و اندیشه ها و هدفهای نامزدان ریاست جمهوری شدند و چگونگی دست بدست شدن قدرت در نظام جمهوری اسلامی را، به شكل آشكار در برابر چشم جهانیان گذاشتند، تشكری بسزا و بلیغ كرده، اجر و توفیق آنان را از خداوند مسألت نمایم.



در پایان بار دیگر با خشوع و ابتهال، نعمت های بزرگ الهی را سپاس گفته و با تكریم یاد امام بزرگوار و شهیدان و ایثارگران عالی مقام، آینده ئی هر چه بهتر را برای این كشور و این ملت آرزو و مسألت میكنم.


و السّلام علیكم و رحمه الله


سیّدعلی خامنه ای


۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۲




تاریخ: یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط arman

حمایت صریح عارف از ولایتی /فوری

طبق اظهارات یکی از نزدیکان  دکتر عارف، وی حمایت خود را از کاندیداتوری دکتر ولایتی اعلام نمود از

 

دکتر عارف  همچنین اعلام نموده از برخوردهای مستبدانه آقای هاشمی و خاتمی که منجر به کناره گیری اجباری وی از کاندیداتوری ریاست جمهوری شدرنجیده  گردیده و ضمن بیان انتقاداتی از این دو اعلام نمود که خود و همسر و فرزندان و دیگر اعضای خانواده وی از آقای دکترولایتی حمایت  نموده و از هواداران خود نیز خواسته است که به دکتر ولایتی رای دهند.

 




تاریخ: پنج شنبه 23 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط arman
"سیرنیوز": کلید چیست؟ قفل چیست؟ چه کسانی مملکت را قفل شده می دانند؟ کلید این قفل ها دست کاندیدای قفل باز کن چه می کند؟
به گزارش سیرنیوز به نقل از بولتن نیوز ؛ کلید چیست؟ قفل چیست؟ چه کسانی مملکت را قفل شده می دانند؟ کلید این قفل ها دست کاندید قفل باز کن چه می کند؟ فوکویاما نیز اصطلاحی دارد مبنی بر اینکه هر قفلی قابل باز شدن است.مهم آن است که کلید آنرا پیدا کنید.

اخیراً آقای حسن روحانی مستمرا در برنامه های تبلیغاتی خود از کلید قفل درهای بسته و ... صحبت می کند و ادعا دارد می تواند این قفل ها را باز کند پیگیری های ما نشان داده که بیشترین تخصص و تبحر آقای روحانی در سفرهای خارجی آنهم از نوع اتفاقی می باشد که نمونه آن سفر به دور از چشم مسئولان نظام در عید نوروز سال 91 به کشور اتریش آن هم با لباس مبدل بوده است هر چند ایشان در فیلم مستند دوم خود موضوع لباس مبدل را حل کرد و همانند فیلم تبلیغاتی آقای هاشمی در سال 84 به نوعی خود را اصلاح شده اعلام نمود، اما شاید یکی از کلیدهای مدنظر برای وی همین جدا شدن از لباس روحانیت و سفر به اروپا با فراغ بال و استفاده از لباس مبدل باشد.

فراموش نکنید که ایشان "احتمالا" مدرک تحصیلی خود را از اسکاتلند گرفته و شاید بیشترین دغدغه خود را باز شدن درب سفارت انگلیس در ایران می داند حال سوال این است که کلید قفل انگلیسی در دستان ایشان چه می کند شاید بشود این تعابیر را با توجه به شعارهای تبلیغاتی ستادهای انتخاباتی آقای روحانی بکار برد: تدبیر و امید یعنی باز شدن قفل رابطه حسنه این کاندیدا با کشور مورد نظرش انگلیس و همه چیز در گرو بازشدن این قفل است قفلی انگلیسی که با کلید انگلیسی و به دست ... باز می شود.
 
" سیر نیوز " : اینکه نامزدها حضور خود در انتخابات را بر اساس احساس وظیفه و تکلیف اعلام می کنند اقدامی قابل قبول ازسوی آنان و مردم است اما کسانیکه اندکی بعد اعلام انصراف می کنند اقدام خود را چگونه توجیه می کنند آیا این موضوع نیز از روی احساس وظیفه است ؟

 

به گزارش سیرنیوز، زمان ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که رسید طیف عظیمی از سیاسیون کشور به همراه هوادارانشان برای نام نویسی به ستاد انتخابات وزارت کشور مراجعه کردند، رخ دادی که رسانه ها از آن به عنوان جشن تکلیف چهره های سیاسی یاد کردند. تنها چند روز پس از ثبت نام اما گویی تکلیف از گردنشان ساقط شد و یکی پس از دیگری به نفع برخی از کاندیداها کناره گیری کردند.

گمانه زنی ها بر سر حضور چهره های سیاسی در انتخابات از مدت ها پیش آغاز شده بود، گمانه زنی هایی که جز در مورد علی لاریجانی و سید محمد خاتمی تقریباً همگی درست از آب درآمد.

محسن رضایی و مصطفی پورمحمدی از مدت ها پیش سفرهای خود را به اقصی نقاط ایران آغاز کردند، نقد برنامه های اقتصادی دولت و شیوه برخورد محمود احمدی نژاد در موضوعاتی مانند سیاست خارجی و اوضاع داخلی مملکت در دستورکارشان قرار گرفت.

دو ائتلاف اصولگرایان برای معرفی کاندیدای ریاست جمهوری شکل گرفت، ائتلاف سه گانه متشکل از محمدباقر قالیباف، غلامعلی حداد عادل و علی اکبر ولایتی علی رغم برخی شایعات همچنان پا برجا ماند، هر چند به مرور از تحرکات انتخاباتی حدادعادل و ولایتی کم شد و شهردار تهران بر فعالیت های انتخاباتی اش افزود اما دستکم در این ائتلاف کسی سخن از جدایی و استقلال نزد، روندی که در سوی دیگر یعنی ائتلاف پنجگانه عملاً به گونه ای پیش رفت که منوچهر متکی با ترک ائتلاف خود به طور مستقل وارد رقابت های انتخاباتی شد و محمد حسن ابوترابی فرد هم از سوی ائتلاف به عنوان خروجی نهایی معرفی شد.

دو عضو ائتلاف عملاً وارد رقابت با یکدیگر شده بودند تا زمانی که ناگهان ابوترابی فرد که نایب رییس مجلس نیز بود روز گذشته رسماً از دور رقابت ها کناره گیری کرد تا بنا به خواست ۲۰۰ تن از نمایندگان مجلس بیشتر وقت خود را بر روی امور خانه ملت بگذارد و بیش از این به تشتت آراء در میان اصولگرایان دامن نزند.

از سوی دیگر جبهه پایداری نیز که با قاطعیت کامران باقری لنکرانی وزیر اسبق بهداشت را به عنوان نامزد نهایی خود برگزیده بود پس از ثبت نام سعید جلیلی، او را به لنکرانی ترجیح داد تا لنکرانی نیز بعد از آنکه با دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار کرد به نفع او از رقابت های انخاباتی کنار بکشد، چرا که به هر حال جلیلی چهره ای سیاسی تر داشت و احتمالاً پایداری ها نیز دریافته بودند بختش برای پیروزی در انتخابات بلندتر است و هرچند پیش از این به درخواست آنان برای نامزدی پاسخ نداد و خود مستقلاً به ستاد انتخابات رفت اما در نهایت دل پایداری ها را هم آنقدر نشکسته بود که نتوانند بر سر حمایتش اجماع کنند.

برای انصراف از کاندیداتوری انتخابات اما گویی دولتی ها بیشتر از همه عجله داشتند وزیر کشاورزی و معاون اول رییس جمهور در همان بدو امر کنار کشیدند و سخنگوی وزارت امور خارجه نیز یک روز پیش از اعلام تایید صلاحیت های شورای نگهبان انصراف داد. مهمانپرست گفته بود که به نفع کسی کنار نمی رود و تصمیمش هم انقدر جدی بوده که شغل سخنگویی را کنار گذاشته انصرافش هم به همان بی سر و صدایی ثبت نامش انجام شد تا این سوال بی پاسخ را در ذهن افکار عمومی ایجاد کند که اگر می خواستی به همین راحتی کنار بکشی، چرا از مقام سخنگویی استعفا دادی و برای انتخابات نام نویسی کردی ؟

موج انصراف ها داوود احمدی نژاد را هم در بر گرفت تا در نهایت او نیز به سود جلیلی کنار بکشد، شخصیتی که می گوید به گفتمان سوم تیر از همه نزدیکتر است و می تواند در فضای سیاسی ایران از پس کار بربیاید.

اما موج انصراف ها به پایان نرسیده و پس از اعلام نظر شورای نگهبان نیز برخی از کاندیداها کنار کشیدند که از آن جمله می توان به کاندیداهای ائتلاف۱+۲ و محمد رضا عارف نامزد اصلاح طلبان اشاره کرد.

کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران به خودی خود مزیت های ویژه ای هم برای سیاست پیشگان دارد، اول آنکه کاندیدا می تواند اگر تا پیش از این چندان مشهور نبوده از فرصت ایجاد شده استفاده کند و خود را به افکار عمومی بشناساند، موردی که درباره صادق واعظ زاده کاملاً صدق می کند، او در این مدت توانست حرف هایش را بزند و برای نخستین بار به او نه از دیدگاه شخصیتی علمی و دانشکاهی بلکه فردی سیاسی در حد کاندیداتوری ریاست قوه مجریه نام برده شود، پتانسیلی که می تواند از آن در سال های بعد به خوبی استفاده کند.

از سوی دیگر اگر نامزدها از جانب شورای نگهبان تایید صلاحیت شود، انصراف هم که بدهند به خودی خود پله های ترقی را طی کرده اند چرا که از آن به بعد از آن ها به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یاد شده می توانند مدعی شوند اگر صلاحیت رییس جمهور شدن را داشته اند در پست های دیگر هم خواهند توانست نقش آفرینی کنند.

در نهایت افرادی که می دانند از اقبال چندانی برخوردار نیستند نیز می توانند با انصراف به سود کاندیدای مطرح حداقل جایگاه خود را در کابینه آینده تضمین کرده از فرصت دیریاب انتخاباتی حداکثر استفاده را برده باشند.

کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران به خودی خود مزیت های ویژه ای برای سیاست پیشگان دارد، اول آنکه کاندیدا می تواند اگر تا پیش از این چندان مشهور نبوده از فرصت ایجاد شده استفاده کند و خود را به افکار عمومی بشناساند.

 

 




تاریخ: چهار شنبه 22 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط arman

 

 

حماسه می آفرینیم

ترس دشمن از رنگ ها

یک روز از لباس سبز سپاه می ترسد

یک روز از لباس خاکی بسیج

یک روز از سرخی خون شهید

یک روز از چادر مشکی زن ها

یک روز از کیک زرد نیروگاه

و امروز هم از جوهر آبی انگشت ها...


«معراج افلاکی ها» نوشت:

حماسه می آفرینیم 

4 روز تا حماسه ای پر شکوه در ایران اسلامی

و اینک، دنیا منتظر حضور شماست...

 

انتخابات، تداوم راه شهیدان

از نگاه امام خمینی(ره) حفظ نظام از اوجب واجبات بود. با شروع جنگ تحمیلی، آنان که رهرو واقعی امام بودند لحظه ای برای عمل به این واجب درنگ نکردند. و حالا امروز حفظ نظام در گروی حضور حداکثری ما در پای صندوق های رای است.

 


از نگاه امام خمینی(ره) حفظ نظام از اوجب واجبات بود. با شروع جنگ تحمیلی، آنان که رهرو واقعی امام بودند لحظه ای برای عمل به این واجب درنگ نکردند. و حالا امروز حفظ نظام در گروی حضور حداکثری ما در پای صندوق های رای است.

انتخابات

منبع: انفطار


همچو دریا در مصاف دشمنان طوفانیم

رای خـواهم داد تــــا ثابت کنم ایـــرانیـــم /همچــو دریـــا در مَصاف ِدشمنان طوفــانــیم

انتخابات

 

رای خـــواهم داد تـــــــــا ثابت کنم ایـــرانیـــم

همچـــــو دریـــا در مَصاف ِدشمنان طوفــانــیم

رای خــــواهم داد تا بیــــــگانه را رســــوا کنم

وحــــدت ایــرانیـــان را بــاز هـــــم معنـــا کنم

رای خواهم داد داند مدعی هیچ است و بس

ارزشش کمتــر بُوَد در پیش ما از یـــک مگس

 

للحق:رای خواهم داد تا چشم دشمنان میهنم کور شود فقط همین...

 

منبع: سفیران نور

 




تاریخ: دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط arman

شناسایی پیاده نظام فتنه!؟

باحرکت مردمی در فضای مجازی ، کار دشمنان و بدخواهان انقلاب سخت تر شد //. سایت شناسایی اخلال گران و فتنه جویان راه اندازی شد// 

 

این صفحه برای شناسایی فتنه گران در تجمعات احتمالی ساخته شده. امیدواریم دستگاه های مربوطه نسبت به برخورد با این عوامل اقدام نمایند//

در

در آستانه خلق حماسه سیاسی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری دشمن همچون فتنه سال 88 ، با فتنه گری وحدتمان را نشانه رفته است و شاهد تلاشهای مذبوحانه  منافقين، سلطنت طلبان و گروه هاي تروريستي و ضد انقلاب در فضاي مجازي و رسانه اي كشور هستيم كه جز برهم زدن امنيت اجتماعي جامعه هدف ديگري ندارند و براي رسيدن به اين هدف شوم ، از هر حربه اي حتي اقدامات تروريستي ،برهم زدن اجتماعات و گردهمایی هی انتخاباتی کاندیداها  و ضربه زدن به مال و جان مردم دریغ نمی کنند لذا بدين وسيله از تمامي هم وطنان ايراني انتظار مي رود در صورت در اختیار داشتن هرگونه اخبار و اطلاعاتی اعم از عكس، فيلم، مقاله، خبر، ايميل و آدرس اينترنتي كه در خصوص جریانات اغتشاش طلب بر هم زننده نظم و امنیت اجتماعی ذر آستانه بزرگترین حماسه سیاسی ملت ایران و همچنین درشناسایی انان در فضای مجازی به معرفی آنان در همین صفحه اقدام نمایند تا به اطلاع امت شهید پرور و مراجع قضایی برسد .

نشانی صفحه:

https://www.facebook.com/PiadehNezameFetneh

 

در

دردر

در

در

در

در

در

در

در




تاریخ: شنبه 18 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط arman

 

...اين‌همه راه آمده‌ايم


+ 0
+ 0

«شما يک زندگي جدا از دنياي جديد داشته‌ايد. مباحث مربوط به اقتصاد مدرن و حقوق و روابط جديد بين‌الملل را مطالعه نکرده‌ايد. تحصيلات شما در علوم اسلامي و الهي است. شما با دنياي کنوني سياست و معادلات جاري آن در زندگي اجتماعي درگير نبوده‌ايد. با اين وجود، آيا احساس نمي‌کنيد که بايد در راهي که اعلام کرده‌ايد تجديدنظر کنيد؟»

اين پرسشي بود که روز نهم آذرماه 1358 خبرنگار مجله آمريکايي تايم در مصاحبه اختصاصي خود با حضرت امام(ره) از ايشان پرسيده بود. پاسخ امام راحل(ره) اما، تعجب آميخته به ناباوري خبرنگار تايم را در پي داشت. امام خميني(ره) در پاسخ فرموده بود؛ «ما، معادله جهاني و معيارهاي اجتماعي و سياسي که تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجيده مي‌شده است را شکسته‌ايم، ما خود چارچوب جديدي ساخته‌ايم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفته‌ايم. از هر عادلي دفاع مي‌کنيم و بر هر ظالمي مي‌تازيم، حال شما اسمش را هر چه مي‌خواهيد بگذاريد، ما اين سنگ را بنا خواهيم گذاشت، اميد است کساني پيدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شوراي امنيت و ساير سازمان‌ها را بر اين پايه بنا کنند. نه بر پايه نفوذ سرمايه‌داران و قدرتمندان که هر موقعي خواستند هر کسي را محکوم کنند، بلافاصله محکوم نمايند. آري با ضوابط شما، من هيچ نمي‌دانم و بهتر است که ندانم».
خبرنگار مجله «تايم» حق داشت از پاسخ امام راحل ما(ره) انگشت‌حيرت به دندان بگيرد و در مقدمه‌اي که براي انتشار مصاحبه حضرت امام(ره) تهيه کرده بود، بنويسد؛ «سخن از يک روحاني بزرگ شيعه در ميان است که به‌زعم خود آمده است تا نظام حاکم بر جهان امروز را نه فقط در ايران که در همه دنيا تغيير دهد و نظامي را جايگزين کند که در آن عدالت و ظلم، روابط اجتماعي و معادلات سياسي با معيارهاي اسلامي تعريف مي‌شوند».
نمي‌دانيم آيا خبرنگار مجله تايم در قيد حيات است يا نه؟ اگر بود مي‌ديد و اگر باشد مي‌بيند که آنچه آن روز، امام راحل(ره) ما با اطمينان مي‌فرمود و خبرنگار تايم با دهاني بازمانده از تعجب و دروني آکنده از انکار مي‌شنيد، اتفاق افتاده است.
15 خرداد 1342 را مي‌توان با روزي که رسول خدا(ص) دعوت خويش آشکار کرد، به مقايسه نشست. با اين تفاوت که پيامبر اعظم(ص) اسلام ناب را به وحي از خداي مهربان گرفته بود و سلاله پاک او، امام خميني(ره) غبار قرن‌ها بدعت و تحريف و کج‌انديشي و بدانديشي که بر آن نشسته بود را زدوده و اسلام ناب محمدي(ص) را همانگونه که در صدر بود،‌ ارائه کرده بود. رژيم آمريکايي شاه، سراسيمه از آنچه در پيش بود، قيام را به خون کشيد و اين توهم را که نه خود و نه اربابانش باور داشتند در شيپورهاي فريب آن روزها دميد که گويي «دارها برچيده و خون‌ها شسته است»! اما قيام، تازه آغاز شده بود و تشنگاني که با آدرس غلط قدرتهاي استکباري در پي آب به سوي سراب رفته بودند، نشاني سرچشمه زلال را که امام راحل(ره) نشان‌داده بود، شناخته بودند. ديري نپائيد که طلايه بهمن 57 نمايان شد و ياران امام(ره) که آن روزها مي‌فرمود؛ در رحم مادران و صلب پدران و يا گهواره‌ها هستند، نيز از راه رسيدند. همه آمده بودند و آماده بودند تا «فلک‌را سقف بشکافند و طرحي نو دراندازند» و انداختند.
حضرت امام(ره) در پيامي به مناسبت سالروز قيام 15 خرداد که سال 1362 يعني در اوج جنگ تحميلي و حمله همه جانبه تمامي قدرت‌هاي ريز‌و‌درشت دنيا به ايران اسلامي، منتشر شده بود، آورده‌اند؛
«ما امروز، دورنماي صدور انقلاب اسلامي را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مي‌بينيم و جنبشي که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميدبخش آتيه روشن است و وعده خداوند تعالي را نزديک و نزديکتر مي‌نمايد، گويي جهان مهيا مي‌شود براي طلوع آفتاب ولايت از افق مکه‌معظمه... از پانزدهم خرداد 42 که حکومت مستکبران جبار در اين سرزمين به اوج خود رسيده بود و مي‌رفت تا عربده شوم «اناربکم الاعلي» از حلقوم فرعون زمان طنين افکند تا 22 بهمن 57 که پايه حکمراني جباران‌عصر در اين مرز و بوم فرو ريخت و تخت و تاج 2500 ساله فرعون‌گونه ستمشاهي به دست تواناي زاغه‌نشينان و ستمديدگان تاريخ برباد رفت و... ايامي معدود بيش نبود و از 22 بهمن 57 تا امروز که 15 خرداد 92 را درآغوش مي‌کشيم ساعاتي محدود بيش نيست ولي تحولي که - انجام آن- کمتر از صد سال -هم- بعيد به نظر مي‌رسيد با تقدير خداي بزرگ در اين ايام معدود و ساعات محدود تحقق يافت و جلوه‌اي از وعده قرآن کريم نورافشاني کرد».
امام راحل ما(ره) باز هم مثل هميشه حق داشت که در سروده‌اي مي‌فرمود؛ «انتظار فرج از نيمه خرداد کشم» چرا که آن روز اگرچه آميخته به دود و آتش و خون بود ولي بعثت دوباره - تعبير حکيمانه حضرت آقا از انقلاب اسلامي- آغاز شده و اسلام ناب محمدي(ص) از غربتي که دهها قرن بر آن تحميل کرده بودند، بيرون آمده بود.
بعد از آن، اين گردونه چرخيد و چرخيد تا به رحلت حضرت امام(ره) رسيد. غربِ سيلي خورده بار ديگر غريو شادي کشيد. ساعتي پس از آن که امام راحل ما چشم از جهان فروبست، اين خبر با ذوق‌زدگي احمقانه‌اي روي تلکس خبرگزاري رويتر نشست که «با مرگ خميني، انقلاب اسلامي به نقطه پايان رسيده است» و ساعتي ديگر خبرگزاري آمريکايي آسوشيتدپرس در مصاحبه با يکي از نظريه‌پردازان مؤسسه «هري‌تيژ» به تفسير اين رخداد پرداخت که «شخصيت کاريزماتيک- جاذبه ويژه- خميني مسلمانان جهان را با حالتي سحرگونه به خود جذب کرده بود و اکنون که از دنيا رفته است،‌ مانند هر شخصيت کاريزماتيک ديگر، بنياني که بنانهاده بود فرو مي‌ريزد» اما چند ساعت بعد وقتي در سراسر ايران اسلامي زن و مرد و کودک با چشم اشکبار به خيابان‌ها ريختند و خبر اين ضايعه غم‌انگيز در لبنان و فلسطين اشغالي و مصر و بحرين و الجزاير و... پيچيد و هنگامه آفريد، خبرگزاري رويتر با ناباوري آن را رخدادي عظيم‌تر از استقبال مردم به هنگام ورود حضرت امام(ره) ناميد و با انتقال بي‌وقفه رهبري به حضرت آقا؛ اضطراب دشمن به اوج رسيد ... خميني عزيز ما غروب نکرده بود، بلکه در قامت ديگر سلاله پاک رسول خدا(ص) دوباره طلوع کرده بود... و ديري نپائيد که اين گزاره ملکوتي از دل‌ها به زبان‌ها تراويد که «خامنه‌اي، خميني ديگر است».
باز هم عقبه‌هاي سخت بود و شيب‌هاي تند که ملت مانند دوران امام‌راحل(ره) در رکاب خلف حاضر او با موفقيت پشت سر مي‌گذاشتند و قله‌هايي که پير جماران وعده داده بود را يکي پس از ديگري فتح مي‌کردند. اين برداشت نه سخن خلاف است و نه لاف گزاف. کافي است به توصيه حضرت امام، نقطه آغاز را با نقطه‌اي که امروزه در آن ايستاده‌ايم به مقايسه بنشينيم، تا با خواجه شيراز همنوا شويم که:
رهرو منزل عشقيم و زسر حد عدم 
تا به اقليم وجود، اينهمه راه آمده‌ايم
امروزه اما، همه شواهد حکايت از آن دارند که در ادامه همان راه به پيچ‌بزرگ تاريخ نزديک شده‌ايم. پيچ بزرگي که به نوشته هاآرتص، خميني و خامنه‌اي تابلوهاي راهنماي آن را نصب کرده‌اند و... راستي! آنگونه که دشمنان بيروني ادعا مي‌کنند و دنباله‌هاي داخلي همان را نشخوار مي‌کنند، اگر انقلاب اسلامي درگذر سال‌هاي گذشته رو به ضعف نهاده است، چرا -به قول حضرت آقا- کينه‌توزي‌ها و دشمني‌ها و شمشير از رو بستن‌هاي دشمنان همه روزه دامنه گسترده‌تر و شتاب بيشتري گرفته است؟! و به قول حضرت امام(ره) در خطاب معروفشان به آمريکا «اگر مي‌گوئيد هيچ اتفاقي نيفتاده است، پس چرا اينهمه سر و صدا مي‌کنيد؟!»
از ميان هزاران اظهارنظر و تفسير و تحليل دشمنان تابلودار بيروني، اشاره به بخشي از سخنان نتانياهو که روز 26 مي 2011- پنجم خرداد 1390- در کنگره آمريکا ايراد کرده است خواندني است؛
«دفعه قبل که پشت اين تريبون ايستاده بودم درباره خطر ايران هسته‌اي هشدار دادم، اما، اکنون آن زمان گذشته است و لولا و محور تاريخ در حال چرخش است. امروز از تنگه خيبر در عربستان تا تنگه جبل‌الطارق در مراکش، دگرگوني عظيمي در حال وقوع است. اين دگرگوني کشورها را متلاطم و دولت‌هاي دوست ما را متلاشي کرده است و خاطرات ايران 1979 را زنده مي‌کند. بايد قبول کنيم نيروي قدرتمندي وجود دارد که با الگوي مورد نظر ما -پاسخ حضرت امام به خبرنگار تايم را مرور کنيد- مخالف است. در رأس اين نيروي قدرتمند، ايران خميني و خامنه‌اي قرار دارد. کساني که ايران و خطر آن را ناديده مي‌گيرند، سرخود را در شن [!] فرو کرده‌اند.»
و... اين قصه اگرچه سر دراز دارد و حتي شرح مختصر آن نيز در اين وجيزه نمي‌گنجد، ولي اين نکته گفتني و اين سؤال پرسيدني است که «براي نشستن بر کرسي رياست امور اجرايي کشوري با اين ويژگي‌ها، چه شخصيتي و با چه ويژگي‌ها بايسته است؟... شايسته به مفهوم واقعي آن بماند.»

حسين شريعتمداري

 

 

حذف خاموش عارف به نفع روحاني

+ 0
+ 0


فشارها بر محمدرضا عارف براي انصراف به نفع حسن روحاني شدت گرفته است.

 

کیهان: عارف مي‌گويد تا آخر در رقابت انتخاباتي خواهد ماند اما شواهد حاکي از آن است که او احتمالاً از سوي ائتلاف هاشمي+ اصلاح‌طلبان حذف شود؛ در عين حال طيفي گسترده از اصلاح‌طلبان، عارف (معاون اول دولت اصلاحات) را بر حسن روحاني که خود را معتدل و نه اصلاح طلب معرفي مي‌کند ترجيح مي‌دهند. با اين حال برخي تندروها، عارف را اصلاح‌طلب بدلي و قلابي معرفي کردند و مي‌گويند نه عارف و نه حسن روحاني با نظر اصلاح‌طلبان نام‌نويسي نکرده‌اند بلکه با نوعي نافرماني ثبت‌نام نموده‌اند.
روز گذشته محمدعلي نجفي که خود را «سخنگوي کارگروه 7 نفره ائتلاف اصلاح‌طلبان» معرفي مي‌کرد به خبرنگاران گفت تا شنبه آينده نتيجه مذاکرات اين کميته 7 نفره اعلام مي‌شود. در حال حاضر دو جريان تأثيرگذار هستند يکي اصلاح‌طلبان که نمادشان خاتمي است و ديگري جريان معتدل که نماد آن هاشمي است. گزينه اصلي ما هاشمي بود که شوراي نگهبان گرفت و کانديداي مشترک اين دو جريان منتفي شد.
وي با بيان اينکه «مشاوران خاتمي و تعدادي از بزرگان» در تشکيل گروه 7 نفره نقش داشته‌اند، نظرسنجي و ساز و کارهاي ديگر در انتخاب کانديداهاي واحد اصلاح‌طلبان نقش دارد.
همزمان «مشاوران خاتمي» در بيانيه‌اي خواستار ائتلاف روحاني و عارف شد اما با ادبياتي قابل تأمل عملاً گراي روحاني را داده و تلويحاً عارف را حذف کرد. اين گروه با ابراز تأسف از رد صلاحيت هاشمي مي‌نويسد: ما در اين فرصت با رايزني با همه گروه‌هاي اجتماعي و احزاب و شخصيت‌هاي سياسي و فعالان اصلاح‌طلب و اصول‌گرايي که به برون‌رفت از تنگناهاي موجود مي‌انديشند و منافع و مصالح ملي را بر منافع فردي و مصالح گروهي ترجيح مي‌دهند مي‌کوشيم با معرفي نامزدي واحد، اميد و انگيزه عمومي براي حضور در انتخابات را افزايش دهيم.
نشانه ديگر اظهارات علي يونسي وزير اطلاعات دولت خاتمي است که به مسئولان ستاد انتخاباتي حسن روحاني گفته است: شما بار ديگر به گفتمان اصلاح‌طلبي و اعتدال‌طلبي که من بهترين فرد را در اين شرايط آقاي روحاني مي‌دانم رأي دهيد. مطمئن باشيد آقاي هاشمي نظر قطعي به وي دارد و آقاي خاتمي هم بارها گفته که من به شخصه به روحاني راي مي‌دهم و هيچ شکي در لياقت، کفايت و تدبير وي ندارم و اين کافي است براي کساني که مي‌خواهند از نظر بزرگان با خبر باشند و موضع‌گيري‌هايي از اين قبيل که نشانه دور خوردن عارف و حاميان اصلاح‌طلب اوست و موجب دلخوري‌هايي شده، موجب شد دفتر خاتمي در بيانيه‌اي حمايت از حسن روحاني را تکذيب کند. سايت «فرارو» که از عارف حمايت مي‌کند، در اين باره نوشت: سيدمحمد خاتمي نفيا يا اثباتاً درباره هيچ يک از نامزدهاي محترم نظري نداده است. (يونسي گفته بود که «آقاي خاتمي بارها گفته است که من به شخصه به روحاني راي مي‌دهم) دفتر خاتمي خبرهاي منتسب به بعضي اعضاي ستادهاي نامزدهاي انتخابات که از سوي بعضي سايت‌ها و خبرگزاري‌ها، منتشر شده را خلاف واقع مي‌داند.
در همين حال عارف ديروز در حاشيه ديدار با بازاريان تهران درباره درخواست حاميان روحاني به ائتلاف با وي گفت: بنده نظري ندارم و تا آخر در صحنه خواهم ماند.
علي اکبر اوليا نماينده سابق يزد و از حاميان اصلاح‌طلب عارف نيز در مصاحبه با خبرگزاري آريا گفت: در نظرسنجي‌هاي اخير وضعيت عارف بهتر از روحاني است و ما شانس آقاي عارف را بهتر ديده‌ايم.
موافقان نامزدي حسن روحاني مي‌گويند او ممکن است نظر برخي اصولگرايان مانند مطهري و ناطق و... را هم جلب کند اما مخالفان ضمن تأکيد بر اينکه وي اصولگرا نيست مي‌گويند روحاني مدت‌هاست که از جامعه روحانيت نيز فاصله گرفته و جايگاهي ندارد. از آن سو مخالفان عارف مي‌گويند او اگر اصلاح‌طلب بود خودسرانه اقدام به ثبت‌نام نمي‌کرد.
نکته جالب اختلاف ميان محافل اپوزيسيون است. به غير از طيف وسيعي از اپوزيسيون که قائل به تحريم انتخابات و خيانت نکردن(!) به جنبش (فتنه) سبز هستند، موافقان حضور دو دسته شده‌اند. در حالي که سايت ايران امروز به قلم محمد ارس، ‌روحاني را يک شانس بزرگ معرفي کرد و نوشت: روحاني در برنامه‌هاي تبليغاتي قوي‌تر از موسوي و کروبي ظاهر شد. اگر هم ضعف‌ها و کاستي‌هايي دارد که حتماً دارد، در جريان انتخابات آتي از نو ساخته خواهد شد. يعني همانگونه که از موسوي نخست‌وزير دهه شصت، موسوي سبز دهه نود ساخته شد؛ از خاتمي مکتبي، خاتمي اصلاح‌گرا بيرون آمد و جوانان افراطي مکتبي به نيروي مترقي تبديل شدند و عاقبت خانواده رفسنجاني و خود رفسنجاني هم به صف درآمدند. با چنين هنري از پس ضعف‌هاي روحاني نيز برخواهيم آمد.
در مقابل اخبار روز ديگر وبسايت وابسته به اپوزيسيون با حمايت از عارف نوشت: «در انتخابات فعلي باقيمانده جريانات اصلاح‌طلب اشتباه قبل را تکرار کردند. ابتدا گزينه اميدبرانگيز براي هواداران اصلاحات محمد خاتمي بود که با به ميدان آمدن يا آوردن هاشمي رفسنجاني نظرها ناگهان از سوي نماد اصلاح‌طلبي به سمت نماد دوران سازندگي تغيير جهت داد.
همين مورد گوياي اين است که شاه کليد ايستادن بر سر اصول در بين اين جريان گم شده يا اساساً اميد به پي‌گيري اصلاح‌طلبي به نااميدي بدل شده است.» اخبار روز افزود: اصلاح‌طلبان با حمايت از يک نيروي با تجربه و در عين حال تازه نفس چون دکتر عارف که داراي حساسيت کمتري نيز بود مي‌توانستند اشتباه عدم حمايت جدي از معين در 84 را جبران کنند. عدم ورود هاشمي از ابتدا و کنار کشيدن روحاني به نفع عارف و معرفي اين چهره از سوي بدنه اصلاحات به جامعه و جوانان مي‌توانست اميد را برانگيزد.
يادآور مي‌شود براساس برخي تحليل‌ها، زمزمه حذف يک نامزد و انتخاب ديگري از سوي حلقه‌اي که در فتنه سال 88 نقش ايفا کرد، بيش از آن که تاکتيک انتخاباتي باشد، شگردي براي هل دادن هر دو نامزد به سمت اتخاذ مواضع تند و خراب کردن پل‌هاي پشت سر خود - با وجود عضويت در مراکزي نظير مجمع تشخيص مصلحت- به قيمت القاي اين مطلب است که فتنه سبز نمرده است! به همين دليل هم بعضاً ديده مي‌شود که هر دو نفر با دليل و بي‌دليل از هاشمي و خاتمي و موسوي تشکر و تجليل مي‌کنند! اين طراحي براي آن است که افکار عمومي فراموش کنند تندروها ضمن شرط‌گذاري مدعي بودند بدون آزادي بازداشتي‌ها و حصر شدگان، حاضر به حضور در انتخابات نيستند و نيز فراموش کنند که اين جريان مدعي تقلب در انتخابات و عدم آزادي و سلامت آن بودند.

 

حلقه پس از عدم احراز صلاحیت کاندیدای اصلی حلقه انحراف و شکست پروژه برای انتخابات ریاست‌جمهوری، برخی اخبار از تلاش این حلقه برای ایجاد درگیری و حاشیه در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) حکایت دارد.

به گزارش سیرنیوز؛ شنیده شده است که حلقه انحراف با سازماندهی نیروهای خود به منظور شرکت در مراسم سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی می کوشد تا در میان برنامه مراسم، شعارهایی را در حمایت از کاندیدای عدم احراز صلاحیت شده این حلقه سربدهند.

بر اساس این گزارش، گردانندگان این حلقه با اطلاع از اینکه این اقدام نیروهای سازمان‌دهی شده حامی حلقه انحراف و اخلال در نظم برنامه با واکنش مردمی روبرو خواهد شد، به این اقدام مبادرت می‌ورزند تا از طریق درگیری و نزاع، مانع برگزاری بدون حاشیه و منظم برنامه شوند.

منبع: فاطر نیوز

 




تاریخ: دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط arman

آدرس واقعيت در انتخابات

 
 

 

انتخابات به مهم‌ترين بحث روز کشور تبديل شده است. اولين مناظره 8 نامزد انتخابات روز گذشته برگزار شد و نامزدها درباره چالش‌هاي اقتصادي موجود و برنامه‌ها و تدابير خود در اين باره سخن گفتند.

 

کیهان: گشايش و رونق اقتصادي طبيعتا يکي از نيازهاي مهم در هر کشور است و معمولا محور اقتصاد يکي از متغيرهاي اثرگذار در فضاي رقابت انتخاباتي تلقي مي‌شود. براي چالش اقتصادي بايد چاره‌جويي کرد. نامزدها نيز در اين باب شعارها و برنامه‌هايي دارند و ضمنا از زاويه تعلقات سياسي خود، گريزي هم به حوزه سياست داخلي و خارجي مي‌زنند و از چالش‌هاي موجود در حوزه تعاملات سياسي بين جريان‌ها و همچنين حوزه سياست خارجي سخن مي‌گويند. به راستي بايد از کدام چشم‌انداز به پديده انتخابات و دولت جديد و چاره‌جويي چالش‌هاي سه‌گانه اقتصادي، سياست داخلي و سياست خارجي نگريست. نگاه واقع‌گرايانه در اين باره کدام است؟
اولين واقعيت اين است که ما در ايران زندگي مي‌کنيم نه در اروپا يا ژاپن و چين و روسيه و هند. نظم سياسي- اجتماعي فعلي ما در يک پويش تاريخي صدها ساله به ويژه پويش تاريخي يک صد سال اخير قوام يافته است. ما نمي‌توانيم در «خلأ» نظريه‌پردازي کنيم يا بر مبناي «خيال» سخن بگوييم و مدل و برنامه بنويسيم. هاضمه جامعه ايراني در اين پويش تاريخي پرماجرا شکل گرفته و جاذبه‌ها و دافعه‌هاي خود را شناخته است. اين هاضمه جمعي با جاذبه‌ها و دافعه‌هاي قدرتمند خود، سلطنت و استبداد عجين شده با استعمار را که 200 سال بود ايران را به قهقرا مي‌برد، پس زد. ملت ما آغازگر چالش با قدرت‌هاي غربي نبود اما در مقام دفاع از موجوديت و تشخص خود برآمد و چون عزت نفس نشان داد، يک صد سال تمام تازيانه قدرت‌ها را بر گرده خود حس کرد. تلخ بود براي جماعت ايراني که حاصل دسترنج خود را برسفره اجنبي بگذارد و آنگاه گماشتگان اجنبي با منت و باج‌خواهي، اندکي از آن سرمايه و دسترنج را به او صدقه بدهند. هرچه از روزگار قاجار به عصر پهلوي آمديم، اختيار حکومت‌ها و دولت‌ها کمتر شد به نحوي که حاکمان دوره پهلوي با نظر مشخص انگليس يا آمريکا مي‌آمدند و مي‌رفتند. استبداد به خودي خود مصيبتي بزرگ بود چه رسد به اينکه حاکمان جور، حلقه به گوش قدرت‌هاي زورگوي بيگانه باشند. ملت ما در برابر چنين انحطاطي انقلاب کرد.
واقعيت دوم اين است که ايران بر سر چهارراه مهم‌ترين تحولات منطقه و جهان قرار گرفته است. ما نمي‌توانيم در خلأ و خيال زندگي کنيم يا نقشه بچينيم و تدبير کنيم. ما روي گسل اصلي سياست و امنيت و اقتصاد جهان ايستاده‌ايم. بي‌دليل نيست که جنگ اول و دوم جهاني در اروپا و ميان ياغي‌هاي گردن‌کش اروپايي آغاز شد اما سرنوشت خاورميانه را زير و رو کرد. و بي‌دليل نيست که جنگ سوم آغاز نشده، مقامات آمريکايي و صهيونيستي - به انضمام انگليس- خاورميانه اسلامي را هدف «جنگ جهاني چهارم» قلمداد کردند و در فاصله 12سال گذشته، 6 جنگ خونبار را به افغانستان و عراق و لبنان و غزه و سوريه و مجددا غزه در فلسطين تحميل کردند. واقعيت اين است که بپسنديم يا نپسنديم، کشور ما وسط يک ميدان جنگ بزرگ قرار دارد. بالغ بر 60 سال است که نه غرب و شرق اروپا، نه روسيه و چين و هند و نه ژاپن دستخوش جنگ نشده‌اند و در مقابل، منطقه ما در همين 60 سال بالغ بر 12 جنگ تحميلي را تجربه کرده است. يعني به طور متوسط هر 5 سال يک جنگ رخ داده و ظرف 12سال گذشته اين رکورد به هر 2 سال يک جنگ افزايش يافته است. جبهه غرب با تحريک و حمايت صدام، شلاق جنگ را نيز بر شانه‌هاي ملت ما کوبيدند و به جز اثر پينه ‌بسته زخم اشغالگري در جنگ اول و دوم جهاني، و زخم کودتا و سيطره و چپاولگري، جراحت جنگ تحميلي 8 ساله را نيز بر شانه‌هاي ملت ما برجاي گذاشتند تا يادمان نرود که ما دشمناني عنود و لجوج داريم و حتي اگر بالش نرم زير سرمان بگذارند، آن زخم‌ها نمي‌گذارد خواب شويم.
واقعيت سوم آن است که آميختگي امت و امام، معجزه‌اي باورنکردني در ايران پديد آورد. قدرت‌هاي پنجه افکنده بر چهار گوشه خاورميانه، در ايران يک ژاندارمري مرکزي ساخته بودند تا منطقه را مديريت کنند. تلخي طوفاني شدن اين مرکزيت تا ابدالآباد از کام آنها بيرون نخواهد رفت. دشمنان ملت ايران هر تير عداوت که در ترکش داشتند، پرتاب کردند و واقعيت چهارم همين است که ملت ايران به رغم همه عداوت‌ها سر پا مانده، قدرتمندتر شده، بر چالش‌ها غلبه کرده و پيش رفته است. اين عداوت‌ها، باد مخالف و مزاحمي بود که از يک سو از شتاب حرکت ما مي‌کاست اما در مقابل ورزيدگي و توانمندي ما را بيشتر مي‌کرد و وادار مي‌ساخت ظرفيت‌هاي بزرگ و معطل‌مانده و کشف ناشده خود را بيشتر بشناسيم و به فعليت برسانيم. هرچه روزگار طولاني غلبه استبداد و استعمار، ايران را از مسابقه پيشرفت کشورها به حاشيه پرتاب کرد، دوران تجديد حيات ملت ايران در قالب انقلاب و جمهوري اسلامي، موجب بازگشت به مسير مسابقه و هماوردي با حريفان ديرينه با وجود تنه زدن‌ها و مزاحمت‌هاي آنان شد.
واقعيت پنجم که مطلع اصلي انتخابات ماست، اين حقيقت است که جمهوري اسلامي از حيات ملت مومن و بصير و تجربه اندوخته خود ريشه مي‌گيرد. از کف خيابان تا پاي صندوق راي و از جبهه جنگ نظامي تا ميدان حماسه سياسي و اقتصادي، اين خود ملت بوده‌اند که به رغم عمليات رواني سنگين دشمنان به ميدان آمده و با تشخيص به هنگام ضرورت‌ها، خون تازه در رگ‌هاي جمهوري اسلامي جاري کرده‌اند. اين راز سلامت و شادابي و نشاط و اقتدار و جوان ماندن جمهوري اسلامي است. واقعيت ششم را بايد در هنر جمهوري اسلامي و نظام ولايت فقيه جست‌وجو کرد؛ اينکه از هفته‌هاي اول انقلاب تا امروز بر راي و مشارکت سياسي مردم اصرار کرده و به آن اعتماد و اتکا داشته است. تامين امنيت و ثبات کشور در عين آمد و شد جريان‌هاي سياسي و جابه‌جايي مديران و بحران‌انگيزي بدخواهان، ويژگي‌ برجسته‌اي است که ناظران بي‌طرف جهاني بر واقعيت آن در ايران اذعان دارند. انتخابات پيش رو بر بستري از اين واقعيت‌هاي چندگانه برگزار مي‌شود.
جريان‌هاي سياسي و نامزدهاي محترم نمي‌توانند بر اين واقعيت‌هاي انکارناپذير چشم بپوشند و در خلأ يا خيال موضع بگيرند. البته که بايد براي ساماندهي اقتصاد کشور و کاستن از رنج‌هاي معيشت مردم به ويژه طبقات زحمتکش و مستضعف جامعه تدبير کرد. اين مسئوليتي سنگين بر دوش رئيس‌جمهور و دولت آينده است. و ضرورتاً بايد در کنار تدابير بلند مدت و ميان مدت، تدابير کوتاه مدتي را براي حمايت از اقشار محروم- ولي نعمتان بي‌منت انقلاب و جمهوري اسلامي- به اجرا گذاشت. اما معناي اين تکليف آن نيست که کساني بخواهند با زير پا گذاشتن واقعيت‌ها، چوب حراج به عزت و استقلال و امنيت ملي بزنند و دشمنان را به طمع آورند. ابراز اشتياق يکطرفه به تنش‌زدايي و مذاکره يکطرفه با آمريکا، همان تحقيري را به دنبال خواهد داشت که دولتمردان آمريکايي در قبال دولت اصلاحات و مقامات اروپايي با دولت سازندگي کردند.
اصلا از چشم‌انداز استراتژيک، اين عين خيانت است که اولا به دشمن متعرض و دست درازي کننده پيشدستي نکنند و ثانيا در موقعيت دفاع نيز ضعف نشان دهند در حالي که دشمن مشغول دشمني و گستاخي است و علي‌الدوام حالات رفتاري و گفتاري طرف مقابل را رصد مي‌کند. از اين حيث برخي طيف‌هاي سياسي و نمايندگان آنها پالس‌هاي غلط به دشمن مي‌دهند و در حالي که خود کم آورده‌اند اين انگاره غلط را القا مي‌کنند که ملت ايران کم آورده است. اين خيانت در حق امنيت ملي است و بي‌ترديد بدون تامين امنيت و اقتدار در منطقه‌اي انباشته از ناامني، نمي‌توان تدبير اقتصادي کرد. اين جفا در حق يک ملت است که به جاي تاکيد بر استفاده از ظرفيت‌هاي ملي و بسيج استعدادهاي پايان‌ناپذير بومي- و البته سينه سپر کردن دربرابر چالش‌هاي سخت موجود- يکراست در خانه دشمن قسم خورده را نشان دهيم و به نام ملت ايران(!) کاسه گدايي و التماس به دست بگيريم. چنين نامزدي‌اي، نامردي در حق ملتي مظلوم اما عزيز و بزرگ است.
از سوي ديگر مدل ساماندهي اقتصادي مطلوب در خلأ نوشته و به اجرا گذاشته نمي‌شود. اگر در برابرچالش چند لايه اقتصادي موجود بايد منطق «اقتصاد مقاومتي» را به کار بست، اين منطق مطلقا با تلقي «شرکت سهامي» از دولت سازگاري ندارد. بايد ديد دوستان و شريکان و موتلفان هر يک از نامزدها کيستند تا آنگاه بتوان گفت هويت واقعي آنها کدام است و آيا مي‌توانند از عهده «اقتصاد مقاومتي» برآيند يا خير. آيا طيف‌هايي که در گذشته خود سابقه برخورد طعمه‌وار با فرصت‌هاي مسئوليت‌ و مسندنشيني داشته يا درقبال رانت‌خواران و مفسدان و فرصت‌طلبان اقتصادي شيوه هم‌سفره‌گي يا حداکثر انفعال پيشه کرده‌اند، مي‌توانند در برابر ريخت و پاش و حيف و ميل‌ بايستند و منطق پايان دادن به هدررفت فرصت‌ها و منابع را بر بستر اقتصاد مقاومتي به اجرا بگذارند؟ هر نامزدي که خود يا حاميانش تلقي غنيمت‌انگارانه به دولت داشته باشند و نتوانند به امتيازخواهي و حاشيه امنيت‌گزيني اطرافيان و حاميان «نه» بگويند، نمي‌توانند از عهده ساماندهي اقتصادي برآيند. در واقع اجراي بهترين شعارها و وعده‌ها، در گرو سينه سپرکردن مقابل امتيازطلبان و مفسده‌جوياني است که در ادوار مختلف دولت‌ها خود را به رخ کشيده‌اند. آنها که داراي دافعه‌هاي قدرتمند در مقابل معارضان امنيت و منافع ملي نيستند، نمي‌توانند نمايندگان صادقي براي سلامت بخشيدن به اقتصاد کشور در فضاي متلاطم سياست و اقتصاد جهاني باشند.
دولت آينده بايد در تراز شخصيت پرورده و قوام يافته ملت ايران ظاهر شود. تراز شخصيت اين ملت، «ما مي‌توانيم» است. انقلاب اسلامي، دفاع مقدس 8 ساله، مهار مردمي غائله گروهک‌ها، بسيج ملي از پاي صندوق راي تا کف خيابان و از کارخانه تا مراکز تحقيقاتي و علمي به هنگام ضرورت، همه ثابت مي‌کند که روح بسيج‌گري و به ميدان آوردن استعدادها بر مبناي منطق «ما مي‌خواهيم و مي‌توانيم» در کالبد ملت ما جريان دارد. مهم اين است که اين روحيه جمعي و ملي از طرف نامزدهاي محترم، بزرگ و محترم شمرده شود. با تسليم‌طلبي يا عافيت‌خواهي محض و پرهيز از مجاهدت و خطرپذيري نمي‌توان کامياب شد. هيچ چيز ارزشمندي در دنيا نيست که رايگان و بدون هزينه به دست آيد. بدون شجاعت نمي‌توان سري در ميان سرها درآورد و آقايي کرد. البته که بايد تدبير کرد و حکمت به خرج داد. اما نام تانک دادن و کلاشينکف گرفتن را نمي‌توان تدبير در غنيمت گرفتن گذاشت همان‌گونه که ادعاي زمين دادن و زمان گرفتن از سوي کسي به اسم بني‌صدر در دوران جنگ، نشانه شجاعت و تدبير و حکمت نبود.
محمد ايماني

 

چرا تضميني براي «مصونيت از انحراف» وجود ندارد؟

 
 
بخشهایی از رهنمود های مقام معظم رهبری در طی چند سال اخیر در خصوص دیدگاه های آشتی جویانه مشایی در برابر مسئله فلسطین و حمایت بی چون و چرایی احمدی نژاد از وی برای خوانندگان گردآوری شده است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،«ماموريت غيرممکن» اميراحمدي و پيشنهاد معاون نخست‌وزير رژيم صهيونيستي ظاهراً در نگاه اول پيشرفت خوبي داشت و به يک نتيجه کاربردي موثر رسيده بود؛ خصوصاً که معاون احمدي‌نژاد در برابر موج اعتراضات مراجع تقليد و سياستمداران و شخصيت هاي فرهنگي و اجتماعي ، حاضر به پس گرفتن حرفش درباره «دوستي با مردم اسرائيل» نبود350 و رئيس‌جمهور نيز مي‌کوشيد از هرگونه موضع‌گيري عليه مشايي طفره برود. اين وضعيت براي دولت، مثل يک «تعليق ايدئولوژيکِ» آزاردهنده بود و رفتار سياسي مشايي هم فقط به التهابات دامن مي‌زد.
 


20 روز بعد، مشايي دوباره يک نشست خبري در «کاخ گلستان» ترتيب داد.351 طبيعتاً او در برابر مطالبات بحق حاميان گفتمان سوم تير - که ماهيتِ حقيقي اسرائيل جنايتکار و صهيونيست‌هاي غاصب را از مکتب «اسلام ناب» امام خميني(ره) آموخته بودند - بايد عذرخواهي و عقب‌نشيني مي‌کرد، اما هدفي جز پيچيده‌تر ساختن بحران نداشت و در اين ميان، اعتبار رئيس‌جمهور اولين آسيب جدي را مي‌ديد. مشايي در نشست خبريِ «کاخ گلستان» باز هم اعلام کرد:

براي هزارمين بار مي‌گويم با مردم اسرائيل دوست هستيم.352بدين‌ترتيب «حلقه انحرافي» در روزهاي داغ تابستان 1387 ايجاد اولين بحران گفتماني- سياسي را در منظومه فکري رئيس‌جمهور کليد زد و عملاً نخستين «حمله معتبر» از درون دولت را عليه باورهاي راستين احمدي‌نژاد انجام داد.

(از اين پس، «حلقه انحرافي دولت» به طور متوسط در هر دو ماه يک هزينه سنگين سياسي را به شخص رئيس‌جمهوري تحميل کرد و طي 5 سال حدود 30 حمله ايدئولوژيک و بحران ضدگفتماني را از درون دولت عليه باورهاي او تدارک ديد. در واقع، پديدآوردن دست‌کم 15 بحران گفتماني و 15 هزينة سنگين سياسي براي سقوط منزلت يک رئيس‌جمهور کافي بود، چون هربار از اعتبار احمدي‌نژاد نزد هواداران اصيل «گفتمان سوم تير» مي‌کاست و او را بيشتر از جمع ياران واقعي خود جدا مي‌ساخت.)

اسفنديار رحيم‌مشايي حتي روز 21 مرداد 1387 براي تبيين بيشتر فلسفه «اظهار دوستي با مردم اسرائيل» يک يادداشت اختصاصي را در اختيار سايت «عصر ايران» از رسانه‌هاي حاميِ هاشمي رفسنجاني گذاشت و خيلي صريح نوشت:

ما جنگي با اسرائيل نداريم. بعضي‌ها فکر مي‌کنند همه مردم اسرائيل در خيابان‌ها پوتين به پا کرده‌اند! اين بايد افتخار ما باشد که با هيچ ملتي دشمني نداريم.353

ديدگاه‌هاي مشايي شباهت‌هاي زيادي به ديدگاه‌هاي «حزب کارگزاران» داشت، چنان که عصر يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 «اکبر هاشمي رفسنجاني» نيز در ديدار با خبرنگاران و نويسندگان جريان فتنه، همين ديدگاه را درباره «جنگ با اسرائيل» تکرار کرد. اظهار دوستي با مردم اسرائيل از بيخ و بن با فتواي صريح امام خميني(ره) درباره «شهرک‌نشينان صهيونيست» مخالف بود و روز 22 مرداد 1387 براي چندمين‌بار روزنامه «کيهان» در کنار ديگر رسانه‌ها‌، چهره ها و شخصيت هاي اصول گرا خواستار عذرخواهي و عزل مشايي شد.

رفتار رئيس‌جمهور کم کم به ايجاد يک حاشيه امن براي مشايي انجاميد، چون احمدي‌نژاد خط‌قرمز خود را برخورد با او مي‌دانست. پافشاري مشايي بر موضعش زمينه ارسال سيگنال اسرائيل را فراهم ساخت و روز 9 شهريور 1387 «شيمون پرز» به ميدان آمد. رئيس‌جمهور رژيم صهيونيستي در گفت وگو با راديو صداي آمريکا ضمن تروريست ناميدن احمدي‌نژاد از سخنان آشتي‌جويانه «اسفنديار رحيم‌ مشايي» استقبال کرد و گفت:

دوستي ما با ملت ايران 2500 ساله است. ما «دوران طلايي» با ايران داشتيم و يهوديان به «کوروش هخامنشي»، پادشاه باستاني ايران به دليل نقشي که در آزاد شدن «بردگان يهودي بابل» داشت، احترام مي‌گذارند.354
 


ستايش رئيس‌جمهور اسرائيل از «ضدگفتمان» حلقه انحرافي، نه تنها به حساسيت احمدي‌نژاد منجر نشد، بلکه او روز پنجشنبه 28 شهريور در آستانه چهارمين سفرش به آمريکا درباره «دوستي با مردم اسرائيل» گفت «حرف مشايي، حرف مکتب ما و حرف دولت است!»355 پس از 2 ماه جنجال، موضع رئيس‌جمهور گره اين بحران سياسي را کور کرد. حالا همه نگاه‌ها به سوي رهبر معظم انقلاب دوخته شد تا با تدبير حکيمانه‌شان راه عبور از اين التهاب هزينه‌ساز را ترسيم کنند.

هنوز يک روز از تأييد «دوستي با مردم اسرائيل» توسط رئيس‌جمهور نگذشته بود که رهبر انقلاب در دومين خطبه نماز جمعه روز 29 شهريور 1387 جلوي يک انحراف سياسي دولت نهم را گرفتند و موضع مستدل و قاطع نظام را اعلام کردند.

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي «دوستي با مردم اسرائيل» را يک «حرف غلط و غيرمنطقي» و «قضيه‌اي پوچ» دانستند که نبايد دستمايه التهابات سياسي قرار گيرد، زيرا چنين اظهاراتي چيزي بيش از يک مساله‌اي «کوچک» و «جزيي» نيست؛ بنابراين در منظومه سياسي و گفتماني نظام هيچ جايي ندارد. رهبر معظم انقلاب فرمودند:

يك نفر پيدا مي‌شود درباره مردمي كه در اسرائيل زندگي مي‌كنند يك اظهارنظر مي‌كند، البته اين اظهارنظر، «اظهارنظر غلطي» است. اينكه گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم، اين حرف درستي نيست، «حرف غيرمنطقي» است.... ما با يهودي ها هيچ مشكلي نداريم، با مسيحي ها هيچ مشكلي نداريم، با اصحاب اديان در دنيا هيچ مشكلي نداريم، اما با غاصبان سرزمين فلسطين چرا، مشكل داريم.

غاصب هم فقط رژيم صهيونيستي نيست. اين موضع نظام است اين موضع انقلاب و موضع مردم است. حالا كسي حرفي مي‌زند اشتباه ،عكس‌العمل‌هايي هم در مقابل آن نشان داده مي‌شود. خوب مساله را بايد تمام كرد.

اينكه يك روز يك نفر از اين طرف بگويد، يكي از آن طرف بگويد، يكي اين جور استدلال كند، يكي از آن طرف حرف بزند، اين درست نيست، اين التهاب آفريني است؛ حرفي بود گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع جمهوري اسلامي و موضع دولت جمهوري اسلامي هم اين نيست... خوب اين «حرف خطايي» بود، حرف درستي نبود. اين را نبايد وسيله التهاب قرار داد.

من خواهش مي‌كنم از همه، اين جور مسائل كوچك و مسائل جزئي را، حرفي بر زبان كسي جاري مي‌شود، مطلبي گفته مي‌شود، اين را وسيله‌اي قرار ندهند براي اينكه مدتي جريان سازي و مساله‌آفريني بشود در سر تا سر كشور، يك عده موافق يك عده مخالف سر قضيه اي پوچ، خوب موضع نظام مشخص است، تمام شد.356

در واقع رهبر انقلاب پيش از هر چيز ابتدا شخص رئيس‌جمهور را از سقوط به ورطه يک «بحران ايدئولوژيک» نجات دادند و مانع تحميل هزينه‌هاي بيشتر به احمدي‌نژاد گشتند، چون موضع مشايي با ماهيت و منطق گفتمان رئيس دولت درباره «صهيونيسم» در تباين مطلق بود و يک «ضدگفتمان» عليه رئيس‌جمهور اصول‌گرا به حساب مي‌آمد.

رهنمودهاي رهبري يک مرزبندي دقيق ميان «موضع نظام و دولت» با «موضع فردي» در حد و اندازه يک معاون تازه‌کار رئيس دولت را ترسيم کرد و از همين نقطه، وزن و اهميت و اعتبارِ رفتارهاي سياسي «اسفنديار رحيم مشايي» براي نظام به روشني مشخص شد.

او از دو سال قبل‌تر نيز حرفهاي عجيب و غريبي درباره «حجاب» مي‌زد؛ حتي دي‌ماه 1385 فيلم حضورش در مجلس رقصي در ترکيه و در حين انجام يک ماموريت دولتي رسمي به عنوان رئيس «سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري» منتشر شد، اما اين‌بار ديگر فرصتي براي ادامه حاشيه‌سازي نيافت. در عين حال سخنان رهبر انقلاب در پايان خطبه دوم نماز جمعه شامل يک هشدار مهم به فعالان سياسي نيز بود و توصيه جدي کردند که فعالان سياسي از «بي‌انصافي عليه دولت» بپرهيزند.

در تابستان 1387، احمدي‌نژاد هرچند نخستين اشتباه بزرگ سياسي‌/ گفتماني‌اش را با حمايت از ايده پوچ و بي‌پاية «دوستي با مردم اسرائيل» مرتکب شد، اما همچنان يک رئيس‌جمهور مکتبي و مردمي و دلسوز شناخته مي‌شد و دغدغه رهبر معظم انقلاب نيز مراقبت و حفاظت از اين سرمايه بزرگ براي نظام بود. احمدي‌نژاد نيز مانند ما «معصوم» نبود. البته اين نخستين تذکر علني حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به رئيس‌جمهور احمدي‌نژاد نبود؛ گرچه نخستين‌بار بود که رهبر معظم انقلاب با تبيين مصداق موضوع (دوستي با مردم اسرائيل) مانع يک انحراف گقتماني شدند.

«انحراف از اصول» همواره يکي از دغدغه‌هاي کليدي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي بوده است؛ چنان که هم در دوران رياست‌جمهوري «اکبر هاشمي رفسنجاني» و هم در هنگام زمامداري «سيدمحمد خاتمي» رهبر معظم انقلاب پيرامون «انحراف» هشدار دادند. وقتي روز 8 شهريور 1384 «محمود احمدي‌نژاد» براي نخستين‌بار به همراه اعضاء هيات دولت به ديدار رهبر معظم انقلاب رفت، ايشان به تشريح نظريه‌هاي «عدالت» در نظام‌هاي معاصر جهان و تبيين «عدالت» از منظر «مکتب اسلام ناب» پرداختند و فرمودند:

اگر «عدالت» را از «معنويت» جدا كنيم - يعنى عدالتى كه با معنويت همراه نباشد - اين هم عدالت نخواهد بود. عدالتى كه همراه با معنويت و توجه به آفاق معنوىِ عالم وجود و كائنات نباشد، به «رياكارى» و «دروغ» و «انحراف» و «ظاهرسازى» و «تصنع» تبديل خواهد شد.357
دومين ديدار رئيس‌جمهور احمدي‌نژاد و کابينه با رهبر انقلاب اسلامي روز 17 مهر 1384 يعني دوماه پس از آغاز به کار «دولت نهم» رقم خورد. در واقع، اين نخستين‌بار بود که دولت جديد در ماه مبارک رمضان به حضور ولي‌امر مسلمين مي‌رسيد.

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي اين ملاقات را نيز به سنت مرسوم خود در جلسات ماه رمضان رهبري با دولت‌ها به بازخواني «نصايح و مواعظ نهج‌البلاغه» اختصاص دادند؛ زيرا اعتقاد دارند «فهم منطق علوى در باب مسائل كلان اداره‌ كشور از خلال اين مواعظ به‌دست مى‌آيد.» از اين رو، رهبر انقلاب تبيين علل و دلايل «انحراف» از رهگذر شرح «فرمان اميرالمؤمنين به مالك‌اشتر» را به عنوان دستور جلسه تعيين کردند و در همان ابتداي ديدار با رئيس‌جمهور احمدي‌نژاد و دولت نوپا تذکر دادند:

نكته‌ى اول اين‌كه گمان «مصونيت از انحراف» را مطلقاً در خودمان نبايد راه بدهيم؛ يعنى هيچ‌كس نبايد بگويد وضع ما كه روشن است و مثلاً در خط صحيح و در خط دين و خدا داريم حركت مى‌كنيم و منحرف نمى‌شويم؛ نه، چنين چيزى نيست.

امكان «لغزش» و «انحراف» از خط مستقيم براى همه هست و همه هم وسيله‌ى اجتناب از اين انحراف را دارند؛ يعنى اين‌طور نيست كه يك سرنوشت قطعى و حتمى وجود داشته باشد تا ما بگوييم هر كس در اين راه حركت مى‌كند، ناگزير بايد لغزش پيدا كند؛ نه، انسان مى‌تواند بدون لغزش و انحراف راه را ادامه دهد. اما «مصونيت از انحراف» هم «تضمينى» نيست كه انسان بگويد ما كه ديگر منحرف نمى‌شويم؛ بنابراين خاطر جمع سر را روى بالش نرمى بگذارد و از حال خودش غافل شود. هيچ‌كدام از اين دو طرف قضيه نبايد مورد بى‌توجهى قرار بگيرد.

وسيله‌ى «عدم انحراف» و پرهيز از انحراف چيست؟ «مراقبت از خود.» بايد مراقب بود. اگر از خود مراقبت كنيم، منحرف نمى‌شويم. اگر از خود مراقبت نكنيم، يا از ناحيه‌ى سستى و ضعف در پايه‌ها و مبانى عقيدتى انحراف به انسان روى مى‌آورد، يا از ناحيه‌ى شهوات به انسان روى مى‌آورد.

حتّى كسانى كه پايه‌ها و مبانى اعتقادى آنها محكم است، شهوات نفسانى بر نگاه و بينش عقلىِ درست و عميق نسبت به خط و راه و هدف غلبه مى‌يابد و انسان را منحرف مى‌كند؛ كه ما مواردش را ديديم... وقتى انسان نسبت به تعهدى كه با خداى خود دارد، بى‌توجهى نشان داد و «خلف وعده» كرد، «نفاق» بر قلب او مسلط مى‌شود. بنابراين اگر ما بى‌توجهى كنيم و تن به شهوات و هوى‌ها بسپاريم، ايمان مغلوب و عقل مغلوب مى‌شود و هوى‌ و هوس غالب؛ باز هم همان انحرافى كه از آن مى‌ترسيديم، ممكن است پيش بيايد.

نكته‌ى دوم اين‌كه ماها اگر بخواهيم در اين جايگاهى كه هستيم، از احتمال خطاى خودمان كم كنيم، بايد از «سخن درشت خيرخواهان» نرنجيم؛ يكى از راههاى سلامت اين است... كسى كه مى‌دانيد قصد عناد و دشمنى ندارد، ولو با لحن درشتى هم حرف مى‌زند، از او نبايد واقعاً برنجيد. به سخن نرم و دلنشين «چاپلوسان» هم دل نسپريد.

اگر ما اين را رعايت كنيم، به نظر من خيلى به سود ماست... شما به عنوان يك حاكم، يك رئيس يا يك وزير، وقتى «طرفدار قشرى» هستيد، قهراً به آن «قشر» امكاناتى تعلق مى‌گيرد و آن قشر تمكنى پيدا مى‌كند كه همين «امكانِ تطاول آنها» بر حقوق مردم را به‌وجود مى‌آورد؛ پس حواستان باشد.

يك جمله‌ى ديگر از اين نامه‌ى مبارك[ فرمان اميرالمومنين به مالک اشتر] اين است: «ثم انظر فى امور عمّالك»؛ كارها و امور كارگزاران خودت را مورد توجه قرار بده. اول، «انتخاب كارگزاران» است؛ «فاستعملهم اختباراً»؛ با «آزمايش» آنها را انتخاب كن؛ يعنى نگاه كن ببين چه كسى شايسته‌تر است. همين شايسته‌سالارى‌يى كه امروز بر زبان ماها تكرار مى‌شود، به معناى واقعى كلمه بايد مورد توجه باشد. اميرالمؤمنين (عليه‌السّلام) هم در اين‌جا به آن سفارش مى‌كنند.

«و لا تولهم محاباه و اثره»؛ نه از روى «دوستى» و «رفاقت» كسى را انتخاب كن، كه ملاكها را در او رعايت نكنى - فقط چون رفيق ماست، انتخابش مى‌كنيم - نه از روى استبداد و خودكامگى؛ انسان بگويد مى‌خواهم اين فرد باشد؛ بدون اين‌كه ملاك و معيارى را رعايت كند يا با اهل فكر و نظر مشورت كند.358

براي مطالعه ارجاعات، اسناد، منابع و پانوشت‌هاي پاورقي به کتاب «شاه‌کليد انگليسي» (جلد 50 مجموعه نيمه پنهان) نوشته پيام فضلي‌نژاد که در آينده نزديک توسط «دفتر پژوهش‌هاي موسسه کيهان» منتشر مي‌شود، مراجعه فرمائيد.

منبع:کیهان

نقش عربستان در ترور دانشمندان هسته‌ای ایران افشا شد

 
 

یک خبرنگار سابق شبکه خبری «سی‌بی‌اس» فاش کرده عربستان سعودی مسئولیت تأمین مالی عملیات موساد علیه ایران را به عهده دارد.

بنا به گزارش روزنامه صهیونیستی عاروتص شوع، «باری لاندو» خبرنگار سابق این شبکه خبری در وبلاگش با استناد به یکی از دوستانش که به منابع خوبی در کابینه اسرائیل دسترسی دارد افشا کرده: «رئیس موساد اسرائیل چندین بار به عربستان سفر کرده تا با همتایانش در این کشور به توافق برسد.»

وی افزوده: «یکی از نتایج این سفرها این بوده: توافق درباره اینکه سعودی‌ها تأمین مالی زنجیره ترور چندین تن از کارشناسان برجسته هسته‌ای ایران، که در خلال دو سال گذشته اتفاق افتاده را به عهده بگیرند.»

این خبرنگار صهیونیستی ـ آمریکایی ادامه می‌دهد: « رقمی که برای این کار صرف شده، طبق ادعای دوستم، 1 میلیارد دلار است که به گفته او، عربستان آن را برای خسارت وارد شده به برنامه هسته‌ای ایران، رقم نازلی می‌داند.»

این خبرنگار آمریکایی در ادامه به دلایل درست بودن اظهارات دوستش اشاره کرده و می‌نویسد عربستان و اسرائیل هر دو در اینکه نمی‌خواهند به ایران اجازه دستیابی به توانمندی هسته‌ای بدهند، مشترکند.

وی حملات سایبری ایران به عربستان سعودی را یکی دیگر از دلایل درست بودن ادعاهای دوستش عنوان کرده و می‌نویسد: «پیوند اسرائیل و عربستان از این لحاظ هم کاملاً عقلانی به نظر می‌رسد که ایرانی‌ها طبق گزارش‌ها پس از آنکه سانتریفیوژهایشان هدف حملات سایبری واقع شد به دولت عربستان حمله سایبری کردند.

خبرنگار سابق سی‌بی‌اس به گزارشی از دانشگاه تل‌آویو اشاره می‌کند که در آن عربستان سعودی به عنوان امید آخر و آخرین خط دفاعی اسرائیل ذکر شده است.»

لاندو می‌نویسد: «در حالی که اکثر متحدان سنتی اسرائیل در منطقه به خاطر بهار عربی از بین رفته یا تضعیف شده‌اند، سعودی‌ها آخرین امید اسرائیل برای حفظ منافع سیاسی‌شان در جهان عرب هستند.»

 

در چه صورتی انتخابات ایران برای آمریکا فاجعه‌بار می‌شود!؟

 
 

گروه بین الملل: یک مجله آمریکایی گفته است انتخاب جلیلی به عنوان رئیس جمهور ایران یک مسیر متفاوت با خواسته های مقامات آمریکایی و اصلاح طلبان ایرانی از حضور وی در انتخابات ناراضی هستند.

به گزارش "رجانیوز" با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، رسانه های غربی در گزارش های متعدد به بررسی جریان‌های سیاسی موجود در انتخابات، به ویژه رفتارهای انتخاباتی سعید جلیلی می‌پردازند.

 

مجله آمریکایی ویک در گزارشی به قلم کیت واگستاف با اشاره به احتمال بالای رای آوری سعید جلیلی در انتخابات نوشت: آن دسته از مقامات ایرانی و آمریکایی که به دنبال اصلاحات در ایران هستند، به یک میزان از حضور جلیلی در جریان انتخابات ناراضی‌اند. هم مشایی و هم رفسنجانی از داشتن روابط بهتر با غرب حمایت کرده‌اند. مشایی به رغم پیوند نزدیکش با احمدی‌نژاد علناً اظهار کرده که هیچ دشمنی‌ای میان ایران و ایالات متحده یا اسراییل نمی‌بیند و نیز به دنبال جذب سرمایه‌های میلیون‌ها ایرانی خارج‌نشین است که به نظر واشنگتن‌پست، روحانیون و سیاسیون محافظه‌کار با آن مخالفند.

در ادامه این گزارش با اشاره به ثبت نام هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات آمده است: احتمالاً پشتیبانی نیم‌بند رفسنجانی از جنبش سبز در زمانی که عده اي خیابان‌ها را در اعتراض به انتخاب مجدد احمدی‌نژاد در سال 2009 تصرف کرده بودند، به ضررش تمام شد. مهم‌ترین دلیل شورای نگهبان برای حذف رفسنجانی این بود که او در سن 79سالگی پیرتر از آن است که به این جایگاه برسد.

کشورهای غربی که به گفته منابع امنیتی رصد ویژه ای بر انتخابات ایران دارند همچنان امیدوارند دولتی روی کار بیاید که سر سازش با آمریکا داشته باشد البته در این گزارش به این موضوع اشاره شده است که اگر جلیلی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شود انتخابات برای آمریکا فاجعه بار خواهد بود و این آروزها بر باد خواهد رفت.

در بخش دیگری از گزارش مجله ویک آمده است: جلیلی به عنوان یک رزمنده قسم‌خورده زمانی گفته بود که هدف ایران «ریشه‌کن کردن سرمایه‌سالاری، صهیونیسم و کمونیسم و ترویج گفتمان اسلام ناب در جهان» است.

ظاهراً جلیلی هنوز فلسفه‌ی مقاومت سیاسی علیه غرب به عنوان درمان گرفتاری‌های اقتصادی ایران را ترویج می‌کند. او اخیراً در یک نشست خبری گفت: «این حقیقت که ملت ایران از حقوق خود دفاع می‌کند، [امريكا] را ناامید می‌کند. به برکت مقاومت [ایران]، آن‌ها شاهد پیشرفت چشمگیر ایران هستند

در این گزارش همچنین آمده است: برای آن‌ها که امیدوار بودند که جنبش سبز روند اصلاحات را تقویت کند، جلیلی می‌تواند یک عقبگرد بزرگ باشد

 




تاریخ: شنبه 11 خرداد 1392برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 4
بازدید کل : 13509
تعداد مطالب : 193
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1